March 4, 2016

ساعت هشت امشب در برنامه اخبار شبکه اول سیما قراره مصباح یزدی آهنگ نجات خویش را بخواند!

مصباح رو به مردم:
.
دربه درم کردی گلم
نمی دونی چه حالییم
یه تیکه استخون شدم
انگار یه مرده با منه
خودم میترسم از خودم
گریه هام بی اثره
چشام هنوزم به دره
تقصیر من نیست که دلم تورو از یاد نمیبره
دربه درم کردی گلم 
خبر نداری از دلم
جلوی راهمو بگیر نزار برم
چرا دعام بی اثره
دلت ازم بی خبره 
شبا که بی خواب توام چه طوری خوابت میبره
دربه درم کردی گلم 
خبر نداری از دلم
جلوی راهمو بگیر نزار برم
چرا دعام بی اثره
دلت ازم بی خبره 
شبا که بی خواب توام چه طوری خوابت میبره
رفنی نکردی باورم
همین مونده تو خاطرم
برای تو فرقی نداشت
گفتی از عشقت میگذرم
دربه درم کردی گلم 
خبر نداری از دلم
جلوی راهمو بگیر نزار برم
چرا دعام بی اثره
دلت ازم بی خبره 
شبا که بی خواب توام چه طوری خوابت میبره

ایکاش ورود نکرده بود!

ایشون به درد همون فرهنگستان زبان هم نمیخورند باید بره مدیره مدرسه خصوصی‌ باشه 

ایشان رئیس فراکسیون اصولگراها و رهروان ولایت در مجلس نهم بود (که البته تا تشکیل مجلس دهم، دراین سمت هم هست). مبتکر لیست واحد دست راستی های مخالف دولت و اصلاحات در انتخابات هفتم اسفند هم شد. شاید دست چپ و راستش را بشناسد، اما دانش سیاسی و درک اجتماعی اش بسیار عقب تر از کم نام و نشان ترین اصلاح طلبان است. چرا خودش را قاطی چنین مسائلی کرد معلوم نیست. همان فرهنگستان را اداره می کرد برای هفت پشتش کافی بود. چه نیازی به نشستن در مجمع مصلحت نظام و فراکسیون بازی در مجلس داشت؟ چه کسانی زیر بغلش را باد کردند و انداختندش جلو و  با ابطال آراء علیرضا رجائی از سوی  شورای نگهبان فرستادنش مجلس ششم و شد آنچه که می بینید!

مراسم یاد بود یک فیلمساز امنیتی


فرج الله سلحشور، فیلمبردار امنیتی جمهوری اسلامی بدنبال مدتی بیماری که گفته می شود سرطان بود درگذشت. آنها که در قتل های زنجیره ای دست داشتند، آنها که ناظر و طراح اعتراف گیری ها در زندان ها بودند و آنها که مانند کیهان او را می ستودند، برایش مراسم یاد بود گرفتند. برای کسی که بی شرمانه ترین فیلم را در ارتباط با کودتای 88 ساخت و مردم را گاو و گوسفند معرفی کرد. دراین مراسم، روح الله حسینیان، حسین شریعتمداری و همپالکی هایشان حضور داشتند.
این ضرب المثل مصداق بیان شخصیت و نقش سلحشور در سینمای ایران و یاران امنیتی و اوباش حامی اوست: "بگو دوستت کیست، تا بگویم تو کیستی".

طپش "صدای آمریکا" در قلب مجلس شورای اسلامی ایران شنیده می شود!

عکس: مهم فقط حفظ حجاب است{#emotions_dlg.cool}

هرچی و هرکی که هست لنگه کفش زردش می ارزه به تمام فاطی کماندوهای اسلامگرا!
سری که درد میکند دستمال می بندند فرق دارد با آن که کچل باشد و روسری ببندند.

فقر جنسی در جهان عرب | کمال داوود

منتشرشده در نیویورک‌تایمز
ترجمه: الهام حیدرپور/ کافه‌اکسپرس
اوران، الجزایر ـپس از تحریر، کلن. پس از میدان، سکس. انقلاب‌های عربی سال ۲۰۱۱ احساسات را برانگیختند اما این هیجانات به زودی از بین رفتند. در نهایت، نقص‌ها و زشتی‌های این جنبش‌ها آشکار شدند. افکار، فرهنگ، دین و یا هنجارهای اجتماعی؛ به ویژه آن‌هایی که مرتبط با مسائل جنسی بودند اندکی بررسی شدند. انقلاب، لزوما مدرنیته معنا نمی‌دهد.
تعرض‌ها علیه زنان غربی توسط مهاجران عرب در کلن آلمان -یک روز پیش از سال نو- آزاری را که زنان در زیباترین روزهای انقلاب در میدان تحریر متحمل شدند را به یادها آورد. یادآوری تلخی که غرب را بر آن داشت تا یکی از بزرگ‌ترین فقرهای بزرگ به اصطلاح جهان عرب و به طور کل جهان اسلام، یعنی رابطه‌ی بیمارگونه‌اش با زنان را دریابد.
در برخی کشورهای اسلامی؛ زنان را پارچه‌ای سفید و قنداق شده می‌پوشانند، سنگسار می‌کنند و می‌کشند. ساده‌ترین نوع اتهامات او را متهم به ایجاد اخلال در جامعه‌ی آرمانی می‌کنند. در واکنش به همین برخوردها، برخی کشورهای اروپایی شروع به تهیه راهنمای رفتاری برای پناهنده ها و مهاجران کرده‌اند.
سکس تابوی پیچیده‌ای است و در کشورهایی مانند الجزایر، تونس، سوریه و یا یمن، نتیجه‌ی فرهنگ مردسالارانه‌ی محافظه‌کارِ محیط، هنجارهای جدید اسلام‌گرایان و ارزش‌های سنتی پنهان سوسیالیسم‌های مختلف منطقه است. ترکیب خوبی برای جلوگیری از میل جنسی، گناهکار جلوه دادن و به حاشیه فرستادن آن. از نوشته‌های دوران طلایی اسلام مانند «باغ معطر» نوشته‌ی شیخ نفزاوی که بدون هیچ پیچیدگی به اروتیسم و غرایز جنسی اشاره می‌کرد بسیار دور هستیم.
امروزه سکس تناقض بزرگی در بسیاری از کشورهای عربی به شمار می‌رود. طوری رفتار می‌شود که گویی وجود ندارد اما تمام ناگفته‌ها را تعیین می‌کند. سکس نادیده گرفته می‌شود اما این پنهان‌کاری بیشتر ذهن را درگیر خود می‌کند.
زن با حجابش در مرکز تمام روابط ما، تبادلات و نگرانی‌های‌مان قرار دارد. او در گفتمان روزمره، زیر عنوان غیرت، ناموس و ارزش‌های خانوادگی حضور می‌یابد. در برخی از کشورها حضورش در مجامع عمومی منوط به پوشاندن بدنش است. برداشتن حجاب رونمایی از تمایلی‌ست که فرد اسلام‌گرا، محافظه‌کار و جوان بی‌هدف در خود احساس اما انکار می‌کند. زن سرچشمه‌ی ناثباتی‌ست و دامن کوتاهش خطر زمین لرزه را به همراه دارد. تنها زمانی مورد احترام است که در یک رابطه‌ی مالکیت تعریف شده باشد؛ مانند همسر ایکس و یا دختر ایگرگ.
ادامه‌ی یادداشت را در لینک زیر بخوانید.

عکس: تخریب اردوگاه مهاجران در بندر کاله فرانسه که به "جنگل" معروف است از سر گرفته می‌شود.


شب گذشته درگیری میان پلیس ضد شورش فرانسه و مهاجرانی که در انتظار عبور از مرز فرانسه و ورود به بریتانیا هستند، بالا گرفت.
پلیس سعی داشت مهاجران را که سنگ پرتاب می‌کردند را با گاز آشک آور متفرق کند.
مقامات فرانسوی گفته‌اند که مهاجران باید بخش جنوبی این اردوگاه را ترک کنند و به بخش دیگری منتقل شوند. اما مهاجران این نگرانی را دارند در صورت جابجا شدن ممکن است مجبور شوند در فرانسه اعلام تقاضای پناهندگی کنند و نتوانند خود را به بریتانیا برسانند.

این کارگردان به دلیل سوءاستفاده جنسی و فریب دختر جوان به شلاق محکوم شد


هفته‌ی گذشته خبرگزاری‌های ایران از صدور حکم ۱۰۰ضربه شلاق و ۲سال محرومیت از انجام هرگونه فعالیت هنری برای یک کارگردان سینما و تلویزیون ایران به جرم فریب دادن و برقراری رابطه جنسی با یک دختر ۱۹ساله "عاشق بازیگری" خبر دادند.
به نوشته‌ی "باشگاه خبرنگاران"، در این پرونده، دختر جوانی به نام "عاطفه" مدعی بود که «کارگردان معروف به بهانه بازی کردن در یک فیلم سینمایی، او را فریب داده و پس از انتقال به آپارتمانی در شمال‌‌غرب تهران و خوراندن مشروبات الکلی، وی را مورد آزار و اذیت قرار داده است».
هرچند که در گزارش این خبرگزاری، نامی از کارگردان "فریب‌کار" برده نشده اما منابع "تقاطع" او را بهرام بهرامیان، کارگردان فیلم‌های سینمایی چون "پریناز" و "آینه‌شمعدون" معرفی کرده‌اند. فیلم "پریناز" آقای بهرامیان به دلیل بازی فاطمه معتمدآریا در آن، چندین سال توقیف بود. هرچند که این فیلم در بهار ۱۳۹۴ از توقیف خارج شد اما به نظر می‌رسد به دلیل پرونده‌ی کارگردان آن از اکرانش جلوگیری شده است.
باشگاه "خبرنگاران" درباره‌ی این پرونده از قول دختر شاکی نوشته: «سال ۹۳ بود که پس از قبول شدن در دانشگاه، راهی تهران شدم. من از بچگی عاشق بازیگری بودم و دلم می‌خواست وارد سینما شوم. مادرم همیشه می‌گفت که باید خیلی مراقب باشم. چون اگر پایم را اشتباه بگذارم، ممکن است به باتلاق کشیده شوم اما من با همه وجود دوست داشتم که بازیگر شوم؛ برای همین با مشورت خانواده‌‌ام، وقتی به تهران آمدم، در یک کلاس بازیگری معروف و معتبر هم ثبت نام کردم و فعالیتم شروع شد.»
"عاطفه" که در خوابگاه زندگی می‌کرد در یکی از جلسات کلاس بازیگری، توسط کارگردان معروفی که برای انتخاب بازیگر وارد کلاس شده بود، برای بازی در یک فیلم سینمایی دعوت می‌شود. او در شرح چگونگی انتخاب شدنش می‌گوید: « آن روز آقای کارگردان مرا که دید، گفت که بهتر از من کسی نمی‌تواند این نقش را بازی کند. باورم نمی‌شد که برای بازی در یک فیلم سینمایی انتخاب شده بودم. او مرا به دفاتر مختلفی که در تهران داشت می‌برد و مدام می‌گفت که مرا تبدیل به یک سوپراستار خواهد کرد.»
وی اتفاقات بعد از آن را این‌گونه شرح می‌دهد: «‌در این مدت، با بازیگران معروف زیادی هم ملاقات کردم. کسانی که شاید در خواب هم نمی‌دیدم کنارشان باشم. فیلم‌برداری فیلم جدید شروع شده بود و ما مدام در حال فیلم‌برداری بودیم. در این مدت چنان به آقای کارگردان که جای پدرم بود، اعتماد کرده بودم که هرگز تصور نمی‌کردم روزی از او ضربه ببینم.»
اما در آخرین روزهای خردادماه موبایل عاطفه زنگ می‌خورد و آقای کارگردان از او می‌خواهد که برای برداشت یک پلان به خانه‌ای در شمال‌‌غرب تهران برود. وقتی عاطفه به محل می‌رسد، داخل خانه به‌ غیر از کارگردان، دستیار او هم حضور داشت.
آن‌ها مشغول فیلم‌برداری می‌شوند اما به گفته‌ی دختر جوان، کمی بعد اتفاق دیگری می‌افتد: «آقای کارگردان یک لیوان به من داد و گفت دلستر است. می‌گفت برای رفع خستگی خوب است. کمی از آن را که خوردم، احساس کردم مزه تندی دارد. اما او گفت که دلسترش خارجی است. چون او اصلا نمی‌تواند دلستر ایرانی مصرف کند و باید آن را یک‌نفس سر بکشم. من هم این کار را کردم و بعد از آن دچار سرگیجه شدم. دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد و دستیار کارگردان چه زمانی از خانه خارج شد و وقتی به‌ خودم آمدم که دیر شده بود. من قربانی او شده بودم.»
بر اساس این گزارش، بعد از شکایت "عاطفه" به دادگاه کیفری یک استان تهران، رسیدگی به این پرونده شروع شد. آقای کارگردان در ابتدا منکر آشنایی با عاطفه شد و بعد هم گفت که هیچ رابطه‌ای با او نداشته است، اما نتایج پزشکی قانونی و آزمایش دی‌ان‌ای نشان می‌داد که او دروغ می‌گوید. به دنبال آن، قاضی شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران، متهم را به جرم "زنا" به ۱۰۰ضربه شلاق و به‌ دلیل فریب دختر جوان به ۲ سال محرومیت از هرگونه فعالیت هنری اعم از سینما، تلویزیون و تئاتر محکوم کرد.
این حکم اما با اعتراض عاطفه روبه‌رو شده که می‌گوید «بعد از این ماجرا همه‌‌چیزش را از دست داده است»؛ «پدرش اجازه نمی‌دهد به خانه برگردد» و «آبرویش در دانشگاه و محل رفته» به طوری که «چند بار تصمیم به خودکشی گرفته است».

عکس: +قدرت چی شده؟ قاضی پور چی میگه!!! - هیچی دیگه انگشتمان کرد پدر نامرد:|



-آخوند گوشه دیوار قدرت الله علیخانی نماینده قزوینه که قاضی پور بهش هتک حرمت انگشتی کرده:))

روز جهانی کتاب خوانی به کتاب خون های چند دقیقه ای؛ تبریک!



مبلغی که بابت خرید کتاب می پردازیم به مراتب پایین تر از هزینه هایی ست که در آینده بابت نخواندن آن پرداخت خواهیم کرد!

. عکس:لطفا از رضا شهابی و همسر ایشان حمایت کنید


کانال تلگرام محصولات غذایی ربابه رضایی همسر#رضاشهابی کارگر زندانی و اخراجی شماره ی تلفن: 09194802315
https://telegram.me/shahabirobab

مژده مژده بلاخره آفت الله واعظ طبسی با زحمت ...به رحمت خدا رفت؛


دستشون زیر سر باقی عظماها.

-عکس از اینستاگرام نوه ش رضا طبسی