May 15, 2016

توجیه حضور ایان در سوریه از نگاه هانیه سلطان پور (قیاس مع الفارغ)

سرکار خانم هانیه سلطانپور در پستی چنین استدلال کرده که ازآنجا که آمریکا در خاورمیانه پایگاه نظامی دارد و از منافع کشور و امنیت ملی اش دفاع می کند، بنابراین نیروهای نظامی ایران نیز محق هستند و باید دست کم در فاصله 1500 کیلومتری مرزهای خود و در سوریه، با اشراری که ماموران نیروی انتظامی را در شرق کشور به گلوله می بندند بجنگند. ایشان در پایان استدلال خود کسانی را که مانند ایشان نمی اندیشند دارای سطح تحلیل پائین و بی ذوق در طنز پردازی دانسته اند! (متن کامل پست ایشان و لینک به آن در کامنت ها)
آنقدر مغالطه های این گزاره واضح است که شاید نیازی به واشکافی آن نباشد. ولی از آنجا که تا این لحظه سیصد نفر و از جمله برخی دوستان مشترک من و ایشان آن پست را دوست داشته اند لازم دیدم که برخی از مغالطه های ایشان را تشریح کنم.
مغالطه اول: آمریکا یک ابرقدرت جهانی است. به زحمت هم بتوان در میان 200 کشور دیگر دنیا رقیبی برای این ابرقدرت بودن پیدا کرد. سابقه نفوذ در منطقه خاور میانه دارد. 60-70 سال پیش در همین کشور خودمان کودتا کرده و نخست وزیر عوض کرده است. پول فراوان دارد. اسلحه فراوان دارد. سیاستمدار فراوان دارد. با تبلیغات یا با دروغ یا هر چیز دیگر کاری کرده که مردمش حکومتشان را دوست دارند و پشتیبان آن هستند. هفتاد سال پیش هیتلر و موسیلینی و هیروهیتو را در جنگی خونین شکست داده. سی سال پیش شوروی را پس از دهه ها جنگ سرد از نقشه جهان حذف کرده. ما کجایمان با آمریکا قابل قیاس است؟ (قیاس مع الفارق)
مغالطه دوم: هزینه راه اندازی و نگهداری اغلب پایگاه های نظامی آمریکا در جهان را کشور میزبان می پردازد! یعنی این پایگاه ها برای آمریکا سود مالی دارد. منبع درآمد است. ما تا به حال از بشار اسد چند ریال بابت دفاع از حرم (!) گرفته ایم؟ تا جایی که من می دانم سالانه نزدیک به هشت میلیارد دلار هم پول دستی به حکومت قاتل و خونخوار و ورشکسته اسد می پردازیم! (قیاس مع الفارغ)
مغالطه سوم: خانم سلطانپور بدون ارائه هیچ مستند یا دلیلی اشرار شرق کشور را با مخالفان بشار اسد یکی دانسته اند. بر اساس کدام اطلاعات؟ الله اعلم! وقتی به همین سادگی می شود گروه جندالله را با داعش یا ارتش آزاد یا جبهه نصرت یکی دانست، چرا نشود با خود بشار اسد و گروه های حامی وی یکی دانست؟ آیا اگر من ادعا کنم که گروه جندالله همگی پسر عموهای تنی بشار اسد هستند کسی از من دلیل و مدرک مطالبه نمی کند؟ (مغالطه های دروغ و تعمیم ناروا وتحریف و توسل به جهل)
مغالطه چهارم: وقتی حرفی منطقی برای گفتن نداریم، بهترین راه انهدام مخالف نیست! البته بشار اسد در سال 2009 چنین کرد و هزاران نفر از منتقدین خود را که تظاهرات آرام می کردند، به گلوله بست تا کشور سوریه هفت سال گرفتار جنگ داخلی شود و پای داعش به سوریه باز شود. انتظار داشتم حامیان این دیکتاتور دست کم از اشتباه وی درس بگیرند و برای استدلال در یک پست فیسبوکی به ذوق طنزپردازی کم مخالفانشان یا به سطح تحلیل پائین متهم نکنند (مغالطه توسل به شخص و حمله شخصی و استدلال از راه سنگ)
مغالطه پنجم: ایشان تلاش کردند تا نشان دهند که مخالفین حضور نظامی ایران در سوریه استدلالی ندارند جز این که این حضور را به آرمان آزادی قدس و شعار انهدام اسرائیل احمدی نژاد نسبت دهند و یا مدافعان حرم را مدافعان اسد بخوانند! بسیار روشن است که استدلال مخالفان حضور نظامی ایران در سوریه گسترده و متنوع است و می توان یک فهرست بلند بالا از این استدلال ها را نوشت، ولی در این فهرست، آنچه ایشان گفته اند، یعنی ارتباط دادن حضور نظامی ایران در سوریه به انهدام اسرائیل و آزادی قدس جای ندارد. درواقع ایشان به جای اینکه استدلال های واقعی مخالفانشان را بازگو کرده و آن ها را نقد کند و با توجه به اینکه این توان را در خود نمی دیده است، ابتدا تعدادی استدلال پوشالی را به مخالفانشان نسبت داده و سپس در حرکتی پهلوان پنبه مابانه، همه این استدلال های پوشالین را به یکباره شکست داده شکلک ‏‎smile‎‏ انگلیسی زبانان به این مغالطه آخر مغالطه مرد پوشالی می گویند (مغالطه پهلوان پنبه)

No comments:

Post a Comment