اگرچه درج این گزارش ازطرف رادیو ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﭼﯿﻦCRII تکذیب شده، ولی هیچ از واقعیات نمی کاهد.
ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ﮐﻪ ظاهرا ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ آن مهندسی ژاپنی که درعسلویه بوشهر کار میکند ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺎﻧﻨﺪ "ﺯﺍﻣﺒﯽﻫﺎ" ﻫﯿﭻ ﻫﺪﻑ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺷﺐﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻣﯽﺯﻧﻨﺪ. این متن در سایت های داخل کشور با حذف بخش مربوط به اسلام درج شده است. در واقع وضعیت بمراتب بدتر و ازهمه بدتر اینکه هرکس که متن را میخواند، علیرغم اینکه می بیند شرح حال خود اوست، پوزخندی درآینه میزند با قیافه حق بجانب که گویا توصیف متن شامل هر کسی می شود جز خود او!
ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﺍﻣﺒﯽ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ!
ﯾﮏ ﭼﺮﺍﻍ ﺟﺎﺩﻭ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﻮﻝ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﯾﮏ ﺁﺭﺯﻭﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ برآﻭﺭﺩﻩ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻫﺮ ﻓﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. ﯾﮑﯽ ﺑﻮﮔﺎﺗﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﺸﺘﯽ ﺗﻔﺮﯾﺤﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ، ﯾﮑﯽ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﺷﺨﺼﯽ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﺎﺧﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﯾﮏ ﺳﺎﯾﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﯿﺲﺑﻮﮎ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻓﻀﺎﻧﻮﺭﺩﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻗﺪﻡ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﯾﺦ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
ﺣﺎﻻ ﻫﻤﺎﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺟﺎﺩﻭ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﮕﯿﺮ. ﻧﻔﺮ ﻧﺨﺴﺖ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﻮﻝ ﻫﻨﮕﻔﺖ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ۳۰۰۰ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﯿﻦ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺛﺮﻭﺕ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻧﺮﻭﺩ.
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺣﻞ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ: "ﺍﮔﺮ ﺷﻔﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ، ۵۰۰ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﮐﻨﺎﺭ". ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ "ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻥ"، ﺍﺭﺍﺋﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﮐﺴﯽ ﻧﺬﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ریاکاری و فریب ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ انان دور قبر امام زاده پول می ریزند و اعتقاد دارند تا پول ندهند نذرشان پذیرفته نیست، در صورتی که تعالیم دینشان این را نمی گوید.
ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞﻫﺎﯼ ﻣﺪﻝ ﺑﺎﻻ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖﺷﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻭﺿﻊﺷﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﯿﺴﺖ، ﻃﺮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؛ ﭘﺲ ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻣﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﯼ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﺪﯾﺪ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎ ﻣﯽﭘﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺑﺨﺮﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭصورتیکه پراید یا پژو ۲۰۰۰ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺎﺟﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻃﻼﯼ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﻻﺭ ﻭ ﯾﻮﺭﻭ ﺧﺮﯾﺪﻩﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺳﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺻﺒﺢ، ﻇﻬﺮ ﻭ ﻋﺼﺮ، ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺭﺯ ﻭ ﺳﮑﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﮕﯿﺮﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ، ﭼﻮﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ و در واقع زندگی ندارند. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺧﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺳﺎﯾﺪ ﺑﺎﯼ ﺳﺎﯾﺪ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ هاﯼ ﺗﺨﺖ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﻗﺴﻂ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﻭ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯿﮑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﻣﯽﺧﺮﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﻤﻪﺷﺐ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﮊﯾﺮ ﺩﺯﺩﮔﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽﭘﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻣﯽﺭﺳﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، با اینکه وضع خوبی دارند، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺁﻥﻫﺎ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﯼ ﻣﺪﺭﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽﺧﺮﻧﺪ ﻭ ﺟﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﮔﻮﺷﯽﻫﺎﯼ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻭﺗﺒﻠﺖﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. ولی روز و شب تکراری و زندگی شبیه مردگان دارند. دروغ و فریب و تظاهر و بی هدفی شخصیت اصلی آنان است تمام سخن آنان دم زدن از معنویات است در حالیکه دروغ میگویند و اصلا زندگی آنان مطابق با دین و عقایدشان نیست و تمام فکر آنها پول است.
آنان ازدواج را مقدس می دانند ولی تمام عقدنامه آنها پولی و مادی است آنها اعتقاد دارند که خدایشان هم مانند خودشان پولی است و با هفت تومان صدقه هفتاد نوع بلا را دفع میکند و دیدن خون نذری گوسفند و گاوی از گناهان آنان میگذرد، درک آنان از اسلام با تمامی مردم دنیا فرق دارد. به همین خاطر روز به روز به مسلمانان اروپا و سایر کشورها اضافه می شود و از مسلمانان ایران کم می شود…
من بجز ایران در خیلی کشورها کار کرد ه ام و یا مسافرت رفته ام ولی چنین موجوداتی را هیچ جا ندیده ام. آنان به خدای نادیده و عذابهای او اعتقاد دارند ولی همه نوع جرم و گناهی را هم مرتکب میشوند اعمالی که محال است یک ژاپنی که پیرو مکتب شینتو است یا یک مسلمان واقعی انجام دهد، خود را مسلمان می دانند و بر خلاف تعالیم اسلام عمل می کنند. دروغ گویی در دینشان بزرگترین گناه به شمار می رود، ولی خودشان بیشتر از سایرین دروغ می گویند. آنان مشروب را حرام می دانند ولی از ما ژاپنی ها که شراب رامقدس می دانیم بیشتر می خورند!