در جمهوری اسلامی ایران، اگر کسی بظاهر دستگیرو در واقع آدم ربایی میشود، نوعی تهدید به سکوت و قرنطینه خبری در مورد اقدامات تبهکارانه و غیرقانونی ماموران حکمفرما میگردد. اطرافیان فرد مظنون، اگر خودخواه و منفعت طلب باشند، از فرط ترس واهی، همکاری میکنند تا آش متهم پخته ترشود. اطلاعات آخوندی از خانواده فردی که دستگیر و یا ربوده میشود، می خواهد که سر و صدا و اطلاع رسانی نکنند تا فرصت برای شکستن قربانی، گرفتن اعترافات کذایی و اجباری و جمع آوری مدارک محکمه پسند! را داشته باشد. اینجاست که خانواده فرد ربوده شده با سکوت خود، شکنجه فرد بازداشت شده را دوچندان میکنند تا تمام گناهان منسوب به متهم، پرونده سازی شده و مدارک برای محکومیت فرمایشی جفت و جور گردد. انگار اگر صدای دستگیری و آدم ربایی بلند نشود شخصیت جنایتکار حکومتیان عوض و یا بهتر خواهد شد!
در حالیکه اگر بازداشت و آدم ربایی، وجه قانونی داشته و یا چندان اهمیتی نداشته باشد، چرا حکومت از افشای اقدام ضد انسانی خود وحشت دارد و اصرار به سکوت و خفقان می کند؟
در حالیکه سکوت خبری، قوت قلب به شکنجه گران میدهد که با خیال راحت فشار بیاورند و در وادی وحشت و بیخبری، چپق اسیر را چاق کنند و دوستان وی را هم بدام بیندازند.
رژیم جنایتکار ملایان باید بداند دنیای هوشمند مجازی و سراسری اینترنت، دیگر قابل کنترل و سرکوب نیست و بدرستی اینترنت کابوس دهشتناکی برای همه دیکتاتوری ها و انسان ستیزها شده است.
یقینا اطلاع رسانی بموقع و سریع از گزند بیشتر به متهم جلوگیری میکند.
رژیم جنایتکار ملایان باید بداند دنیای هوشمند مجازی و سراسری اینترنت، دیگر قابل کنترل و سرکوب نیست و بدرستی اینترنت کابوس دهشتناکی برای همه دیکتاتوری ها و انسان ستیزها شده است.
یقینا اطلاع رسانی بموقع و سریع از گزند بیشتر به متهم جلوگیری میکند.