November 19, 2015

«پادشاهان سه گانه»


داستان "سه خردمند ایرانی که از طریق ستاره شناسی و مطالعۀ متون کهن و پیش گویی های انبیای پیشین دریافتند که در زمانی معیّن و مقدّر شهریاری عظیم از میان بنی اسرائیل ظهور خواهد کرد که ملکوتش جهان را خواهد گرفت، و به دیدار آن نوزاد که از آغاز تولد پادشاه بود شتافتند و برای او هدیه هایی از طلا و مورد و کندر بردند" در فرهنگ مسیحیّت بسیار معروف است.
این سه خردمند را گاه مغان یا مجوسان سه گانه و گاه پادشاهان سه گانه خوانده اند. از آنجا که پادشاهان حقیقی خردمندان عالمند و مقصود افلاطون از آن که گفته است «حکیم باید حاکم باشد یا پادشاه باشد»، همین است که حکومت باید در دست خردمندانی قرار گیرد که به ذات خویش پادشاهند، بی هیچ نیاز به رعایا و خدم و حشم و تاج و تخت.
داستان این سه پادشاه خردمند در آثار هنری و مکتوبات مقدّس مسیحی همه جا مشاهده می شود و نقّاشان و مجسّمه سازان بزرگ به تصویر کردن این داستان اهتمام وافر داشته اند…
برگرفته از مقدمه کتاب «آن خردمند دیگر» به قلم دکتر الهی قمشه ای
تصویر - مجسمه پادشاهان سه گانه - کلیسای جامع استراسبورگ فرانسه

ايران و مصر



مصری ها پس از هلنی شدن، لاتینی شده، سپس مسیحی شده و در پایان مسلمان عرب شدند. هیچ ملتی در جهان به اندازه مصر، با گذشته خود فاصله ندارد. وارون بر آن، ایران ما یورش مقدونیان، رومی ها، اعراب و ترکها و مغولها را پشت سر گذاشت و هویتش در طول هزاره ها با تغییراتی، پابرجا ماند. پس این 2500 سال زنده، بسی بیش از آن 6 هزار سال مرده مصری ارزشمند است. چون نام فرزندان امروز ما "کوروش" و "کامبیز" و "داریوش" و "اردشیر"، "آتوسا"، "پریسا"، "ماندانا"، "روشنک یا روکسانا"، "استاتیرا یا ستاره" و "اشکان" و "فرهاد" و "مهرداد" و "خسرو" و ... دیگر نامهای 2500 تا 1400 سال پیش است ولی هیچ مصری نمیتواند نام فرزندش را "خاسه خِموی"، "ایم هوتپ"، "خوفو"، "آمنم هت"، "توت موس"، "هات شپ سوت"، "آخه ناتون"، "توتان خامون"، "پسامتیک" و ... بگذارد.

برگرفته از وبلاگ روزنامک

تصویر : نخست وزيـــر ايـــــران هويدا به همراه حاكم وقت دبى شيخ راشد آل مكتوم

در آن زمان که حاکم دبی وارد ایران می شود، سر ظهر به صرف نهار مهمان شاه ایران بود و بطور خصوصی صحبت هایی می کنند.
بعد از صرف ناهار اسداله علم ( وزیر دربار ) از شاه می پرسد شيخ راشد آل مكتوم چطور آدمی بود ؟
شاه در جواب می گوید این شخص نسبت به دیگر عرب ها بسیار روشنفکر و مترقی تر است ... به زبان انگلیسی کاملا مسلط است.
از ما درخواست کرده که بهشون کمک کنیم تا دبی هم مثل کشور ما آباد بشود ... حتی در خواست کردند کنترل امنیت آنها را ما بدست بگیریم.

( بر گرفته از کتاب یادداشت های اسداله علم )
--------------------------------------------

(( لطفا به طرز نگاه نخست وزیر ایران و حاكم دبى دقت کنید !! ))

متاسفانه تاریخ میهن ما از این ناسپاسی ها و قدر نا شناسی ها داستان های بسیار دارد


.

استاد حبیب یغمایی تعریف می کردند:
«در دورهء رضا شاه که عزاداری وسینه زنی و قمه زنی ممنوع شده بود ؛ یک روز ملک الشعرای بهار به شوکت المُلک عَلَم – امیر بیرجند -گفته بود: الحمدالله ولایت شما هم برق دارد؛ هم آب دارد؛ هم مدرسه دارد؛ هم سالن نمایش دارد؛ همه چیز هست، اینکه بعضی ها هنوز شکایت می کنند دیگر چه می خواهند؟».
شوکت المُلک گفته بود:

-«آقا ! اینها برق نمی خواهند. اینها محّرم می خواهند. این ها مدرسه نمی خواهند؛ روضه خوانی می خواهند .کربلا را به این ها بدهید همه چیز به آنها داده اید !
*****
استادحبیب یغمایی متعلق به کوره دهی بود بنام« خور» که خیلی به آنجا عشق می ورزیدو در آنجا درمانگاه و کتابخانه و مدرسه ای ساخت و برای آبادانی آنجا جلوی هرکس و ناکسی ریش به خاک مالید و زانو زد . و مهمتر اینکه کتابخانه ای درست کردو همهء کتاب های خطی اش را که در تمام عمر آنها را با خون دل جمع کرده بود به آنجا منتقل ساخت و وصیّت کرد بعد از مرگش او را در آنجا دفن کنند . اما میدانیدمردم قدر شناس همان سامان با جنازه اش چه کردند ؟
وقتی پیکر رنج کشیدهء او با کاروان استادان و شاگردانش ( از جمله دکتر اسلامی؛ دکتر باستانی پاریزی ؛ دکتر زرین کوب ؛ سعیدی سیرجانی وبسیاری دیگر از چهره های نامدار وطن مان ) به روستای« خور» برده شد؛همان کودکانی که در مدرسهء یغمایی درس می خواندند و همان مردمی که در درمانگاهش درد های خود را درمان کرده بودند؛ به فتوای روحانی همان روستا؛ دامن شان را پر از سنگ های ریزو درشت کردند تا جنازهء این خدمتگزارِ فرهنگ ایران را سنگباران کنند … و درد انگیز تر اینکه پس از دفن جنازهء حبیب یغمایی ؛ فرزندانش دو سه شبی در مقبره اش خوابیدند و کشیک دادند تامبادا «سربازان گمنام امام زمان» آن پیکر بیگناه را از زیرخاک بدر آرند و طعمهء لاشخورها کنند!

آتا تورک به فروغی:



شما ایرانی ها قدر ملیت خود را نمی دانید، و نمی دانید ریشه داشتن و حق آب و گل داشتن در قسمتی از زمین چه نعمتی عظیم است، و ملیت وقتی مصداق پیدا می کند که آن ملت را بزرگان ادب و حکمت و سیاست و در معارف و تمدن بشری، سابقه ممتد باشد. شما قدر و قیمت بزرگان خود را نمی شناسید و عظمت شاهنامه را درنمی یابید که این کتاب سند مالکیت، و ملیت و ورقه هویت شماست، و من ناگزیرم برای ملت ترک چنین سوابقی دست و پا کنم

(مقدمه حبیب یغمائی بر مقالات فروغی، انتشارات توس، )
1354

" شیخ بهایی "

همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن
زمدینه تا به کعبه سر وپابرهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن
شب جمعه ها نخفتن،به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن
به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن
به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن
طلب گشایش کار ز کارساز کردن
پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی نااميدي در بسته باز کردن

اغاز بنیادگرایی در خاورمیانه از گوادالپ نشأت گرفت

آن روز‌ها ، در جزیره‌ گوادالوپ، زمستان ۵۷، که رئیس جمهور وقت فرانسه میزبان ۳ قدرت جهانی‌ دیگر بود، اگر چه از شنیدن صحبت‌هایِ کارتر تعجب کرد، از اینکه صحبت از رفتن شاه بود و سپردن حکومت ایران به یک شخص مذهبی‌... اما شاید هرگز حدس هم نمیزد بذر بنیاد گرایی اسلامی که در خاور میانه در حال کاشته شدن بود به زودی دامان خودشان را نیز خواهد گرفت... همه آن چهار نفر، گیلاس‌هایشان را بالا بردند و پیروز مندانه خندیدند...و رفتن شاه برابر بود با آغاز آشفتگی‌‌ها و کابوس برایِ مردم خاور میانه....و این روز ها؟ شاه وحشت بزرگ را بار‌ها هشدار داده بود....

نظر حضرات در مورد زنان

بدون شرح

عبدالحمید اباعود، طراح ترورهای پاریس کشته شد



رادیو زمانه ـ دادستان پاریس روز پنج‌شنبه ۱۹ نوامبر / ۲۸ آبان اعلام کرد که عبدالحمید اباعود رهبر عملیات روریستی داعش در پاریس، در جریان حملات روز چهارشنبه پلیس ضدترور فرانسه به منطقه «سن دنی»، کشته شده است.
کشته شدن او در پی تلفنی ناشناس به مرکز ضدتروریستی فرانسه روز یکشنبه انجام گرفت. مردی ناشناس به نیروهای امنیتی فرانسه اطلاع می دهد که اباعود را در حوالی پاریس و در سن دنی دیده است و ماموران پس از شنود تلفن دخترعموی اباعود متوجه می شوند که این خبر صحت دارد و روز چهارشنبه بسوی محل اقامت او در سن دنی حمله می کنند

عبدالحمید اباعود
به‌گزارش خبرگزاری فرانسه، مانوئل والس، نخست‌وزیر فرانسه در مجلس ملی فرانسه با اعلام این‌که «جنازه یکی از طراحان عملیات تروریستی پاریس شناسایی شد»، از سازمان‌های امنیتی فرانسه قدردانی کرد.
عبدالحمید اباعود، فرمانده اصلی حملات تروریستی ۱۳ نوامبر در پاریس بود که ۱۲۹ کشته بر جای گذاشت.
هدف حملات روز چهارشنبه پلیس ضدترور فرانسه به منطقه «سن دنی» نیز یافتن اباعود بود. او در آپارتمانی واقع در خیابان «کوربیون» با هم‌گروه‌های خود پنهان شده بود. در جریان حمله مأموران امنیتی به این آپارتمان دو نفر کشته و هشت نفر دستگیر شدند.
عبدالحمید اباعود ۲۸ سال سن داشت و در منطقه «مولنبیک» بروکسل زندگی می‌کرد. «مولنبیک» یکی از مناطق پرتنش بروکسل است که بیشتر اسلامگرایان تندرو در آن زندگی می‌کنند.
اباعود یکی از دوستان صلاح عبدالسلام، تروریست دیگر است که پس از ترورهای روز جمعه همچنان متواری است. این دو در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در بروکسل با هم دست به اعمال خلافکارانه زده‌اند.

عبدالحمید اباعود
عبدالحمید اباعود افزون بر حملات پاریس، رهبر اصلی عملیات خنثی‌شده شهر «ورویه» بلژیک نیز بود.
نیروهای امنیتی بلژیک ۱۵ ژانویه / ۲۵ دی‌ماه سال جاری عملیات گسترده‌ای را در شهر «ورویه»، واقع در شرق بلژیک و در مرز آلمان پیش برده و طرح مظنونان اقدام تروریستی را خنثی کردند.
اباعود همچنین با مهدی نموش، عامل حمله ماه مه ۲۰۱۴ به موزه یهودیان در بروکسل که منجر به کشته شدن چهار نفر شد، ارتباط داشت.
نموش ۲۹ ساله، چند روز پس از حمله مسلحانه به موزه یهودیان توسط پلیس فرانسه در شهر مارسی در جنوب این کشور دستگیر شد.

توصیه‌های کیسینجر به دولتمردان آمریکا در مورد ایران



هنری کیسینجر
رادیو فردا ـ نادر صدیقی ـ توافق هسته‌ای قدرت‌های بزرگ جهان با ایران، توافقی تاریخی و بسیار مهم تلقی شده است؛ نه تنها از این رو که پرداختن به برنامه اتمی ایران، یک مساله بنیادی می‌بود، بلکه مسیری را که توافق برجام برای فرصت‌های سیاسی و دیپلماتیک ایران در جهان و به‌ویژه در منطقه گشود، از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است که نیازمند بحث‌های فراوانی است، ولی این امر در عین حال موجد بسیاری از نگرانی‌ها و برافروختگی رهبران و سیاستمداران کشورهای خاورمیانه شده است.
هنری کیسینجر شخصیتی که نزدیک به چهار سال از دهه هفتاد میلادی (سپتامبر ۱۹۷۳ تا ژانویه ۱۹۷۷ – شهربور ۱۳۵۲ تا دیماه ۱۳۵۵) سکان دیپلماسی آمریکا را در دست داشت، بعدازظهر دوشنبه ۲۵ آبانماه، دستاوردها و در همانحال خطرهای توافق برجام را در یک نشست پرسش و پاسخ در مرکز پژوهش‌های راهبردی و بین‌المللی آمریکا تجزیه و تحلیل کرد.
وزیر خارجه اسبق و یکی از متفکرین سیاسی آمریکا در سخنان خود هشدار داد که توافق اتمی ایران می‌تواند نظم موجود در جلوگیری از گسترش سلاح‌های استراتژیک در خاورمیانه را برهم بزند.
آقای کیسینجر گفت: «اگر این توافق، به مفهوم پایان تلاش‌های آمریکا در مورد جلوگیری از گسترش [سلاح‌های استراتژیک] در منطقه تعریف شود، و تمام کشورهای منطقه با نیت ایجاد توانایی‌های هسته‌ای [وارد این عرصه شوند] و یا به داشتن توانایی‌هایی مانند آنچه که ایران در چارچوب توافق [برجام] به‌دست آورده اصرار ورزند، ما شاهد درهم ریختن رژیم عدم گسترش [سلاح‌های هسته‌ای] خواهیم بود. سپس ما با شرایطی روبرو خواهیم شد که در آن به دلیل محدود بودن قابلیت‌های تکنولوژیک جهت پوشش گسترده بازدارندگی اتمی برای اقدامات پیشگیرانه این کشورها باید بهایی پرداخت شود».
آقای کیسینجر افزود: «برای آمریکا، این امر باید یک نگرانی اساسی در یکی - دو دهه آینده باشد، چرا که در کشورهای سنی مذهب، این اندیشه‌ای منطقی خواهد بود که در برابر قدرت فزاینده نظامی و اقتصادی ایران، باید توانایی‌های نظامی خود را تقویت کنند، این یک جنبه توافق هسته‌ای است؛ ولی [جنبه دیگر اینکه] حتا اگر از تهدید بُعد نظامی تکنولوژی هسته‌ای هم اجتناب شود، آنچه که پدیدار می‌شود، دو بلوک سنی و شیعه خواهد بود که در میانشان دولت‌هایی دخالت خواهند کرد تا موازنه قدرت را بین این دوجبهه برقرار کنند. در چنین صورتی هم موقعیت بسیار دشواری به وجود خواهد آمد. اگر به تجربه اروپای پیش از جنگ جهانی اول نگاه کنید، در خواهید یافت که کنترل دو دولت انعطاف‌ناپذیر، دیر یا زود غیرممکن می‌شود».
امپراتوری ایران و دشواری سیاسی
کیسینجر این دیپلمات پرآوازه آمریکایی که هنوز پس از سپری کردن نُه دهه زندگی در آمریکا، همچنان لهجه آلمانی در گویش انگلیسی‌اش تبلور آشکاری دارد، با تاکید می‌گوید: «دشواری درازمدت سیاسی این است که اکنون حکومت ایران در دست آیت‌الله‌هاست. کشوری که پیش از آیت‌الله‌ها، یک امپراتوری بود که نفوذش از مرزهای چین تا آفریقای شمالی امتداد داشت. بنابراین چنین تسلطی برای ایرانیان فرهیخته و دانش آموخته یک روند جدید محسوب نمی‌شود. ظرفیت اقتصادی و احتمالاً نظامی آن هم توانمندتر از هر کشور دیگر در منطقه است. امروزه گسترش [نفوذ] و کمک‌رسانی به نیروهای غیردولتی در لبنان، یمن و بخشی از فلسطین برای آنها [ایرانیان] پایگاهی استراتژیک، فراتر از ایدئولوژی آیت‌الله‌ها فراهم آورده است؛ لذا [این امر] در اندیشه دولت‌های سنی یک تهدید منطقه‌ای تلقی می‌شود، در همان حال این احتمال دگرگونی هم هست که ایران چرخشی به سوی تعادل در سیستم جهانی بکند».
هنری کیسینجر در ادامه تحلیل‌ها و اظهارنظرهای خود گفت که در این صورت برای آمریکا چالش دنبال کردن دو سیاست مختلف پیدا خواهد شد.
«از یکسو ایالات متحده باید در کنار دولت‌های سنی باشد که برای چندین دهه متحد آمریکا بوده‌اند و برای امپریالیسم ایران هم، مرزهای محدودی قائل شود و در همان حال باید آماده گفت‌وگو و دیالوگ با ایرانی‌ها باشد که در عرصه ملی، سیاست‌های چندی را به اجرا گذاشته‌اند؛ سیاست‌هایی در عرصه‌ای با یک تاریخ شگرف و ظرفیت‌هایی فوق‌العاده که می‌تواند به جای بی‌ثباتی، موجبی برای صلح، باشد. آمریکا باید توانایی اجرای همزمان این دوسیاست را داشته باشد و از اتخاذ موضعی بپرهیزد که هم اینک با خطر سقوط به آن روبروست. دولت‌های سنی [منطقه] بر موفقیت چنین موضعی می‌کوشند؛ ایرانی‌ها هم برداشتی از قانون [و نظم] جهانی را نپذیرفته‌اند که ما با آن آشناییم، لذا این امر مهم (پیگیری دو سیاست مختلف) باید هدف آمریکا باشد. اگرچه دشوار ولی ممکن و لازم است».
تجلی فرهنگی و یا تداوم انقلابی؟
جان همر، مدیر اجرایی و رییس هیات عامل مرکز پژوهش‌های راهبردی و بین‌المللی آمریکا از آقای کیسینجر می‌پرسد: آیا برای ایرانیان اکنون زمانی است که در جهت تجلی بزرگی فرهنگی خود و ابراز منطقی آن باید راه حلی عملی پیدا کنند و یا همچنان کشوری انقلابی است که می‌خواهد سیاست منطقه را تغییر دهد؟
آقای کیسینجر می‌گوید: «احتمالاً هر دو».
او می‌افزاید: «ممکن است که برخی از رهبران ارشد و شاید خود رهبر [جمهوری اسلامی] همچنان به ایدئولوژی انقلابی خمینی وفادار ماند باشند، ولی در مورد نسل جوانتر چنین نیست، چرا که این نسل به نظم جهانی کشش بیشتری دارد و مطالعات من می‌گوید که باید منتظر بود تا آیت‌الله‌ها از صحنه خارج شوند. در آن موقع، رویدادها در ایران بیشتر به جانب منطق گرایش خواهند یافت، از این‌رو، باید برچگونگی تجلی سیاست خارجی ایران تمرکز کرد و نه به تصویری که در داخل [ایران] ترسیم می‌کنند».
هنری کیسینجر در پایان می‌گوید: «آنها (ایرانی‌ها) باید هدف‌ها و غایت محدودیت‌های آمریکا را درک کنند و تصور نکنند که تظاهر سیستم موجود، ثمره مستقیم سیاست خارجی آمریکاست».
هنری آلفرد کیسنجر دیپلمات بازنشسته و متفکر سیاسی آمریکا، زاده آلمان است که در بیش از نیم قرن گدشته، همواره از سوی هشت رییس جمهوری آمریکا مورد مشورت قرار گرفته است. او در کابینه نخست ریچارد نیکسون، از ۲۰ ژانویه ۱۹۶۹ تا سوم نوامبر (۳۰ دی‌ماه ۱۳۴۷) به مدت چهار سال رییس شورای امنیت ملی آمریکا بود.

احضار زرتشت احمدی راغب به دادگاه انقلاب


ehzariye-zartosht-225x300
زرتشت (اسماعیل) احمدی راغب، فعال مدنی و از شرکت کنندگان در تجمعات مدنی تهران، به دادگاه انقلاب شهرستان شهریار احضار شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی احضاریه ای از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شهریار، زرتشت احمدی راغب باید خود را روز یکم آذرماه جهت رسیدگی به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به دادگاه معرفی نماید.
این فعال مدنی حدود دو ماه پیش نیز احضار و پس از تفهیم اتهام “تبلیغ علیه نظام” به قید کفالت آزاد شده بود.
زرتشت احمدی راغب از جمله فعالین مدنی است که مشارکت فعالی در تجمعات مدنی اعتراضی در تهران داشته است.

پگاه آهنگرانى و باران کوثرى به فاصله یک روز ممنوع التصویر شدند


jamehdaran-161115
یک روز پس از آغاز اکران فیلم سینمایی “جامه‌ دران” به کارگردانی حمیدرضا قطبی و به تهیه‌کنندگی سیدجمال ساداتیان، اسم و تصویر دو بازیگر اصلی این فیلم، پگاه آهنگرانی و باران کوثری، از تیزرهای تلویزیونی حذف شد.

به گزارش سینماژورنال، حذف نام پگاه آهنگرانی و باران کوثری از تیزرهای تلویزیونی فیلم سینمایی “جامه‌ دران” به کارگردانی حمیدرضا قطبی و به تهیه‌کنندگی سیدجمال ساداتیان، یک روز پس از آغاز اکران این فیلم در حالی است که در نخستین روز اکران این فیلم یعنی چهارشنبه ٢٠ آبان، تیزرهای پخش‌شده این فیلم در شبکه‌های مختلف سیما، همراه با تصویر و اسم این دو بازیگر بود.
حمیدرضا قطبی، کارگردان این فیلم، درباره این اتفاق می‌گوید: “من باخبر نبودم که بناست چنین اتفاقی بیفتد و بعد که این اتفاق افتاد، تازه مطلع شدم، چون تلویزیون خودش تصویر این دو بازیگر را ممیزی کرده است”.
وی ادامه می دهد: “تیزرهای روز اول، کامل پخش شده و روز دوم تصویر و اسم پگاه آهنگرانی و باران کوثری از تیزرها حذف شده و ما در نهایت حیرت و تعجبیم، چون این دو بازیگر، هم چهره‌های سرشناسی هستند و هم مدام مشغول کارند یعنی مشکل ممنوع‌التصویری ندارند”.
این کارگردان خاطرنشان می سازد: “ما حدود و ثغور تلویزیون را خودمان رعایت کردیم و تیزری به تلویزیون دادیم که روز اول هم پخش شد. اما اتفاق عجیبی است و ما منتظریم تا علت این ممیزی عنوان شود”.
قطبی در پاسخ به این پرسش که آیا فیلم بدون ممیزی، پروانه نمایش گرفته، می‌گوید: “هیچ بخشی از فیلم ممیزی نشد و فیلم همان‌طور که در فجر نمایش داده شد، پروانه نمایش گرفت”.
با وجود بی‌اطلاعی این کارگردان از وضعیت ممیزی تیزر تلویزیونی فیلمش، ظاهرا گفته شده دلیل این ممیزی، پرونده‌های قضایی این دو بازیگر است که سبب شده تا در تلویزیون ممنوع‌ الچهره باشند.

Li-Fi جایگزین Wi-Fi می شود


wifi symbol
محققان موفق به توسعه نمونه اولیه یک فناوری اتصال به اینترنت مبتنی بر نور به اسم Li-Fi شده اند که پیش بینی می شود نحوه اتصال به اینترنت را متحول کند.
به گزارش  ساینس، چهار سال پیش یک محقق اسکاتلندی به نام هارالد هاس ایده یک نوع اتصال بی سیم به اینترنت را مطرح کرد که با استفاده از لامپ های LED کار می کرد. اکنون این محقق پس از گذشت چهارسال، موفق به ارایه نمونه اولیه این فناوری شده است. این فناوری Li-Fiنام دارد و با استفاده از پانل های خورشیدی، انرژی لازم برای لامپ های LED را فراهم می کند؛ سپس از نور چشمک زن لامپ برای انتقال اطلاعات استفاده می شود. مدیر این پروژه در توضیح اختراع خود گفته است که در حال حاضر برای ارتباط با اینترنت، از کابل یا امواج رادیویی استفاده می شود که هر دو به راحتی قطع می شوند؛ ولی استفاده از نور برای انتقال اطلاعات بسیار سریعتر و امن تر از فناوری پهن باند بی سیم کنونی است. برای استفاده از این فناوری، کاربر باید یک روتر مخصوص Li-Fi در اختیار داشته باشد. درست است که انتقال اطلاعات با استفاده از این روش مبتنی بر نور است؛ ولی امواج نوری نامرئی هستند و آلودگی نوری ایجاد نمی کنند. همچنین این فناوری امکان هک و جاسوسی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. قرار است این پروژه باهمکاری شرکت HIGGINSON که بازوی تجاری دانشگاه ادینبورگ است و یک شریک تجاری دیگر به تولید انبوه برسد و در اختیار عموم کاربردان قرار گیرد.

هزاران تن از شهروندان پراگ دست به تظاهرات «ضداسلامی» زدند


3954195543almanyaprotesto
هزاران تن از شهروندان پراگ، پایتخت جمهوری چک، روز سه شنبه، همزمان با بیست و ششمین سالگرد انقلاب مخملی سال ۱۹۸۹ میلادی در این کشور، دست به تظاهرات زدند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، این تظاهرات به دعوت یک گروه «ضد اسلامی» سازماندهی شده بود و تظاهرکنندگان با در دست گرفتن پلاکاردهایی از سیاست‌‌های اروپا درباره پذیرش پناهجویان انتقاد کردند.
میلوش زِمان رئیس جمهوری چک که در این تظاهرات شرکت کرده بود، در سخنرانی خود گفت: «نباید افرادی را که با اسلام و پذیرش مهاجران مخالفت می‌کنند، اسلام‌ستیز یا نژادپرست خطاب کرد».
جمهوری چک، چندی پیش نیز با تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر سهمیه‌بندی برای اسکان پناهجویان در کشورهای عضو اتحادیه اروپا مخالفت کرده بود.
نتایج جدیدترین تحقیق آکادمی علوم چک نشان می‌دهد که حدود ۷۰ درصد از شهروندان این کشور، با ورود مهاجران به کشورشان مخالف هستند.

فاجعه آنتی بیوتیک در ایران


Efek-Antibiotik
عصر ایران :   تجویز نا بجای آنتی بیوتیکها از جمله مهمترین مشکلات نظام دارو ودرمان بسیاری از کشورها از جمله کشور ما محسوب می شود با وجودآموزش ها؛هشدار ها و اتخاذ تدابیر مختلف؛به نظر می رسد بخش قابل توجهی از مردم چندان به ضرورت یا عدم ضرورت تجویز آنتی بیوتیک ها و نحوه صحیح کاربرد این دارو ها آشنا نیستند.
مطابق آمار های وزارت بهداشت مصرف آنتی بیوتیک در کشور روند بالایی یافته به طوریکه در بیش از نیمی از نسخه های پزشکی که تجویز می شود حداقل یک آنتی بیوتیک وجود دارد .

فاطمه سلیمانی دبیر کمیته کشوری تجویز منطقی داروی وزارت بهداشت در گفت و گو با عصر ایران با بیان اینکه الگوی مصرف دارو در کشور ما منطقی نیست در توضیح این موضوع گفت: هم اکنون در بعضی از گروه های دارویی در کشور میزان مصرف بسیار بالاتر از حد استاندار و در برخی دیگر با کاهش مصرف روبرو هستیم به طور مثال در بحث آنتی بیوتیک ها میانگینی که از مصرف این دارو به دست آورده ایم نشان می دهد که وضعیت تجویز این دارو در کشور با شرایط جمعیتی و بیماری های عفونی هم خوانی ندارد.
تجویز آنتی بیوتیک در نسخه نیمی از پزشکان
وی ادامه داد: مطابق بررسی های انجام شده در حدود نیمی از نسخه هایی که توسط پزشکان خصوصا پزشکان عمومی تجویز می شود حداقل یک نوع آنتی بیوتیک وجود دارد و این موضع در حالی است که به هیچ عنوان این میزان تجویز با شرایط جمعیتی و بیماری های عفونی هم خوانی نداشته ولذا در این حوزه مصرف از شکل غیر منطقی به سمت مصرف بی رویه رفته است.
وی گفت: مهمترین دلیل تجویز آنتی بیوتیک در مورد بیماری های سرماخوردگی و آنفولانزا است که در این حوزه های به دلیل اینکه بیماری ویروسی است ضرورت تجویز آنتی بیوتیک وجود ندارد و بیمار با درمان های حمایتی ظرف ۳ تا ۵ روز درمان می شود.
نظام پزشکی: درمان های کور یکی از دلایل مصرف بالای آنتی بیوتیک
دکتر حجت الله مقیمی قائم مقام معاونت نظارت و برنامه ریزی سازمان نظام پزشکی نیز در گفت و گو با خبرنگار عصر ایران در مورد علت استفاده بالای پزشکان از آنتی بیوتیک در نسخه های خود گفت: یکی از دلایل مهم در این مورد به خود بیماران بر می گردد زیرا در کشور ما بسیاری از مردم تا بیماری به مرحله حاد نرسد به پزشک مراجعه نمی کنند و لذا این موضع باعث می شود تا بیماری پیشرفت کرده و با سخت تر شدن درمان نیاز به استفاده از آنتی بیوتیک های وجود داشته باشد.
وی درمان های کور را یکی از دلایل دیگر استفاده بالا از آنتی بیوتیک ها دانست و خاطر نشان کرد: در بسیاری از کشورها به دلیل وجود امکانات کامل در مطب پزشکان زمانی که بیماری به پزشک مراجعه می کند پزشک با نمونه برداری از عفونت در همان زمان نوع عفونت را بررسی و مطابق با آن آنتی بیوتیک های لازم را تجویز می کند ولی به دلیل نبود چنین امکاناتی در مطب پزشک و همچنین زمان بر بودن ارائه آزمایش از سوی آزمایشگاه ها پزشک ما اقدام به تجویز آنتی بیوتیک هایی می کند که تعداد زیادی از میکروب ها را پوشش می دهد و این خود نیز یکی دیگر از دلایل تجویز آنتی بیوتیک است.

وی با اشاره به اجرای طرح پزشک خانواده گفت: وجود پزشک خانواده باعث می شود تا فرد همواره تحت نظر پزشک بوده و و زمانی که برای پایش و کنترل وضعیت خود مراجعه می کند چنانچه زمینه یک بیماری در وی وجود داشته باشد بیماری در مراحل ابتدایی کشف شده و دیگر نیازی به مصرف آنتی بیوتیک که برای درمان های پیشرفته بیماری انجام می شود وجود ندارد.
آنتی بیوتیک های خوراکی بهتر از  تزریق است
دکتر مقیمی در ادامه مصرف آنتی بیوتیک های خوراکی را بهتر از نوع تزریقی آن ذکر کرد و گفت: بسیاری از مردم فکر می کنند که استفاده از آنتی بیوتیک های تزریقی بهتر از نمونه خوراکی است و لذا از پزشک خود می خواهند  این آنتی بیوتیک ها را برای آنها تجویز کند و در صورتی هم که پزشک از این کار امتناع کند  وی را پزشک حاذقی ندانسته و به وی مراجعه نمی کنند که در این زمینه ها نیاز به فرهنگ سازی وجود دارد.
استفاده از آنتی بیوتیک ها در بیماری های ویروسی صحیح نیست
قائم مقام معاونت نظارت و برنامه ریزی سازمان نظام پزشکی در ادامه با اشاره به این نکته که بسیاری از بیماران خصوصا بیمارانی که به سرما خوردگی و یا آنفولانزا مبتلا می شوند از پزشک می خواهند که برای آنها آنتی بیوتیک تجویز کند ادامه داد: در بیماری های ویروسی نیازی به استفاده از آنتی بیوتیک وجود ندارد ولی بیماری این نکته را از پزشک خود  قبول نمی کند.
وی ادامه داد: در سرماخوردگی نیاز به اقدامات حمایتی وجود دارد به طور مثال مصرف روزانه ۱۰ لیوان مایعات گرم باعث می شود تا میزان آب بدن زیاد شده و سیستم ایمنی به خوبی فعالیت کند ولی بیمار این نکات را جدی نمی گیرد و لذا بافت ها یی که بر اثر فعالیت ویروسی دچار التهاب  شده اند میکروب ها ی دیگری را نیز جذب کرده و عفونت ایجاد می شود و لذا پزشک برای پیشگیری اقدام به تجویز آنتی بیوتیک می کند که البته این موضوع از نظر علمی اشتباه است ولی چون گاهی بیمار همکاری نمی کند لذا پزشک مجبور به این کار می شود.
وی در پایان با بیان اینکه مردم نباید در مراجعه به پزشک حتما درخواست تجویز آنتی بیوتیک کنند خاطر نشان کرد: در بیماری های ویروسی نیازی به استفاده از آنتی بیوتیک نیست و لذا اگر پزشک نیازی به استفاده از آنتی بیوتیک را احساس نکرد نباید همواره بر استفاده از آنتی بیوتیک تاکید داشته باشیم .

مشکل اصلی ما در دانشگاه‌ها است


13940721140205715_PhotoL
دیگربان : محمد‌رضا نقدی٬ رئیس سازمان بسیج گفته «برخی از مشکل نقدینگی در کشور می‌گویند٬ اما چگونه با وجود این مشکل، طی چند روز ۱۱۰ هزار خودرو (با تسهیلات) به فروش می‌رسد؟»
آقای نقدی «صادق بودن» با مردم را از مؤلفه‌های مهم برای رفع مشکلات دانسته و افزوده «وقتی برخی به مردم می‌گویند صرفه‌جویی کنید٬ مردم می‌گویند چرا خودتان فلان ماشین را سوار می‌شوید؟»
وی اضافه کرده طرح برخی برای «ورود سرمایه از خارج» در مقابل «اقتصاد مقاومتی» و «تعامل امنیت» با جهان در مقابل افزایش «توان دفاعی» داخلی معلوم می‌کند که «خروجی علوم انسانی ما در دانشگاه‌ها چیست.»
به گفته وی «مشکل اصلی در دانشگاه‌های ماست چرا که این نظریه در دانشگاه‌ها مدام بازسازی می‌شود و هیچ‌گاه از مدار خارج نمی‌شود و ساختار علوم انسانی و علمی دانشگاه‌ها سکولار است.»
نقدی افزوده «وقتی دانشجوی ما براساس ساختار علوم انسانی غربی می‌آموزد که تجهیزات، سلاح، ثروت و رسانه‌های بر‌تر مولفه‌های قدرت هستند دیگر مولفه‌های دیگر را به عنوان مولفه قدرت نمی‌شناسند.»

رئیس کتابخانه ملی: صدها کتابفروشی پیتزافروشی شده است


201500180100_cxcz
خبرگزاری صدا و سیما – رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران با بیان اینکه امروز وضعیت کتابفروشی‌ها خوب نیست گفت: در تهران کمتر از هزار کتابفروشی داریم، صدها کتابفروشی تعطیل و به پیتزافروشی تبدیل شده است.
سیدرضا صالحی امیری در حاشیه مراسم اعطای نشان دهخدا (اولین دوره کتاب سال اعضای هیئت علمی دانشگاه های سراسر کشور) در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در پاسخ به اینکه سرانه مطالعه در کشور چقدر است؟ افزود: مقوله پایین بودن سطح مطالعه قطعی است؛ آمارها متفاوت است اما آنچیزی که ما در سطح دولت و نهادهای رسمی دنبال می کنیم علت یابی و چگونگی حل مسئله است.
وی گفت: در مجموع این اتفاق نظر وجود دارد که میزان مطالعه در ایران بسیار پایین و قطعا روزانه کمتر از ۳۰ دقیقه است.
چند روز پیش سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست خبری هفتگی خود با نگران کننده خواندن سرانه مطالعه در کشور میزان آن را پنج دقیقه و در خوشبینانه ترین حالت ۲۰ دقیقه در روز اعلام کرد.
رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران با بیان اینکه علت یابی صورت گرفته درباره پایین بودن سرانه مطالعه در کشور در دو سطح است گفت: سطح اول به فرهنگ سازی در سطح ملی بازمی گردد که کتاب و کتابخوانی و خرید کتاب در سبد خانوار تعریف شود.
صالحی امیری افزود: همه کشورهایی که این مسیر را طی کرده اند تجربه اولشان فرهنگ سازی است و نقطه آغازش هم آموزش و پرورش، آموزش عالی، خانواده و صدا و سیما و رسانه هاست که باید برای مطالعه در سطح جامعه ایجاد انگیزه و نیاز شود.
وی با بیان اینکه تا فرهنگ ایجاد نشود کتابخوانی، کتاب خریدن و کتابخانه و نشر معنا پیدا نخواهد کرد گفت: سطح دوم که باید روی آن متمرکز شویم موضوع دولت و نهادهای دولتی برای حمایت از حوزه کتاب و کتابخوانی است که بسیار مهم است.
صالحی امیری افزود: در ایران مجموعه نهادهای اقتصادی و اجتماعی مانند سلامت و غیره مورد حمایت واقع می شوند که به جاست؛ باید به همین میزان هم حوزه فرهنگی و خصوصا حوزه مطالعه، کتاب، کتاب خریدن و نشر مورد حمایت قرار گیرد.
وی گفت: امروز فقط بحث کتابخوانی نیست؛ تالیف مقوله مهمی است این در حالیست که در حال حاضر وضعیت معیشتی مولفان و بعد ناشران خوب نیست.
رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران افزود: امروز متوسط نشر در ایران به شدت پایین آمده است و از متوسط ۱۰۰۰ نسخه به پایین سخن گفته می شود.
صالحی امیری گفت: همچنین باید وضعیت کتابخانه ها تغییر و استاندارد سازی و نهایتا کتابخوان و خریدار کتاب تعریف شود.
وی با بیان اینکه لازمه این کارها حمایت دولت است افزود: خوشبختانه در دولت آقای روحانی سیاست های جدی برای حمایت از نشر آغاز شده است که می توان به ابلاغ معافیت مالیاتی کتابفروشی ها اشاره کرد که قدم خوبی است.
صالحی امیری افزود: مخالف هر گونه افزایش تعرفه کاغذ هستم؛ قطعا هر اقدامی که به افزایش قیمت کتاب بیانجامد منجر به کاهش کتابخوانی خواهد شد.
وی گفت: مطالعه ما نشان می دهد که حتما باید کتاب با حمایت دولت و نهادهای رسمی و خصوصا بنگاه های اقتصادی به صورت معقول و ارزان در اختیار مردم قرار گیرد تا دسترسی مردم به کتاب راحت باشد.
صالحی امیری افزود: در سبد خانواده و در اقتصاد خانواده نباید کتاب به عنوان یک عامل تحمیلی تعریف شود بلکه باید به عنوان نیاز دیده شود که لازمه این موضوع دسترسی آسان به کتاب است.
وی گفت: پیشنهاد رئیس جمهور برای ساعت مطالعه در مهر، پیشنهاد جالبی است که باید در آموزش و پرورش جدی گرفته شود.

تشکیل مافیای قضایی؛ افشای پشت پرده روابط «احمدرضا گودرزی» با قاضی «صلواتی»


salavati-Goodarzi-Amadnews-e1447792600732
«آمدنیوز»: چندی پیش در رسانه‌های داخلی خبری منتشر شد که به نظر می‌رسید چندان اهمیتی ندارد و مخاطبان از کنار آن به سادگی عبور کردند. در آن خبر آمده بود «از سوی یک نیکوکار الیگودرزی؛ ساکن یکی از کشورهای اروپایی، هزینه ساخت و تجهیز زائرسرای حضرت زهرا (س) در کربلای معلی تامین شده است.» آن فرد که متعهد شده بود تا طی ۱۰ ماه، مبلغ دو میلیون دلار به حساب ارزی ستاد عتبات عالیات واریز نماید، کسی نبود جز «احمدرضا گودرزی» که به همراه خانواده‌اش در بیرمنگام انگلستان ساکن هستند. ذیل همان خبر آمده بود که وی متعهد شده «۷ خشت طلا به تعداد اعضای خانواده‌اش تهیه نماید تا از طرف او توسط ستاد عتبات بر گنبد امام حسین (ع) نصب گردد.»
این خبر که برای متدینین جذاب است، در ظاهر نکته خاصی را در خود نهفته ندارد و از دید مخاطب عام، «احمدرضا گودرزی» صرفا یک خیر متمول ساکن اروپا بیش نیست، اما این نام از آن جهت اهمیت می‌یابد که نام وی بعدها سر از پرونده فساد مالی و بانکی در آورد. در واقع این نیکوکار میلیاردر همان «احمدرضا محمد ولی الیگودرزی» است که به «احمدرضا گودرزی» معروف شده است.
گودرزی که چنین دست به خیر شده‌ و به بذل و بخشش می‌پردازد، دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم باغبانی از دانشگاه آزاد است، ولی خود را مهندس کامپیوتر فارغ التحصیل از دانشگاه شریف عنوان معرفی می‌نماید. او پیش‌تر نیز به دلیل جعل مدرک «حضور در جبهه» در سال ۱۳۷۸، توسط دادسرای نظامی تهران متهم و محکوم شده است. وی تا چند سال قبل راننده‌ی نماینده مردم فسا در مجلس سوم شورای اسلامی بوده است. او هم‌چنین چند سال به عنوان کارپرداز «سیدعباس موسوی» – یکی از معاونان وزارت نفت و وزارت صنایع و معادن – فعالیت کرده و پس از آن با هم‌دستی برخی قضات فاسد دستگاه قضایی و باج‌گیری، توانست سهام کارگران «گروه صنعتی معدن امیر» را تصاحب نموده و خود مالک این مجموعه شود.
احمدرضا گودرزی هم‌چنین با کمک مجتبی ناطق نوری در سال ۸۶ و ۸۷، عضو هیات مدیره شرکت کالسیمین شده و از آن‌جا مسئولیت فروش کنسانتره تولیدی کالسیمین را به عهده گرفتت و با جعل مدارک و تشکیل پرونده به اسم خریدارهای صوری، محصولات را از کالسیمین با قیمتی نازل خریداری ‌نموده و در بازار آزاد با قیمتی چند برابر آن‌ها را به فروش رسانید. نکته جالب این اتفاق آن است که شرکت کالسیمین وابسته به سازمان تأمین اجتماعی است! ضمن آن‌که منابع مطلع از وجود قراردادهای متعدد وی با شرکت ملی مس و شرکت توسعه معادن روی ایران نیز خبر داده‌اند. آقای گودرزی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در زیرزمین خانه‌ای حوالی میدان امام حسین تهران زندگی می‌کرده از قبل همین معاملات غیرقانونی و بدون ضوابط ، امروز در بهترین نقاط انگلیس دارای خانه‌های چند هزار متری است.
رابطه گودرزی با قاضی صلواتی چیست؟
گودرزی روابط تجاری و مالی گسترده‌ای با جمعی از قضات دستگاه فاسد قوه قضاییه را ایجاد کرده و با برقراری این رابطه خود را از شکایت‌های قضایی، مصون نگه داشته است.
به عنوان نمونه، وی در قبال همکاری قاضی ابوالقاسم صلواتی در این مسیر، با پوشش نام خود، از اموال قاضی صلواتی در انگلستان در قالب سهام بانک اچ اس بی سی حفاظت کرده است.
وی با همکاری قاضی صلواتی پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۸۸ و در بحبوحه اعتراضات مردم به نتیجه کودتای انتخاباتی، با ترتیب دادن یک معامله صوری و قول‌نامه جعلی کارخانه مس متعلق به یکی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی- را در شهر بابک به ارزش ۱۵۰ میلیارد تومان تصاحب نمود و پس از آن نیز وی را بازداشت کرد و مانع از پیگیری این کلاهبرداری توسط او شد.
در پرونده دیگری ابوالقاسم صلواتی برای رفع ممنوع‌الخروجی یک عضو دیگر ارشد حزب کارگزاران سازندگی، خواهان تصاحب باغ متعلق به وی در کرج بود که این درخواست، مورد موافقت آن زندانی سیاسی سابق واقع نشده است.
اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. احمدرضا گودرزی با تشکیل حلقه‌ای که قاضی صلواتی و چند تن از سران امنیتی و انتظامی هم در آن حضور دارند، اقدام به ایجاد «رعب و وحشت» و «فشار و تهدید» برای مخالفان خود نموده است. در یک نمونه وی با کمک یکی از مسئولان شنود نیروی انتظامی، به شنود برخی از تلفن‌های افراد سرشناس پرداخته و با شناسایی نقاط ضعف آن‌ها و با ارائه نوار شنود مکالمات خودشان، از آن‌ها اقدام به اخاذی و باج‌گیری نیز نموده است.
در پرونده دیگری، احمدرضا گودرزی با ایجاد ارعاب و تهدید و همکاری قاضی ابوالقاسم صلواتی در این زمینه، «مجید احمدی» یکی از معدن داران بزرگ کشور را، که در کانادا زندگی می‌کند، مجبور کرد سهام کارخانجات و معادن خود در ایران را به وی واگذار کند. مجید احمدی پس این اقدامات فراقانونی، به دلیل فشارهای وارده ناشی از خارج شدن اموال از اختیارش، دچار حمله قلبی گردید.
از دیگر اعضای این حلقه «سرهنگ مجتبی جنگروی» از فرماندهان ستاد مبارزه با مواد مخدر فرودگاه‌ها بود که با همکاری گودرزی و صلواتی به باج‌گیری و اعمال فشار مشغول بوده‌ است. به تازگی «سرهنگ جنگروی» به اتهام ارتشاء از سوی دادسرای نظامی مورد پیگرد قرار گرفته و هم اکنون در بازداشت به سر می‌برد. البته روابط گودرزی با قضات قوه قضاییه به صلواتی محدود نمی‌شود. او تاکنون با قضات متخلف دیگری چون «نخعی، شریفیان و حداد» نیز ارتباطات نزدیک داشته و از این طریق با پوشش قضایی به پیگیری فعالیت‌های غیرقانونی خود پرداخته است.
گودرزی در سال ۲۰۰۴ میلادی به اتهام کلاهبرداری به مبلغ پنج میلیون دلار از شرکت «چین کر» (chin corr) در کشور ترکیه محکوم به پرداخت جریمه و عودت پول دریافتی شده و به دلیل عدم پرداخت این مبلغ، تحت پیگرد قضات ترکیه قرار گرفته است و در صورت ورود به کشور ترکیه بازداشت خواهد شد.
برخی اخبار حکایت از آن دارد که وی در سال ۲۰۰۸ به همراه فرزندش «داوود محمد ولی گودرزی»، به اتهام پولشویی تحت پیگرد پلیس بریتانیا نیز بوده‌اند و پسر وی، به مدت یک‌سال از انگلستان ممنوع‌الخروج بوده است. با وجود استخدام وکلای مشهور، ظاهرا این پرونده هم‌چنان در بریتانیا مفتوح است.
«بولتن محرمانه» یکی از دستگاه‌های امنیتی کشور اخیرا فاش ساخته که: «قاضی صلواتی دو نفر به نام‌های احمدرضا گودرزی و منصوری را برای دریافت حق حساب و رشوه به بهاره زنجانی، خواهر بابک زنجانی معرفی کرده است.»
بر اساس گزارش منابع خبری آگاه، «پیش‌تر قاضی مقیسه‌ای نیز بر سر پرونده بابک زنجانی، درخواست پرداخت مبلغی برای «آزادی» او را مطرح کرده بود۷ به همین دلیل بهاره زنجانی یک ساختمان به مبلغ ۵/۵ میلیارد تومان واقع در میدان آرژانتین متعلق به بابک زنجانی را به برادر این قاضی دادگاه انقلاب واگذار نموده است.»
گفتنی است ابوالقاسم صلواتی از سال‌ها قبل به دلیل مفسده اخلاقی و مالی و وجود مدارکی از وی نزد نیروهای امنیتی، به عنوان «ماشین» امضای وزارت اطلاعات و سپاه برای احکام اعدام و سایر احکام سنگین اصلاح‌طلبان و فعالان سیاسی منتقد در پرونده‌های متعدد عمل کرده است.
اگرچه پرونده تخلفات این دو قاضی هم اکنون در حفاظت اطلاعات قوه قضاییه مفتوح است، اما هم‌چنان خبری از تشکیل دادگاه یا صدور حکمی علیه احمدرضا گودرزی منتشر نشده است. به نظر می‌رسد روابط پشت پرده گودرزی با اصحاب قدرت، پیچیده‌تر از آنی باشد که تاکنون در اخبار مرتبط با وی منتشر شده است. شاید هم نمونه خاصه خرجی‌های وی برای ساخت هتل در عتبات عالیات، درباره پرونده‌های قضایی او نیز موضوعیت داشته باشد و افراد صاحب نفوذ نظام را صاحب «خشت‌های طلا» کرده باشد.

همایش "بسیج رسانه" در کدام کشور از هر گوشه دستور سانسور داده می شود؟


 

 
 
 
 

نظام جمهوری اسلامی گوشت شکاری است که هرکس به فراخور قدرت و وابستگی هایش به نهادها تکه ای از آن را به دندان می گیرد. این شاید تنها مثالی باشد که بتوان در باره همایش مسئولان "بسیج رسانه" در جمهوری اسلامی نوشت. این باصطلاح همایش که هشتمین آن بوده روز گذشته در مشهد برپا شد و جوان کم سن و سالی که از رویش یافتگان دوران رهبری آقای خامنه ایست بعنوان رئیس بسیج رسانه فرمود:
« شش هزار نفر از سراسر کشور در سازمان بسیج رسانه حضور دارند. (اینها همانهائی هستند که شب تا صبح پای اینترنت نشسته و پیام می نویسند و رصد می کنند و گزارش امنیتی تهیه می کنند)
ایشان که مسعود بصیری نام دارد اضافه کرد: هم اکنون 114 کانال ماهواره ای فارسی زبان و 270 شبکه غیر فارسی در حال فعالیت، برنامه ریزی و تولید محتوا علیه جمهوری اسلامی ایران هستندبسیاری از تجمعاتی که در شهرهای مختلف شکل می گیرد در شبکه های مجازی مدیریت می شود و این موضوع بسیار حساس است در غرب هر فرد نمی تواند هر حرفی را در شبکه های مجازی بزند و قانون حاکم بوده و نظارت های لازم را انجام می دهد اما در ایران نظارت های لازم در حوزه شبکه های اجتماعی وجود ندارد»
ابتدا میزان اطلاع وی را درباره شبکه های مجازی در غرب دقت کنید که در واقع بی اطلاعی کامل است. دوم از ایشان باید پرسید: صدا و سیما در تمام ایران پوشش دارد و خانه ای نیست در ایران که تلویزیون نداشته باشد. درد کجاست که مردم به این شبکه اعتماد ندارند و به آن مراجعه نمی کنند؟ درد کجاست که یک روزنامه با 40 هزار تیراژ خطرناک می شود؟ درد کجاست که بسیج در بسیج و گردان در گردان برای سرکوب درست می شود و همچنان ترس از مردم در دل بوجود آورندگان بسیج و گردان های سپاه است؟ درد کجاست که یک جوانی در سن و سال و با آن میزان آگاهی اعلام سانسور در ایران می کند و برای دهها میلیون ایرانی تعیین تکلیف؟

مصاحبه با محسن رفیقدوست هاشمی، حسن آقا و ناطق جایشان در مجلس خبرگان است!


 
 
 
 

در روزهائی که نمایشگاه مطبوعات در تهران برگزار بود، خیلی ها هنگام بازدید از غرقه های این نمایشگاه مصاحبه کردند و درباره مسائل روز و بویژه انتخابات اسفند ماه نظرشان را گفتند. از جمله این افراد محسن رفیقدوست است که هنگام بازگشت آیت الله خمینی به ایران راننده اتومبیل منتقل کننده وی از فرودگاه مهرآباد تهران به بهشت زهرا بود. بعدها فرمانده کمیته های انقلاب شد و سپس وزیر سپاه در دورانی که سپاه وزارتخانه شده بود. بتدریج رفت بدنبال فعالیت های اقتصادی و پتروشیمی را بدست گرفت. عضو رهبری حزب موتلفه اسلامی بود اما بتدریج از این حزب فاصله گرفت. کتاب خاطراتی نوشته که 445 صفحه است و عکس های تاریخی خوبی هم دارد. او نیز مانند ناطق نوری اخلاقی داش مشدی گری دارد. رفیقدوست که امروز مانند خیلی های دیگر چوب تندروی ها، اشتباهات سیاسی گذشته و فرصت های از کف رفته اش را می خورد در غرقه «انتخاب» در نمایشگاه مطبوعات به چند سئوال پاسخ داد.
از جمله، درباره انتخابات مجلس خبرگان در اسفندماه گفت:
مجلس خبرگان جای شوخی نیست، لذا افرادی کاردان باید در آن حضور پیدا کنند، چرا که این افراد باید رهبر انتخاب کنند. پس از رحلت امام خمینی، حضرت آیت الله خامنه ای به منزل امام رفتند و مرحوم سیداحمد اقا گفتند، آقای خامنه ای، من از این به بعد، یکی از مریدان شما هستم. اگر ارتباط امروز حاج حسن اقا خمینی و رهبری همین گونه باشد، به نظرم افتخاری برای ملت ایران است که حسن اقا به خبرگان ورود کند.
 من حس می کنم که رابطه این دو بزرگوار به مانند همان رابطه حاج احمدآقا و مقام معظم رهبری است.
بنده و خیلی های دیگر از ناطق خواسته ایم که به انتخابات ورود کند، اما ایشان گوش نکرده است. اگر ناطق برای خبرگان کاندیدا شود، قطعا رای خواهد آورد. آیت الله هاشمی یکی از کسانی است که باید بیاید و انتخاب شود. امروز یکی از بهترین رهبرشناسان ما هاشمی است و رهبری نیز ایشان را بهتر از هر کسی می شناسند.
امروز به قول ایت الله هاشمی، فردی که در حد حضرت آیت الله خامنه ای صلاحیت داشته باشد، وجود ندارد. آیت الله هاشمی معتقد است که حضرت آیت لله خامنه ای بدیل ندارد. لذا کسی که چنین عقیده ای دارد چرا جایش در خبرگان نباشد؟
روحانی تنها کسی است که توانست با شعار اعتدال مردم را به خود جذب کند و یکبار هم در طول مبارزات انتخابات نگفت، اصولگراست یا اصلاح طلب.
در انتخابات اینده قطعا افراطی گری چه از نوع اصلاح طلبش، چه از نوع اصولگرایش در میان مردم جای نخواهند داشت.  مجلس از جمعی از معتدلین و بخش هایی از اصلاح طلبان و اصوولگرایان تشکیل می شود.
در باره احتمال بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور هم انشالله که احمدی نژآد در هیچ انتخاباتی کاندیدا نشود. البته اگر کاندیدا هم بشود، انتخاب نمی شود، یک داغ دل بس است برای قبیله ای.

گلوی دولت و مردم در دست کدام نهادهاست؟


 
 
 
 

چهل درصد فعالیت های اقتصادی ایران به اقتصاد غیر رسمی (سیاه) تعلق دارد. (خبرگزاری مهر به نقل از مرکز آمار ایران).
نیمی از اقتصاد رسمی و غیررسمی (سیاه) در دست نظامیان و نهادهای وابسته به بیت رهبری است که دولت بر آنها کنترل و نظارتی ندارد. حتی گمرکات و گلوگاه های ورود و خروج کالا از کشور (اسکله ها و فرودگاهها) در موارد متعددی خارج از حیطه کنترل دولت و در دست رانت خواران نظامی و امنیتی است. سود کالاهایی که از این گلوگاههای پنهانی به داخل و خارج قاچاق می شود به جیب چه نهادها و افرادی می رود؟ و نقش آن در تعیین سیاست در ایران چیست؟
مرکز آمار ایران می گوید جمعیت شاغلان ایران 24 میلیون نفر است. اگر این ارقام ملاک محاسبه بیکاران قرار گیرد جمعیت بیکاران کشور ده برابر بیش از رقمی است که وزارت کار اعلام کرده است.اکثر جمعیت بیکار متقاضی کار نیستند و به همین دلیل نامشان در لیست بیکاران ذکر نمی شود. نابغه ای بنام احمدی نژاد که رهبر جمهوری اسلامی نظرات اقتصادی او را به خود نزدیک تر میدانست و در نماز جمعه پس از کودتای 88 آن را اعلام کرد، درآمد نجومی و بی سابقه 700 میلیارد دلار از محل صادرات نفت را چه کرد؟ و بیکاری، تورم و فقر بی سابقه امروز حاصل کدام سیاست و مدیریت است؟
رهبر جمهوری اسلامی، که شاهد بر باد رفتن آن 700 میلیارد دلار بود، حالا ساز را به گونه ای دیگر کوک کرده و طرفدار اقتصاد مقاومتی شده است تا از این طریق بتواند سپاه و نهادهای امنیتی و بیت رهبری را همچنان حاکم بر اقتصاد کشور نگهدارد و در این مسیر جلوی سرمایه گذاری ملی داخلی و کنترل شده خارجی را بگیرد. بخشی از مخالفت با عادی شدن مناسبات دیپلماتیک با امریکا در همین نکات نهفته است و نه در انگیزه مبارزه هوشیارانه با امریکا. هوشیاری از آن ویتنام و چین و کوبا و روسیه و برزیل و ... است که بی شعار مسیر استقلال را طی می کنند و برای کشور و مردمشان بحران نمی افرینند. آزادی ها را محدود و کنترل نمی کنند زیرا اعتقاد دارند آنچه فساد و اختلاس و دزدی حکومتی را کنترل می کند و بر آن نظارت دارد افکار عمومی است و رسانه ها پایگاه افکار عمومی!

حامیان بابک زنجانی هنوز هویتشان مشخص نشده


 
 
 
 

روزنامه آرمان با صالح نیک بخت وکیل سرشناس دادگستری و از جمله وکلای پرونده 123 میلیاردی در دهه 70 درباره دادگاه بابک زنجانی گفتگو کرده است. خلاصه این گفتگو را در زیر می خوانید:
پرونده بابک زنجانی و همچنین روند دادرسی به این پرونده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بنده نخستین وکیلی بودم که وکالت یکی از پرونده‌های بزرگ مالی را برعهده داشتم. در مساله اختلاس 123میلیاردی فاضل خداداد بنده وکیل بانک بودم و به خوبی از روند رسیدگی به جرایم بزرگ مالی مطلع هستم. در این پرونده، متهم ردیف اول، یعنی فاضل خداداد تنها نبود و از سوی برخی از شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسی حمایت می‌شد. نکته جالب در پرونده فاضل خداداد این بود که شخصی که وی را به بانک معرفی کرده بود شخصیت مشهوری بود. با این وجود تحقیقات جامع و دقیقی درباره پرونده فاضل خداداد انجام شد و تمام مسائل مبهم در پرونده به صورت کارشناسی بررسی شد.
به نظر بنده روند موضوعات بابک زنجانی به دقت و ظرافت پرونده فاضل خداداد نبوده و مسائل مبهم زیادی در این پرونده باقی مانده که هنوز درباره آن پاسخ مناسبی به افکار عمومی داده نشده است. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که پرونده بابک زنجانی به مراتب از پرونده فاضل خداداد پیچیده‌تر و بزرگ‌تر است و ابعاد داخلی و خارجی دارد که همه این مسائل رسیدگی به این پرونده را مشکل می‌کند. نکته مهمی که در روند دادرسی پرونده بابک زنجانی به چشم می‌خورد این است که متهم این پرونده در جلسات دادگاه به جای اینکه پاسخ مناسبی به سوالات دادگاه بدهد مرتب شعار می‌دهد و از پاسخگویی مسئولانه طفره می‌رود.
- بابک زنجانی در ابتدا به هیچ عنوان اتهامات خود را قبول نمی‌کرد و از پاسخگویی درباره سرنوشت پول‌های بلوکه شده طفره می‌رفت. به نظر شما چه اتفاقی رخ داد که وی به یک باره عنوان کرد پول‌ها را تحویل خواهد داد؟
متاسفانه حضور افرادی مانند بنده در جلسات دادگاه امکانپذیر نیست و علنی بودن دادگاه زنجانی به معنای حضور همه افراد و به ویژه کارشناسان نیست. این در حالی است که اگر جلسات این دادگاه نیز مانند دادگاه آقای کرباسچی به شکلی بود که ما نیز می‌توانستیم در جلسات دادگاه حضور پیدا کنیم بسیاری از مسائل مبهم پرونده را درک می‌کردیم و به صورت دقیق‌تری اظهارنظر می‌کردیم. با این وجود بنده از روی رفتار، گفتار، جستار و حرکت‌های متهم پرونده در جلسات دادگاه می‌توانم به چند نکته اشاره کنم. نخست اینکه به نظر می‌رسد بابک زنجانی از برخی مسائل پشت پرده آسودگی خاطر دارد که مسائل را زیاد جدی نمی‌گیرد. دوم اینکه بابک زنجانی به این نتیجه رسیده که ممکن است قربانی بده بستان‌های پشت پرده شود و به همین دلیل تلاش می‌کند خود برای بازگرداندن پول‌های مفقود شده تلاش کند. نکته سوم اینکه بابک زنجانی بیش از هر شخصی به این مساله آگاهی دارد که حضور در چنین دادگاه‌هایی که بازتاب بسیار گسترده‌ای در بین افکار عمومی و رسانه‌های داخلی و خارجی دارد بدون شک برای وی تبعاتی خواهد داشت که میزان آن از محکومیت زندان تا اعدام متغیر خواهد بود. در نتیجه تلاش می‌کند تا آنجا که ممکن است خود را از مجازات سخت دور کند. در نتیجه وی در جلسات دادگاه به مظلوم‌نمایی از خود می‌پردازد و تلاش می‌کند خود را یک شخص بی‌گناه جلوه دهد که دیگران در بازداشت و دادگاهی شدن وی سهم بیشتری داشته‌اند.
- چرا بابک زنجانی بیش از اندازه در دادگاه از خود خونسردی نشان می‌دهد؟ برخی رفتارهای وی مانند تغذیه خوردن در دادگاه و همچنین لبخندهایی که در مقابل قرائت کیفرخواست می‌زد نشانه چیست؟
خونسردی در حالتی به وجود می‌آید که متهم در جایی دلگرمی داشته باشد. در نتیجه ممکن است بابک زنجانی در جلسات دادگاه خود را خونسرد نشان بدهد. نکته مهمی که درباره این پرونده وجود دارد این است که مبلغ مفقود شده در این پرونده بسیار بالاست و هنوز مشخص نشده که چنین فردی با سابقه‌ای منفی با اجازه چه کسی و به چه وسیله به چنین منابع بزرگ مالی دست پیدا کرده است. این مسائل از ابهامات مهم این پرونده است که ذهن افکار عمومی را نیز به خود مشغول کرده است. در شرایط کنونی یکی از مطالبات اصلی این پرونده این است که چه شخص و اشخاصی زمینه را برای سوءاستفاده بابک زنجانی از بیت المال فراهم کرده است. بدون شک زنجانی به تنهایی توانایی دسترسی به این همه پول را نداشته و شخص یا اشخاصی از وی حمایت کرده و زمینه را برای چنین تخلف بزرگی آماده کرده‌اند. به نظر من در صورتی که قصد داشته باشیم به یک نتیجه مطلوب و قابل قبول برسیم باید همه عاملان این تخلف بزرگ را به دادگاه بکشانیم و آنان را مورد بازخواست قرار دهیم. مساله دیگری که جای سوال دارد این است که طبق اخبار رسیده ظاهرا بابک زنجانی برخی‌ را از زندان اجیر کرده و از درون زندان با بیرون در ارتباط است. بنده متهمانی را سراغ دارم که تمام اتهاماتشان بیش از دویست میلیارد تومان نیست اما خیلی زود به اتهامات آنان رسیدگی شده و تعیین تکلیف شده‌اند. این در حالی است که39ماه از پرونده بابک زنجانی می‌گذرد و هنوز وضعیت این پرونده مشخص نیست و اتفاقا هر روز ابعاد جدیدتری پیدا می‌کند. مساله بابک زنجانی یک مساله «خاص» است، مساله خاص نیز باید در جایگاه خاص خود مورد بررسی قرار بگیرد. در ابتدا باید مشخص شود که پشتوانه و عقبه سخنان بابک زنجانی در دادگاه چیست. اگر عقبه سخنان وی مشخص شود بهتر می‌توان به نیت وی در دادگاه پی برد. بررسی جرم بزرگی مانند جرم بابک زنجانی به شکلی نیست که تنها شریک و معاون جرم را مورد سوال قرار دهیم. در اغلب پرونده‌های مشابه مانند پرونده «بانک صادرات» و «برج‌سازان» افرادی از پشت پرده به حمایت از مجرمان پرداخته‌اند که با بررسی‌های قضائی ماهیت آنها مشخص شده است. به نظر می‌رسد در پرونده بابک زنجانی نیز وضعیت به همین شکل است و وی توسط برخی حمایت می‌شده است. دادگاه محترم باید به صورت دقیق مشخص کند که چه شخص یا اشخاصی در پشت پرده از بابک زنجانی حمایت کرده‌اند و وی به چه وسیله موفق شده چنین تخلف بزرگی را مرتکب شود.
- یکی از مسائل مورد مناقشه در پرونده بابک زنجانی سرنوشت اموال خارجی وی است. این در حالی است که برخی عنوان می‌کنند نزدیکان خارجی زنجانی پس از دستگیری وی به چپاول اموال وی در خارج از کشور پرداخته‌اند. نظر شما در این باره چیست؟
یکی از وظایف اصلی و اساسی هر مدیری در کشور حفظ دارایی‌ها و منافع ملی از سطح پایین تا بالاترین سطح آن است. به نظر من قبل از برگزاری دادگاه باید وضعیت اموال خارجی وی تعیین تکلیف می‌شد. در این زمینه خود وی نیز باید همکاری‌های لازم را با نهادهای مربوطه انجام می‌داد تا سرنوشت اموال وی هر چه سریع‌تر مشخص شود. در شرایط کنونی نیز مسئولان مربوطه نباید اموال خارجی وی را رها کنند و باید هرچه سریع‌تر زمینه بازگشت اموال خارجی وی را به داخل کشور فراهم کنند. بابک زنجانی عنوان می‌کند برخی از اموال وی در اختیار افراد مجهول‌الهویه‌ای است و سرنوشت نامشخص دارد. به همین دلیل مسئولان مربوطه باید هر چه سریع‌تر این افراد را شناسایی و وضعیت اموال وی را تعیین تکلیف کنند. مساله مهم در این زمینه اینکه تعیین تکلیف اموال داخلی بابک زنجانی بسیار راحت‌تر از اموال خارجی وی است.