November 29, 2015

از کلاه‌مخملی‌های "شهرزاد" تا لات‌های شورا | مهدی رستم‌پور

در سریال «شهرزاد» با هنرنمایی استاد نصیریان، کلاه‌مخملی‌‌ها از عوامل سلطنت، شیتیل می‌گیرند و خلاف می‌کنند؛ الان کلاه‌مخملی‌ها خودشان رجل سیاسی شده‌اند!
در "شهرزاد"، لات‌ها بی‌سوادند؛ الان بدون سوم راهنمایی به‌شان دکترا می‌دهند.
لات‌های سریال، روزنامه‌ها را تخریب می‌کنند؛ الان روزنامه‌ها را مدیریت می‌کنند.
درآمد لات‌های سریال، پاکت نازکی است که «بزرگ‌آقا» مرحمت می‌کند؛ او انحصار منسوجات را دارد؛ الان لات‌ها خودشان "بزرگ‌آقا" شده‌اند؛ از منسوجات تا زمین‌خواری و برج‌سازی، آی می‌تازند.
بی‌دلیل نیست که تیتراژ محسن چاووشی و ترانه حصر را کسی به حساب دوران دکتر مصدق نمی‌گذارد. هر دو ترانه را به خودمان گرفته‌ایم.
عباس جدیدی، چهارمین راننده‌اش را هم روانه‌ی درمانگاه می‌کند. خبرش سانسور می‌شود. نصف رسانه‌ها در تیول شهرداری است. بقیه هم سری را که درد نمی‌کند با «اصلان توپچی» در نمی‌اندازند.
به بیشتر کشورهای غربی می‌گویند سرزمین فرصت‌ها، گرچه برای افراد قلدر و بزن‌بهادر، یکی دو فرصت بیشتر ندارند: ایستادن مقابل کازینو یا دیسکو برای نگهبانی.
سرزمین فرصت برای «قلدر‌ها» ایران است. جامعه چقدر باج بدهد برای تک‌مدال طلای جدیدی که در تهران و با تساوی ۰-۰ مقابل گارمولوویچ لهستانی به دست آمده؟
سایت تابناک نوشته «همسر موقت او بچه‌بغل برای دادخواهی آمد شورا». اما شخصاً از عدالت می‌نویسد برای ۲۲۰ هزار فالوئر در اینستاگرام! به قول بزرگ‌آقای سریال: تو یکی از عدالت حرف نزن که عقم می‌گیره.
قهرمان غول‌پیکر دیگری که در «عرض ارادت» روی رضازاده را هم سفید کرده، این هفته به جرم تجاوز محکوم شد. برای جبران گفته در المپیک مدال می‌گیرم!
ما از سرنوشت رضازاده، جدیدی و... درس گرفته‌ایم. مدال‌های کسی را که فردا در شورا یا مجلس، اهرم چپاول ملت خواهد شد نمی‌خواهیم. آن هم کسی که از همین حالا برای دستگرمی، با تجاوز شروع کرده.

No comments:

Post a Comment