سعید قاسمینژاد (پژوهشگر بنیاد دفاع از دموکراسیها در مرکز تحریمها و روابط مالی غیرقانونی)
، گروههای اوباش شدیدا علاقهمند به خشونت بودند که در دوران شاه در حاشیه قرار داشتند. آنان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را پایهگذاری کردند و به مهمترین ابزار سرکوب در دستان رژیم مذهبی ایران تبدیل شدند.
در طول سه دههی گذشته، پاسداران تحولات بسیاری را تجربه و مجموعهی نظامی-اقتصادی پیچیدهای را بنا کردهاند. آنان خود را به اقتصاد عادی محدود نکردهاند. سپاه پاسداران اقتصاد زیرزمینی ایران را توسعه و کنترل خود بر آن را افزایش داده است، و در طی این روند به یک کارتل مافیایی تبدیل شده است. درنتیجه، تعجببرانگیز نیست که نیروی قدس (بازوی عملیات بینالمللی سپاه) در اقدام به ترور سفیر عربستان در واشینگتن در سال ۲۰۱۱، تلاش کرد تا از کارتلهای مواد مخدر مکزیکی کمک بگیرد.
با کمی دقت به نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد زیرزمینی ایران متوجه میشویم که سپاه کاملا با این دنیای زیرزمینی آشنایی دارد و در حال کنترل آن است.
در سطح جهانی، اقتصاد زیرزمینی بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی جهان را تشکیل میدهد. آنطور که صندوق جهانی پول توضیح میدهد، ضعف حکومت قانون در یک کشور با بزرگی اقتصاد زیرزمینی آن رابطهی مستقیم دارد.
در ایران، حکومت قانون شدیدا ضعیف است و در نتیجهی آن، اقتصاد زیرزمینی بسیار پررونق شده است. سپاه پاسداران بازیگر اصلی این اقتصادِ مخفی است. اقتصاد زیرزمینی برای سپاه پاسداران یک منبع درآمد غیرقابل نظارت است، و برای درک تواناییها و رفتارهای سپاه اهمیت ویژهای دارد.
اقتصاد زیرزمینی آنطور که توسط سازمان درآمد داخلی (اداره مالیات امریکا) توصیف شده، “نشاندهندهی درآمد زیر میزی و خارج از دفاتر است”. این میتواند از درآمد قانونی که برای فرار از مالیات مورد پولشویی قرار گرفته تا تجارت کالاهای کاملا غیرقانونی مانند مواد مخدر یا سلاح را شامل شود.
ارزش اقتصاد زیرزمینی را نمیتوان بطور دقیق مشخص کرد و تخمین زدن در این زمینه نیز بسیار دشوارتر از سایر معیارهای اقتصادی مانند تولید ناخالص ملی است. مطالعهی انجامشده توسط صندوق جهانی پول نشان میدهد که ارزش یک اقتصاد زیرزمینی در کشورهای در حال توسعه حدود ۳۵ تا ۴۴ درصد تولید ناخالص ملی رسمی آنان است. روشهای متفاوتی برای اندازهگیری اندازهی اقتصاد زیرزمینی ایران وجود دارد، و برخی تخمینها رقمی برابر با ۳۶ درصد تولید ناخالص ملی ایران را نشان میدهند.
تصور اینکه این میزان در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد افزایش پیدا کرده باشد کاملا منطقی است. دورانی که در آن تحریمهای بینالمللی کمر اقتصاد ایران را شکست و دور زدن تحریمها به امری حیاتی برای صادرات و واردات ایران تبدیل شد. گزارشها و پروندههای دادگاهی در زمینه فساد و معاملات غیردفتری که در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد اتفاق افتاد اهمیت اقتصاد زیرزمینی را در آن دوران به وضوح نشان میدهد.
وزارت اقتصاد ایران به تازگی تخمین زده که تجارتها و شرکتهایی که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل میدهند از پرداخت مالیات معاف هستند. اگر برای اقتصاد زیرزمینی ایران مبلغ حداقلی ۲۵ درصد را در نظر بگیریم، ارزش اقتصاد در سایهی ایران بر اساس تولید ناخالص ملی کنونی این کشور، حدود ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. اگر آن را بر اساس نرخ ۳۵ درصد پیشنهادشده توسط صندوق بینالمللی پول محاسبه کنیم، ارزش اقتصاد زیرزمینی ایران حدود ۱۴۰ میلیارد دلار خواهد بود.
تشخیص اینکه دقیقا چه مقدار از این ۱۰۰ تا ۱۴۰ میلیارد دلار نصیب سپاه پاسداران میشود غیر ممکن است. اما نگاهی عمیقتر به فعالیتهای سپاه پاسداران حاکی از این خواهد بود که سپاه بخش عمدهای از سود این تجارت غیرقانونی را به جیب میزند.
سپاه پاسداران ایران بزرگترین قاچاقکننده در این کشور است. در اوایل دههی ۲۰۰۰، مهدی کروبی، رییس وقت مجلس ایران از بنادر غیرقانونی تحت کنترل سپاه پاسداران که برای قاچاق استفاده میشدند انتقاد کرد. احمدینژاد که بزرگترین دشمن سیاسی کروبی است نیز سپاه پاسداران را “برادران قاچاقچی ما” خطاب کرد.
سپاه پاسداران کنترل مرزهای آبی، هوایی، و زمینی ایران را در دست دارد. بنادر، فرودگاهها، و جادهها در اختیار سپاه هستند و پاسداران معذوریتی برای استفاده از آنها در جهت قاچاق کالا و پر کردن جیب خود ندارند.
به گفتهی منابع مختلف از جمله سازمان گمرک و مجلس ایران، ارزش کالاهای وارداتی قاچاق در ایران بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار است. ایران که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان است، از صادرات نفت غیرقانونی نیز رنج میبرد. زیرا قیمت سوخت در ایران پایینتر از کشورهای همسایه است. مقامات ایرانی معتقدند سالانه حداقل ۲۰ میلیون لیتر سوخت از ایران به خارج از کشور قاچاق میشود. در چند سال گذشته، ارزش نفت قاچاقشده از ایران حدود ۷ میلیارد دلار در سال تخمین زده شده است.
سپاه پاسداران علاوه بر اینکه تولیدکننده اصلی سلاح در ایران است، و در عین حال قاچاقچی اصلی این کشور نیز است، و سلاحهای تولیدشده را به نیروهای دستنشاندهی خود مانند حزبالله میرساند.
قاچاق مواد مخدر یکی دیگر از حوزههای اصلی اقتصاد زیرزمینی تحت کنترل سپاه است. مرز طولانی ایران با پاکستان و افغانستان یکی از شلوغترین مسیرهای قاچاق مواد مخدر در جهان است.
وزیر کشور ایران به تازگی اعلام کرد که ارزش موادمخدر فروختهشده در ایران سالانه به ۳ میلیارد دلار میرسد، که این رقم شامل هزینههای انتقال مواد از افغانستان به نقاط ترانزیتی دیگر مانند بالکان نمیشود. خزانهداری امریکا، اسماعیل باغانی، جانشین فرمانده سپاه قدس را به دلیل نقش او در قاچاق مواد مخدر در فهرست تحریمهای ایالات متحده قرار داده است. سپاه پاسداران همچنین به واسطهی حزبالله لبنان رابطهی نزدیکی با کارتلهای موادمخدر در آمریکای جنوبی و مرکزی دارد.
سپاه پاسداران بازیگر اصلی در اقتصاد زیرزمینی ایران است که برایش منبع درآمد ارزشمندی محسوب میشود. این درآمد موجب میشود تا سپاه به سیاستمداران غیرنظامی وابستگی نداشته باشد. این امر همچنین سپاه را بر دنیای زیرزمینی ایران و گروههای خلافکار آن حاکم میکند.
به عنوان مثال، سردار حسین همدانی، که به تازگی در سوریه کشته شد، در مصاحبهای توضیح داده بود که چگونه سپاه گروههای اراذل و اوباش را در جریان “جنبش سبز” برای سرکوب تظاهراتکنندگان در خیابان سازماندهی میکرده است.
نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد زیرزمینی به آنان اجازه میدهد تا تواناییهای مالی، سیاسی، و عملیاتی خود را در ایران و سایر نقاط جهان افزایش دهند. سپاه پاسداران که شاید مجهزترین و پیچیدهترین گروه تروریستی دوران ما است، این اراده و توانایی را دارد که یک شبکهی جهانی غیرقانونی بسازد.
دولت ایالات متحده باید با کسانی که به سپاه پاسداران و امپراتوری تجاری آن از طریق عضویت یا همکاری کمک میکنند به عنوان تروریست برخورد کند، و کاری کند که سپاه نتواند از دنیای زیرزمینی ایالات متحده نیرو بگیرد.
———————
No comments:
Post a Comment