September 27, 2015

از کجا، رسیده ایم به اینجائی که نامش جمهوری ولایت است؟ "پاسخ را آقای خامنه ای باید بدهد"


 
 
 
 
 
رفتن به حج و حاجی بازگشتن، به سالهای حیات جمهوری اسلامی باز نمی گردد، بلکه قدمتی دارد که به دوران پیش از انتقال مرکز اسلامی از امپراطوری عثمانی به عربستان سعودی می رسد. هدف این نیست که مرکز اسلامی را پیدا کنیم و یا تعیین کنیم، بلکه بحث بر سر همین عکسی است که می بینید. یعنی صفحه اول روزنامه اطلاعات 27 خرداد 1358. یعنی حدود 4 ماه پس از سرنگونی رژیم شاه، برگزاری رفراندم جمهوری اسلامی و تاسیس نظامی که بعدها تبدیل شد به نظام ولایت فقیه. آقای خمینی که در محرم سال 1357 فتوا داده بود که مردم به جای کوبیدن به سر و سینه و کله خود با دست خویش و با زنجیر، مشت ها را بلند کرده و علیه شاه شعار بدهند، در چهارمین ماه پس از سرنگونی شاه خطاب به آنها که می خواستند بروند حج و حاجی باز گردند همین را گفت که در عنوان بزرگ روزنامه اطلاعات می خوانید. همچنان که در سال انقلاب چراغانی تولد امام زمان را منع کرد و گفت عزای کشته شدگان انقلاب را بگیرید و نه جشن تولد برای امام زمان. فتوائی که مصباح یزدی با آن مخالفت کرد و به همراه حجتیه و امام زمانی ها چراغانی کردند و جشن گرفتند.
چه بود و چه کردند و چه شد؟ یک سرگذشت تاریخی است که اگر امروز هم نتوان درباره آن سخن گفت، آیندگان، حداقل مستند به روزنامه ها در باره آن سخن خواهند گفت. از آن انقلاب و آن فتواها که فتوای حرام نبودن موسیقی و شطرنج از سوی آقای خمینی نیز از جمله آنهاست، رسیدیم به حاکمیت امثال مصباح یزدی و انواع مفسران خط امام که تازه ترینش می خواهد احمدی نژاد باشد. هم او که از آقای خمینی یک مجسمه مقوائی درست کرده بود و مراسم بازگشت او به ایران را با همین یک تکه مقوا برگزار کرد. گفتیم، حالا که 131 ایرانی در واقعه پر تلفات حج امسال کشته شده اند و گویا 380 ایرانی دیگر در همین رویداد ناپدید شده اند و احتمال کشته شدن آنها بیشتر از زنده ماندن و پیدا شدنشان است، این صفحه اول روزنامه اطلاعات را هم ببینید و بخوانید! 

9 میلیون ایرانی سواد خواندن و نوشتن ندارند!

آنها که سواد دارند، فارسی را هم بلدند؟
9 میلیون ایرانی
سواد خواندن و نوشتن ندارند! 
 
 
 
 

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در گفتگو با خبرگزاری فارس فاش ساخت:
اکنون حدود 9 میلیون بیسواد در کشور وجود دارد. تعدادی از بیسوادان از سال 1390 تا کنون از چرخه حیات خارج شده‌اند.
( پیک نت: ایشان که می خواهد دیگران را با سواد کند، ببینید بجای فوت کرده اند، چه اصطلاحی را استفاده کرده است!)
وی اضافه کرد: روند باسوادی در کشور رو به رشد است که علت عمده آن به دلیل تلاش آموزش رسمی برای تحت پوشش بردن افراد است.
(پیک نت: در یک جمله ایشان می خواهد بگوید: از شمار بیسوادان بتدریج کم می شود. پرت و پلای " تلاش آموزش رسمی برای تحت پوشش بردن افراد" اصلا معنائی ندارد. پیشنماز که امام جمعه ها باشد با آن فارسی کج و کوله و عربی زده و انگلیسی زده، پسنماز هم باید آقای باقرزاده معاون آموزش و پرورش و رئیس سازمان نهضت سود آموزی باشد که افاضاتش را در بالا خواندید.
یک سئوال هم باقی مانده: جمعیت کشور اکنون 75 میلیون است که 9 میلیون آن بیسواد هستند، محاسبه کنید شمار بیسوادان کشور را در سالهائی که رهبر خواهان جمعیت 250 میلیونی در ایران است.)

ایران اسلامی؛ زنم دیر به خانه آمد، او را کشتم


به گزارش باشگاه خبرنگاران، آنچه در زیر می‌خوانید گفت‌و‌گوی تپش با یک مرد همسرکش است:
در یکی از شب های گرم تابستان پس از انجام کار روزانه به خانه آمدم و دیدم پریسا خانه نیست، به تلفن همراهش زنگ زدم در دسترس نبود. بسیار نگران شدم. با هرکسی که فکر می کردم به خانه او رفته باشد تماس گرفتم، ولی هیچ کس از او خبری نداشت، مانند دیوانه ها شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم. شب از نیمه گذشته بود که دیدم در خانه باز شد و پریسا وارد خانه شد. از او پرسیدم تا این موقع شب کجا بوده و چرا هیچ خبری به من نداده است.
پریسا چه گفت؟
با لحنی تمسخرآمیز گفت لازم نیست به تو توضیح بدهم، مگر تو وقتی پیش مادرم رفتی به من گفتی، در حالت عادی نبود و فکر می کنم مانند گذشته قرص های روانگردان استفاده کرده بود، نفهمیدم چه شد که به سویش حمله ور شدم و او را به طرف عقب هل دادم و پریسا از پله ها به پایین سقوط کرد.
خیلی ترسیده بودم. سرش شکسته بود و خون می آمد و صدای ناله هایش به گوشش می رسید. به مادرش زنگ زدم و ماجرا را شرح دادم و اورژانس را خبر کردم. قبل از رسیدن اورژانس متوجه شدم دیگر نفس نمی کشد. به همین خاطر از صحنه حادثه فرار کردم، پس از مدتی از طریق یکی از دوستانم از حال پریسا باخبر شدم و او گفت که به علت ضربه مغزی فوت شده است.

یک ماهی در شهر های مختلف متواری بودم تا این که قصد خروج از کشور را داشتم توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدم.

بابک زنجانی با یک خبر از مرد دومیلیارد یورویی تبدیل به سرمایه‌دار ٢٥ میلیارد یورویی شد.


سرمایه‌ای که اگر وجود خارجی داشته باشد به معنای آن است که بابک زنجانی نه‌تنها پولدارترین شهروند ایران است بلکه در لیست ٢٠ ثروتمند بزرگ دنیا نیز قرار دارد.
به گزارش اعتماد، عضو كميته پيگيري پرونده بابك زنجاني گفت: «زنجاني اگر قصد پرداخت بدهي‌هايش را داشت تاكنون پرداخت كرده بود چون براساس نوار ضبط‌شده‌اي كه از اين فرد در كميسيون موجود است، ۲۵ ميليارد يورو در بانك‌هاي ژاپن پس‌انداز كرده است.»
اميرعباس سلطاني بارديگر تاكيد كرد كه «شش وكيل» زنجاني تلاش وافري مي‌كنند كه دادگاه ۱۱ مهر برگزار نشده و وي آزاد شود. وي افزوده: «با اين وجود قوه ‌قضاييه معتقد است كه حجم پرونده زياد است و رسيدگي به آن زمان مي‌برد و دادگاه بايد تشكيل شود، در عين حال نبايد بلاتكليف اين شخص را در زندان نگه‌داشت.»
او همچنين گفته كه ٧٠ تا ٨٠ درصد از اموال بابك زنجاني نيز در كشورهاي تاجيكستان، تركيه، مالزي، هاوايي و... قرار دارد. سلطاني خاطرنشان كرده: «البته قضيه فقط به بابك زنجاني ختم نمي‌شود زيرا يك نفر به‌تنهايي نمي‌تواند اين ميزان اختلاس داشته باشد و حتما تمامي تيمي نيز كه با وي همكاري داشته‌اند بايد مورد پيگرد و محاكمه قرار گيرند.»
همزمان اما حسين دهدشتي، ديگر نماينده عضو كميته پيگيري پرونده بابك زنجاني گفته كه او تا مشخص شدن وضعيتش در زندان باقي خواهد ماند. دهدشتي پيش‌بيني كرده كه «با توجه به مداركي كه در اختيار دادگاه قرار گرفته است، انتظار مي‌رود زنجاني محكوم و اين راي به‌زودي اعلام شود.» نكته اينجاست كه دهدشتي مي‌گويد: «تمامي اموال بابك زنجاني شناسايي شده است، اما مساله مهم‌تر اين است كه او تمايلي به پرداخت بدهي ندارد، در واقع بابك زنجاني در بازجويي‌ها، مقاومت مي‌كند و همكاري خاصي با ماموران ندارد.»
اين در حالي است كه مقامات قضايي و حتي دولتي از عدم شناسايي اموال او سخن مي‌گويند و تاكيد مي‌كنند كه زنجاني در زندان هيچ همكاري‌اي براي بازپرداخت بدهي خود ندارد. دهدشتي تاكيد كرده است: «زنجاني قطعا براي پرداخت بدهي خود به وزارت نفت بايد از اموال خارج از ايرانش استفاده كند، ولي از اين كار امتناع مي‌كند و معني اين همكاري نكردن، اين است كه او نمي‌خواهد بدهي دو ميليارد يورويي‌اش را به وزارت نفت پرداخت كند.»

طبق قرار اعلام شده قبلي بابك زنجاني بايد روز ١١ مهر براي شركت در نخستين جلسه محاكمه خود راهي دادگاه شود و در روزهاي منتهي به اين تاريخ اخبار مربوط به او در رسانه‌ها بيشتر و بيشتر شده است.

کوهنورد فرانسوی رضایت داد/متجاوزان اعدام...




روزنامه بهار: به دفتر شعبه هشت دادگاه که می‌روم یکی از افرادی که آنجا نشسته است می‌گوید که پرونده تجاوز توریست فرانسوی به این شعبه آورده شده و چهار مردی که در گوشه راهرو نشسته‌اند همان چهار افغانی هستند که به زن فرانسوی تجاوز کرده‌اند.
این را که می‌شنوم بیرون می‌روم تا بتوانم از نزدیک آن‌ها را ببینم ولی موفق نمی‌شوم. دوباره به داخل دفتر شعبه می‌روم و می‌خواهم اطلاعات بیشتری از این پرونده بدانم. یکی از منشی‌های دفتر می‌گوید آخرین خبر این است که زن فرانسوی رضایت داده. از حالت چهره‌ام متوجه می‌شود که تعجب کرده‌ام و دوباره تکرار می‌کند تعجب نکنید، درست شنیده‌اید، توریست فرانسوی رضایت داده است.
رضایت توریست فرانسوی اما حتی اگر به صورت رسمی تایید شود تاثیری در مجازات خاطیان دره فرحزاد نخواهد داشت. محمدرضا بندرچی، وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه می‌گوید درصورتی‌که فردی که مورد تجاوز قرار گرفته است رضایت بدهد، رضایت این فرد در جنبه عمومی جرم تاثیری ندارد و هر چهار فرد متجاوز اعدام می‌شوند.
به گفته این وکیل دادگستری، جرایمی مانند تجاوز به عنف یک جنبه عمومی و یک جنبه خصوصی دارند، جنبه عمومی حق الناس است و جنبه عمومی این جرایم حق الله است و اگر تجاوز اثبات شود جنبه عمومی جرم که حق الله است اجرا می‌شود.

ایران؛ درگیری مسلحانه در یک زندان/چند کشته


دقایقی پس از اذان صبح امروز با درگیری مسلحانه در زندان مرکزی آباده، چهار سرباز و افسر نگهبان این زندان جان باختند.
به گزارش فارس، فرماندار شهرستان آباده صبح امروز در جمع خبرنگاران اظهار داشت: دقایقی پس از اذان صبح امروز در برنامه ورزش صبحگاهی در زندان مرکزی آباده استان فارس، تعدادی از ماموران در اثر تیراندازی یکی از سربازان وظیفه مشغول به خدمت در این زندان کشته شدند.
محمدرضا زارع افزود: این سرباز وظیفه که دچار مشکل روانی شده است ابتدا اقدام به تیراندازی هوایی و سپس شلیک گلوله به سمت سربازان دیگر و درجه‌داران می‌کند.
فرماندار آباده اضافه کرد: در این تیراندازی چهار سرباز وظیفه و افسر نگهبان کشته شده‌اند.
وی انگیزه تیراندازی این سرباز را شخصی دانست و گفت: افسر نگهبان نوذر احمدی و سربازان وظیفه حسن حیدری، عرفان محمدی، صادق زنگنه و عرفان طباطبایی در اثر این تیراندازی کشته شدند.
رئیس شورای تامین شهرستان آباده ادامه داد: تحقیقات در این مورد توسط مسئولان ذی‌ربط ادامه دارد.

فرمانداری آباده که ساختمان آن رو‌بروی زندان مرکزی آباده قرار دارد نیز به‌همین دلیل درحال حاضر تعطیل شده است.

روایت تکان دهنده‌ی علی ضیاء از کارشکنی سعودی‌ها / این‌ها به هیچ چیز اعتقاد ندارند

فرهنگ > تلویزیون - علی ضیاء مجری تلویزیون ایران می‌گوید که هیچ همکاری از سوی مقامات سعودی با ایرانی ها پس از حادثه‌ی دلخراش منا صورت نمی‌گیرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او که این روزها در سرزمین وحی حضور دارد، امروز یکشنبه پنج مهر میهمان تلفنی برنامه‌ی «روز آمد» با اجرای هیراد حاتمی بود و از مشاهداتش در این روزها و حال و هوای کاروان‌ها و زائران ایرانی گفت.
ضیاء با بیان این مطلب که شرایط اینجا خیلی سختی است، گفت که امروز هم ممکن است خبرهای جدیدی درباره ای این اتفاق داشته باشیم.
او افزود:«امیدوارم که دولت سعودی همکاری کند؛ چون تقریبا هیچ همکاری اینجا از سوی دولت سعودی صورت نمی‌گیرد.»
این مجری تلویزیون گفت: «در بعثه حدود 10 گروه را هماهنگ کردند تا برای شناسایی مفقودان به بیمارستان ها و سردخانه ها بروند، اما مقامات به این گروه‌ها اجازه ورود به بیمارستان‌ها و سردخانه‌ها را نمی دهند.»
او با بیان این مطلب که من یک خبر در گوشی برای شما و مردم ایران دارم ، ادامه داد:«اجساد زائران (که همه هم ایرانی نیستند) تا دیشب به سردخانه های اصلی انتقال نیفتاده بود. یعنی تا دیشب اجساد زائران در کانتینر های بزرگی نگهداری می‌شد که شکل سرخانه بودند.»
ضیاء تاکید کرد: «همه‌ی  مسائل سیاسی را که بگذاریم کنار، 330 خانواده دل نگران هستند و منتظر شنیدن خبر خوب، اما حمایتی که نمی شود، هیچ. اصلا اجازه رفتن به بیمارستان ها به گروه‌های ایرانی داده نشده است.»
مجری برنامه‎ی «امشب» تصریح کرد: «اگر مردم می بینند خبرها کم و دانه به دانه اعلام و دیر به روز می شود هیچ ربطی به تلاش دوستان ندارد، آن‌ها تلاش خودشان را می‌کنند، اما دولت سعودی اجازه کار نمی‌دهد، شرایط، اصلا شرایط خوبی نیست.»
او ادامه داد: «مقامات سعودی نمی‌گویند چرا مسیر را بسته‌اند؟ اصلا آن‌ها چرا هیچ توضیحی نمی دهند؟ چرا دروغ می گویند؟ چرا در سایت های مختلف دروغ های عجیب و غریب نوشته می شود؟ آنجا فیلم دارد. چرا فیلم های آنجا را منتشر نمی کنند؟»
این زائر بیت‌الله الحرام گفت:« ناگهان مسیر اصلی بدون هیچ تدبیری بسته می شود. عزیزان ما از کشورهای آفریقایی هجوم می آورند. پیرمردها و پیرزن ها روی هم می افتند. آرام آرام آدم ها به هم گره می خورند. روی هم می افتند. گرمای شدید هوا در کنار اکسیژن کم. با وجود این صحنه ها در ها را باز نمی کنند.»
او ادامه داد: «من که در مسیر نبودم. اعمال ما تمام شده بود که خبر آمد چنین اتفاقی افتاده بعد گفتند نیرو نیست که اجساد را جا به جا کند. ما رفتیم که جسد ها را جا به جا کنیم. نیروهای داوطلب ایرانی رفتند جسد ها را جا به جا کنند. این افرادی که روی هم افتاده بودند اگر درست و به موقع رسیده بودیم شاید نصف این افراد نجات پیدا می کردند. ما رفتیم کمک کنیم به ما اجازه ندادند. حتی با کاور هلال احمر رفتیم اما به ما اجازه ندادند. چه خباثتی است که این آل سعودنسبت به مردم مسلمان دارند؟»
ضیاء تاکید کرد: «متاسفانه سعودی‌ها به هیچ چیزی اعتقاد ندارند. به هیچ چیز. هیچ چیز یعنی هیچ چیز. بعد از فتوایی که مفتی داد پس از سقول جرثقیل که جرثقیل هم مقابل عظمت خداوند سجده کرده است عجیب نیست که باز هم مفتی مکه بگوید که این اتفاق قضا و قدر بوده است.»