November 18, 2015

راز خشم صهیونیست‌ها از وزیر خارجه سوئد


وزیر خارجه سوئد میان حوادث پاریس و بحران‌های جاری در خاورمیانه میان تل آویو و فلسطینیان ارتباطی مستقیم برقرار کرده و رشد گروه‌های افراطی را محصول این منازعه دانسته است.
به گزارش مشرق، وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به شدت در قبال اظهارات وزیر امور خارجه سوئد ابراز خشم کرده و از سفیر این کشور در تل آویو در خصوص اظهارات خانم والستروم توضیح جدی خواسته است. این ابراز خشم در حالی صورت می گیرد که وزیر خارجه سوئد میان حوادث پاریس و بحران‌های جاری در خاورمیانه میان تل آویو و فلسطینیان ارتباطی مستقیم برقرار کرده و رشد گروه‌های افراطی را محصول این منازعه دانسته بود. همچنین والستروم سیاست‌های منطقه‌ای رژیم صهیونیستی را شکست خورده توصیف کرده بود.

مقامات وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی، این اظهارات را غیر قابل قبول و تحریک کننده توصیف کرده و آن را محکوم کرده‌اند. اما سوال اصلی اینجاست که دلیل اصلی نگرانی و نارضایتی مقامات صهیونیستی از اظهارات وزیر امور خارجه سوئد چیست؟

شاید تصور شود دلیل اصلی خشم مقامات رژیم صهیونیستی از والستروم کلیت اظهارات وی و ایجاد ارتباط میان سیاست‌های خصمانه صهیونیست‌ها در منطقه و تاثیر آن بر رشد گروه‌های تروریستی باشد اما باید گفت در حالی که این جنبه از نارضایتی صهیونیست‌ها به جای خود محفوظ است، این نارضایتی ابعاد گسترده تری نیز دارد. صهیونیست‌ها به طور کلی از طرح نام تل آویو در کنار حوادث پاریس وحشت‌زده هستند. هر آنچه بخواهد میان حوادث پاریس و نقش رژیم صهیونیستی نوعی ارتباط مستقیم یا حتی غیر مستقیم ایجاد کند، مورد خشم و نارضایتی شدید تل آویو قرار می‌گیرد.

از این رو راز خشم صهیونیست‌ها از دولت سوئد و وزیر امور خارجه این کشور، ایجاد ارتباطی غیر مستقیم و بلکه شبه مستقیم میان تل آویو و حوادث پاریس است. این اقدام در جریان حملات مبهمی که به نشریه هتاک شارلی ابدو در سال گذشته صورت گرفت نیز قابل مشاهده بود. رژیم اشغالگر قدس به عنوان یک بازیگر بحران ساز در منطقه و نظام بین الملل مورد شناسایی افکار عمومی دنیا قرار گرفته است. این بازیگر بحران ساز به هیچ عنوان قصد ندارد هنگام وقوع بحران‌های جدی در جهان، از جمله بحران‌هایی امنیتی مانند حوادث اخیر، نامی از آن برده شود. از این رو برخورد سلبی مقامات صهیونیستی با وزارت امور خارجه سوئد از نگرانی تل آویو نسبت به افشای برخی حقایق مربوط به حمایت مستقیم و غیر مستقیم این رژیم از حملات پاریس صورت می گیرد. وجود فعال لابی‌های صهیونیستی فعال در دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی فرانسه، که حتی به درون احزاب راستگرا و سوسیالیست فرانسه نیز نفوذ کرده‌اند این موضوع را پررنگ تر می سازد.

این نخستین بار نیست که صهیونیست‌ها نسبت به مقامات سوئدی خشمگین می‌شوند. در سال 2009 میلادی روزنامه سوئدی افتن بلادت دست به انتشار گزارشی تکان دهنده در خصوص فروش اعضای بدن فلسطینیان به شهادت رسیده و به عبارت بهتر، قاچاق اعضای بدن فلسطینیان توسط صهیونیستها زد. انتشار این گزارش منجر به خشم شدید اویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه سابق رژیم صهیونیستی و احضار سفیر سوئد در تل آویو شد. این اقدام باعث شد تا روابط تل اویو و استکهلم به شدت مخدوش شود. با این حال فردریک راینفلت نخست وزیر سابق سوئد حاضر نشد از اقدام به حق روزنامه آفتن بلادت عذرخواهی کند. همین مسئله منجر به افزایش بیشتر خشم لیبرمن و دیگر مقامات رژیم اشغالگر قدس گردید. نارضایتی صهیونیست‌ها از افشاگری های صورت گرفته توسط یک روزنامه نگار سوئدی موضوعی نبود که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.

تل آویو از اینکه به عنوان نماد ترور در نظام بین الملل مورد شناسایی افکار عمومی دنیا قرار گیرد به شدت وحشت زده است. این در حالیست که روز به روز بر روند صعودی نفرت عمومی از صهیونیست‌ها افزوده می شود. هر اندازه زمان سپری می شود بر شدت خشم و نفرت افکار عمومی دنیا از جنایات رژیم صهیونیستی در حق فلسطینیان و بقیه ملت‌های منطقه افزوده می شود. در حال حاضر نیز صهیونیست‌ها نگران هستند که گره خوردن نام آنها با حوادث پاریس منجر به تشدید این روند شود.

نکته دیگر اینکه صهیونیست‌ها به شدت نگران تاثیرپذیری افکار عمومی فرانسه نسبت به نقش منفی لابی‌های صهیونیستی در کشورشان هستند. تل آویو و لابی های مرتبط با آن در کشور فرانسه هم اکنون به عنوان لابی هایی مشکوک و دردسرساز در نزد افکار عمومی فرانسه مورد شناسایی قرار گرفته‌اند. این روند نیز با گذشت زمان تشدید شده و افشای ابعاد جدید از حوادث اخیر پاریس نیز ان را تشدید خواهد کرد.

عاملان حملات پاریس را بیشتر بشناسید + تصاویر


4نفر از مجموع 7 تروریستی که در حملات پاریس دست داشتند فرانسوی اند و سه نفر از آنها در سوریه بوده اند.
به گزارش مشرق، مسئولان فرانسوی هویت پنج نفر از هفت تروریست عامل حملات تروریستی اخیر در حومه پاریس را تایید کردند و گفتند که چهار نفر از آنان فرانسوی هستند و دست کم سه نفر از آنان در سوریه بوده اند.

حمله به تئاتر "باتاکلان" که به کشته شدن 89 نفر منجر شد، به ضرب گلوله سه تروریست حامل سلاح صورت گرفته است.

اسامی این سه تروریست که کمربندهای انفجاری خود را درزمان یورش پلیس به سالن کنسرت منفجر کردند، به شرح زیر است: "عمر اسماعیل مصطفاوی" (29 ساله) است که هویتش ازطریق اثر انگشت قطع شده وی شناسایی شد.


عاملان حملات پاریس را بیشتر بشناسید + تصاویر

وی یک فرانسوی است که در سال 1985 در كوركورون درحومه پاریس متولد شد و در فاصله سال های 2004 تا2010 هشت بار محکوم شد ولی هیچ گاه زندانی نشد.

علیرغم اینکه وی ازسال 2010  به علت افراط گرایی دارای سابقه جنایی است، اما هیچ گاه در یک قضیه قضایی تروریستی دست نداشته است.

یک مسئول ترک تصریح کرده بود که پلیس ترکیه در دسامبر 2014 و ژوئن 2015 دوبار به پاریس درباره این تروریست هشدار داده بود اما پاریس هیچ توجهی به این هشدار نکرد.

عاملان حملات پاریس را بیشتر بشناسید + تصاویر

بنا به اعلام منابع پلیس فرانسه، بازپرسان همچنان درپی اثبات این مساله هستند که وی درسال 2014 در سوریه اقامت داشته است.

تروریست دوم "سامی عمیمور" (28 ساله) است که در پاریس متولد شده و مسئولان فرانسوی در اکتبر2012 وی را پس از سفر ناموفقش به یمن، به وابستگی گروهی مرتبط با یک طرح تروریستی متهم کردند.

اما در پاییز 2013، برای عمیمور به علت نقض قوانین مربوط به نظارت قضایی ، حکم بازداشت بین المللی صادر شد.

درآن زمان عمیمور به سوریه رفت و تا تابستان 2014 درآن کشور بود.

*** حملات در خیابان های پاریس

در سه مورد تیراندازی به سوی پیاده روی کافه ها  و رستورانی در منطقه ای شلوغ در شرق پاریس، دست کم 39 کشته شدند.

ازجمله تروریست هایی که دراین حملات شرکت داشتند: "ابراهیم عبدالسلام" (31 ساله) فرانسوی مقیم بلژیک است که به احتمال زیاد، جز گروه جانیانی بود که به شهروندانی که در پیاده روهای کافه ها نشسته بودند، حمله کردند.

وی به تنهایی کمربند انفجاری خود را مقابل این کافه واقع در بلوار ولتیر در مرکز پاریس منفجر کرد که یک زخمی برجای گذاشت.

عاملان حملات پاریس را بیشتر بشناسید + تصاویر

ابراهیم یک خودروی دارای پلاک را در بلژیک اجاره کرده بود که این خودرو یک روز پس از حملات پاریس، در مونترو نزدیک پاریس پیدا شد و در داخل این خودرو، سه تفنگ کلاشینکوف و 15 مخزن گلوله پیدا شد.

بازپرسان خانواده " ابراهیم عبد السلام " را مورد بازجویی قرار دادند و یکی از برادرانش به  نام " محمد عبد السلام " در ارتباط با این بازجویی ها مدتی در بازداشت بود و سپس بدون اینکه اتهامی به او وارد شود، آزاد شد.

مسئولان بلژیکی برای  برادر سوم وی به نام " صلاح عبد السلام " ، حکم بازداشت بین المللی صادر کردند.

 استادیوم دوفرانس

دو جوان درعرض نیم ساعت، کمربندهای انفجاری خود را در اطراف ورزشگاه بین المللی فرانسه منفجر کردند و یک رهگذر در این انفجارها کشته شد.

این دو تروریست جوان عبارتند از : "بلال حدفی" (20 ساله) فرانسوی مقیم بلژیک که به گفته بازپرسان در سوریه اقامت داشته است.

عاملان حملات پاریس را بیشتر بشناسید + تصاویر

"احمد المحمد" (25 ساله) از اهالی ادلب در سوریه است که گذرنامه سوری وی نزدیک جسدش پیدا شد.

براساس اثر انگشت این تروریست، وی ماه اکتبر در یونان بوده است. پلیس گفته است که باید درباره اصالت گذرنامه اش اطمینان حاصل کند.

پلیس فتا آخرین جزئیات دستگیری پسر جنجالی تلگرام را تشریح کرد/ سرقت گوشی در کار نبوده است

رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ از آخرین جزئیات پرونده پسر جنجالی شبکه تلگرام خبر داد و گفت: آنچه که تا الان مشخص شده این است که متهم - وحید 30 ساله - با تهیه این عکس‌ها از افراد اغفال شده سوء استفاده کرده است.
به گزارش مشرق، سرهنگ محمدمهدی کاکوان رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ در تشریح جزییات این خبر گفت: در پی پخش کیلیپی در فضای مجازی مبنی بر انتشار عکس‌های خانم‌ها و مصاحبه‌ای که خود این فرد دستگیر شده انجام داد دال بر اینکه این تصاویر مربوط به عکس‌های اقوام، دختر خاله‌ها و خواهر من هستند و فضای جامعه در این خصوص مشوش شد مقام قضایی طی حکمی دستور دستگیری این متهم را صادر کرد.
رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ افزود: با اقدامات اطلاعاتی و در یک عملیات پلیسی متهم مذکور که وحید 30 ساله نام دارد دستگیر شد و پس از انتقال به پلیس فتای تهران بزرگ تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت.
این مقام ارشد انتظامی ادامه داد: در تحقیقات صورت گرفته از متهم مشخص شد خودرو و منازلی که در تصاویر وجود دارد متعلق به متهم نیست و متهم با ترفندهای مختلف این خانم‌ها را اغفال کرده و پس از کشاندن آنها به این مکان از آنها عکس تهیه کرده است.
وی افزود: در کلیپی متهم عنوان کرده بود که گوشی‌اش سرقت و از آن سوء استفاده شده که در بررسی ماموران پلیس فتای تهران بزرگ مشخص شد که متهم در رابطه با سرقت گوشی خود به هیچ مرجع انتظامی مراجعه نکرده است.
رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ اعلام کرد: آنچه که تا الان مشخص شده این است که متهم با تهیه این عکس‌ها از افراد اغفال شده سوء استفاده کرده است.
وی گفت: هم اینک خانواده‌های این افراد به پلیس تهران مراجعه کرده و با اعلام اینکه حیثیت و آبرویشان در جامعه از بین رفته است خواهان بررسی موضوع و برخورد مناسب با متهم است.
سرهنگ کاکوان هشدار داد اگر فرد یا افرادی در شبکه‌های اجتماعی بخواهند از تصاویر خصوصی دیگران استفاده کنند و با انتشار آن تصاویر، افراد را مورد هتک حرمت قرار دهند قطعا با برخورد قانونی پلیس مواجه خواهند شد.

روایت کیهان از شبکه‌ نفوذ فرهنگی و اقتصادی


نفوذ در دو حوزه تاثیرگذار و مهم فرهنگ و اقتصاد، در راس هدف‌گیری‌های دشمن است و خواهند کوشید با تسلط بر این دو عرصه، اهداف و آرزوهای خود را عملی کنند. در همه این موارد، حرکت بسیار حساب شده، چراغ خاموش و تدریجی است.
به گزارش مشرق، «کیهان» در سرمقاله شماره امروز خود به قلم «حسین شمسیان» نوشت:

برای هر کالبد پویا و زنده‌ای در عرصه سیاسی و جهانی، دوستان و دشمنان و رقبایی وجود دارد و اساسا موجودیت یک نظام سیاسی بدون دشمن و معارض متصور نیست. جاسوسی آمریکا از نزدیکترین متحدانش همچون صدراعظم آلمان و... ثابت می‌کند که این عرصه دوست و دشمن هم نمی‌شناسد. اما هرچه این نظام مستقر، داعیه استقلال و خودباوری بیشتری داشته باشد، دشمنی‌ها بیشتر و پیچیده‌تر می‌شود. هزاران  پرونده مهم و مستند و غیرقابل انکار ثابت می‌کند که در طول 4 دهه گذشته، جمهوری اسلامی آماج بیشترین و مهمترین دسیسه‌ها و توطئه‌های پیچیده آمریکا با هدف براندازی یا انحراف از مسیر خود بوده و این روند فرساینده، همچنان با قدرت و شدت هرچه تمام‌تر ادامه دارد و انکار آن، انکار یک گزاره عقلی و یک موضوع بدیهی است.

در مقابل این امر بدیهی، از همان روزهای نخست انقلاب، عده‌ای دشمنی آمریکا با ایران انقلابی را از اساس نفی می‌کردند و ساده‌اندیشانه، معتقد و مدعی بودند که جمهوری اسلامی هم نظامی در بین همه نظام‌های عالم است  و دلیلی برای دشمنی وجود ندارد! براساس آن نوع نگاه، ما باید برای ادامه حیات در  جهان، خود را همراه با جریانات فائق و برتر قدرت تعریف کنیم چراکه ما به تنهایی هیچیم! آمریکا هم با کشف این ترس و خودباختگی در برخی مسئولان، و البته تشدید و تقویت دائمی آن، اینگونه وانمود می‌کرد که انقلاب اسلامی چیز مهمی نیست و چاره‌ای جز کنار آمدن با غرب ندارد! امام راحل با هوشیاری و نظر بلند الهی خود، حکیمانه فرمود اگر مدعی هستید اتفاقی نیفتاده، پس این همه هیاهو و سر و صدا برای چیست!؟ اما سال‌های آینده ثابت کرد که نظام اسلامی خار چشم آمریکاست و برای براندازی آن از هیچ کار و جنایتی دریغ ندارد و همه راه‌ها را طی کردند و البته به فضل الهی نتیجه‌ای نگرفتند و نخواهند گرفت.

با ناکام ماندن بسیاری از توطئه‌های سخت دشمن نظیر جنگ و کودتا، تجزیه‌طلبی و ... آنها به دنبال تقویت و تشدید راه‌های نرم براندازی افتادند. راههایی که به ظاهر طولانی‌تر ولی موثر‌تر و نتیجه‌بخش‌تر است.

برای اجرای عملیات براندازی نرم، «نفوذ در مراکز تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر» اجتناب‌ناپذیر و ضروری است و بدون آن، پیشبرد چنین اهدافی غیرممکن خواهد بود. تاثیرگذاری بر مراکز تصمیم‌گیر، مستلزم تاثیرگذاری مقدماتی بر مراکز تصمیم‌ساز است و دشمن برای تاثیر بر این مراکز، دو روش عملیاتی مهم را بکار می‌گیرد.

الف: تاثیرگذاری بر ذهن عامه مردم و تغییر ذائقه آنها.

ب: تاثیرگذاری بر ذهن نخبگان و تصمیم‌سازان سطح بالاتر.

 موضوع اول، و پس از پایان دوران دفاع مقدس و همزمان با دولت سازندگی کلید خورد. تغییر سبک زندگی مردم و تغییر ذائقه آنها، با ترویج دنیازدگی و رفاه‌جویی در بین برخی از مسئولان وقت و دعوت مردم به تجمل و نمایش آن، نخستین مرحله این حرکت بود. همان سال‌ها  رهبر عزیز انقلاب درباره «مزه کردن چرب و شیرین دنیا در ذائقه برخی» هشدار دادند. گام بعدی برای تغییر افکار عمومی، فضا‌سازی رسانه‌ای بود. «رسانه‌های زنجیره‌ای» حاصل همین تدبیر دشمن بود تا مردم به جای تماشای ماهواره و رسانه دشمن، حرف آنها را مستقیما در برخی از روزنامه‌ها و زردنامه‌های ظاهرا داخلی و ماهیتا آمریکایی بخوانند و اینگونه وانمود شود که این حرف‌ها، حرف دل مردم و پژواک صدای ایران است! آمریکایی که براساس اسناد لانه جاسوسی، در سال 58 یعنی تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب، با تجهیز مالی و لجستیک مستقیم، ده‌ها روزنامه تولید کرد و حتی مستقیما به آنها مقاله و گزارش برای چاپ داده بود، طبیعی بود که این حربه را کنار ننهاده و در دوره اصلاحات، با شدت و قوت بیشتری این مسیر را ادامه دهد و چنین هم شد! همان ایام بود که رهبر عزیز انقلاب با هوشیاری فریاد زدند که «برخی روزنامه‌ها، پایگاه دشمن هستند» و در این باره زنگ‌ها را به صدا در آوردند.

پس از این گام‌های نخست، دشمن در صدد تاثیرگذاری بر روی نخبگان به عنوان حلقه مهمتر تصمیم‌ساز بر آمد. آنها از یک سو با فضاسازی، رسانه‌های زنجیره‌ای را آینه تمام‌نمای افکار عمومی جلوه می‌دهند و با این کار مسئولان ضعیف‌الاراده را می‌ترسانند و گام به گام به عقب برده و منفعل می‌کنند، در حالی که به اعتراف یکی از همین نشریات که روز گذشته به آن تصریح کرده بود، عمده این روزنامه‌ها با تیراژ یکی دو هزار تا و با برگشتی در حد نصف شمارگان منتشر شده، به هیچ وجه نماد افکارعمومی نیستند و بیشتر ابزاری برای باج‌گیری و آبروریزی و ترساندن قلمداد می‌شوند تا رسانه! اما افزون بر این باج‌گیری، تاثیرگذاری بر تصمیم‌سازان با ابزارهای دیگری هم صورت می‌گیرد و یکی از آنها  تطمیح و ایجاد امکانات گوناگون است. از یک فرصت تحصیلی در یک دانشگاه خارجی و داخلی مثل دانشگاه آزاد برای خواص و فرزندانشان گرفته تا پرداخت پول با عناوین به ظاهر موجه مثل عضویت در هیئت مدیره فلان مجموعه و ... و ده‌ها روش و راه شیطانی دیگر.

دشمن پس از آلوده کردن این افراد، با استفاده از همان اهرم رسانه‌ای، آنها را از آبروریزی می‌ترساند و باج بیشتری مطالبه می‌کند!و اینگونه این زنجیره را هر روز محکم‌تر و گسترده‌تر می‌کند!

نگاهی به این فرایند کاملا منطقی و تجربه شده در طول سالیان گذشته، جای کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد که برای تحقق هریک از این مراحل، ضرورتا باید افرادی در بدنه حاکمیتی کشور نفوذ کنند. این موضوع نه تازگی دارد و نه مختص ایران است، اما هشدارهای مکرر رهبر عزیز انقلاب در ایام اخیر،گویای خطیر بودن مقطع کنونی و دل بستن دشمن به برخی افراد و رفتارهاست و نمی‌توان  از کنار آن به سادگی گذشت. در مقابل این هشدارها و اقداماتی که برای کوتاه کردن دست برخی  نفوذی‌ها صورت گرفته، افرادی معدود با موضعگیری‌های خاص، همچون روزهای نخست انقلاب و دهه‌های بعد از آن ،اصل موضوع را مورد تردید قرار می‌دهند! این افراد را می‌توان دو گروه دانست:

نخست ساده‌اندیشانی که از درک شدت کینه دشمن نسبت به نظام و از عمق و گستره محبوبیت انقلاب در دل‌های مردم آزاده جهان بی‌اطلاعند و این همه دشمنی برایشان قابل تصور نیست.

دوم گروهی که نگرانند با دستگیری سرپل‌ها و سرشاخه‌های نفوذ، پرده از برخی روابطشان برداشته شود.

این هر دو گروه با هر نیتی که دارند، اصل موضوع را انکار می‌کنند و به جای تقدیر از اقدامات فرزندان ملت، غیرمنصفانه، آنها را تا سر حد برخی رفتارهای جناحی تنزل می‌دهند! اما برخی واکنش‌های بیرونی، از دقیق و درست بودن این اقدامات خبر می‌دهد؛ به عنوان نمونه «مارکو روبیو» سناتور ایالت فلوریدا و از نامزد‌های احتمالی انتخابات ریاست جمهوری این کشور،پس از دستگیری‌های اخیر، در یک برنامه تلویزیونی با عصبانیت خطاب به مسئولین CIA می‌گوید: «اگر شما عرضه نداشتید  مامورتان را حفظ کنید، چرا اجازه دادید ..... با آن اهمیت به ایران برود تا دستگیر شود؟!!» باید پرسید آیا این سناتور آمریکایی هم در حال تسویه‌حساب با جریان سیاسی رقیب در ایران است؟! و اینکه اگر در مقابل سخنان صریح مقامات آمریکایی، به فرزندان انقلاب و دلسوزان نظام اتهام پرونده‌سازی برای جاسوس‌ها و عوامل دشمن زده شود، منطقی و اصولی و در راستای حفظ منافع ملی است؟!

اما فارغ از برخی کم‌لطفی‌ها و تنگ‌نظری‌ها نسبت به پاسداران امنیت کشور، نمی‌توان درباره تلاش همه‌جانبه دشمن برای نفوذ در ارکان مختلف کشور کمترین تردیدی به دل راه داد. به ویژه نفوذ در دو حوزه تاثیرگذار و مهم فرهنگ و اقتصاد، در راس هدف‌گیری‌های دشمن است و خواهند کوشید با تسلط بر این دو عرصه، اهداف  و آرزوهای خود را عملی کنند. در همه این موارد، حرکت بسیار حساب شده، چراغ خاموش و تدریجی است به گونه‌ای که هیچ شک و شبهه‌های برنیانگیزد. در پوشش‌های منطقی و معقول مثل تبادل علمی و آکادمیک، تبادل هنری و فرهنگی و ... همین شیوه‌های ظاهرا ابتدایی به شکار عناصر میانی و سپس چهره‌های با اهمیت‌تر کشورمنتهی می‌شود و رسیدن به چنین نقطه‌ای، آنقدر برای دشمن مهم و حیاتی است که هم از عوامل زبده خود استفاده می‌کند و هم نقشه خود را در چند کشور دیگر آزمایش می‌کند و پس از یقین از اجرایی بودن آن و رفع معایب، در کشورمان عملیاتی می‌کند! تجربه دستگیری جاسوس آمریکایی- لبنانی که اخیرا به دام افتاد و شرحی که از وظایف و ماموریت‌هایش در کیهان دیروز منتشر شد، به روشنی میزان اهمیت ایران در موضوعاتی مثل اینترنت و شبکه‌های اجتماعی... و نیز سرمایه‌گذاری کلان دشمن در این موضوعات را نشان می‌دهد و آنچه جای تاسف دارد، دسترسی وسیع و آسان چنین افرادی به مراکز و مسئولان مهم تصمیم‌گیر و دادن خط و برنامه کاری به آنهاست!

اکنون و با این نوشتار، برخی جوانب برخوردهای اخیر با برخی عوامل شبکه نفوذ در کشور و ضرورت آن روشن‌تر شده و البته، از علت برخی تندی‌ها و هیاهو‌ها در مقابله با آن نیز رمزگشایی شده است. اما همانگونه که تاکید شد، هیچ عامل نفوذی، بدون داشتن سرپل در داخل کشور، راه به جایی نمی‌برد، انتظار منطقی و قانونی مردم از مسئولان کشور و به ویژه از دستگاه قضایی آن است که با عبور از عوامل دم‌دستی و ماموران میدانی دشمن -که سابقه دستگیری و محکومیت هم داشته‌اند- به سراغ کسانی بروند که علی‌رغم وجود چنین سوابقی، بازهم آنها را به مراکز تصمیم‌گیری و اتاق فکر خود راه داده و عنان برخی تصمیمات مهم کشور در حوزه‌های مختلف را به آنها سپرده‌اند! این انتظار زیادی نیست و قطعا بدون این اقدام، هزار تلاش دیگر برای شناسایی عوامل نفوذی دشمن، ابتر و ناقص خواهد بود.

هشدار محسن رضایی نسبت به کشیده شدن جنگ سوریه به خلیج فارس



به گزارش خبرآنلاین در ذیل این عکس نوشته شده است:
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه اینستاگرام خود با انتشار تصویری که او را در لباس نظامی در کنار رهبر معظم انقلاب نشان می دهد، نسبت به کشیده شدن جنگ سوریه به خلیج فارس هشدار داد.
موج ناامنی که از سوریه و عراق شورع شده و امروز به فلسطین رسیده است اگر مهار نشود در ماه های آینده به لبنان و خلیج فارس کشیده خواهدشد.
1rezaiikhalijisis.jpg

"سفارت آمریکا باز شود، اسلام پایان می‌یابد"

25071998907.jpgنایب‌ رئیس مجلس در پاسخ به اخطار سالک کاشانی درخصوص شنیده شدن مطالبی در مورد باز شدن سفارت ایران در آمریکا گفت: قطعاً مواضع ایران در رابطه با آمریکا و دولت آمریکا روشن است و دولت قصدی برای بازگشایی سفارت ایران در آمریکا ندارد.
به گزارش پایگاه خبری «تیک»، احمد سالک کاشانی در نشست علنی ۲۶ آبان ماه مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی گفت: در اینجا باید ایام ۲۵ آبان‌ماه را به مردم اصفهان تبریک بگویم، زیرا در این روز ۳۷۰ شهید از این شهر تقدیم نظام شد که قطعاً مسئله مهمی است.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی در اخطاری با استناد با اصل سوم قانون اساسی مبنی بر طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب گفت: این روزها شنیده می‌شود که برخی از اعضای دولت مطالبی را در رابطه با باز شدن سفارت آمریکا در ایران و سفارت ایران در واشنگتن مطرح می‌کنند که قطعاً این مسئله یک نوع بیان سازش‌گونه است، از این‌رو از دولت تقاضا داریم که در جهت تحقق اشتغال، رفع بیکاری، مسکن، ازدواج و اقتصاد مقاومتی اقدام کند.
وی ادامه داد: باز شدن سفارت انگلیس مقدمه فتنه بزرگی بود و حال اگر سفارت آمریکا هم باز شود، اسلام، والسلام!
وی ادامه داد: چرا در مقابل فرهنگ نفوذ دشمن در لایه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اقدامی صورت نمی‌گیرد؟ مگر دعوای ایران با آمریکا کلامی است که اعلام می‌کنند که اگر آمریکا عذرخواهی کرد، بنابراین سفارتخانه‌ها می‌تواند باز شود؟
سالک کاشانی تصریح کرد: در اینجا از رئیس جمهور می‌خواهیم با قدرت در مقابل فرهنگ نفوذی که رهبر معظم انقلاب در چند وقت اخیر بالغ بر ۷۰ بار به آن اشاره کرده‌اند، بایستند، زیرا ضرورت این مسئله حفظ نظام اسلامی، انقلاب و دین است.
محمدحسن ابوترابی‌فرد در پاسخ به تذکر این نماینده گفت: من همین الان از آقای قشقاوی سوال کردم که آیا در دولت محترم، مسئولان راجع به بازگشایی سفارت کشوری که اشاره کردید که حتی من نمی‌خواهم نام آن را ببرم و به هیچ وجه در ادبیات سیاسی ما ارتباط با آنها موضوعیتی ندارد، برنامه‌ای دارند؟ که وی در جواب گفت که چنین چیزی اصلا مطرح نیست. حال اگر نشریه‌ای مطلبی زده است، این مطالب در شأن و شئون مسئولان نظام و دولت نیست.
نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: قطعاً مواضع ایران در رابطه با آمریکا و دولت آمریکا روشن است.

علی سعیدی: حادثه پاریس اقدام ایذایی اروپا علیه اسلام بود

دیگربان ـ علی سعیدی٬ نماینده علی خامنه‌ای در سپاه حوادث تروریستی اخیر فرانسه را ناشی از افزایش نگرانی‌های مقام‌های اروپایی از گسترش اسلام در این قاره اعلام کرده است.
آقای سعیدی گفته «گسترش اسلام در اروپا باعث شده اروپایی‌ها نگران شوند و دست به اقدامات ایذایی {ترور} در جهت مقابله با حرکت اسلام بزنند.» 

بسیاری از تحلیل‌ها در میان محافظه‌کاران گویای این مساله است که آن‌ها دولت فرانسه یا اسرائیل را طراح و مجری ترور‌ها در پاریس با هدف گسترش «اسلام‌هراسی» می‌دانند.
برخی از این محافظه‌کاران نیز معتقد این حملات مقدمه‌ای برای حضور نظامی گسترده غرب به بهانه مبارزه با گروه داعش در سوریه و در نهایت سرنگونی نظام بشار اسد است.
ایران یکی از متحدان بسیاز نزدیک بشار اسد محسوب می‌شود که تاکنون مانع از سقوط وی در سوریه شده و مقام‌های این کشور نیز باز‌ها حضور نیرو‌های سپاه در جنگ دمشق را تائید کرده‌اند.
سعیدی نیز در همین زمینه گفته اگر جمهوری اسلامی در دمشق جنگ نکند «امکان دارد مجبور شویم در داخل شهرهای خود بجنگیم؛ چرا که دشمنان می‌خواهند اسلام را نابود کنند.»

اعتراضِ بیش از ۱۶۰ کنشگر فرهنگی به احکام سنگین سه شاعر و هنرمند در ایران

اعتراضِ بیش از ۱۶۰ شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی به حکم‌های سنگینِ صادر شده برای سید مهدی موسوی، فاطمه اختصاری و مصطفی عزیزی:
به سرکوبِ ادیبان و هنرمندان در ایران پایان دهید!
بیش از ۱۶۰ تن از هنرمندان و اصحاب فرهنگ و ادبیات کشورمان که در میان آنها نام چهره‌هایی چون اسماعیل خویی، شهرنوش پارسی‌پور، احمد کریمی حکاک، محسن مخملباف، عباس معروفی، بنفشه حجازی، محمد محمدعلی، مهرانگیز کار، محمد نوریزاد، ژیلا بنی یعقوب، آسیه امینی، مسعود باستانی، سیروس آموزگار، مهدی خانبابا تهرانی و فریدون فرح‌اندوز به چشم می‌خورد، با امضای بیانیه‌ای اعتراض خود را به حکم‌های سنگینِ صادر شده برای سه شاعر و نویسنده‌ی ایرانی، سید مهدی موسوی، فاطمه اختصاری و مصطفی عزیزی اعلام کردند و خواستار صدور حکم برائت برای آنها شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«به اندیشیدن خطر مکن
روزگارِ غریبی‌ست نازنین!»
آن هنگام که اندیشیدن، نوشتن و سرودن به مجاز و غیرمجاز، به خودی و غیرخودی تبدیل‌ات کند، شاعر به خود نهیب می‌‌زند که کاش شاعر نبود. و نویسنده، کاش نویسنده نبود.
وقتی می‌شنویم که سید مهدی موسوی به جرمِ سرودن به نه سال حبس و ۹۹ ضربه شلاق، فاطمه اختصاری به جرمِ سرودن به یازده سال و نیم حبس و ۹۹ ضربه شلاق و مصطفی عزیزی – که هم‌اکنون نیز در زندان به سر می‌برد - به جرمِ نوشتن به هشت سال حبس محکوم شده‌ است، به صرافت می‌افتیم که انگار ایران قرار است از این پس شاعر و نویسنده نداشته باشد. چرا که مگر می‌شود دیگر به اندیشیدن، نوشتن و سرودن خطر کرد و آسوده خاطر ماند که تازیانه و حبسی در کار نخواهد بود؟
سید مهدی موسوی، شاعر، پژوهشگر ادبیات و مؤلف دوازده کتاب شعر است. فاطمه اختصاری، شاعر و مؤلف سه کتاب شعر و مصطفی عزیزی، نویسنده، فیلمساز و مؤلفِ یک مجموعه داستان. هیچ‌یک از آنها حتی فعال سیاسی نیستند و در کارنامه‌‌شان چیزی جز نوشتن، سرودن و فعالیت هنری به ثبت نرسیده است.
ما شاعران، نویسندگان و فعالان فرهنگی امضاکننده‌ی این متن خواستار صدور حکم برائت برای این سه‌ و پایان دادنِ هر چه سریع‌تر به سرکوبِ ادیبان و هنرمندان در ایران‌ایم.
امضاکنندگان:
بکتاش آبتین
علیرضا آدینه
شبنم آذر
شکوفه آذر
الهام آزادی
سیروس آموزگار
مریم آموسا
هادی ابراهیمی رودبارکی
پگاه احمدی
راحیل ارجمندی
عاطفه اسدی
شهلا اسماعیل‌زاده
عباس اصغرپور
امید اقدمی
آرش الله‌وردی
آسیه امینی
شادی امینی
رضیه انصاری
آناهیتا اوستایی
مهین ایرانی
مسعود باستانی
خالد بایزیدی
سلیمان بایزیدی
هانیه بختیار
زهره بختیاری
ارسلان براهنی
فخری برزنده
آزاده بشارتی
محمد بم
آرش بند بهمن
ژیلا بنی یعقوب
بهرنگ بهروزنیا
داوود بهمنی
علیرضا بهنام
شهرنوش پارسی‌پور
مهدی پارسی‌پور
عاطفه پاکبازنیا
افشین پرورش
منیره پرورش
فرامرز پورنوروز
فیروزه پیوندی
هادی ترابی
رؤیا تفتی
محمد تنگستانی
فردین توسلیان
محمد تیران
مهدی جامی
سپیده جدیری
مهری جعفری
ناما جعفری
غزل جلالی
ناصر جهانی
رحمان چوپانی
آتفه چهارمحالی
مژگان حاجی زادگان
بنفشه حجازی
محمدعلی حسنلو
مجید حسن نایبی
رامین حق‌جو
پویا خازنی اسکویی
مینا خازنی اسکویی
مهدی خانبابا تهرانی
شاهین خلیلی
سارا خلیلی جهرمی
بابک خوشجان
اسماعیل خویی
سبا خویی
ساناز داودزاده‌فر
مهدی دریاب
آزاده دواچی
نعیمه دوستدار
مهران دهقان
مریم رئیس‌دانا
سهراب رحیمی
منوچهر رضابیگی
علی رضائی
علیرضا روشن
حسن زرهی
سیامند زندی
ماندانا زندیان
محمد سادات هندی
میثم سراج
قارن سوادکوهی
آرش سیفی
هومن شریفی
سیاوش شعبانپور
امید شمس
فاطمه شمس
شعله شمس شهباز
شهاب‌الدین شیخی
آزاده صالحیان
لادن صحرائی
غلامرضا صراف
سهیلا طبائی
فرزاد طبائی
رومینا عابدی
جواد عاطفه
جمال عاملی
فرهنگ عرفانی
آرش عزیزی
هومن عزیزی
آیدا عمیدی
سیما غفارزاده
محمد غلامی‌پور
میلاد فدایی اصل
ابراهیم فرحان
فریدون فرح‌اندوز
ابوالقاسم فرهنگ
کیانوش فرید
ساسان فریدی‌فر
حسین فلاح
لیلا فلاحی سرابی
کاوه فولادی‌نسب
رضا قطب
آزیتا قهرمان
ساسان قهرمان
ساموئل کابلی
مهرانگیز کار
شبنم کاظمی
مهتاب کرانشه
فرهاد کریمی
احمد کریمی حکاک
علی کریمی کلایه
سعیده کشاورزی
اشرف گیلانی
سوسن لرکی
ساقی لقائی
محبوبه مجتهد
رباب محب
هستی محمودوند
علیرضا محولاتی
عباس معروفی
محمد محمدعلی
شیدا محمدی
داریوش محمدی مجد
محسن مخملباف
نسرین مدنی
محمد مرادپور
غزال مرادی
داوود مرزآرا
مرتضی مشتاقی
داریوش معمار
الهام ملک‌پور
مزدک موسوی
مرضیه مهاجر
محمد مهدی‌پور
امیرپوریا مهری
مجید میرزائی
الهام میزبان
محمد میلانی
سمانه نائینی
ندا ناجی
نانام (حسین مارتین فاضلی)
آرش نصرت‌اللهی
فریده نقش
علی‌رضا نوری
محمد نوریزاد
نیما نیا
مرضیه وفامهر
علی ولی‌اللهی
ثریا هالکی
مریم هوله
محمدصادق یارحمیدی

سوال اینجاست این انقلابی که نباید بزاریم دست نا اهلان بیوفته ، اساساً چه موقع دست اهلش بوده که ما نگهش داریم....


اولین قائم مقام رهبری ضد انقلاب بود (منتظری)
۲_اولین امام جمعه ی ایران حامی منافقین بود (طالقانی)
۳_معلم انقلاب که التقاطی بود (شریعتی)
۴_اولین نخست وزیر مملکت جاسوس آمریکا بود (بازرگان)
۵_اولین رییس‌ جمهور مملکت هم که جاسوس منافقین بود (بنی صدر)
۶_نخست وزیر هشت ساله ی جنگ که اصل فتنه است (موسوی)
۷_هشت سال رییس‌جمهور اصلاحات که حامی فتنه است (خاتمی)
۸_هشت سال رییس‌جمهور سازندگی و رییس تشخیص مصلحت نظام که ساکت فتنه است (رفسنجانی)
۹_این هشت سال آخریه هم که جریان انحرافی از کار در اومد (احمدی نژاد)
۱۰_ رییس دو دوره ی مجلسمونم که فتنه گر و عامل استکبار از کار دراومد (کروبی)

نقش سلیمانی فقط در سطح پیاده نظام پوتین



منصور امان
نقش رژیم مُلاها در سوریه فقط در سطح پیاده نظام پوتین
از نتایج نشست وین چنین برمی آید که آمریکا و روسیه پیرامون مساله سوریه به یکدیگر نزدیک شده اند؛ تحولی که به سود رژیم ولایت فقیه نیست و آن را در "عقبه استراتژیک" خود بیش از پیش به حاشیه می راند. همزمان، حرکت دو کشور مزبور بر بستر منافع مُشترک، به مفهوم افزایش فشار بین المللی بر مُتحد استراتژیک رژیم اسدها خواهد بود.
آخرین نشست بین المللی پیرامون سوریه، با دو نتیجه مُشخص در پهنه سیاسی و نظامی به پایان رسید. نخُست، شرکت کنندگان، پروسه دوران گُذار از نظم سیاسی موجود در سوریه را به جریان انداختند که می بایست ظرف 18 ماه به فرجام برسد. سپس، مُسکو و واشنگتُن با تعریف جبهه النُصره و حُکومت اسلامی (داعش) به مثابه اهداف نظامی مُشترک، موضوع همکاریهای نظامی را در برابر نهادند.
نتایج نشست وین، روند تضعیف موقعیت رژیم مُلاها در سوریه را که با ورود نظامی مُسکو به درگیریها مُهر شده، به جلو رانده است. ناتوانی حاکمان ایران در تثبیت موقعیت رژیم سوریه با وجود صرف هزینه های گزاف مالی، لُجستیکی و انسانی عاملی بود که روسیه را به مُداخله مُستقیم در این کشور ناگزیر ساخت. از این نُقطه به بعد، نقش رژیم ولایت فقیه در سوریه فراتر از آنچه که در صحنه جنگ بازی می کند، یعنی پیاده نظام ژنرالهای آقای پوتین، نخواهد رفت.
از سوی دیگر، "نظام" پس از تن دادن به توافُق با طرفهای خارجی و سر کشیدن "جام زهر" هسته ای ناچار است برای جلب اعتماد بین المللی نقش "سازنده" ای در بُحرانهای منطقه ای که در آنها مُداخله دارد، بازی کند. این اجبار، به خوبی علت اکراه و ناخُشنودی رژیم مُلاها از نشستن گرد میز کُنفرانس سوریه را توضیح می دهد.
آشکارترین نشانه دوگانگی بین خواست و ناگُزیری را در کشمکش و سردرگُمی در مورد انتخاب نماینده اعزامی به نشست اخیر وین می توان مُشاهده کرد. در حالی که پیشتر اعلام شده بود پاسدار امیرعبداللهیان به کُنفرانس گُسیل می شود و وی نیز در وین بسر می برد، آقای ظریف هم از سوی دیگر راهی اُتریش شد.
برای رژیمی که همه موفقیتهای خود را مدیون ویرانگری و تخریب است، ایفای "نقش سازنده" به ویژه هنگامی که ناچار باشد آن را روی آوار استراتژیهای گذشته اش بازی کند، بسا دُشوار می افتد. حاکمان جمهوری اسلامی برای مساله سوریه اکنون باید پاسُخهای جدیدی بیابند. مُعادله ساده ی نگه داشتن آقای بشار اسد بر سر قُدرت مُساوی ست با حفظ "عقبه استراتژیک" دیگر روی تابلو نیست. آنها باید به راه حل پیچیده تر و مجهولی بیاندیشند که حفظ نُفوذ در سوریه، لُبنان و غزه بدون عامل کلیدی اسدها را در بر داشته باشد.
انفعال و ناهمگونی "نظام" در برخورد به شرایط کنونی آشکار می سازد که چنین راه حلی را در دسترس یا حتی در چشم انداز ندارد. از این رو رژیم ولایت فقیه در نهایت به سمت راهکاری می رود که با گُنجایش سیاسی و ایدیولوژیک آن همخوانی دارد و این جُز ایفای نقش مُخرب و سیاه در "دوران گذار" نیست.



دستور روحانی: لغو اردوهای مختلط دانشجویی


دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به مصوبات جلسه شب گذشته این شورا، از دستور رئیس جمهوری برای پیگیری تذکر رهبر انقلاب درباره اردوهای مختلط دانشجویی خبر داد.
به گزارش ایرنا از دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، محمد رضا مخبر دزفولی درمورد مصوبات جلسه شورا افزود: در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی رئیس جمهوری مأموریت دادند گزارش مستندی از مواردی که اتفاق افتاده آماده و تذکر رهبر معظم انقلاب پیگیری شود تا حتماً جلوی این موارد گرفته شود.
وی اظهار داشت: بحث اصلی این جلسه پیرامون وضعیت زبان فارسی در خارج از کشور بود. تا قبل از شکل گیری بنیاد سعدی تعداد نهادهای فعال در این زمینه بسیار زیاد بود که بعضاً بر اساس یک مدل مشترک حرکت نمی کردند.
مخبر دزفولی افزود: از چند سال قبل برای ایجاد هماهنگی و استاندارد کردن فعالیت ها و روش های آموزشی در بخش دانشگاهی و دانش آموزی و همچنین بخش های اقتصادی و تجاری اقداماتی صورت گرفت.
وی گفت: در این جلسه گزارش راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی درخصوص فعالیت های بنیاد سعدی توسط حداد عادل و همکاران این بنیاد ارائه شد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به بخش هایی از این گزارش گفت: هم اکنون در 200 دانشگاه در 65 کشور جهان رشته زبان فارسی تدریس می شود و ده ها هزار نفر در این دانشگاه ها آموزش زبان فارسی می بینند.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: زبان فارسی امروز در بعضی کشورها به عنوان زبان دوم معرفی شده است و دانش آموزان آن را در این کشورها، به عنوان زبان دوم آموزش می بینند.
مخبر دزفولی با بیان اینکه برای ایرانیان خارج از کشور به ویژه نسل دوم این هموطنان که کمتر آشنایی با زبان فارسی دارند نیز برنامه ریزی و فعالیت های گسترده ای طراحی شده است، گفت: 30هزار نفر از این ایرانیان در کلاس های آموزشی سفارتخانه های ایران و رایزنی های فرهنگی به صورت داوطلبانه شرکت می کنند.
وی افزود: قرار شده که هموطنان خارج از کشور علاقه مند به آموزش زبان نیز با شرکت در دوره های آموزشی بتوانند به عنوان مدرس به تدریس زبان فارسی بپردازند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: رئیس جمهوری نیز در جمع بندی بحث مواردی را مورد تأکید قرار داد که تشویق بنیاد سعدی به گسترش فعالیت ها در کشورهای مختلف، ایجاد جاذبه برای زبان فارسی با اولویت های کشورهایی که با آنها روابط تجاری و اقتصادی داریم (با توجه به اینکه دانستن زبان از ضرورت های فعالیت های اقتصادی است) از اهم آن بود.
مخبر دزفولی گفت: موظف شدن بنیاد سعدی برای ایجاد روشهای ساده و غیرآکادمیک برای آموزش زبان فارسی ویژه گردشگری و تجارت و همچنین استفاده از فناوری های جدید برای یادگیری زبان فارسی از دیگر موارد مورد تأکید توسط رئیس جمهوری بود.

رئیس ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور گفت: مقرر شد در خصوص استفاده از فناوری های جدید همکاری های مشترک بین معاونت علمی و بنیاد سعدی ایجاد شود. همچنین با توجه به فعالیت های بنیاد سعدی و کمبودهای این بنیاد مقرر شد حمایت های لازم به لحاظ پشتیبانی برای سال آینده از آن انجام شود.

دفاع شهرداری از آتش زدن چادر کارتن خوابها


لباس شخصی ها و مزدوران رژیم اخیرا چادر کارتن خوابها در منطقه هرندی تهران را با ریختن بنزین به آتش کشیدند
ایلنا: دفاع پاسدار مرتضی طلایی از آتش زدن چادر کارتن خواب‌ها. نایب رئیس شورای شهر تهران گفت: کارتن‌خواب‌ها می‌خواهند دورهم باشند و در فضاهای محلی بنشینند، لذا به مردم حق می‌دهم از خودشان در برابر آسیبی که به آنها حمله می‌کند دفاع کنند.
مرتضی طلایی درباره به آتش کشاندن لوازم کارتن‌خواب‌ها در منطقه هرندی تهران گفت: وقتی عرصه بر مردمی که حق زندگی دارند، تنگ می‌شود و از آنها سلب آسایش شده و زندگی‌شان در معرض خطر قرار می‌گیرد؛ طبیعی است که عکس‌العمل نشان دهند.

طلایی با تاکید بر اینکه ما برای افراد کارتن‌خواب در شهر تهران جا پیش‌بینی کرده‌ایم، افزود: کارتن‌خواب‌ها برای خواب می‌توانند به گرمخانه‌ها بروند، اما این افراد می‌خواهند دورهم باشند و در فضاهای محلی بنشینند، لذا به مردم حق می‌دهم از خودشان در برابر آسیبی که به آنها حمله می‌کند، دفاع کنند.

no differences between isis and islamic republic of iran