حجت الاسلاام والمسلمین.... رییس ستاد بررسی واجدین شرایط کاندیداتوری و ثبت نام مجلس خبرگان صبح امروز در مصاحبه با خبرنگاران گفت: اصلی ترین معیار تائید صلاحیت برا مجلس خبرگان اینه که
فرمانده سازمان شبهنظامی "بسیج" در ایران میگوید در راستای «تغییر ادبیات غرب و مهیا شدن صحنه نفوذ»، باید در انتظار برگزاری نمازجمعه در کاخ سفید بود.
به نوشتهی "شبکه خبر دانشجو" (وابسته به بسیج دانشجویی)، محمدرضا نقدی روز پنجشنبه (۲۶ آذر-۱۷ دسامبر) در سخنانی در مشهد گفت: «دشمنی که خلع سلاح شده است و تمام تلاشهایش را نقش بر آب میبیند، اکنون میخواهد قرآن بر سر نیزه گرفته از این طریق مسلمانان را گول بزند.»
آقای نقدی با بیان اینکه «دشمن، سفره هفتسین در کاخ سفید پهن میکند»، افزود: «اینکه اوباما در ایام نوروز پیام فارسی ارسال میکند و شعر فارسی میخواند، جای تعجب ندارد؛ زیرا احتمالا برای تغییر ادبیات غرب و مهیا شدن صحنه نفوذ باید در انتظار برگزاری نمازجمعه در داخل کاخ سفید نیز باشیم.»
او سپس اتفاقات کنونی را شبیه فیلمهای هندی دانست و اضافه کرد: «در یک فیلم شما میبینید در تعقیب پلیس و قاچاقچی هنگامی که قاچاقچی تیرهایش را تمامشده میبیند شروع به چربزبانی میکند که به پلیس نزدیک شود حال اگر پلیس سادهلوح باشد و قاچاقچی که تا چند لحظه پیش تلاش به کشتن وی را داشت با چربزبانی اش فردی متحولشده دریابد، صددرصد اسلحه خود را از دست خواهد داد و کشته خواهد شد؛ اما اگر فردی باهوش باشد این مسأله را درک میکند که این چربزبانی جهت فائق آمدن بر او است و گول نخواهد خورد.»
وی در بخش دیگری از اظهارات خود، از «دفن سیبزمینی» و «بیرون ریختن گوجهفرنگی» توسط دولت انتقاد کرد و اظهار داشت: «کسی که فرزندش سهشنبهها به انگلستان فرستاده میشود تا درس بخواند و پنجشنبهها به منزل بر میگردد، درد زنی را که در میدان بارهای شهر در داخل سطل زباله به دنبال سیبزمینی ها و میوههای لهشده میگردد نمیفهمد.»
نقدی در پایان با انتقاد از کسانی که میگویند «برخی اقلام در ایران قابل تولید نیست» گفت: «هر چیزی را که میگویند در ایران قابل تولید نیست به من بسپارند تا برایشان تولید کنم زیرا کار من این است و با توجه به تجاربی که کسب کردهام میدانم ایران ظرفیت تولید همه چیز را دارد.»
، گروههای اوباش شدیدا علاقهمند به خشونت بودند که در دوران شاه در حاشیه قرار داشتند. آنان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را پایهگذاری کردند و به مهمترین ابزار سرکوب در دستان رژیم مذهبی ایران تبدیل شدند.
در طول سه دههی گذشته، پاسداران تحولات بسیاری را تجربه و مجموعهی نظامی-اقتصادی پیچیدهای را بنا کردهاند. آنان خود را به اقتصاد عادی محدود نکردهاند. سپاه پاسداران اقتصاد زیرزمینی ایران را توسعه و کنترل خود بر آن را افزایش داده است، و در طی این روند به یک کارتل مافیایی تبدیل شده است. درنتیجه، تعجببرانگیز نیست که نیروی قدس (بازوی عملیات بینالمللی سپاه) در اقدام به ترور سفیر عربستان در واشینگتن در سال ۲۰۱۱، تلاش کرد تا از کارتلهای مواد مخدر مکزیکی کمک بگیرد.
با کمی دقت به نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد زیرزمینی ایران متوجه میشویم که سپاه کاملا با این دنیای زیرزمینی آشنایی دارد و در حال کنترل آن است.
در سطح جهانی، اقتصاد زیرزمینی بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی جهان را تشکیل میدهد. آنطور که صندوق جهانی پول توضیح میدهد، ضعف حکومت قانون در یک کشور با بزرگی اقتصاد زیرزمینی آن رابطهی مستقیم دارد.
در ایران، حکومت قانون شدیدا ضعیف است و در نتیجهی آن، اقتصاد زیرزمینی بسیار پررونق شده است. سپاه پاسداران بازیگر اصلی این اقتصادِ مخفی است. اقتصاد زیرزمینی برای سپاه پاسداران یک منبع درآمد غیرقابل نظارت است، و برای درک تواناییها و رفتارهای سپاه اهمیت ویژهای دارد.
اقتصاد زیرزمینی آنطور که توسط سازمان درآمد داخلی (اداره مالیات امریکا) توصیف شده، “نشاندهندهی درآمد زیر میزی و خارج از دفاتر است”. این میتواند از درآمد قانونی که برای فرار از مالیات مورد پولشویی قرار گرفته تا تجارت کالاهای کاملا غیرقانونی مانند مواد مخدر یا سلاح را شامل شود.
ارزش اقتصاد زیرزمینی را نمیتوان بطور دقیق مشخص کرد و تخمین زدن در این زمینه نیز بسیار دشوارتر از سایر معیارهای اقتصادی مانند تولید ناخالص ملی است. مطالعهی انجامشده توسط صندوق جهانی پول نشان میدهد که ارزش یک اقتصاد زیرزمینی در کشورهای در حال توسعه حدود ۳۵ تا ۴۴ درصد تولید ناخالص ملی رسمی آنان است. روشهای متفاوتی برای اندازهگیری اندازهی اقتصاد زیرزمینی ایران وجود دارد، و برخی تخمینها رقمی برابر با ۳۶ درصد تولید ناخالص ملی ایران را نشان میدهند.
تصور اینکه این میزان در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد افزایش پیدا کرده باشد کاملا منطقی است. دورانی که در آن تحریمهای بینالمللی کمر اقتصاد ایران را شکست و دور زدن تحریمها به امری حیاتی برای صادرات و واردات ایران تبدیل شد. گزارشها و پروندههای دادگاهی در زمینه فساد و معاملات غیردفتری که در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد اتفاق افتاد اهمیت اقتصاد زیرزمینی را در آن دوران به وضوح نشان میدهد.
وزارت اقتصاد ایران به تازگی تخمین زده که تجارتها و شرکتهایی که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل میدهند از پرداخت مالیات معاف هستند. اگر برای اقتصاد زیرزمینی ایران مبلغ حداقلی ۲۵ درصد را در نظر بگیریم، ارزش اقتصاد در سایهی ایران بر اساس تولید ناخالص ملی کنونی این کشور، حدود ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. اگر آن را بر اساس نرخ ۳۵ درصد پیشنهادشده توسط صندوق بینالمللی پول محاسبه کنیم، ارزش اقتصاد زیرزمینی ایران حدود ۱۴۰ میلیارد دلار خواهد بود.
تشخیص اینکه دقیقا چه مقدار از این ۱۰۰ تا ۱۴۰ میلیارد دلار نصیب سپاه پاسداران میشود غیر ممکن است. اما نگاهی عمیقتر به فعالیتهای سپاه پاسداران حاکی از این خواهد بود که سپاه بخش عمدهای از سود این تجارت غیرقانونی را به جیب میزند.
سپاه پاسداران ایران بزرگترین قاچاقکننده در این کشور است. در اوایل دههی ۲۰۰۰، مهدی کروبی، رییس وقت مجلس ایران از بنادر غیرقانونی تحت کنترل سپاه پاسداران که برای قاچاق استفاده میشدند انتقاد کرد. احمدینژاد که بزرگترین دشمن سیاسی کروبی است نیز سپاه پاسداران را “برادران قاچاقچی ما” خطاب کرد.
سپاه پاسداران کنترل مرزهای آبی، هوایی، و زمینی ایران را در دست دارد. بنادر، فرودگاهها، و جادهها در اختیار سپاه هستند و پاسداران معذوریتی برای استفاده از آنها در جهت قاچاق کالا و پر کردن جیب خود ندارند.
به گفتهی منابع مختلف از جمله سازمان گمرک و مجلس ایران، ارزش کالاهای وارداتی قاچاق در ایران بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار است. ایران که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان است، از صادرات نفت غیرقانونی نیز رنج میبرد. زیرا قیمت سوخت در ایران پایینتر از کشورهای همسایه است. مقامات ایرانی معتقدند سالانه حداقل ۲۰ میلیون لیتر سوخت از ایران به خارج از کشور قاچاق میشود. در چند سال گذشته، ارزش نفت قاچاقشده از ایران حدود ۷ میلیارد دلار در سال تخمین زده شده است.
سپاه پاسداران علاوه بر اینکه تولیدکننده اصلی سلاح در ایران است، و در عین حال قاچاقچی اصلی این کشور نیز است، و سلاحهای تولیدشده را به نیروهای دستنشاندهی خود مانند حزبالله میرساند.
قاچاق مواد مخدر یکی دیگر از حوزههای اصلی اقتصاد زیرزمینی تحت کنترل سپاه است. مرز طولانی ایران با پاکستان و افغانستان یکی از شلوغترین مسیرهای قاچاق مواد مخدر در جهان است.
وزیر کشور ایران به تازگی اعلام کرد که ارزش موادمخدر فروختهشده در ایران سالانه به ۳ میلیارد دلار میرسد، که این رقم شامل هزینههای انتقال مواد از افغانستان به نقاط ترانزیتی دیگر مانند بالکان نمیشود. خزانهداری امریکا، اسماعیل باغانی، جانشین فرمانده سپاه قدس را به دلیل نقش او در قاچاق مواد مخدر در فهرست تحریمهای ایالات متحده قرار داده است. سپاه پاسداران همچنین به واسطهی حزبالله لبنان رابطهی نزدیکی با کارتلهای موادمخدر در آمریکای جنوبی و مرکزی دارد.
سپاه پاسداران بازیگر اصلی در اقتصاد زیرزمینی ایران است که برایش منبع درآمد ارزشمندی محسوب میشود. این درآمد موجب میشود تا سپاه به سیاستمداران غیرنظامی وابستگی نداشته باشد. این امر همچنین سپاه را بر دنیای زیرزمینی ایران و گروههای خلافکار آن حاکم میکند.
به عنوان مثال، سردار حسین همدانی، که به تازگی در سوریه کشته شد، در مصاحبهای توضیح داده بود که چگونه سپاه گروههای اراذل و اوباش را در جریان “جنبش سبز” برای سرکوب تظاهراتکنندگان در خیابان سازماندهی میکرده است.
نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد زیرزمینی به آنان اجازه میدهد تا تواناییهای مالی، سیاسی، و عملیاتی خود را در ایران و سایر نقاط جهان افزایش دهند. سپاه پاسداران که شاید مجهزترین و پیچیدهترین گروه تروریستی دوران ما است، این اراده و توانایی را دارد که یک شبکهی جهانی غیرقانونی بسازد.
دولت ایالات متحده باید با کسانی که به سپاه پاسداران و امپراتوری تجاری آن از طریق عضویت یا همکاری کمک میکنند به عنوان تروریست برخورد کند، و کاری کند که سپاه نتواند از دنیای زیرزمینی ایالات متحده نیرو بگیرد.
«سپاه پاسداران ایران بزرگترین قاچاقکننده در این کشور است. در اوایل دههی ۲۰۰۰، مهدی کروبی، رییس وقت مجلس ایران از بنادر غیرقانونی تحت کنترل سپاه پاسداران که برای قاچاق استفاده میشدند انتقاد کرد. احمدینژاد که بزرگترین دشمن سیاسی کروبی است نیز سپاه پاسداران را “برادران قاچاقچی ما” خطاب کرد.
سپاه پاسداران علاوه بر اینکه تولیدکننده اصلی سلاح در ایران است، و در عین حال قاچاقچی اصلی این کشور نیز است، و سلاحهای تولیدشده را به نیروهای دستنشاندهی خود مانند حزبالله میرساند. قاچاق مواد مخدر یکی دیگر از حوزههای اصلی اقتصاد زیرزمینی تحت کنترل سپاه است. مرز طولانی ایران با پاکستان و افغانستان یکی از شلوغترین مسیرهای قاچاق مواد مخدر در جهان است.» ----------------- آقای قاسمینژاد "پژوهشگر بنیاد دفاع از دموکراسیها در مرکز تحریمها و روابط مالی غیرقانونی" و از بنیانگذاران "دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران" است.
صادق لاریجانی، رییس قوهی قضاییه، پیش از ورود رسمی به حکومت، با نام «صادق لاریجانی» شناخته میشد. در حکم آیتالله خامنهای برای انتصاب او به عضویت در شورای نگهبان در سال ۱۳۸۰ نیز «صادق لاریجانی» آمده است. ولی به ویژه، پس از انتصاب به ریاست قوهی قضائیه، ناگهان رسانههای رسمی موظف شدند از او با نام «صادق آملی لاریجانی» نام برند.
محمود هاشمی نیز چنین داستانی دارد. پیش از عضویت در شورای نگهبان، همهجا از جمله بر روی کتابهایش، نام او «سید محمود هاشمی» است. همچنین، در حکم مأموریت او برای تشکیل مؤسسهی دائرة المعارف فقه اسلامی در سال ۱۳۶۹ آیت الله خامنهای وی را با نام «محمود هاشمی» و بدون واژهی «شاهرودی» خطاب کرده است.
دربارهی صادق لاریجانی، احتمالاً غرض، ایجاد تفاوت در نام خانوادگی با برادران است؛ گویی با افزودن یک کلمهی بیربط به نام خانوادگی او میتوان ناآگاهان از نسبت او با برادراناش را فریفت.
دربارهی محمود هاشمی، تأکید بر «شاهرودی» در واکنش به شائبهها دربارهی تبار غیرایرانی اوست که به ویژه در زمان انتصاب او به ریاست قوهی قضائیه حتا در مطبوعات داخل کشور نیز طرح شد. آقای سید محمود هاشمی تا نیمهی دههی شصت خورشیدی فارسی را به دشواری و با لهجهی غلیظ عربی صحبت میکرد و در حقیقت سخن گفتن به فارسی را در آن دوران آموخت.
اینکه فراتر از عنوانها حتا نام افراد سرشناس هم جعل میشود و با زور بیمانندِ رسانههای رسمی و بمباران تبلیغاتی در ذهنها جا میافتد و نسلهای بعدی را از سابقهی این هویتها غافل نگه میدارد، عجب نیست. عجب آن است که آگاهان از این سابقهها هم واقعیت را به تدریج فراموش میکنند. بخشی از تکنیکهای تاریخسازی همواره در کار پاک کردن، محو کردن و فراموشاندن واقعیتهای ناخوشایند قدرتهای حاکماند.
دانلد ترامپ، نامزد پیشرو حزب جمهوریخواه در کارزارهای مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ امریکا میگوید اینکه مورد تمجید ولادمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه قرار گرفته، برایش «افتخار بزرگی» است.
آقای ترامپ روز جمعه (۱۸ دسامبر-۲۷ آذر) به شبکهی خبری ای.بی.سی گفته: «اینکه مردی که در داخل و خارج کشورش، بسیار مورد احترام قرار دارد، از شما به خوبی تعریف کند، همیشه باعث افتخار است.»
وی اضافه کرده: «من همیشه احساس کردهام که امریکا و روسیه باید با یکدیگر در شکست دادن تروریسم و باز گرداندن صلح جهانی همکاری کنند. لازم نیست بگویم که تجارت و سایر منفعتها از احترام متقابل به دست میآید.»
این اظهارات ترامپ واکنشی به سخنان روز گذشتهی ولادمیر پوتین در نشست خبری ویژهی پایان سالش به حساب میآيد که ترامپ را فردی "باهوش"، "با استعداد" و "رنگارنگ" توصیف کرد و گفت «او بدون تردید رهبر کامل رقابتهای انتخاباتی امریکا است».
ترامپ پیش از این نیز در اظهارنظری مغایر با سایر کاندیداهای حزب جمهوریخواه، پوتین را «شریک باثبات» خود توصیف کرده و گفته بود روابط خوبی با وی برقرار خواهد کرد.
شامگاه شنبه (۱۵ آذر-۶ دسامبر) در گفتگویی با برنامهی "نگاه یک" که از شبکهی اول تلویزیون دولتی ایران پخش شد، جزییاتی از فساد مالی ۱۲ هزار میلیارد تومانی در سیستم بانکی ایران را بیان کرد.
به گفتهی آقای سیف، این فساد در یکی از بانکهای کشور طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱ رخ داد ولی کشف آن در سال گذشته اتفاق افتاد.
"دانشگاه فردوسی مشهد" که روز دوشنبه (۳ آذر-۲۴ نوامبر) برگزار شد، از اینکه "مجلس خبرگان" هیچ نظارتی بر عملکرد رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای زیر نظرش ندارد انتقاد کرد و گفت "ستاد اجرایی امام" به یک "کارتل اقتصادی" تبدیل شده است و "برجسازی" میکند.
آقای مطهری همچنین با بیان اینکه دستور "حصر خانگی" رهبران جنبش سبز توسط علی خامنهای صادر شده، این حکم را ناعادلانه خواند و گفت نه تنها رهبر جمهوری اسلامی بلکه «پیامبر اسلام هم نمیتواند بدون محاکمه، بدون دفاع، و بدون شنیدن دفاعیات آنها حکم صادر کند».
او در ادامه تاکید میکند که «حصر بدون حکم قضایی ظلم است و عادلانه نیست».
نسخهی کامل این اظهارات را -که از زمان انتشار، خشم حامیان رهبر جمهوری اسلامی را برانگیخته- میتوانید در لینک زیر بشنوید.
او گفت: "باید از همه مولفههای قدرت برخوردار باشیم، از جمله سلاح هستهای. نه به خاطر اینکه دنبال تجاوزگری هستیم، بلکه به خاطر اینکه نگذاریم اسرائیل به فکر حمله به کشورهای عربی و اسلامی بیفتد".
آقای زهار که پیشتر وزیر امور خارجه دولت حماس بود، اکنون از تصمیم گیران شاخه نظامی این سازمان است.
او برای مبارزه با اسراییل، بهایی سنگین پرداخته است: دو فرزند او هدف حملات "هوشمند" اسراییل قرار گرفته اند.
آقای زهار در دفتر خود در غزه با سیاوش اردلان از بیبیسی فارسی گفتگو کرده است. محور اصلی این مصاحبه رابطه حماس با ایران است.
آیا رابطه حماس با ایران یک رابطه استراتژیک است یا یک رابطه برادری؟
به نظرم بیشتر از اینهاست. اما اول از همه یک رابطه استراتژیک است زیرا ما به ایده امت اسلامی اعتقاد داریم که شامل همه ملیت ها می شود.
خیلی ها معتقدند رقابت های شیعه و سنی که در منطقه شدت می گیرد بر رابطه ایران با گروه هایی مثل حماس اثر منفی گذاشته؟ آیا این طور است؟
نباید اثر منفی بگذارد. ما نباید این اجازه را بدهیم، چرا که این بر خلاف ایده امت اسلامی است و فقط دشمن امت اسلامی از این اختلاف ها بهره خواهد برد.
علاوه بر رقابت های شیعه و سنی خیلی از کشورهای عرب، مخصوصا کشورهای حاشیه خلیج فارس معتقدند که ایران به دنبال تسلط بر اعراب و در پی منافع ملی و ناسیونالیستی خودش است؟ شما چنین چیزی را بین مقامات ایران احساس کردید؟
من چنین چیزی را ندیدم. فکر می کنم برای ایران بهتر است که سیاست فعلی خود را بدون دخالت در مسايل کشورهای عربی و اسلامی دنبال کند و به عنوان نیرویی در جهت تفاهم و آشتی عمل کند.
به نظر شما ایران اینطور عمل کرده؟
بعضی عناصر در ایران طوری عمل کردند که انگار ایران در بعضی کشورهای عربی به دنبال منافع خودش است. مثلا در یمن و حمایت از فعالیت های شیعه های آن کشور علیه مثلا اخوان المسلمین یا مثلا حمایت از نوری مالکی در عراق.
در این رقابت بین ایران و عربستان، آیا شما حق را به ایران می دهید یا عربستان؟
احساس ما این است که این دو کشور باید علیه دشمن اصلی منطقه همکاری کنند. هر دو باید سعی کنند به تفاهم برسند.
این درست است که بگوییم اگر شما بخواهید بین کشورهای منطقه یک دوست و یاور پابرجا پیدا کنید، آن دوست و یاور اصلی ایران است؟
در حال حاضر بله. ما به نظام ایران اعتقاد داریم چرا که آنها بدون هیچ چشمداشتی از ما حمایت کردند.
آیا هرگز آنها از شما نخواستند که در مسئله جنگ داخلی سوریه یا هر موضوع دیگری موضعگیری خاصی بکنید؟ یعنی واقعا حمایت آنها از شما مطلق بوده؟
مشکل ما با ایران نبود. مشکل ما با بعضی ها در سوریه بود. ما می خواستیم در سوریه بی طرف باشیم و نیروهایمان را هدر ندهیم. اما آنها ما را در برابر یک دو راهی قرار دادند که دیدیم بهترین راه برای ما خروج از سوریه است.
از آنجایی که شما اینقدر بر وحدت امت اسلامی تاکید دارید، فکر نمی کنید مسلمانانی که از حکومت بشار اسد زخم خورده اند هم مثل فلسطینی ها زجر کشیده اند و این ایجاب میکند که شما در مسئله سوریه بی طرفی را کنار بگذارید و حکومت سوریه را به خاطر اقداماتش محکوم کنید؟
مشکل حکومت های عرب نوع رابطه با مردمانشان است. آنها وقتی به مطالبات مردم خود بی توجهی کنند باعث شرمساری ما که می خواهیم بی طرف باشیم می شوند. ما به عنوان حماس آن قدرت را نداریم که بخواهیم از یک طرف ماجرا حمایت کنیم. ما در سوریه تنها یک مهمان بودیم. اگر ما بخواهیم از یک طرف ماجرا جانبداری کنیم، نیروهایمان را هدر می دهیم. در جریان حمله آمریکا به عراق هم موضعمان همین بود در صورتی که سازمان آزادی بخش فلسطین از صدام حسین دفاع کرد.
شما هرگز از صدام حسین حمایت نکردید؟
ما هرگز در مسائل داخلی کشورهای عرب دخالت نکردیم و این سیاست ما جواب داد. زیرا باعث شد بتوانیم نیروهایمان را علیه اسرائیل متمرکز نگه داریم. من وقتی وزیر امور خارجه حماس بودم همیشه همین سیاست را دنبال می کردم.
راجع به حزب الله چه می گویید که در سوریه دخالت کرد و نیروی خود را در جای دیگری صرف کرد؟ هر چه باشد حزب الله متحد شماست.
حزب الله فرق می کند. حزب الله یک نیروی نظامی پیشرفته دارد. اما حماس چنین نیست.
اما خود شما گفتید فلسفه بی طرفی این است که نیروهای مخالف اسرائیل هدر نروند.
این تصمیم با خود حزب الله است.
آیا شما از این تصمیم حمایت می کنید؟
ما انتظار داریم همه هر چه در توان دارند علیه اسرائیل بکار بگیرند.
حتی ایران؟ چرا شما حاضر نیستند علیه دخالت ایران در سوریه موضع بگیرید؟
ما نمی خواهیم علیه هیچ کس موضع بگیریم. ما فقط به دنبال سرنوشت مردم خودمان هستیم. اگر کشور شما در اشغال یک دشمن است نباید راجع به کشورهای همسایه موضع بگیرید. این برای ما که ضعیف ترین بازیگر منطقه هستیم یک ضرورت است. برای همین ما انتظار حمایت بیشتری از ایران و حزب الله داریم و فقط چشم به مسئله فلسطین دوخته ایم.
ایران که بزرگترین متحد شماست معتقد است که حکومت اسد سنگر اصلی مبارزه علیه اسرائیل است. شما موافق نیستید؟
ما امیدواریم حکومت اسد مشکلات داخلی خود را حل کند که بیش از این نیروی ایران را هدر ندهد.
پس فکر می کنید حکومت سوریه نیروی ایران را هدر می دهد؟
بله، البته. این یک راز نیست.
آیا ایران می تواند به حماس کمک بیشتری کند که نکرده؟
بله. باید همین طور باشد. اما الان که مرزهای ما بسته است ایران باید راهی برای کمک به حماس پیدا کند.
مثلا چه راهی؟
اول از همه پول. برای بازسازی. چه در زمینه نظامی چه غیر نظامی.
الان چقدر ایران به شما پول می دهد؟
این محرمانه است و من راجع به این موضوع حرفی نمی زنم.
پس به شما پول داده اند؟
ما نباید راجع به این موضوع حرف بزنیم چرا که تنها کسی که از این حرف ها استفاده می برد اسرائیل است. فعلا بهترین کمک به ما دادن پول است.
تکنولوژی ساخت موشک چطور؟
من راجع به این موضوع حرف نمی زنم.
آیا می توانید بگویید حرف زدن راجع به این موضوع چطور به اسرائیل کمک می کند؟ همه از کمک های آمریکا به اسرائیل خبر دارند و جزئیاتش هم معلوم است.
ما شرایط اسرائیل را نداریم. کمک های آمریکا می تواند بدون هیچ مانعی به اسرائیل برسد. اما وقتی بخواهیم از کمک های ایران بگوییم امکان دارد نه فقط اسرائیلی ها بلکه آمریکایی ها و حتی بعضی کشورهای عربی مانع این کمک ها شوند. از همین رو ما نباید راجع به چند و چون کمک های ایران صحبت کنیم.
اما فرماندهان نظامی ایران راجع به این مسئله حرف می زنند. آنها گفته اند که برای افزایش برد موشک های حماس علیه اسرائیل و افزایش قدرت تخریب آنها به حماس کمک کرده اند.
تا این حد قابل قبول است. این جزو بحث اصول است، اما نباید وارد جزئیات فنی بشویم.
آیا فکر می کنید اگر ایران مجهز به سلاح هسته ای شود برای حماس و برای منطقه بهتر است یا بدتر؟
اسرائیل سلاح هسته ای دارد. آمریکا دارد. هند دارد. پاکستان دارد. چرا ایران نداشته باشد؟ همه ما باید از همه مولفه های قدرت برخوردار باشیم از جمله سلاح هسته ای. نه به خاطر اینکه دنبال تجاوزگری هستیم بلکه به خاطر اینکه نگذاریم اسرائیل به فکر حمله به کشورهای عربی و اسلامی بیفتد.
اجازه بدید مقداری راجع به سیاست داخلی ایران حرف بزنیم. شما زیاد به ایران سفر کردید و با رهبران سیاسی ایران دیدار داشتید. کدام سیاستمدار ایرانی را بیشتر از همه حامی حماس یافتید؟
به نظرم همه سیاستمداران ایران از فلسطینی حمایت می کنند مخصوصا از حماس. بعد از انتخابات در ایران ما با چهره های سیاسی و امنیتی ایران صحبت کردیم و آنها به ما اطمینان دادند که هیچ تغییری در سیاست ایران نسبت به فلسطینی ها ایجاد نشده و نخواهد شد.
شما با محمود احمدی نژاد دیدار کردید و رابطه دوستانه ای هم با او داشتید. اما هنوز با حسن روحانی دیدار نکرده اید. آیا دلیلش این است که دولت جدید را کمتر متمایل به مسئله فلسطین می بینید؟
سیاست ایران بسته به رئیس دولتش نیست. بالاترین مقام ایران از مقاومت فلسطین حمایت می کند. دلیل اصلی دیدار نکردن ما از ایران بسته شدن مرزهای غزه بود. به همین سادگی. نه اینکه احساس کنیم حسن روحانی از ما حمایت نمی کند.
خیلی از افکار عمومی در کشورهای عربی و سیاستمداران عرب این ذهنیت را دارند که ایران و آمریکا علیه عرب ها همدست هستند. به نظر شما نزدیکی ایران و آمریکا به ضرر فلسطینی ها تمام خواهد شد؟
من شخصا نمی خواهم بگویم ایران باید با کی رابطه داشته باشد یا نداشته باشد. اگر قرار باشد نزدیکی رابطه ایران و غرب به ضرر مقاومت فلسطین تمام شود، این یک اشتباه بزرگ و تاریخی خواهد بود. در عین حال معتقدم رفع تحریم ها علیه ایران باعث قدرت گرفتن بیشتر ایران می شود و در نتیجه حماس هم قوی تر خواهد شد. این یک بازی همه یا هیچ نیست. سیاستمداران ایران بسیار حرفه ای هستند و می توانند این دو مسئله را با هم آشتی بدهند.
آیا روزی را می بینید که ایران همانطور که یاسر عرفات را به کنار آمدن با اسرائیل و خیانت به آرمان های فلسطین متهم کرد همین کار را با حماس بکند؟ به هر حال عناصری در حماس اینطور نشان داده اند که حاضرند بر اساس مرزهای ۱۹۴۸ توافق کنند.
از نظر عقیدتی ما اعتقاد به بازگرداندن همه سرزمین های اسلامی داریم، بنابراین راجع به مرزهای ۱۹۴۸ کوتاه نخواهیم آمد. ما هرگز اسرائیل را حتی در یک وجب از خاک فلسطین به رسمیت نخواهیم شناخت و موضع ما کاملا از این جهت با موضع سازمان آزادیبخش فلسطین فرق دارد.
رهبر ایران چندین بار در هفته های اخیر گفته که کرانه باختری هم باید مسلح شود. از طرف دیگر در هفته های اخیر سازمان امنیت اسرائیل اعلام کرده که ده ها نفر از فعالان حماس را در کرانه باختری بازداشت کرده؟ آیا بین این دو موضوع ارتباطی وجود ندارد؟
رهبر ایران از یک موضع اصولی سخن می گوید زیرا این حق ماست که مسلح باشیم چرا که سیاست مذاکره با اسرائیل شکست خورده. این حرف رهبر ایران یا رهبر هر کشور عربی که گزینه درست مبارزه مسلحانه با اسرائیل است یک حرف اصولی است، اما به این معنی نیست که ایران به کرانه باختری سلاح می دهد چرا که امکان این کار وجود ندارد. ولی باعث خواهد شد آنهایی که معتقد به مبارزه مسلحانه در کرانه باختری هستند تشویق شوند.
شما گفتید آنچه حماس را از سازمان آزادبیخش فلسطین متمایز می کند رویکرد اسلامی حماس است. من اینجا در غزه ندیدم قوانین شریعت اجرا شوند. از حجاب گرفته که در غزه اجباری نیست تا قوانین دیگر. مگر شما ایران را یک الگوی مناسب کشورداری بر اساس قوانین شریعت نمی دانید؟
ما هنوز یک کشور نیستیم. وضعیت سیاسی ما فرق می کند. ما نمی توانیم مردم را به زور تابع قوانین شریعت کنیم. ما تا الان تصمیم را بر عهده خود مردم گذاشته ایم. در مدارس و دانشگاه ها فعالانه سعی کردیم مردم را متقاعد کنیم که به احکام اسلامی پایبند باشند و موفق هم شدیم چرا که اکثریت فلسطینی ها به اسلام متمایل هستند ولی نه به زور چرا که هنوز یک کشور نیستیم.
برای اینکه هنوز یک کشور نیستید یا برای اینکه اعتقادی به اجبار ندارید؟
ما به اجباری کردن هیچ چیز اعتقاد نداریم، اما اگر روزی یک کشور بشویم باید شریعت را به قانون بدل کنیم و مردم هم باید به این قوانین احترام بگذارند اما نباید بگذاریم هیچ کس، دیگری را به چیزی مجبور کند وگرنه این باعث دعواهای داخلی خواهد شد مثل دعوایی که بین فتح و حماس پیش آمد. وقتی به مرحله کشورداری برسیم آنگاه می توانیم جامعه را قانونا مکلف به تبعیت از احکام شریعت کنیم اما نه به زور یک سازمان یا نهاد خاص. ضمنا من وقتی ایران رفتم خیلی از خانمهایی را دیدم که صد در صد تابع اسلام نیستند و نصف موهایشان از روسری بیرون بود. بنابراین حتی در ایران و حتی به رغم قوانین اجباری آن کشور درصد بزرگی از ایرانی ها صد در صد به احکام اسلامی پایبند نیستند.
گروهی از مردم ایران معتقدند حکومتشان که بیش از اندازه به فلسطینی ها و حماس کمک می کند. یکی از شعارهای معترضان در سال ۱۳۸۸ شعار 'نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران' بود. شما به این گروه از ایرانی ها چی می خواهید بگویید؟
به نطر من این یک ذهنیت کوتاه نگرانه است. اگر آنها از حکومتشان بخواهند که دست از حمایت از حماس بردارد بهای این کار را با موجودیت خودشان خواهند داد. اسرائیل اولین و بزرگترین دشمن ایران است. وقتی شما از طریق حمایت از حماس و حزب الله باعث تضعیف اسرائیل بشوید دارید به نجات خودتان کمک می کنید. این از نقطه نظر مادی. از نقطه نظر معنوی هم مسلمانان باید همواره به یاری دیگر مسلمانانی که گرفتارند بشتابند و برادران دینی خود را تنها نگذارند.
۴۶ سال قبل در چنین روزی (۲۸ آذر ۱۳۴۸) اولین سینمای شهر قم با ظرفیت ۱۲۰۰ صندلی و ۱۹۰۰ مترمربع مساحت، در خیابان "شاه" (امامخمینی کنونی) گشایش یافت.
این سینما که "دروازه طلایی" (گلدنگیت) نام داشت، متعلق به علی بشارتیان، كارمند بازنشسته اداره قند و شكر قم بود.
آنگونه که در اسناد ساواک آمده، بشارتیان از همان آغاز از سوی متعصبین قم مورد تهدید قرار گرفته بود اما در نهایت موفق شد با حمایت مقامات دولتی ساخت سینما را به پایان ببرد.
اولین فیلمی که در سینما "گلدنگیت" به نمایش درآمد مستندی به اسم "خانه خدا" با تم مذهبی بود. اما به تدریج فیلمهای ایرانی و خارجی نیز در این سینما به نمایش درآمدند.
سرانجام در سال ۱۳۵۴ اولین و تنها سینمای قم در اثر یک انفجار آتش گرفت و کاملا تخریب شد.
بشارتیان که با توجه به تهدیدها، ساختمان سینما را بیمه کرده بود، از بازسازی سینما صرفنظر کرد و یک سال بعد زمین آن را به مبلغ ۳ میلیون تومان به آیتالله شهابالدین مرعشی نجفی فروخت. این مرجعتقلید شناختهشده شیعه در محل سینمای تخریبشده، مدرسهی دینی خود را با عنوان "مرعشیه" راهاندازی کرد.
حسن لاهوتی، از چهرههای نزدیک به آیتالله خمینی در جریان انقلاب اسلامی کمتر از یک سال بعد از پیروزی این انقلاب در مصاحبهای با روزنامهی کیهان فاش کرد که سینمای قم با دستور احمد خمینی، فرزند پرنفوذ بنیانگذار جمهوری اسلامی منفجر شد.
"سمیر قنطار"، از فرماندهان ارشد گروه شبهنظامی "حزبالله لبنان" شامگاه شنبه (۱۹ دسامبر-۲۸ آذر) در یک حملهی هوایی در نزدیکی دمشق پایتخت سوریه کشته شد.
آنگونه که در بیانیه "حزبالله لبنان" آمده، این حمله حدود ساعت ۱۰ شب شنبه به ساختمانی مسکونی در شهر دروزی-مسیحینشین جَرَمانا در ۱۰ کیلومتری جنوبشرقی دمشق صورت گرفت.
این سازمان شبهنظامی در بیانیهی خود، اسراییل را عامل این حمله و کشتهشدن سمیر قنطار دانسته هرچند که مقامات اسراییلی ضمن استقبال از این اتفاق، از تایید یا تکذیب ادعای "حزبالله" خودداری کردهاند.
سمیر قنطار در آوریل ۱۹۷۹ میلادی در حالی که تنها ۱۶ سال داشت، به همراه سه نفر دیگر، در یک عملیات در شهر نهریا در شمال اسراییل، یک پلیس را به قتل رساند و سپس به خانه یک خانواده اسراییلی که در خواب بودند حمله برد و پدر ۲۸ سالهی خانواده، دنی هاران، و دختر ۴ سالهاش، عینات را به گروگان گرفت. مادر این خانواده که در گوشهای از خانه همراه دختر دو سالهاش مخفی شده بود، از ترس اینکه دخترش فریاد بکشد دهانش را محکم با دست گرفت که به خفگی و مرگ دختر انجامید. سمیر قنطار پدر و دختر دیگر را به ساحل نهریا برد؛ از پشت به سر پدر شلیک نمود و سپس با قرار دادن سر دختر ۴ ساله بر روی سنگ و کوبیدن قنداق تفنگ بر آن، جمجمه او را خُرد کرد.
قنطار بعد از این عملیات بازداشت و از سوی دادگاه به جرم قتل سه نفر به ۴ بار حبس ابد و ۴۷ سال زندان محکوم شد. او در جولای ۲۰۰۸ پس از گذراندن نزدیک به سی سال زندان، با جنازهی دو سرباز اسراییلی اسیرشده توسط حزبالله لبنان مبادله و آزاد شد.
وی چندماه پس از آزادی در بهمنماه ۱۳۸۷ به ایران سفر و با شماری از مقامات ارشد جمهوری اسلامی از جمله محمود احمدینژاد و علیاکبر هاشمی رفسنجانی دیدار کرد.
قنطار که از دروزیهای لبنان بود، در دو سال گذشته فرمانده گروه تازهتأسیس «مقاومت سوریه برای آزادی جولان» را بر عهده داشت و در کنار ارتش دولتی سوریه و نیروی قدس سپاه پاسداران با مخالفان مسلح بشار اسد میجنگید.
دولت امریکا در ماه سپتامبر امسال (شهریور) نام سمیر قنطار را در فهرست ترویستهای بینالمللی قرار داده بود.
از سال 2009 که پرده بکارت مصنوعی ساخت چین وارد بازار شد، بیشترین خریدار را در کشورهای عربی و اسلامی و سنتی پیدا کرده است. این محصول که از نوعی ماده آلبومینی پلاستیکی ساخته شده و دارای لایه نازکی ست که جوهر قرمز را در بر گرفته و قبل از آمیزش در واژن قرار داده می شود تا خیال مومن را راحت و آسوده کند که مومنه پاکیزه و پاکدامنی نصیب و صاحب شده و شکر خدای عزوجل را بجا آورد.
این محصول بمثابه راه حل شرعی، حافظ آبروی مومنین، آلترناتیو جراحی دوخت پرده و نیر برای پیشگیری از قتل های ناموسی! بازار گرمی دارد و در ایران، عراق، پاکستان، ترکیه و سایر کشورهای سنتی در خاورمیانه و آفریقا، مشتریان پر و پا قرصی پیدا کرده است و اخیرا در مصر فروش گسترده و علنی آن، موجب جنجال شده و اسلامیون خواستار ممنوعیت آن شده اند. بهای آن بین ده تا بیست دلار است و صلواتی نیست! https://www.youtube.com/watch?v=jNvf6AqTpdk