January 23, 2016
آقای خامنه ای آدمی به شدت وقیح است! محمد علی مهرآسا
این مقام معظم رهبری است که فرمانده کل قوایش شامل پاسبان و ژاندارم نیز شده است و قدرت مطلقه است. چنین رهبر دزد و دروغگوئی رئیس دولتی مانند احمدی نژاد را بر دیگران ترجیح می دهد. چون احمدی نژاد می دانست پولها را چگونه نفله کند و سهم امام چهاردهم را نیز ملحوظ دارد و چهار پسر رهبر را نیز بی نصیب نگذارد.
در مراسم همایش ملی فقه هنر که بدعتی نوظهور در جهان تشیع و اسلام است، آخوند رهبر علی خامنه ای فرموده است:
«اسلام نه تنها هنر را قبول دارد بلکه آن را تشویق هم می کند...»
این سخن هم برای دین اسلام دروغ است و هم برای ذات آخوند خامنه ای کذب محض است. زیرا در اسلام نقاشی، مجسمه سازی، رقص، آواز، موسیقی شاد و شادی انگیز و سینما و تئاتر حرام است. صحت این را باید از مجتهدهای جامع الشرایط پرسید نه از امثال آقایان سروش و اشکوری. زیرا امثال این آقایان برای اینکه دین را پسندیده و مقبول درنزد جوانان نشان دهند، بی شک فقه را نادیده می گیرند و مطابق میل و اراده خویش پاسخ پرسش را می دهند. آنچه در این دینها مهم است و رفتار باید مطابق آن انجام گیرد، فقه دین یعنی دستورهای شریعت برای زندگی آدمی است.
تحریم نقاشی در اسلام سبب شد تا در قرون گذشته نقاشهای هنرمند ایرانی به خطاطی روی آورند و خط خوش را با تهذیب و کناره نویسی به یک نوع نقاشی تبدیل کنند و در تاریخ به عنوان خطاط مشهور و نام آور شوند. وگرنه در هیچ زبانی خطاطی و خوش خطی هنر محسوب نمی شود. نیز چون نقاشی حرام بود در زمینه فرشها و گلیمها و پارچه پرده ها خود نمائی کرد و به نوعی در آن تغییر دادند که آخوند تفهیم نشود و ازآن سر درنیاورند.
من خود در زمان ریاست جمهوری خاتمی به چشم خود از تلویزیون دیدم و شنیدم که آخوند خامنه ئی در جلسه هیئت دولت که در حضو او تشکیل شده بود، هنگام سخنرانی ضمن ایرادهای جاری به این نکته با صراحت و تندی اشاره کرد:« شنیده ام کلاسهای تدریس موسیقی تشکیل شده و این خلاف ذات و ماهیّت اسلام است و گناهی نابخشیدنی است»
باید جستجو کرد و پرسید امروز چه پیش آمده است که همین آخوند تریاکی و تار زن می گوید: «اسلام نه تنها هنر را قبول دارد، بلکه آن را تشویق هم می کند...» ای بر ذات دروغ گویت هزاران نفرین و لعنت باد. آقای خامنه ئی! آیا هنرهای هفتگانه را که امروز با پپشروی سینما و فیلم برداری به هشت رسیده است می شناسید؟ خیر شما هنرها را تلاوت قرآن با صوت خوش و خطاطی و شعر در وصف و ثنای محمد و امامان و چهارده معصوم و بویژه خویشتن خویش می دانید.
شما نمی دانید که هنرهای هفتگانه عبارتند از: «موسیقی، رقص، نقاشی، مجسمه سازی، شعر، تئاتر داستان نویسی» و همچنان که اشاره کردم سینما و فیلم سازی نیز به نام هنر هشتم امروز در میان آگاهان جهان مطرح و معمول است. و همه اینها در دین اسلام حرام است؟
شما نمی دانید که هنرهای هفتگانه عبارتند از: «موسیقی، رقص، نقاشی، مجسمه سازی، شعر، تئاتر داستان نویسی» و همچنان که اشاره کردم سینما و فیلم سازی نیز به نام هنر هشتم امروز در میان آگاهان جهان مطرح و معمول است. و همه اینها در دین اسلام حرام است؟
آقای خامنه ای! این را بدان که هنر اسلامی و غیر اسلامی ندارد. هنر جهانی است. ممکن است لطف فرموده برای دستکم هواداران خود نوع هنر اسلامی را تعیین و معرفی کنید تا حریفان بدانند که شما نه تنها دزد و آلوده دست و معتاد به افیونید، بل در دروغگوئی نیز دست گوبلز متصدی تبلیغات هیتلر را از پشت بسته اید.
من خود در زمان ریاست جمهوریتان در تلویزیون از شما شنیدم که گفتید:«موسیقی حرام است»
دروغگو یعنی همین که امروز سخنی می گوید و روز دیگر عکس آن سخن را بر زبان جاری می سازد.
شما در ضمن، یا خود ابلهید و یا مردم ایران را ابله تصور کرده اید که می فرمائید:
«وظیفه شرعی است که در انتخابات شرکت کنید؛ و حتا آنان که نظام را قبول ندارند لازم است در رأِی دادن شرکت داشته باشند...»
این دیگر کمال وقاحت یک آخوند را نشان می دهد که از مخالفان نظام می خواهید در پای صندوق های رأیِ جمع شوند و به مزدوران شما که از فیلتر افعی های شورای نگهبان رد شده و مقبول بارگاه جنابتانند، رأی بدهند. بنازم به این رو و وقاحت! حقا باید آن ضرب المثل مطرب و حوزه ی دینی را که من بیش از این به آن اشاره نمی کنم، پذیرفت و دریافت چه تیپ آدمهائی به سراغ حوزه درس دینی و شریعت می روند.
حضرت رهبر!
شما خاتمی را که عمامه ای شبیه مال شما بر سر دارد و بارها اقرار به پذیرش نظام ولایت فقیه کرده است؛ و دو دوره چهار ساله رئیس جمهوری بوده است، ممنوع التصویر و ممنوع الاسم کرده اید. شما کسانی را که به زعم خودشان اصلاحطلبند از الک رد نکرده و جزو زباله ها به بیرون ریخته اید؛ و تعدادی همشأن خود و آخوند جنتی و مصباح یزدی را سوا کرده اید که نماینده دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی شوند؛ یعنی تنها به ملیجکهای خود اذن ورود در مجلسها را داده اید، آن وقت توقع دارید کسانی که نظام را قبول ندارند، در انتخابات شرکت کرده به اجامر و اوباش مورد پسند شما رأی مثبت بدهند؟
اگر وقاحت را هم کنار بگذاریم، نمی توان از حماقت گذشت، لذا گوینده این سخن باید احمق باشد که توقع دارد مخالفانش به پای صندوق رأی بروند و به جیرخواران او رأی بدهند. زیرا به مردم مخالف خود می گوید بروید به کسانی که موافق و نوکر و کاسه لیس منند، رأی بدهید. این است که می گویم اگر خود به درد بلاهت دچار نباشید، مردم ایران را ابله تصور می کنید که به این سخن خنده دار گوش بدهند و چنان کنند که شما می طلبید.
انتخاباتشان در همان مرحله نخست تصفیّه، زائید و زائده ای بی سر و پا و اشکم به دنیا آورد و به مردم جهان نشان داد که حضرت رهبر یا یک حقه باز است و دروغگو؛ و یا یک ابله و نادان که نسبت به حتا جامعه و مردمش از مرحله پرت است. زیرا به تقریب تمام کسانی را که به اصلاح طلب شهره بودند حذف کرده و می خواهند مجلسی همانند مجلس کنونی تشکیل دهند تا هر ماه یک بار در صحن مجلس برخیزند و سینه بزنند و دسته جمعی بخوانند:« ما همه پیرو حضرت رهبریم به دشمنانش با دندان حمله می بریم» زیرا یکی از آخوندهای معمم در همین مجلس کنونی، طرف سخنش را گاز گرفت.
اماسخن من با ایرانیان درون و بیرون کشور بویژه به خارج نشینان این است که عزیزان چند بار فریب می خورید و مثل بز اخفش سرتان را پائین انداخته شناسنامه در دست به حوزه های رأی گیری می روید تا متاع حضرت رهبر را بر مسند بنشانید؟ مخصوصاً ایرانیان عزیز لندن نشین. نه خاتمی اصلاحطلب برای ایران کاری کرد و نه احمدی نژاد ابله جز هدر دادن 700 میلیارد دلار توانستند دردی از شما را درمان کنند. آقای آخوند روحانی نیز که در میان پنج- شش نفر کاندیدای ریاست جمهوری از همه بیشتر رأی آورد، بلا تشبیه مثل خر در گل مانده است. نه می تواند کاری بکند چون پولی در اختیار ندارد؛ و نه اختیار مبارزه با لمپن های دستگاه خلافت را که هر چند گاه به جائی حمله کرده و ویرانی بار می آورند را دارد. وقتی در کشور قوای انتظامی حتا در اختیار دولت و کابینه نیست، رئیس کابینه چه قدرت اجرائی برای دفاع از مردم را در اختیار خواهد داشت؟
این مقام معظم رهبری است که فرمانده کل قوایش شامل پاسبان و ژاندارم نیز شده است و قدرت مطلقه است. چنین رهبر دزد و دروغگوئی رئیس دولتی مانند احمدی نژاد را بر دیگران ترجیح می دهد. چون احمدی نژاد می دانست پولها را چگونه نفله کند و سهم امام چهاردهم را نیز ملحوظ دارد و چهار پسر رهبر را نیز بی نصیب نگذارد.
هممیهنان عزیز! من به هیچ آئین و دینی معتقد و پایبند نیستم که شما را به مقدساتی سوگند بدهم؛ اما شما را به جان عزیزانتان قسم در این انتخابات و دیگر گزینشهای این رژیم خونخوار و دزد و تروریست پرور شرکت نکنید و آنها را تنها بگذارید که با شرکت شما در انتخابات آبرو جمع نکنند.
روی سخنم با کسانی که روزهای تاسوعا و عاشورا سینه لخت کرده و زنجیر می زنند و گل به سر می مالند نیست. من با کسانی سخن می گویم که برای از بین رفتن و به حساب نیاوردن رأی هایشان سال 1388 بیرون آمدند و حماسه آفریدند و کشته ها نیز دادند. من ترغیب به بیرون آمدن هم نمی کنم. من خدمتتان عرض می کنم روز رأیگیری در خانه بمانید و بیرون نیائید تا صفهای پای صندوقهایشان طولانی و چشمگیر نباشد. مطمئن باشید مُهر درون شناسنامه هیچ تغییری در زندگی شما نمی دهد. زیرا شما نه اهل رفتن به عتبات و کربلا و نجفید؛ و نه می خواهید حاجی بشوید که هراس از بی مُهری شناسنامه شما را به مِهر حضرت رهبر سوق دهد که به ملیجکهایش رأی دهید.
حضرت رهبر از یک سو می گوید انتخابات حق الناس است و باید خوب مراعات و رعایت شود. از سوی دیگر اجازه به کسی جز جیره خواران خویش نمی دهد وارد مجلس شوند. یعنی حق الناس را چون حلوا می خورد و به نفخ شکم و روده درد نیز مبتلا نمی شود.
در شرع اسلام حق الله داریم و حق الناس. حق الله همان نماز و روزه و دروغ نگفتن و عرق و شراب ننوشیدن و... است و حق الناس چیزهائی است که مربوط به مردم است؛ مثل قرض گرفتن و پس ندادن، کسی را کتک زدن و مال مردم خوردن و توهین و افترا به دیگران بستن و امثال آن... طبق همین شریعت اگر فردی گناهکار توبه کند ممکن است خدا از حقش بگذرد و او را ببخشد. اما حق الناس تا آن انسان و یا آدمیان زیان دیده راضی نشوند، گناهکار همچنان گناهکار می ماند و خدا در این موضوع دخالت نمی کند!
حال باید از مقام رهبر نامنظم پرسید حضرت! چرا رعایت حق الناس یعنی آراء مردم را نکردی و هرچه را شورای نگهبانت تصویب کرد به یقین پذیرفتی و حق کسانی را که مستحق رفتن به مجلس بودند، پایمال کردی؟ به دولت نیز تشر زدی که کسی حق ندارد از شورای نگهبان ایراد بگیرد؟
خواننده عزیز این کارهای دستگاه حاکمیّت بیشتر ما را مطمئن می کند که قشر عمامه به سر و آخوند، دروغگو و مکارند و باید از آنها دوری گزید. بیائید و به خود و به میهن یک لطف بکنید واین گزینش پیشِ رو را تحریم فرمائید. همین...
علی مطهری: انتخابات ربطی به رهبر ندارد
دیگربان ـ علی مطهری٬ نماینده محافظهکار مجلس میگوید انتخابات «ربطی» به رهبر جمهوری اسلامی ندارد٬ «اصولگرایی واقعی» وجود ندارد و برخی پیشبینیهای نمایندگان مجلس ششم در نامه به علی خامنهای به وقوع پیوسته است.
آقای مطهری گفته «انتخابات که ربطی به رهبری ندارد اگر رهبری می خواست که خود رئیس جمهور را انتخاب کند که دیگر انتخابات معنایی نداشت.»
وی یکی از مشکلات اصلی کشور و محافظهکاران را «برداشت غلط از موضوع ولایت فقیه» دانسته و افزوده «ولایت فقیه هیچ تکلیفی را از گردن ما ساقط نمی کند. اینکه من نماینده به وظایف خود عمل نکنم به این دلیل که از نظر رهبری خبر ندارم، صحیح نیست.»
این نماینده مجلس پس از ردصلاحیت از سوی شورای نگهبان٬ در نامهای ضمن اعتراض به این اقدام نوشته «باید برداشت درستی از این اصل {ولایت فقیه} داشت. از نظر من، برخلاف نظر عدهای، ولایت فقیه با آزادی بیان منافات ندارد و اگر کسی در موضوعی نظر مخالف نظر ولیفقیه داشت آزاد است که نظر خود را ابراز کند.»
وی با اشاره به مجلس هشتم که از آن به عنوان مجلس «اصولگرا» یاد میشود نیز گفته «تصور من از اصولگرایی یک چیز دیگری بود. من انتظار دیگری از آن مجلس و نمایندگان داشتم و در عمل دیدم که اصولگرایی واقعی وجود ندارد.»
مطهری در ادامه٬ مجلس ششم که اکثریت اعضای آن را اصلاحطلبان تشکیل میدانند را مجلسی ناموفق ندانسته و گفته «مجلس ششم در اجرای فصل سوم قانون اساسی گام های مهمی برداشته و در حوزههای اقتصادی و فرهنگی تلاش کرده است.»
وی با اشاره به نامهی تعدادی از نمایندگان مجلس ششم به رهبر جمهوری اسلامی نیز اظهار کرده که «متن نامه بد نبود و امروز برخی از آن پیشبینی ها به وقوع پیوسته است.»
اظهارات وی درباره مجلس ششم از آن رو بیان میشود که بسیاری از نیروهای تندرو نسبت به تشکیل مجلسی شبیه مجلس ششم در انتخابات اسفندماه هشدار میدهند.
مجلی ششم یکی از جنجالیترین مجالس تاریخ جمهوری اسلامی بوده که منجر به لغو مصونیت قضایی نمایندگان و احضار دستکم ۶۰ تن از آنها به قوه قضائیه شد.
اصلاح قانون مطبوعات و نامه محرمانه به علی خامنهای درباره تقابل فزایندهٔ نهادهای انتصابی با خواست و اراده مردم که بعد از چند روز علنی شد٬ از مهمترین اقدامات نمایندگان مجلس ششم بود.
نیمی از نمایندگان این مجلس پس از ثبتنام برای انتخابات مجلس هفتم ردصلاحیت شدند که منجر به تحصن نمایندگان در ساختمان مجلس شد.
خروج پرماجرای همسر و مادر جیسون رضائیان از ایران
صدای آمریکا - اندرو راث در مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست با عنوان "همسر و مادر جیسون رضاییان ساعات پایانی سخت شان در ایران را شرح می دهند" به ۲۵ ساعتی پرداخته است که یگانه صالحی و مری رضاییان، همسر و مادر خبرنگار واشنگتن پست در تهران، در پایان ۱۸ ماه زندان جیسون تحمل کردند.
نویسنده با اشاره به غیب شدن ناگهانی همسر و مادر جیسون در حالی که هواپیمای اختصاصی سوییس در باند فرودگاه تهران در انتظار آن ها بود، به نقل از یگانه و مری می گوید آنها در اختیار پرسنل امنیتی سپاه بودند که برای شناسایی نشدن ماسک های جراحی به صورت داشتند.
یگانه و مری که نمی دانستند از پیش قرار بوده تا با جیسون در پرواز باشند، ماجرا را در راه برگشت به خانه از طریق تماس تلفنی با علی رضاییان مطلع می شوند و پس از تماس وزیر خارجه آمریکا با همتای ایرانی اش و دستور دادستان کل قوه قضاییه موفق به ترک ایران می شوند.
ترجمه کامل این مقاله را اینجا بخوانید:
این تلفنی بود که یگانه صالحی بیش از یک سال انتظارش را می کشید. ساعت دو بعدازظهر شنبه، تلفن منزل را برداشت و صدای همسرش، جیسون رضاییان ژورنالیست ایرانی آمریکایی زندانی، را از آن سوی خط شنید.
جیسون گفت: «به من گفته شده که الان این جا را به قصد فرودگاه ترک می کنم».
جیسون رضاییان، خبرنگار روزنامه واشنگتن پست در تهران، به اتهام مبهم جاسوسی هیجده ماه در زندان مخوف اوین در حبس بود. همسر او تقریبا هر هفته به ملاقاتش می رفت و شاهد لاغر شدن او و درد و ناراحتی اش از عفونت های دوره ای بود.
جیسون از آن سوی خط به همسرش گفت می توانند دیدار خداحافظی کوتاهی داشته باشند تا بلکه یگانه هم موفق شود ایران را ترک کند و به او ملحق شود.
یگانه صالحی، سی و یک ساله، این هفته گفت: «من هرگز چنین امیدی نداشتم».
آن چه که او در روز شنبه نمی دانست این بود که آن تماس تلفنی نقطه آغاز بیست و پنج ساعت مصیبتی بود که سرنوشت جیسون و او را میان آسمان و زمین نگاه داشته بود.
یگانه صالحی و مری رضاییان در نخستین مصاحبه ای که از زمان ترک ایران انجام داده اند پایان مشقت بار ماجرایی را شرح می دهند که با بازداشت جیسون رضاییان در بیست و دوم ژوییه دو هزار و چهارده آغاز شد. ماجرایی که طی آن مذاکرات سطح عالی میان تهران و واشنگتن زمینه آزادی او و دیگر آمریکایی های ایرانی تبار زندانی را فراهم کرد.
طی شنبه گذشته، برای ساعت ها معلوم نبود که آیا توافق به آزادی زندانیان منجر می شود یا خیر. هواپیمای اختصاصی نیروی هوایی سوییس در باند فرودگاه تهران در انتظار رسیدن جیسون رضاییان و دیگر زندانی های آزاد شده بود که یگانه صالحی و مری رضاییان به شکل اسرار آمیزی ناپدید شدند. دیپلمات ها، دوستان و برادر جیسون با عصبانیت می کوشیدند آن ها را پیدا کنند. یگانه و مری بعدتر گفتند در اختیار سپاه پاسداران بودند. روشن نیست که آیا علت ماجرا یک سوءتفاهم بود یا کسی قصد تخریب توافق را داشت.
یگانه در حالی که با مادر همسرش ساعت ها میان سالن انتظار فرودگاه و اتاق های کنفرانس در رفت و برگشت بود، میان التهاب و شادی آزادی بالقوه همسرش در تب و تاب بود.
یگانه می گوید: «یک لحظه به مادر همسرم، گفتم مری کسی نمی خواهد ما این جا باشیم و این مساله دلیلی دارد. یک جای کار اشکال دارد».
انتظار
مدت کوتاهی بعد از تماس تلفنی جیسون در بعدازظهر شنبه، یگانه که با مادر جیسون بود به تلفن فردی که خودش را معرفی نمی کند جواب می دهد. او به آن ها می گوید به ترمینال داخلی فرودگاه تهران بروند و منتظر بمانند. یگانه و مری می دانستند تماس از طرف سرویس های امنیتی ایران بود، پس برای رفتن به فرودگاه تاکسی می گیرند.
چند ساعت می گذرد. تماس های تلفنی دوستان و بستگان همزمان با گزارش رسانه های خبری درباره آزادی چهار زندانی ایرانی آمریکایی شروع می شود.
یگانه صالحی ناگهان در تلویزیون فرودگاه خبر تایید آزادی زندانیان را می بیند. نام همسر او اولین نفر در لیست بود.
او به خاطر می آورد که شروع به «بالا و پایین پریدن و جیغ و گریه می کند».
توافق به آزادی چهار ایرانی آمریکایی زندانی در ایران در ازای عفو هفت ایرانی زندانی محکوم به نقض قوانین تحریم در آمریکا و خارج شدن چهارده ایرانی از لیست افراد تحت تعقیب پلیس بین الملل منجر شد.
جیسون رضاییان، سی و نه ساله، از پدری ایرانی و مادری آمریکایی در شهر مارین در ایالت کالیفرنیا متولد شد. او از سال دو هزار و هشت در ایران زندگی می کرد و در سال دو هزار و دوازده به روزنامه واشنگتن پست پیوست. او و همسرش با هم در سال دو هزار و چهارده بازداشت شدند اما یگانه سه ماه بعد با قید وثیقه آزاد شد. رضاییان در دادگاهی که اواخر اوت به پایان رسید به جاسوسی متهم شد. مقام های ایران هرگز اتهامات او را روشن نکردند و نگفتند که محکومیت او را به اجرا گذاشته اند. واشنگتن پست می گوید هیچ سندی دال بر تخلف رضاییان منتشر و ارائه نشده است.
در حالی که یگانه و مری، مادر همسرش، شنبه در فرودگاه منتظر بودند، حدود ساعت نه شب، مردی با یک ماسک شبیه ماسک های جراحی بر صورت به طرف آن ها آمد و گفت: «خانم صالحی بیایید». او در حالی که مری پشت سر آن ها می آمد به بیرون از ترمینال راهنمایی شد. یگانه می دانست که آن فرد مامور سرویس های امنیتی است. ظاهرا ماسک را برای پنهان کردن چهره اش گذاشته بود.
یگانه نمی دانست چه چیزی در انتظارش است: «فقط می دانستم که باید در اختیار آن ها باشم».
مرد ماسک دار آن ها را داخل یک پژو نقره ای نشاند و به ترمینال دیپلماتیک برد. تلفن یگانه و مری از آن ها گرفته شد و پا به سالن ورودی بزرگ فرودگاه گذاشتند.
به آن ها گفته شد که جیسون را به زودی خواهند دید. اما ابتدا باید در مقابل دوربین حرف بزنند. خبرنگاران تلویزیون دولتی شروع به پرسیدن سوال کردند. چه کسی مسول آزادی رضاییان بود؟ آیا آن ها خوشحال بودند؟
مادر جیسون به آن ها پاسخ داد: «من موقعی خوشحال خواهم بود که بدانم پسرم این جا را ترک کرده و در جای دیگری سالم فرود آمده است».
جیسون رضاییان در اتاق مجاور بود. وقتی همسرش وارد اتاق شد، او در کت و شلوار دامادی اش ایستاده بود. یگانه، یک روز پیش، وقتی مقامات زندان گفته بودند برایش لباس تر و تمیز بیاورد، آن کت و شلوار را که احتمالا با وزنی که کم کرده بود بیشتر اندازه اش می شد به زندان برده بود. اما لباس چند سایز بزرگ به نظر می آمد.
یگانه فکر می کرد این آخرین ملاقات آن ها شاید طی یک ماه آینده یا شاید بیشتر باشد. همسرش شهروند آمریکا بود ولی او نه. چه کسی می دانست مقامات ایران به او اجازه می دادند کشور را ترک کند؟
اما جیسون از ابراز احساسات پرهیز می کرد؛ ژورنالیست ها و سپاهی ها با دوربین در اتاق ایستاده بودند.
یگانه گفت: «من بغض کرده بودم، او گفت گریه نکن».
شادی یگانه با ناامیدی از جدا شدن دوباره از همسرش با هم درآمیخته بود. او به جیسون گفت به محض نشستن هواپیما زنگ بزن و «من را در شرایطی نگذار که شش هفت ساعت بگذره و من از تو خبری نداشته باشم».
پاسدارها از او پرسیدند که آیا خوشحال است که همسرش سرانجام آزاد شده است.
او گفت: «جیسون این فرصت را پیدا کرده بود که برود، من آن جا گیر بودم. پس عصبانی بودم و این را به آن ها گفتم».
مری رضاییان که هفت ماه پیش برای زندگی به ایران رفته بود تا به پسرش نزدیک تر باشد، می توانست هر موقع که می خواست با پاسپورت آمریکایی اش ایران را ترک کند. اما او گفت: «به جیسون قول دادم تا زمانی که مساله یگانه حل نشود در ایران می مانم».
بی اطلاع نگه داشته شدن
ساعت حدود ده شب شنبه بود. یگانه و مری به یک سالن با کف مرمر برده شدند که تصاویر رهبران جمهوری اسلامی بر دیوار آن نصب بود.
مری رضاییان به یاد می آورد که از یک «یخچال قصابی سردتر» بود. از مری و یگانه با چلوکباب و گوجه و نوشابه پذیرایی شد و اجازه پیدا کردند تلفن کوتاهی به پدر و مادر یگانه بزنند تا فقط به آن ها اطلاع بدهند که یگانه به زودی به خانه خواهد آمد.
در حالی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، به سی ان ان می گفت هواپیمای حامل زندانی ها به زودی فرودگاه را ترک می کند، به یگانه و مری گفته شد نمی توانند جایی بروند.
یگانه و مری می دانستند غیبت آن ها توجه دوستان و بستگان را جلب می کند، اما نمی دانست آن ها چقدر نگران خواهند شد.
طی دوره حبس جیسون، مری و یگانه با مقام های آمریکایی در تماس نبودند. علی، برادر جیسون، که برای آزادی او تلاش زیادی می کرد چیزی درباره جزییات آزادی جیسون به آن ها نگفته بود تا مقامات ایران آن ها را برای دریافت اطلاعات تحت فشار نگذارند.
از جمله چیزهایی که یگانه نمی دانست این بود که آزادی خودش بخشی از توافق بوده است. قرار بر این بود که یگانه هم در هواپیما به جیسون ملحق شود.
سوییس که حافظ منافع آمریکا در ایران است نقشی محوری در آزادی رضاییان ایفا کرد. شنبه شب، سفیر سوییس برای ملاقات با جیسون رضاییان، سعید عابدینی و امیر حکمتی، ایرانی آمریکایی های آزاد شده، به فرودگاه تهران رفت. قرار بر این بود که آن ها با سفیر ایران را به قصد سوییس ترک کنند. جیسون به سفیر اطلاع داده بود که همسر و مادرش را در فرودگاه دیده است. اما ایرانی ها به سفیر سوییس گفته بودند که مری و یگانه پیشتر فرودگاه را ترک کرده اند.
حدود ساعت یک بعد از نیمه شب، مری و یگانه از آن اتاق سرد به اتاقی گرمتر منتقل شدند که فرشی عتیقه در کف آن انداخته شده بود. یک زن با چادر مشکی که مقامی رسمی بود و پانزده سپاهی با ماسک های جراحی بر صورت آن ها را همراهی می کردند.
به گفته یگانه و مری، پاسدارها رفتاری مودبانه داشتند اما به درخواست آن ها برای ترک محل بی توجه بودند.
مادر جیسون گفت: «من نترسیده بودم، فقط معذب بودم».
ساعت پنج صبح، زمانی که جیسون رضاییان از سوی سپاه پاسداران تحویل وزارت اطلاعات داده شد، یکی از پاسدارها به مری و یگانه گفت هواپیمای جیسون پرواز کرده و آن ها می توانند بروند.
در حالی که آن ها سالن را ترک می کردند، یگانه از یکی از پاسدارها که با دیگری حرف می زد شنید که به آهستگی می گفت: «هواپیما ممکن است همسرش را هم ببرد».
یگانه و مری برای برگشتن به شهر تاکسی گرفتند و در راه که تلفن هایشان را روشن کردند متوجه شدند پر از پیغام است. یکی از پیام ها از علی رضاییان بود که نوشته بود: «شما کجایید؟».
آن ها به علی زنگ زدند. علی به آن ها گفت هواپیما پرواز نکرده و قرار بر این است که آن ها هم با جیسون ایران را ترک کنند. به گفته علی یک دیپلمات سوییسی تماس گرفت و مساله را پیگیری کرد.
یگانه به منزل پدر و مادرش رفته و خداحافظی «بسیار کوتاه و سریع ولی پر احساسی» با والدینش می کند.
آن چه که مری و یگانه نمی دانستند این بود که دولت آمریکا یکشنبه صبح زود متوجه شده بود که ایرانی ها می خواهند اجازه بدهند رضاییان و دیگر زندانیان ایران را ترک کنند ولی سفر یگانه را به تاخیر بیاندازند. پس از تماس تلفنی جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، بود که دادستان کل قوه قضاییه اجازه خروج یگانه صالحی و مری رضاییان و سوار شدن آن ها بر هواپیمای سوییسی را صادر کرد.
یکشنبه، خودروی دیپلماتیک سوییس یگانه و مری را به همراه سفیر سوییس به فرودگاه تهران برد. به دیپلمات های سوییسی دستور داده شده بود مری و یگانه را از نظر دور نگه ندارند. اما وقتی گروه به فرودگاه رسیدند، یگانه و مری بار دیگر بازداشت شدند. یگانه پاسپورت نداشت و به گفته دیپلمات های آمریکایی، این امر موجب وقفه ای در اعلان لیست پرواز شد.
یک مقام ارشد آمریکا می گوید: «ایرانی ها تا لحظه آخر بازی می کردند».
روشن نیست که آیا بعضی مقامات ایران می خواستند بر سر راه توافق آزادی زندانیان مانع بتراشند یا امید داشتند که از یگانه و مری به عنوان وجه المصالحه استفاده کنند یا نه.
چند ساعت بعد، مری و یگانه در همان خودرویی سوار شدند که زندانیان آزاد شده را به سمت هواپیمای سوییسی می برد.
حدود سه بعدازظهر یکشنبه، پرواز از باند فرودگاه به مقصد ژنو بلند شد و زندانیان پیشین کف زدند و هورا کشیدند. جیسون رضاییان و خانواده اش بعدتر راهی آلمان شدند تا جیسون در پایگاه نظامی آمریکا تحت مداوا قرار بگیرد.
وقتی هواپیما در سوییس به زمین نشست، برت مک گرک، مسول آمریکایی گروه مذاکره کننده برای آزادی زندانیان، به یگانه معرفی شد.
یگانه به خاطر می آورد که مک گرک به او گفت: «شما را بیرون آوردیم! یک روز کل داستان این بیست ساعت گذشته را برای شما تعریف خواهم کرد».
آن لحظه بود که یگانه گفت فهمیدم «یک جنگ واقعی برای بیرون آوردن من در جریان بوده است».
دستغیب در مجلس: امیدواریم با پایان تحریمها، دست اختلاسگران و چپاولگران بیتالمال هم قطع شود
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: امیدواریم با لغو تحریمها شاهد پایان سریال غم انگیز اختلاسها باشیم. به گزارش خبرآنلاین، سیداحمدرضا دستغیب در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس با اشاره به اجرایی شدن برجام خاطرنشان کرد: تدابیر هوشمندانه مقام معظم رهبری، تلاش مجدانه دستگاه دیپلماسی دولت و مقاومت و پایداری آحاد ملت، اجرایی شدن برجام و لغو تحریمهای ظالمانه را به دنبال داشت. امیدواریم این مهم همراه و همگام با اقتصاد مقاومتی به توسعه و پیشرفت کشور منجر شود. وی با اشاره به برداشته شدن تحریمها گفت: امید است خبر پایان تحریمها نوید پایان سوء استفادهها، اختلاسها و رانتهای دولتی را به ارمغان آورده و دست کاسبان تحریم و چپاولگران بیتالمال را قطع و سریال غمانگیز اختلاس به پایان برسد. نماینده مردم شیراز در خانه ملت اظهار کرد: متاسفانه طی چند روز گذشته برخلاف توصیههای مقام معظم رهبری در رعایت اخلاق و تقوای سیاسی شاهد اقدامات تخریبی برخی از نزدیکان نمایندگان بودیم. از همکاران نماینده میخواهم تا در نحوه استفاده از فضای مجازی نسبت به طرفداران خود در رعایت اخلاق و تقوای سیاسی تذکرات لازم را بدهند. عضو هیات رئیسه مجلس خاطرنشان کرد: نسبت به ورود منابع نامشروع از محل رانت و قاچاق واردات خودروها و کالاهای لوکس از یک سو و انتفاع حاصل از قراردادهای پیمانکاری و سود سرشار از خرید و فروش زمین در سواحل خلیج فارس از سوی دیگر قویا هشدار میدهم، اقداماتی که به ثروتمندتر شدن افراد کمک میکند و فاصله طبقاتی را افزایش میدهد.
توصیه پوتین در دیدار با خامنه ای فضای سیاسی را قبل از بحران باید باز کرد!
|
طباطبایی:احمدینژاد رجل سیاسی نبود /حیله کردند که در مجلس هفتم رئیس روحانی نباشد
سیاست > احزاب و شخصیتها - نماینده ادوار مجلس با بیان اینکه مجلس هفتم هزینه رهبری را بالا برد، گفت: از این دوره دیگر مجلس از راس امور بودن خارج و تبدیل به یک مجلس تابع شد.
به گزارش خبرآنلاین، مراسم رونمایی از کتاب بازیگران و بازیگردانان مجلس به تالیف نسرین وزیری و به همت وبسایت تاریخ ایرانی در موسسه اطلاعات برگزار شد.
در این مراسم حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی به عنوان نماینده مجلس هفتم سخن گفت. او در ابتدا تاکید کرد که به چهار اصل معتقد و پایبند است که شامل حفظ نظام جمهوری اسلامی، حفظ مقام معظم رهبری، حفظ دستاوردهای انقلاب و حفظ حریم و حرمت است.
در این مراسم حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی به عنوان نماینده مجلس هفتم سخن گفت. او در ابتدا تاکید کرد که به چهار اصل معتقد و پایبند است که شامل حفظ نظام جمهوری اسلامی، حفظ مقام معظم رهبری، حفظ دستاوردهای انقلاب و حفظ حریم و حرمت است.
طباطبایی سپس با تاکید بر اینکه همه مجالس دستاوردهایی داشتند و دستاوردهای نظام را نباید نادیده بگیریم، اظهار کرد: زمینهای که مجلس ششم به وجود آورد، خودبهخود مجلس هفتم ساخته شد. اول جوی که در مجلس هفتم مطرح می شد، جو حاکم علیه مجلس ششم بود.
وی ادامه داد: اولین شعار آبادگران ساده زیستی بود. می گفتند با آش رشته جلسه برگزار می کنیم و من اولین آخوند مخالف با این روند بودم.
طباطبایی با بیان اینکه مجلس ششم خیلی مقاوم بود که جلوی تغییر را گرفت اما تغییر در مجلس هفتم شروع شد، اظهار کرد: در مجلس هفتم به هیچ وجه حاضر نبودند ریاست مجلس را یک روحانی به دست بگیرد. البته من در رابطه با خودم نمی گویم چراکه هیچوقت پستی را که مزاحم منبرم باشد، قبول نمی کنم، اما آقای فاکر در آن مجلس حضور داشتند که خب حیله هایی به کار رفت که روحانی رئیس نباشد، خیلی بد بود. آنها آنچه در اخلاق نمی گنجید، انجام دادند تا بتوانند رئیس را غیرمعمم بگذارند و موفق شدند.
وی ادامه داد: موضوع ساده زیستی مطرح شد و من مخالفت کردم. به یک خبرنگار گفتم که در ناهار مجلس دو خورشت است، یک کوبیده و دو نوع برنج وجود دارد، همان مجلسی که ساده زیستی می خواست.
وی تاکید کرد: مجلس هفتم از راس امور بودن خارج شد و تبدیل به یک مجلس تابع شد. نمی خواهم بگویم که اخلاق ماکیاولی داشتند اما شبیه این اخلاق را به کار بردند، به حدی که شورای نگهبان را هم متزلزل کرد و کسی را به عنوان رجل سیاسی مطرح کرد که الفبای سیاست را نمی دانست.
نماینده ادوار مجلس ادامه داد: آنها هزینه رهبری را بالا بردند، می گفتند همه کارها را باید رهبری بگوید و تصور می کردند که هر مخالفتی با رئیس جمهور مقابله با رهبری است. آنقدر می گفتند که آدم را خسته می کردند.
وی گفت: در مجلس هفتم سکوت و بی تفاوتی نسبت به عملکرد دولت وجود داشت. دولت خلاف می کرد و کاری نمی کردند. آنها بسیاری از مشکلات با دولت را از طریق رهبری حل می کردند.
طباطبایی تاکید کرد: تغییرات کلی سیاسی در کشور به وجود آمد و حتی حرف شنوی از پیرها هم نداشتند. ایجاد تقابل بین حکومت و مردم و روحانیت در مجلس هفتم انجام شد. تغییرات سیاسی در ایران از مجلس هفتم به وجود آمد. اول انقلاب امام خواست برود قم و خواست برخی شخصیت ها کشور را اداره کنند اما گفتند نمی شود و خواستند خودشان قدرت را در دست بگیرند.
وی تصریح کرد: آقای احمدی نژاد رجل سیاسی نبود و کاری که با این مملکت کرد تا 10 سال دیگر هم جبران نمی شود. اگر به او بنگاه معاملاتی هم می دادند به دردش نمی خورد. اما می بینید که جامعه با همه قدرتش اغفال می شود.
وی در پایان تاکید کرد: فتنه 88 را محکوم می کنم و دیگر کسی از این موضوع سوء استفاده نکند.
مداح معروف تهران:3000مداح را برای انتخابات،بسیج کرده ایم
سیاست > انتخابات - روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:یک مداح بداخلاق که در تهران به دخالت در امور سیاسی و تعیین تکلیف برای مسئولین معروف است، در مراسم بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها در قم گفت: «سه هزار مداح در تهران ساماندهی کردهایم تا در انتخابات، تلخکامی برجام را جبران کنند.»
وی این سخن را دو روز بعد از نامه رهبری به رئیسجمهور که در آن از اجرائی شدن برجام ابراز خرسندی کردند، گفته است.
درگیری لفظی ظریف و شاهزاده سعودی در داووس
بین الملل > دیپلماسی - تسنیم نوشت: خبرگزاری رویترز گزارش داد که در جلسه میان وزیر خارجه ایران و یک شاهزاده سعودی در داووس طرفین با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردند.
به گزارش رویترز، مقامات ارشد عربستان و ایران در جلسه خصوصی خود در اجلاس داووس درباره فرآیند صلح در سوریه با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردند.
درگیری لفظی میان ترکی الفیصل، شاهزاده سعودی و محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران که در جلسه روز چهارشنبه رخ داد بیانگر تنش جدی میان ایران و عربستان است که در سوریه، عراق و یمن درگیر جنگ نیابتی هستند.
به گزارش رویترز، هرچند طرفین در خارج از اتاق با یکدیگر دست دادند و این تصویر این صحنه توسط یک عکاس شکار شد اما عکس مذکور پخش نشد و اختلافات طرفین پس از حضور در جلسه با مقامات سازمان ملل و دیگر شخصیتهای برجسته دوباره علنی شد.
یکی از افراد حاضر در این جلسه که نخواست نامش فاش شود گفت: این جلسهای بود که هیچ یک از طرفین به صحبتهای طرف مقابل توجه نمیکرد.
این گزارش درحالی منتشر شده که محمد جواد ظریف هرگونه جلسه محرمانه با ترکی الفیصل، رئیس سابق اطلاعات عربستان و سفیر این کشور در سازمان ملل را رد کرد. وی در کنفرانس خبری همان روز درباره شرکت در جلسه با مقامات سعودی در داووس نیز گفت: جلسه محرمانهای در کار نخواهد بود.
از سوی دیگر ترکی الفیصل در گفتگو با رویترز حضور در جلسهای با ظریف را تایید کرد اما با اشاره به غیر رسمی بودن جلسه از ارائه جزئیات بیشتر در این باره امتناع کرد.
طبق این گزارش در جلسه مذکور استفان دی میستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل، عمر موسی، دبیرکل سابق اتحادیه عرب و وزرای خارجه ایتالیا، اتریش و مقامات ترکیه و برخی کشورهای دیگر نیز شرکت داشتند.
31049
Subscribe to:
Posts (Atom)