December 10, 2015

از هنرپیشگی و شاعری تا کارتن‌خوابی به بهانه‌ی تولد کبرا سعیدی (شهرزاد) شاعر و از نخستین فیلم‌سازان زن ایران


شهرزاد در گفت‌وگویی در مورد شرایط زندگی و بی‌خانمانی‌ و کارتن‌خوابی‌اش می‌گوید:
«وقتی در پارک می‌خوابی، بعد از چند وقت وحشتت از خوابیدن در کنار بی‌خانمان‌ها و موش و گربه و سوسک به الفت با آن‌ها می‌رسد. در شب‌های گرم تابستان، می‌توانی به آسمان خیره شوی و برای هزارمین بار دنبال ستاره بختت بگردی و بازهم پیدایش نکنی. اما صبح که بیدار می‌شوی و می‌خواهی به دستشویی بروی، دردسرهایت تازه شروع می‌شود. همین کار عادی روزانه‌ی همه آدم‌های دنیا، به مشکلی بزرگ تبدیل می‌شود.کجا بروم؟ چه کار بکنم؟ ساک‌هایم را کجا بگذارم؟ وقتی در روستا هستی، چیزی که بیشتر از نبود امکانات آزارت می‌دهد نبود سینما و کتاب‌فروشی و دکه‌ی مطبوعاتی است و خیابانی که در آن قدم بزنی و صندلی‌ای که بر روی آن بنشینی و مخاطبی که درباره‌ی اتفاقات جدید جهان با او حرف بزنی. آدمی بیگانه هستی که گویی از جهانی دیگر به آنجا پرت شده‌ای، بی‌هیچ نقطه‌ی اشتراکی. حتی خیلی وقت‌ها حر‌ف‌زدن آدم‌های اطرافت را به زبان محلی، نمی‌فهمی.»
کبرا سعیدی (شهرزاد) شاعر، هنرپیشه، رقاص، عضو کانون نویسندگان، داستان‌نویس و از نخستین فیلم‌سازان زن ایران در در هجدهم آذرماه ۱۳۲۵ در میدان راه‌آهن تهران به دنیا آمد. «کبرا نام خواهر مرده‌ام بود که شناسنامه‌اش را باطل نکرده بودند وشناسنامه را برای من گذاشتند. مادرم مریم صدایم می‌کرد و پدرم زهرا. زمان رقصندگی شهلا می‌گفتندم. در سینما شهرزاد شدم و حالا زیر شعرهایم می‌نویسند: شهرزاد.» در کارت ملی‌اش آمده که شهرزاد متولد هجدهم آذرماه ۱۳۲۹ است از مدارک دیگری اثبات می‌کند که او متولد سال ۱۳۲۵ است. نام شهرزاد اما اولین بار در تیتراژ فیلم قیصر می‌آید و پس از ان در چند فیلم مطرح سینمای ایران نقش بازی می‌کند.
شهرزاد در سال ۱۳۵۶ فیلم بلندش به نام «مریم و مانی» را ساخت که پوری بنایی در آن نقش بازی کرده است. انقلاب اسلامی از راه می‌رسد و همه‌ی دارایی و کتاب‌ها و فیلم‌های شهرزاد از دست می‌رود. از شهرزاد پس از انقلاب دیگر خبری نیست حتا گمان می‌شد که شهرزاد مرده است. او در سال ۱۳۶۴ به آلمان رفت و هفت سال پس از آن بار دیگر به ایران بازگشت و در یکی از شهرهای شمالی ایران ساکن شد. شهرزاد در تظاهرات زنان درروز ۱۷ اسفند سال ۱۳۵۷حضور می‌یابد و از آن تظاهرات فیلم‌برداری می‌کند. گفته می‌شود که او در این تظاهرات بازداشت نیز می‌شود.
شهرزاد با بازی در فیلم‌های «تنگنا» و «صبح روز چهارم» توانست جایزه‌هایی از جشنواره «سپاس» به ارمغان می‌آورد. شهرزاد در سال ۱۳۵۱ مجموع اشعارش را در دو هزار نسخه با نام «باتشنگی پیر می‌شویم» در انتشارات اشراقی به چاپ رساند. گفته می‌شود هزینه‌ی انتشار این کتاب را که در آن زمان چیزی حدود پنج‌هزار تومان بود بهروز وثوقی تقبل کرد. طراحی و عکس روی جلد آن کتاب را نیز امیر نادری، عکاس فیلم آن روزها و کارگردان سینما بر عهده گرفت. شهرزاد حوالی سال ۱۳۵۲ از بازی در فیلم‌فارسی کناره گرفت. او پس از این به سینمای آزاد روی آورد و به ساختن فیلم کوتاه پرداخت.

No comments:

Post a Comment