September 8, 2015

سیاست انگلیسی!

یکروز سرمیز نهار دیپلمات انگلیسی به سیاستمدار روس گفت: اگربتوانی قدری خردل به خورد گربه بدهی نهارمهمون منی, سیاستمدار روس بدون تامل پس گردن گربه رو گرفت, وقتی قاشق پر خردل رابه طرف دهان گربه برد, گربه با استشمام بوی تند خردل چنگی به دست او زد ودرحالیکه دست مرد روسی را خونین ساخته بود, باسرعت به پایین پرید.
دیپلمات انگلیسی درحالیکه نگاه معناداری به دوست روسی اش میکرد, به طرف گربه رفت ویک تکه گوشت را جلوی گربه گذاشت. گربه وقتی مشغول خوردن شد آهسته دم اورا بلند کرد و مقداری خردل به مخرج گربه مالید! گربه با احساس سوزش از جا پرید, جستی زده فرارکرد ورفت زیرمیز رستوران وپایش را بلند کرد وبه سرعت مشغول لیسیدن ما تحتش شد. دیپلمات انگلیسی درحالیکه گربه رابه همکار روسی اش نشان می داد گفت: یادگرفتی که چیزی را برای بعضی هاچطوری باید خوراند.
(اندر حکايت خريد خودرو در ايران )
آگاه باش و خودرو نخر،ختم کلام

می‌دانم که مجبوری مرا بکشی. شلیک کن بزدل، تو داری یک مرد را می‌کشی.


حرف حساب


حقیقتی تلخ

تاجری انگلیسی هر روز اشیاء تاریخی مصر را بار شتر می کرد تا به کشتی برساند و به انگلیس ببرد. افسار شتر را هم مرد عربی می کشید و ازین که تاریخش به تاراج می رفت ناراحت بود و مدام به زمزمه به تاجر انگلیسی فحش می داد وی که مزد هنگفتی می گرفت راهنمای کاروان هم بود . یکبارتاجر از مترجمش پرسید مرد عرب چه می گوید؟ مترجم گفت که به شما فحش می دهد و نفرین می کند. تاجر گفت این فحش و نفرین بر کارش هم خللی وارد می کند؟ مترجم پاسخ داد : نه کارش را به خوبی انجام میدهد تاجر لبخندی زد و گفت بگذار هر چه می تواند نفرین کند و چند نفرین انگلیسی هم یادش بده حالا حکایت ماست مرگ بر آل سعود می گوییم ولی برای حج رفتن و زر در کیسه ی دشمن ریختن سر ودست میشکنیم... عربهای شبه جزیره برکشورما حکومت میکنند... عاروننگ ازماست که خودرا فرزندکورش وداریوش مینامیم ولی به رسم وشیوه ی تازیان زیست وپرستش میکنیم ...

عکس ; واقعا زیباست


علی مطهری: مثلث هاشمی، روحانی، سید حسن خمینی را می پسندم

دکتر علی مطهری چهره ای که این روزها بسیاری او را نماینده ای شجاع و در خور شان ملت ایران می خوانند، چند صباحی است سلسله نامه نگاری هایی خطاب به مقامات مختلف را آغاز کرده است که هر یک به نوبه خود جنجال ساز شده و همواره مورد هجمه طیف تندروی جریان اصولگرا قرار گرفته است.
او در گفتگو با هفته نامه «طلوع صبح» به جز آنکه خواستار کاندیداتوری یادگار امام در مجلس خبرگان می شود، به مخالفان حضور آیت الله هاشمی در خبرگان واکنش نشان می دهد و می گوید: شهید محلاتی گفته بود شهید مطهری قوه عاقله انقلاب بود، می توان گفت آقای هاشمی قوه عاقله مجلس خبرگان رهبری است.
مثل آیت الله هاشمی موافق کاندیداتوری سیدحسن خمینی هستم / هاشمی قوه عاقله مجلس خبرگان است / مثلث «هاشمی – روحانی – سید حسن خمینی» را می پسندم / شاید روحانی تفسیر شورای نگهبان را قبول نداشته باشد / دوستان دانای انقلاب و رهبری کاندیدای خبرگان شوند
انچه در ادامه می آید متن کامل گفتگوی هفته نامه «طلوع صبح» با نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است:
سخنان اخیر رئیس جمهور در مورد شورای نگهبان باعث جنجال‌ها و پاسخ‌هایی از سوی مقامات مختلف شده است، نظرتان در این باره چیست؟
قبلاً در نامه‌ای که به فرمانده سپاه نوشتم توضیح مختصری دادم. آنچه که قانون می‌گوید، یعنی تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی، نظارت استصوابی است که در توضیح آن گفته‌اند ما باید صلاحیت کاندیداها را احراز کنیم. اینجا عده‌ای ایراد می‌گیرند که در این صورت حق افرادی ضایع می‌شود زیرا ممکن است اطلاعات شما از فردی کافی نباشد و در نتیجه صلاحیت او برای شما احراز نشود و او را رد کنید. یعنی ممکن است شورای نگهبان بگوید ما فلان کس را نمی‌شناسیم، شاید آدم صالحی باشد ولی چون صلاحیت او برای ما محرز نیست او را رد می‌کنیم.
به نظرتان این مسئله چه مشکلی دارد؟
آسیبی که از این ناحیه پیدا می‌شود این است که کاندیداها تلاش می‌کنند از هر طریق ممکن خود را به اعضای شورای نگهبان بشناسانند و گاهی تظاهر و ریا و حتی تملق و چاپلوسی کنند و افراد با اصالت حاضر به چنین کاری نیستند و حقشان ضایع می‌شود.
راه حل چیست؟
اما اگر نظارت استصوابی را این طور معنی کنند که برای رد صلاحیت یک فرد باید عدم صلاحیت او برای ما محرز شود یعنی مدرکی دال بر فساد اقتصادی یا اخلاقی یا سیاسی (مانند جاسوسی) وجود داشته باشد، این به عدالت نزدیکتر است.
در مورد سخنان رئیس جمهور چه نظری دارید؟
البته حرف آقای روحانی این بود که اساسا شورای نگهبان ناظر است و حق دخالت در اجرا را ندارد و بررسی صلاحیت‌ها یک کار اجرایی است که به عهده هیئت‌های اجرایی است. ولی فعلا با تفسیر شورای نگهبان از اصل 99 قانون اساسی در سال 70 ، به شورای نگهبان این حق داده شده است مگر این که شورا دوباره آن اصل را تفسیر دیگری بکند. شاید آقای روحانی آن تفسیر را قبول ندارد و یا اگر قبول دارد منظور از نظارت استصوابی را احراز عدم صلاحیت فرد برای رد صلاحیت او می‌داند، نه عدم احراز صلاحیت.
آقای لاریجانی در آمریکا گفتند که بحث‌ها بر سر توافق هسته‌ای در مجلس ایران بسیار داغ‌تر از کنگره خواهد بود. به نظر شما آیا دلواپسان توافق در مجلس اگر بتوانند جلوی توافق را می‌گیرند؟
قدرت این کار را ندارند. حداکثر این است که مجلس توافق را به صورت مشروط قبول کند تا دست دولت باز نگه داشته شود. مزایای توافق نسبت به معایبش آنقدر زیاد است که هرکس یا هر گروهی آن را رد کند خودش خراب می‌شود و ملت آسیب می‌بیند. اساسا قطع نظر از تحریمها، ادامه وضع فعلی صنعت هسته‌ای ما مانع پیشرفت و ارتقاء آن است و ما باید وارد تعامل با قدرتهای هسته‌ای و تجارت جهانی صنعت هسته‌ای می‌شدیم. انقلاب را نباید مساوی با چند کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده در پستو بدانیم، بلکه باید با دنیا ارتباط داشته باشیم. با ارتباط بهتر با دنیا به آرمانهایی مانند آزادی فلسطین هم بهتر و زودتر می‌رسیم. همین که اسرائیل نگران است، نشانه آن است که توافق وین توافق خوبی است.
همان‌طور که آقای ناطق نوری عنوان کرده بودند، گروه‌های تندرو منسجم‌تر از معتدلان هستند، آیا این انسجام و اتحاد تندروها که اخیراً از آن رونمایی شد و مؤتلفه نیز به آنها پیوست، می‌تواند باعث موفقیت آنها در انتخابات مجلس شود؟ این اتحاد چه خطری برای میانه‌روها دارد؟
مجموع سه گروهی که ائتلاف کرده‌اند پایگاه چندانی در میان مردم ندارند خصوصا که سابقه سوء حمایت بی‌چون و چرا از آقای احمدی‌نژاد و سکوت در برابر قانون‌شکنی‌های او را دارند. برداشت غلط آنها از اصل ولایت‌فقیه، دست و بال آنها را برای ابداع و ابتکار و تغییر بسته است. به هرحال اتحاد آنها خطری برای معتدل‌ها ایجاد نمی‌کند. مردم گروه‌های کلیشه‌ای را نمی‌پسندند، گروه‌هایی را می‌پسندند که از حقوق آنها و از اصول قانون اساسی دفاع کنند و قادر به تغییر باشند نه افراد و گروه‌هایی که به بهانه حفظ نظام در مقابل ضایع شدن حقوق مردم یا زیرپا گذاشته شدن اصول قانون اساسی سکوت می‌کنند.
پس از اعلام کاندیداتوری آیت‌الله هاشمی برای مجلس خبرگان رهبری هجمه‌های گسترده‌ای علیه ایشان صورت گرفت، نظرتان در این باره چیست و از نظر شما چرا آقای هاشمی زودتر از دفعات گذشته اعلام کاندیداتوری کردند؟ اساساً اهمیت آتی مجالس خبرگان و شورای اسلامی چیست که برخی از ماهها قبل شروع به جوسازی و تخریب کرده‌اند؟
شهید محلاتی گفته بود شهید مطهری قوه عاقله انقلاب بود. می‌توان گفت آقای هاشمی قوه عاقله مجلس خبرگان رهبری است. من فکر می‌کنم ایشان برای توجه دادن علما و مردم به اهمیت مجلس خبرگان آینده، زودتر اعلام کاندیداتوری کردند. هجمه‌ها علیه آقای هاشمی به خاطر تأثیرگذاری ایشان است. می‌دانید که مهمترین کار مجلس خبرگان رهبری انتخاب رهبر جدید است اگرچه کارهای مهم دیگری هم دارد ولی عملا به گونه‌ای شده است که همین یک کار را انجام می‌دهد. بنابراین با توجه به هشت ساله بودن دوره آن،‌در دوره‌هایی که حتی احتمال ضعیف داده شود که بخواهند رهبر جدید تعیین کنند اهمیت آن افزایش پیدا می‌کند. البته ما دعا می‌کنیم که این اتفاق نیافتد و آرزوی طول عمر برای ایشان داریم. مجلس شورای آینده هم از این نظر اهمیت دارد که بتواند دولت را بیشتر کمک کند و بعضی کینه‌توزیهای موجود از بین برود.
برای خبرگان خوب است مجتهدانی که اهمیت و وظایف و میزان تأثیرگذاری مجلس خبرگان را درک می‌کنند و آن را منحصر به انتخاب رهبر جدید نمی‌دانند و دوستان دانای انقلاب و رهبری هستند کاندیدا شوند تا این مجلس از حالت تشریفاتی فعلی خارج شود.
در مورد مجلس شورای اسلامی چطور؟
برای مجلس هم خوب است افراد خوش فکر و مستقل و حر و آزاده و کسانی که مدیون فرد و گروهی نباشند کاندیدا شوند تا مجلس ما واقعا عصاره ملت باشد نه این که اکثریت قریب به اتفاق آن یک تیپ خاص باشند. باید همه اقشار در مجلس نماینده داشته باشند.
اخیراً آیت‌الله هاشمی از سید حسن خمینی برای کاندیداتوری در انتخابات خبرگان دعوت کرد و خواستار آن شد که او نسبت به آینده کشور بی‌تفاوت نباشد. ارزیابی شما چیست؟ و آیا شما نیز موافق حضور ایشان هستید؟
من هم موافق حضور ایشان هستم. قطعا اگر ایشان احساس وظیفه کنند خواهند آمد و نیازی به توصیه ما نیست. با توجه به این که مجلس خبرگان وقت زیادی از افراد نمی‌گیرد خوب است مجتهدان خوش‌فکر وارد شوند و از کار علمی‌شان هم باز نمی‌مانند.
برخی از تحلیلگران از شکل‌گیری مثلث «مصباح – جنتی – یزدی» و مثلث «هاشمی – روحانی – سید حسن خمینی» در انتخابات خبرگان سخن گفته‌اند. ارزیابی‌تان چیست؟ و از نگاه شما چرا این دور از انتخابات خبرگان بیش از هر زمان دیگری دارای حساسیت شده است؟
هر دو مثلث حسن‌نیت دارند و متقی هستند و در راه اسلام و حفظ انقلاب تلاش می‌کنند. مثلث اول خود را اصولی‌تر می‌داند و از روش‌های سخت‌گیرانه استفاده می‌کند، لذا ارتباط چندانی با نسل جدید ندارد و کمتر قادر به هدایت آنهاست. اما مثلث دوم ارتباط خوبی با نسل جوان پیدا کرده و تلاش می‌کند اصول را نیز حفظ کند. من در مجموع روش مثلث دوم را بیشتر می‌پسندم. به هرحال نباید این تفاوتها را به جنگ قدرت تفسیر کنیم، بلکه ناشی از تفاوت بینش‌ها و تفاوت ارتباط‌ها با اقشار مختلف جامعه است.

دیدنیها >> امانت داری 45 ساله پیرمرد زنجانی +عکس

امانت داری 45 ساله
مهر - «حاج حسن نعلچگر» ۴۵ سال است در مغازه نعل‌سازی خود منتظر است فردی که دوچرخه‌ای را جلو مغازه‌اش گذاشته برای بردن دوچرخه باز گردد ولی هنور خبری ازآمدنش نیست وحاج حسن خود را ملزم به حفظ امانت می‌داند.
در نگاه اول یک دوچرخه ۲۸ ساده و فرسوده است که روزگاری جوانان قدیم زنجان با این دوچرخه خاطرات و عاشقانه‌های فراوان داشته‌اند ولی پشت این دوچرخه قدیمی و فرسوده قصه مردانگی و امانتداری ۴۵ ساله خودنمایی می‌کند.
از راسته مسگری در بازار پایین شهر زنجان عبور می‌کنیم و صدای چکش‌های مسگرها همانند یک موسقی یکنواخت زیبا گوش‌هایمان را نوازش می‌دهد؛ در گوشه‌ای از این راسته مغازه‌ای قدیمی که زنگارهای سال‌های دور را در خود نمایان دارد، توجهمان را جلب می‌کند، دوچرخه فرسوده و سیاهی که بر اثر گذر زمان و ماندن مدوام مقابل هوا از رنگ و رو رفته است.


ماجراي دوچرخه چيست؟
حاج حسن نعلچگر همان نعل ساز پیری است که به گفته خودش وقتی حدود ۴۵ سال پیش ماموران شهرداری زنجان برای ساماندهی محله مسگرها می‌آیند، یکی از این ماموران دوچرخه وی را به گوشه‌ای پرت کرده و دوچرخه‌اش می‌شکند.
حاج حسن می‌گوید روزگاری که ما جوان بودیم، روزگار یک‌رنگی و صداقت بود هر چند این روزها هم خوب است ولی روزگار بی‌انصافی است.
دوچرخه حاج حسن که دو چرخه‌ای فرسوده بوده، می‌شکند و مامور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو را عصر همان روز‌ برای حاج حسن می‌آورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجا می گذارد و می رود؛ دوچرخه‌ای که اکنون بعد از گذشت ۴۵ سال حتی یک‌بار هم کسی سوار آن نشده است.
حاج حسن نعلچگر می‌گوید: دوچرخه من قراضه و فرسوده بود، همان لحظه که مامور آن‌را پرت کرد داخل گودال وسط میدان افتاد و شکست و او عوضش را یک دوچرخه نو آورد.
وی ادامه می‌دهد: بعد از این قضیه سعی کردم مامور را پیدا کنم ولی هر چقدر دنبالش گشتم‌ تا از هم حلالیت بطلبیم ولی پیداش نکردم و هنوز هم از این فرد خبری نیست.
نعلچگر ادامه می‌دهد: به نظر من این دوچرخه امانت است و باید امانت‌داری کنم.
حاج حسن نعلچگر هر روز صبح هنگام باز کردن مغازه‌اش دوچرخه را جلوی مغازه می‌گذارد و عصر موقع بستن مغازه دوچرخه را به داخل می‌برد، کاری که طی ۴۵ سال هر روز تکرار شده است.

نامه پدر و مادر بهنود رمضانی: قاتلان بهنود بسیجی و حفاظت اطلاعاتی بودند، آزاد شدند

به نام خدا
نامه سرگشاده به حضور ملت شریف ایران
چه باید کرد؟
همانطوریکه قبلا از طریق رسانه ها اعلام شد قریب ۵ سال از قتل فرزند عزیزمان بهنود رمضانی دانشجوی سال اول مهندسی مکانیک در یکی از سه شنبه های اعتراضی جوانان (چهارشنبه سوری) در مورخ ۲۴/۱۲/۸۹ در میدان ۲۲ نارمک به دست بسیجیان بوسیله باتوم و شوکر اتفاق افتاد، می گذرد براساس نظریه پزشکی قانونی مرگ بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم سخت اعلام شد و اجازه دفن دادند. موقع حادثه ضاربین فرار کردند. سرانجام پس از گذشت یکسال و اندی شعبه ده آگاهی مرکز از طریق شماره ماشینی که ضاربین را فراری داد شناسایی شدند و چون مشخص گردید ضاربین بهنود عزیز همگی بسیجی و حفاظت اطلاعاتی بودند، بدلیل نظامی بودن متهمین پرونده از دادسرای جنایی به مجتمع قضایی نیروهای مسلح ارجاع شد و در شعبه یازدهم بازپرسی مجتمع، توسط بازپرس مرادی تحقیقات انجام شد. پس از یکسال تحقیقات قضایی و اظهارات شهود و اقاریر صریح متهمین و فرستادن مجدد پرونده به شورای عالی پزشکی قانونی و تایید و تاکید صریح همان نظریه اولی که همانا مرگ بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم سخت اعلام شد و سرانجام بازپرس محترم شعبه یازدهم کیفرخواست تهیه نموده و مشارکت در قتل عمد متهمین (محمد علی رسولی-سالار نادی- افشین کوهی) را صادر نمود و پرونده به شعبه هشت دادگاه نظامی یک مجتمع آقای ادیب جهت محاکمه متهمین فرستاده شد و تاریخ محاکمه در ۲۵/۸/۹۳ تعیین گردید .

ریاست دادگاه (آقای ادیب) پرونده ای که در مراحل بازپرسی با تحقیقات کامل از شهود و اقاریر صریح متهمین کامل بود را بدور تسلسل باطل کشاند و یکسال اطاله دادرسی با کارشناسی های بی مورد سه نفره، پنج نفره، و هفت نفره، نه نفره ادامه یافت. سرانجام پرونده را به شعبه پنجم دادگاه نظامی همان مجتمع بریاست آقای عزیزاله نظری ارجاع دادند. در مجموع برای این پرونده ۵ بار شعبه عوض کردند و سرانجام رئیس شعبه ۵ آقای عزیزاله نشری بصورت یک جانبه و بدون حضور اولیای دم و وکیلشان با صورتجلسه ای کیفرخواست را تغییر دادند.

اتهام مشارکت در قتل عمد متهمین را به قتل شبه عمد تغییر داد و قرار آزادی با وثیقه تا روز دادگاه را صادر نمودند. لذا ما اولیای دم این روش قضاوت را قبول نداشته و از تمامی وجدانهای بیدار و آگاه سوال می نمائیم آیا چنین سیر دادرسی درست است؟
در مقابل چنین ظلمی که به فرزندمان و بر ما روا داشتند چه باید بکنیم؟ آیا کسی هست که ما را یاری کند؟؟
به قول سرور آزادگان جهان حسین بن علی هل من ناصراً ینصرنی سر می دهیم. قضاوت را به خدا و وجدانهای بیدار و آگاه ملت عزیزمام می سپاریم. و همه دست اندرکاران را به خداوند منتقم می سپاریم.
با تشکر پدر و مادر شهید بهنود رمضانی

ارز؛ «عمو بانکی» جای «جمشید بسم‎الله» نشست

روزنامه شرق: آخرین روز مهر سال ٩١، محمدرضا رحیمی، معاون‌اول رئیس‎جمهور وقت، در جمع خبرنگاران از بازداشت جمشید بسم‌الله خبر داد و او را عامل اختلال در بازار ارز ایران دانست. رحیمی ادعا کرد جمشید بسم‌الله روی چهارپایه می‌ایستد و قیمت ارز را تعیین می‌کند.
حالا برخی افراد که به گفته فعالان بازار از عوامل بانکی هستند بعضی از ساعات روز در بازار حاضر شده و نرخ سوم بازار را تعیین می‎کنند. البته این‌بار از چهارپایه خبری نیست، اما یک دستگاه کارتخوان (پوز) همیشه کنارشان هست و کارت ملی‎ها را هم چک می‎کنند. می‎گویند قبلا یک خطی (یک‌میلیون) یا دو خطی دلار عرضه می‎کردند، اما حالا مشخص نیست چرا میزان آن را به ٣٠٠ تا ٤٠٠هزار دلار در روز کاهش داده‌اند. حدود هفت، هشت ماهی است که حضور دولتی‎ها به حضور فردی مبدل شده و در واقع طیف جدیدی از دولتی‎ها یا همان پارسیانی‎ها وارد بازار شده‎اند. ناگفته نماند چندان اصراری هم ندارند هر روز در بازار حاضر شوند.
گویا تنها زمانی وارد عمل می‎شوند که دلار نزدیک به سه‌هزارو ٣٠٠ تومان شده است و کاری به نرخ دلار زیر این قیمت ندارند. حالا که دلار سه‌‌هزارو ٤٠٠ تومان را تجربه می‎کند، حضورشان دائمی شده و اصرار دارند هر روز در برخی ساعات روز خودنمایی کنند. برخی از فعالان بازار البته می‎گویند هر وقت بازار نوسانی‎تر می‎شود، نرخ‎گذاری‎شان چندبار در روز می‎شود. رئیس انجمن سکه و صرافی تهران نیز چندی پیش در یک نشست خبری از ارز سه‌نرخی خبر داده بود و علت آن را حضور عاملان بانکی یا همان پارسیانی‎ها در بازار ارز برشمرده بود.
وقتی تقاضای جدی برای دلار وجود داشته باشد، هر میزان عرضه‎ای از سوی عمو بانکی‎ها هم نمی‎تواند جلودار بازار باشد. او می‌افزاید: «با سقوط قیمت نفت در این دوره اخیر که حداقل تا هفت سال گذشته بی‎سابقه بوده است، افزایش قیمت دلار این روزها اتفاق عجیبی نبود». رادپور با اشاره به افق روشن پیش‌روی فعالان اقتصادی از افزایش تقاضا برای دلار مطابق نیازهای واقعی خبر می‎دهد. او می‎گوید: «بالارفتن نرخ دلار در این روزها به علت محیط آرام پس از توافق است. سرمایه‎گذاران بازار با فکر سرمایه‎گذاری بلندمدت وارد میدان شده‎اند و می‎دانند چند سال بعد بازار سر کوک می‎شود. به‌این‌خاطر خبری از سفته‎بازی در بازار ارز نیست. درواقع نیاز واقعی، محرک واقعی بازار است».
ارگان‎های خاص پشت عوامل بانکی
پیش‌ازاین نیز محسن قادری، تحلیلگر بازار طلا و ارز گفته بود: «بانکی‎ها که چند مدت است به‎صورت فردی در بازار حاضر شده نسبت به فروش دلار‎ها با حجمی کم، اغلب و نه‌همیشه زیر قیمت بازار اقدام می‎کنند و چندان روی بازار تأثیرگذار نیستند و فقط نویز بازار محسوب می‎شوند. این افراد حتی گاهی قیمت را در بازار اعلام می‎کنند، اما به علت معاملات اندک یا برخی از روزها بدون ‎دلیل خاصی نسبت به عرضه دلار اقدام نمی‎کنند و اغلب نیز به افراد تکراری که پیش از آن کارت ملی‎شان را چک کرده بودند، دلار نمی‎دهند، درحالی‎که پیش از آن، فروش به افراد تکراری نیز داشتند». قادری با بیان اینکه پشت این عوامل بانکی، اغلب ارگان‎هایی خاص حضور دارند، گفت: «در گذشته این عوامل با حضور در بازار، اغلب اقدام به عرضه چند‌میلیونی دلار می‎کردند که در آن زمان روند بازار و قیمت‎ها را تحت‌تأثیر قرار می‎دادند، اما اکنون که این حجم کاهش یافته، حضور آنها بی‎تأثیر شده است».
افزایش تقاضا برای دلار
رادپور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه به نظر نمی‎رسد تقاضای موجود در بازار ارز ناشی از سفته‎بازی باشد، گفت: «اکنون محیط برای سرمایه‎گذاری آماده‎ است. حالا کشور نیازمند واردات در هر عرصه‎ای است و همین موضوع هم سبب شده تا تقاضا برای دلار ایجاد شود». رادپور با نگاهی به عملکرد دولت در بازار ارز می‎گوید: «دولت نمی‎خواهد روی عدد بالایی قیمت دلار را تک‎نرخی کند به‌این‌خاطر اصرار دارد تا حوالی سه‌‌هزار تومان نرخ دلار متعادل شود. این را هم نمی‎توان نادیده گرفت که دولت اصرار دارد تا تثبیت نرخ ارز و تک‎نرخی‌شدن آن را به‎عنوان موفقیت خود اعلام کند. بنابراین دورازذهن نیست اگر در پشت پرده، بازار را با ابزاری هدایت کند». او با اشاره به اینکه تفاوت نرخ ارز مبادلاتی و آزاد اکنون ٤٠٠ تومان است و این رقم با توجه به شرایط نامساعد موجود برای نقل‌وانتقال ارز رقم مناسبی است، ادامه داد: «اکنون نرخ ارز مبادلاتی بالا رفته و ارز آزاد هم به نسبت گذشته که به سه‌هزارو ٥٠٠ تا سه‌هزارو ٦٠٠ تومان رسیده بود، کاهش یافته. بنابراین نزدیکی این دو تا حد ٤٠٠ تومان عدد خوبی است».
البته گفته این تحلیلگر بازار را نوسانات اندک دلار مبادلاتی نیز تأیید می‎کند. با نگاهی به روند افزایش نرخ دلار از اول شهریور درمی‎یابیم که این نرخ عموما هر دو روز یک‌بار به میزان بسیار اندکی افزایش یافته اما از ١٠ شهریور به این‌سو بدون تغییر روی ٢٩٩٥,٨ تومان ثابت مانده و این نشان می‎دهد بانک مرکزی قصد دارد بار روانی نزدیکی به نرخ سه‌هزار تومان را در ارز مبادلاتی کاهش دهد تا اذهان کم‎کم به سه‌هزار تومان عادت کند. رادپور همچنین با نگاهی به بازار جهانی می‎گوید: «چندوقتی است که ارزهای دیگر در مقابل دلار تضعیف شده‎اند و این اتفاق هم ناشی از سیاست‎های بانک‎های مرکزی کشورها در مقابل سیاست‎های بانک مرکزی آمریکاست. هنوز تبعات بحران سال ٢٠٠٨ آمریکا تمام نشده و دولت آمریکا نگران از رونق زیادی که پس از آن حاصل شده، سیاست‎های انبساطی خود را به سمت سیاست‎های انقباضی تغییر داده است. تناقض در سیاست‎های انقباضی آمریکا با سیاست‎های انبساطی، انتظارها را در مورد افزایش نرخ بهره آمریکا افزایش داده. به نحوی که با اعلام افزایش نرخ بهره وام‎های بانک مرکزی این کشور به بانک‎های آمریکایی، ارزش دلار به ‎نحو بی‎سابقه‎ای در طول ١٥سال گذشته در مقابل اغلب ارزها و کالاهای جهانی بالا رفت».

حضور عموبانکی‎ها هم در بازار گویا به کمک تصمیم بانک مرکزی آمده تا دلار تک‎نرخی حوالی سه‌هزار تومان را برای اقتصاد ایران رقم بزنند، اما مشخص نیست اگر این روند ایجاد تنش کند، باز هم این عموبانکی‎ها متهم به اخلالگری در بازار ارز می‎شوند یا نه. جمشید میرابی (بسم‎الله) دو سال بعد از بازداشت‌شدن، در مصاحبه‌ای با یک سایت خبری ایرانی خارج از کشور گفت که «آقای رحیمی باعث بین‌المللی‌شدن من شد». حالا اما مشخص نیست نام این عموبانکی‎ها چه زمانی از زیر زبان مسئولان دولتی بیرون می‎آید.

آوارگان سوری؛ اینهمه سروصدا برای چیست؟ تحلیل

آیا سناریوی حمله نظامی به سوریه در حال شکل گیری است؟
چرا روسیه صدها مستشار نظامی به سوریه اعزام کرده و به دنبال ایجاد یک پایگاه نظامی جدید در این کشور است؟ آیا روسها احتمال اقدام نظامی غرب در سوریه را جدی تلقی می کنند؟ انگلیس و فرانسه در اندیشه حمله به داعش هستند یا برکناری اسد؟
از گزارشها چنین برمیاید که جمهوری اسلامی بعنوان متحد اصلی رژیم بشار اسد در منطقه احساس خطر کرده است. به گزارش آسوشیتدپرس، روحانی امروز در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با رئیس جمهور اتریش در تهران گفته: جمهوری اسلامی آماده گفتگو با آمریکا، عربستان سعودی و کشورهای بانفوذ دیگر در باره آینده سوریه است.
در همین حال تلویزیون جمهوری اسلامی در تحلیلی با عنوان "آیا سناریوی حمله نظامی به سوریه در حال شکل گیری است؟" اعلام کرد: بزرگنمایی معضل آوارگان سوری و سوق دادن آنها به سوی اروپا، مواضع اخیر پاریس و لندن در مورد دمشق، دیدار پادشاه عربستان از آمریکا و فضاسازی در مورد عملی نبودن طرح نماینده سازمان ملل برای حل بحران سوریه این گمانه را متبادر کرده است که محافل سیاسی و رسانه ای غرب در حال آماده سازی افکار عمومی برای اجرایی کردن اقدام نظامی علیه سوریه هستند.
این منبع با نگرانی افزود: در روزهای اخیر افکار عمومی در معرض بمباران خبری در مورد وضعیت آوارگان سوری و گسیل آنها به سوی اروپا قرار گرفته است. اوج تاثیرگذاری بر افکار عمومی انتشار عکسی از یک کودک آواره سوری بود که در راه رسیدن به اروپا غرق شده و پیکر بی جانش را امواج دریا به ساحل آورده بود.
هم زمان با تمرکز رسانه های عمدتا غربی بر وضعیت آوارگان سوری این گزاره از سوی دیمیستورا نماینده سازمان ملل برای حل بحران سوریه نیز مورد توجه قرار گرفت که در صورتی که وضعیت مهاجران سوری حل نشود، اروپا باید شاهد مهاجرت صدها هزار آواره شود.
در چنین فضایی رسانه ها از مواضع جدید سران فرانسه و انگلیس درباره مداخله در امور داخلی سوریه به بهانه پایان دادن به رنج و درد آوارگان سوری خبر می دهند. هر چند این اظهارنظرها تحت پوشش مبارزه با داعش مطرح می شود.
موضوع مشارکت انگلیس در حملات ائتلاف به فرماندهی آمریکا به مواضع داعش در سوریه در حالی که مجلس عوام انگلیس در سال 2013 مشارکت این کشور در حمله به سوریه را رد کرده بود و همچنین سخنان اخیر وزیر دارایی انگلیس که تاکید کرده لندن بیش از گذشته به عملیات نظامی علیه داعش در سوریه نزدیک شده است، از نشانه هایی است که احتمال اقدام نظامی غرب در سوریه را تقویت می کند.
رئیس جمهور فرانسه نیز با تاکید بر آغاز پروازهای شناسایی در خاک سوریه تحت این ادعا که ما می خواهیم در سوریه افرادی را که علیه ما آماده می شوند و علیه مردم سوریه اقدام می کنند بشناسیم و در کنار آن تاکید بر اینکه انتقال قدرت در سوریه برای ما مسئله ای حیاتی است نباید هیچ کاری برای استحکام قدرت و ماندن بشار اسد انجام داد، از نشانه هایی است که احتمال اقدام نظامی غرب در سوریه را تقویت می کند.
از سویی این ادعا که در طرح فرستاده سازمان ملل متحد به سوریه برای حل بحران این کشور علاوه بر حل نشدن مساله بشار اسد رئیس جمهور، سازوکارهای اجرایی پیش بینی نشده است و مخالفت معارضان سوری با این طرح، بیانگر تلاش برای به شکست کشاندن راهکارهای سیاسی برای حل بحران است.
با توجه به این نکته که میان این رویدادها پیوند معنی داری وجود دارد برخی کارشناسان درباره انگیزه دولت های غربی برای حل بحران آوارگان از طریق اجرای حملاتی علیه داعش در سوریه با تردید می نگرند.
از جمله برداشت‌هایی که از سوی برخی کارشناسان مطرح شده این است که آنها این تصمیمات را زمینه ساز عملیات نظامی در سوریه به بهانه حل بحران آوارگان می دانند که به عامل اعمال فشار بر اروپا تبدیل شده است.
تاکید اولاند بر اینکه فرانسه قصد ندارد علمیات زمینی در سوریه اجرا کند و کشورهای منطقه باید در حل بحران تلاش نمایند و اعتقاد برخی کارشناسان مبنی بر اینکه آمریکا قصد دارد عربستان را به مداخله نظامی در سوریه ترغیب و سپس از این مداخله نظامی حمایت کند، از این منظر ارزیابی می‌گردد.
بر این اساس، هرگونه اقدام زمینی احتمالی باید از سوی عربستان و متحدان منطقه ای اش اجرا شود و کشورهای غربی در این مسیر حمایت لجستیکی را عهده دار خواهند بود چنانچه جان کری وزیر خارجه آمریکا پیش از این از امکان حمایت لجستیکی درصورت دخالت نظامی کشوری عربی در سوریه سخن گفته است.
در کنار این رویدادها در دو روز گذشته گزارش هایی از حضور نظامیان روسیه در سوریه منتشر شده است. بطوریکه این گزارش ها ادعا دارند صدها کارشناس نظامی روس وارد فرودگاه لاذقیه شده اند و اداره آن را از نیروهای ارتش سوریه تحویل گرفته اند. این مشارکت نظامی جدید همچنین شامل اعزام افسران بلندپایه از جمله افسران نیروی هوایی روسیه و نیز تحویل جنگنده های میگ 31 و هواپیماهای شناسایی و مهمات و همچنین نفربرهای بی ام بی می شود.

در صورت درستی این گزارشها این سوال مطرح است که آیا روس ها احتمال اقدام نظامی غرب را جدی تلقی می کنند و با تقویت حضور در سوریه این پیام را می دهند که اجازه نخواهند داد که حاکمیت سوریه با دخالت خارجی مخدوش شود؟