October 24, 2015

تجاوز جنسی به مردان؛ روایت چند قربانی


«تقریبا هر روز در مدرسه مورد سواستفاده جنسی قرار می‌گرفتم. بچه‌های کلاس بالایی دست‌مالی‌ام می‌کردند و فردای آن روز با زهرخند نگاهم می‌کردند. دوران ابتدایی حتی یک روز هم نبود که با دلخوشی به مدرسه بروم. آن نگاه‌ها٬ زهرخندها و اشاره هم‌کلاسی‌ها به هم٬ هنوز هم در خاطرم هست».
وقتی رضا که الان ۳۳ ساله است از خاطرات آزار و اذیت‌های جنسی در دوران مدرسه برای‌مان نوشت در انتها تاکید کرد: «اسمم رو مستعار بنویس، بنویس رضا». مثل باقی مردانی که قبول کردند درباره تجربیات خود از تجاوز جنسی در دوران‌های مختلف زندگی‌شان برای‌مان روایت کنند، با نام های مستعار.
سهیل٬ ۳۶ ساله یکی دیگر از آن‌ها است. پسری که در دوران راهنمایی مورد سواستفاده جنسی توسط هم‌کلاسی‌هایش قرار گرفته بود و امروز به هموفوبیا مبتلا شده. در آن سال‌ها او به خاطر جثه ریز و قد کوتاهش از طرف «سال‌ بالایی‌ها» مورد آزار جنسی قرار می‌گرفت. دستشویی مدرسه برایش حکم «قتل‌گاه» داشت: «غیر از دست‌مالی‌هایی که هر از گاهی می‌شدم٬ یک‌بار رفته بودم دست‌شویی که سر و کله دو نفرشان پیدا شد. یکی از آن‌ها سرم را محکم نگه داشته بود و دیگری آلتش را در دهانم فرو کرده بود. هیچ‌کاری نمی‌توانستم انجام دهم. فقط می‌خواستم آن لحظه تمام شود».
سهیل برای فرار از آزار و اذیت‌هایی که با آن مواجه شده بود، مانند «سال بالایی‌ها»، خودش هم در مواقعی بچه‌های کوچک‌تر را مورد آزار قرار می‌داد. سواستفاده‌هایی که به یکی از کابوس‌های همیشگی‌اش تبدیل شده و سعی دارد به هیچ‌وجه به آن‌ها فکر نکند.
از تجاوز جنسی به مردان مثل هر تابوی دیگری آماری در دست نیست. اما گفته می‌شود احتمال رخ‌دادن چنین مساله‌ای برای کودکان زیر ۱۸ سال یک به چهار در دختران و یک به شش در پسران است. با در نظر گرفتن چنین آماری و با توجه به بالا بودن آمار آزار و اذیت جنسی زنان می‌توان در خصوص این آمار در مردان نیز گمانه‌زنی‌هایی کرد که شاید دور از ذهن تابوزده‌ ما باشد.
تجاوز جنسی در دوران سربازی مردان نیز بسیار پیش می‌آید؛ دورانی که آن‌ها از هرگونه رابطه جنسی محروم هستند و احتمالا چنین نیازی را در یکدیگر جست‌وجو می‌کنند. امیر٬ ۴۵ سال دارد و در روایت خاطرات آن روزهای خود گفت: «شبی که می‌خواستم برای خواب آماده شوم٬ یکی از بچه‌ها به تختم خزید و دستش را به سمت آلت تناسلی‌ام برد و شروع به مالیدن کرد. او را پس زدم اما این اتفاقی معمول در دوران سربازی بود. در حمام٬ موقع خواب٬ دست‌شویی و هر جایی که فکر کنید ممکن بود کسی به شما نزدیک شود. حتی یک‌بار از سوی فرمانده گروه تهدید شدم که اگر فلان رفتارم را ادامه دهم در دفترش حسابم را خواهد رسید. منظورش دقیقا تهدید جنسی بود».
فواد صابران٬ روان‌پزشک ساکن پاریس است که مراجعه‌کنندگان ایرانی٬ فرانسوی و عرب‌زبان دارد. بعضی از مردانی که به او مراجعه کرده‌اند، پس از گذشت چندین ماه و جلب اعتمادشان پرده از تجاوزهای جنسی که مورد آن واقع‌ شده‌اند٬ پرده برداشتند. هرچند که به گفته این روان‌پزشک بیان مساله تجاوز «بسیار سخت» است: «مثل اعتراف به فلاکت است و اعتراف به این مساله کار بسیار دشواری است».
او در توضیح به کار بردن کلمه «فلاکت» گفت:‌ «ما هنوز در فرهنگ جنگ هستیم حتی در اروپا. در تمام دنیا مردانگی مردها در جنگ خلاصه می‌شود. این جنگ‌جو بودن مانع از این است که چنین اعترافی کنند. یعنی اعتراف به این‌که از او استفاده زنانه شده است٬ از مردانگی افتاده و تبدیل به یک زن شده. مثل گریه کردن می‌ماند. تقریبا تمام فرهنگ‌ها مانع گریه کردن مردها می‌شوند. به طوری‌که اگر زنی گریه نکند به او "شیر مرد" می‌گویند. این مساله جزئی از تابوی جنگ‌جویی است و جنگ از آن مردان است، در حالی‌که به نظر من شهامت جنگیدن و مردن در جنگ ‌کم‌تر از مادری است که در روزمره‌هایش و نگهداری از فرزندان‌ خود٬ با زندگی می‌جنگد. جنگیدن نوعی خودکشی‌ و شهامت در ادامه زندگی است».
این روان‌پزشک با مردانی برخورد داشته که در زندان‌های جمهوری اسلامی خصوصا در زندان سنندج مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند. در این نوع از آزار و اذیت جنسی هدف متجاوز شکستن زندانی و «تحقیر» اوست اما وقتی این اتفاق در جامعه و میان مردم عادی رخ می‌دهد اهداف دیگری دارد؛ از جمله «انتقام».
صابران در این خصوص توضیح داد: «داستان سه نفر از این مردان را جلوی چشم خود دارم که برای انتقام خانوادگی مورد تجاوز قرار گرفتند. یعنی دعوا بین مردهای خانواده بوده و مردهای یک خانواده به پسر خانواده‌ دیگر تجاوز کردند».
علت دیگر می تواند «کج‌نهادی» یا همان لذت جنسی بردن از تجاوز باشد. در این وضعیت، متجاوز از دو راه برای نیل به هدف خود وارد می‌شود. به گفته صابران «بعضی وقت‌ها که کج‌نهادی با خشونت همراه است٬ فرد را می‌گیرند و به زور به او تجاوز می‌کنند و مساله برای متجاوز تمام می‌شود. اما در بیشتر مواقع متجاوز برای جذب پسر مورد نظر خود تله‌گذاری می‌کند. روز اول سر راه او قرار می‌گیرد٬ روز دوم با او هم‌کلام می‌شود و روز سوم شکلات خود را با او تقسیم می‌کند. در واقع در کودک احساس دین ایجاد می‌کند که حتی کودک در قرارهای بعدی با پای خود به تله می‌افتد. مثل شکارچی‌ها که برای گیر انداختن پرنده‌ها جلوی تله دانه می‌ریزند».
یکی از پیامدهای مهم تجاوز جنسی مساله‌ ایجاد «حس گناه» در فرد آسیب‌دیده است. حس گناهی که به گفته این روان‌پزشک در برخی مواقع که تجاوز با خشونت اتفاق افتاده می‌تواند کم‌تر از تجاوزی باشد که با ظاهری نرم و تله‌گذاری صورت گرفته است.
صابران در خصوص ایجاد حس گناه در کودکان می گوید که بنا به تجربه وی٬ وقتی به کسی تجاوز می‌شود فرد با احساس گناه تقصیر را بر دوش خود احساس می‌کند. به طور مثال بچه‌های ۷ تا ۱۳ ساله که چنین مساله‌ای را بیان نمی‌کنند به این دلیل است که متجاوز به آن‌ها گفته: «تو من را جذب و تحریک کردی» و کودک این مساله را باور می‌کند:‌ «این باور در کودک چنان قوی‌ست که کار را به جایی می‌رساند که برای بخشیده شدن گناهش٬ خود به سمت متجاوز می‌رود».
رفتن به سمت متجاوز یا انتقام گرفتن از خود به دلیل حس گناه مساله‌ای است که بخشی از کارگران جنسی نیز به آن دچار هستند. انجمنی در فرانسه که روی این مساله کار می‌کند، توانسته تعداد بسیاری از این کارگران جنسی را از حس گناه و شغلی که بر اساس آن انتخاب کرده‌اند برهاند. به گفته صابران بسیاری از «فاحشه‌ها به این سمت می‌روند تا تاوان گناه خود را پس بدهند. مثلا پدر با دختر خوابیده و دختر برای پس دادن تاوان این رفتار پدر به سمت فاحشگی رفته است». این اتفاق در مورد برخی مردان هم رخ داده، آنها قربانی تجاوز می شوند و قربانی باقی می مانند. 

No comments:

Post a Comment