May 15, 2016

همایش اعتراضی گروه براندازان در استکهلم ( روز جهانی کارگر )1may2016


منتظرالمهدی از دستگیری یکی از عناصر منافق (مجاهدین خلق) در کشور آلبانی که در انفجار دفتر نخست وزیری نقش آفرین بود با کمک اینترپل خبر داد.

منتظرالمهدی از دستگیری یکی از عناصر منافق (مجاهدین خلق) در کشور آلبانی که در انفجار دفتر نخست وزیری نقش آفرین بود با کمک اینترپل خبر داد.چون مظنون اصلی مسعود کشمیری معاون نخست وزیر بوده همه فکر میکنن اونه!اما یکسری هم میگن زهره عطریان فر هست!به هر حال این خبر و دستگیری خیلی مهمه و پیامدهای زیادی داره و پای افراد جدیدی توی پرونده باز میشه!
.
زهره عطریانفر(خواهر محمد عطریان فر از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ) از اعضای ارشدسازمان مجاهدین خلق است که گفته می شود ه...م اکنون همسر چهارم مسعودرجوی است و تشکیلات نظامی این سازمان را رهبری می کند. جواد قدیری شوهر اول زهره عطریانفر بوده است. قدیری که از اعضای باند خسرو تهرانی و کشمیری بوده، در ابتدای انقلاب از سوی سازمان مجاهدین مامور نفوذ در نهاد های امنیتی می شود .
.
تهران ، ساختمان نخست وزیری ، خیابان پاستور، 8 شهریور 1360. ساعت روی دیوار یك ربع به سه بعدازظهر را نشان می دهد. شورای امنیت كشور امروز جلسه دارد. این بالاترین مرجع تصمیم گیری درباره مسائل امنیتی و سیاسی كشور است. رجایی قسمت بالای میز و باهنر در كنار او سمت چپش نشسته، مسعود كشمیری دبیر جلسه سمت راست مقابل باهنر، تیمسار وحید دستجردی كنار باهنر و بعد از او اخیانی به جای فرماندهی ژاندارمری كل نشسته، در كنار وی به ترتیب تیمسار كتیبه، سرورالدینی معاون وزیر كشور، خسرو تهرانی از اطلاعات نخست وزیری، كلاهدوز قائم مقام سپاه یك طرف میز بودند و طرف دیگر میز تیمسار شرف خواه معاون نیروی زمینی، سرهنگ وحیدی معاون هماهنگی ستاد مشترك، سرهنگ وصالی فرمانده عملیات نیروی زمینی، و سرهنگ صفاپور فرمانده عملیات ستاد مشترك نشسته بودند.
.
دقایقی از شروع جلسه گذشت. دستجردی گزارش وقایع مهم هفته گذشته را می داد. از جمله كشته شدن سرگرد همتی در اثر تیراندازی یكی از محافظانش كه بحث بود كه این تیراندازی عمدی یا سهوی بوده است. كنار سالن فلاسك چایی گذاشته بودند و هر كس چای می خواست خودش می رفت و چای می ریخت. تردد اعضای جلسه امری عادی بود و درمیان این بحث ها كسی نفهمید كه كشمیری از جلسه بیرون رفته است.
ناگهان صدایی مهیب همراه با شعله های آتش و دود غلیظ قهوه ای همه چیز را به هم ریخت. معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است، هر كس دست و پایی سالم داشت به طرف در ورودی می دوید. كارمندان داخل ساختمان سراسیمه این سو و آن سو می دویدند. همه یاد فاجعه هفتم تیرماه گذشته در دفتر حزب جمهوری افتادند و صحنه های دلخراش آنجا جلو چشمشان می آمد. لحظاتی بعد كه دودها فروكش كرد معلوم شد كه چه اتفاقی افتاده است. كسانی مجروح و تكه پاره شده بودند.

خبر بازداشت منصوره_حسینی مجری برنامه «اتاق خبر» شبکه #منوتو

#‏منصوره_حسینی‬ مجری برنامه «اتاق خبر» شبکه ‫#‏منوتو‬ سوم اردیبهشت در «جشنواره جهانی فجر» دیده شده بود. رسانه‌های مخالف دولت عکس‌هاش رو با تیترهای «پروژه ‫#‏نفوذ‬ فرهنگی» منتشر کردند طوری که انگار دعوت شده و مهمان ویژه مراسم بوده که باعث واکنش فوری مسئولان مراسم شد.
.
.بعد از ۳ هفته، یهو امروز سردار منتظرالمهدی سخنگوی ‫#‏ناجا‬ گفت این خانم جرمی مرتکب نشده که جلوی ورودش به کشور گرفته بشه.
.
بلافاصله پس از این سخنان، منصوره حسینی بازداشت شد....
توسط کی؟ برای چی؟ اعلام نشده. ولی هرکی بوده انگار خواسته به سخنگوی پلیس واکنش نشون بده!شاید هم ‫#‏نیروی_انتظامی‬ خواسته با اون ادعا از این بازداشت پیشگری کنه.
.
خبر بازداشت رو اغلب رسانه‌ها به نقل از «سایت انتخاب» نوشتند: entekhab.ir/fa/news/268750
«خبرگزاری دانشجو» (از رسانه‌های مخالف دولت) ضمن ‫#‏بهایی‬ خوندنش مدعی جزئیاتی هم شده:
«دلیل تاخیر در دستگیری وی کشف و شناسایی ارتباطات وی با عناصر داخل کشور و همچنین سوار شدن بر روی شبکه ناوبری کننده خارج از کشور این مجری بهائی می باشد.
برنامه جامع طراحی شده در خارج از کشور برای انتخابات ریاست جمهوری 96 ایران که یکی از اولین نمودهای آن در بازگشت این مجری بوده، از دیگر دلائل سفر منصوره حسینی بوده است.»

[تلگرام -وحید آنلاین]

طرح روی جلد مجله نیویورکر

حضور جّن گیر یا دعا‌ نویس تو هزاره سوم در جلسات هیأت دولت

شاید هنوز بعد از ده سال باورش براتون سخت باشه. اما در زمانی نه چندان دور، جلسات هیات دولت توی همین کشور خودمون این شکلی اداره می شد. (برگرفته از وبگاه شخصی احمدی نژاد. به تاریخ 15 اردیبهشت 1390)
..... در پایان جلسه حاضران برای سلامتی و ظهور حضرت صاحب‌الأمر دعای مخصوصی که جناب آقای عباس غفاری پیش از بازداشت نیمی از آن را در اختیار مهندس رحیم‌مشایی و نیمی دیگر را در اختیار دکتر رحیمی قرار داده بود قرائت شد. با قرائت این دعا فضای خاصی بر جلسه حکم‌فرما شد که حاضران تاب نیاورده و همگی به شدت گریستند......

آزادی سیاسی گاوای جاده چالوس (علیرضا بانک)

در دنیای مدرن جهان اول همه گاوداری ها صنعتی و مدرنند. مواظبن گاوها واکسنشون رو زده باشن. غذا زیاده و گاوها با بی میلی به غذاهای خوبی که جلوشون قرار داره نگاه می کنن. دقت میشه که زیر پای گاوها تمیز باشه، ....... البته هدف هم از اول معلومه! قراره گاوها رو بخورن یا بدوشن! اگر گاوی بخواد از توی محوطه سرسبز و تمیز و میله کشیده شده ای که براش به وجود آمده، بره بیرون، شوک الکتریکی در انتظارشه. بهانه شون هم اینه: «فقط برای امنیت خودت»! گاوها فقط یه شماره دیجیتالی مخصوص دارن که از بدو... تولد با روش بدون درد و خونریزی روی بدنشون حک شده. اینجوری با گاوهای گاوداری های دیگه اشتباه نمی شن. روزی سه نوبت گاوها خیلی مرتب و منظم توی صف می ایستند تا نوبتشون بشه و شیرشون دوشیده بشه. آخر هم با لبخند جایگاه شیردوشی رو ترک می کنند.
اما گاوهای جهان سوم مثل گاوهای جاده چالوسن. بیشتر وقت ها گرسنه اند غذاشون معلوم نیست. ممکنه لازم بشه پلاستیک هم بخورن. بی قانونیه. ممکنه وسط جاده بشینن و راه رو بند بیارن و دلشون خوش باشه که قانون رو دور زده اند. دلخوشی های بیشتری هم هست. مثلا یه گاو جاده چالوسی می تونه یه تاپاله بندازه وسط جاده و به ریش اداره راه بخنده! اینجا هم هدف از اول معلومه. اگه گاوه جفتک بندازه، با چوب اونقدر می زننش که زخمی بشه. گاوها باید حنا ببندن تا با گاوهای مزرعه بغلی قاطی نشن. اساسا اینکه گاوهای جهان سوم چه شکلی به نظر بیان و چی بپوشن دست خودشون نیست. چون گاوهای جهان سوم آزادی اجتماعی ندارن. هر شب مقداری علف تازه به گاوها نشون داده میشه و تا توجه گاو جلب شد شیرش رو زورکی می دوشن. در خیلی موارد گاو می زنه و شیر رو می ریزه. همیشه هم اعتراض می شه که شیری که حق گلوی گوساله خودمونه ازمون به زور گرفته میشه.

پی نوشت خودم: باورتون بشه یا نه، گاوای جاده چالوس آزادی سیاسی بیشتری از گاوای گاوداری های مدرن دارن.
پی نوشت یکی از دوستان ساکن آمریکا: در گاوداری های صنعتی اگر گاوی شاخ بزنه فورا کشته میشه. چون ممکنه سایر گاوهای گاوداری طرز استفاده از شاخ رو یاد بگیرند. برای همین گاوهای گاوداری صنعتی استفاده از شاخ رو بلد نیستند. شایدهم کمال گرا نیستند!

تحریف تاریخ به نفع مصباح یزدی

جنگ ایران و عراق حدود 8 سال طول کشید. در این مدت نزدیک به 5 میلیون رزمنده در جبهه ها (به تناوب) حضور داشتند.
برخی از اون ها شهید شدند، عده زیادی هم جانباز و آزاده داریم. این ها نیازی به اثبات ندارند که در جبهه بوده اند.
خیلی ها مدارک دقیقی از حضورشون در جبهه ها موجوده. ولی در هر حال نمیشه با اطمینان گفت کی بوده و کی نبوده.
تنها کسی که هیچ تردیدی وجود نداره حتی دقیقه ای در جبهه نبوده، مصباح یزدی است. برای او هم دارن تاریخ رو عوض می کنن!

توجیه حضور ایان در سوریه از نگاه هانیه سلطان پور (قیاس مع الفارغ)

سرکار خانم هانیه سلطانپور در پستی چنین استدلال کرده که ازآنجا که آمریکا در خاورمیانه پایگاه نظامی دارد و از منافع کشور و امنیت ملی اش دفاع می کند، بنابراین نیروهای نظامی ایران نیز محق هستند و باید دست کم در فاصله 1500 کیلومتری مرزهای خود و در سوریه، با اشراری که ماموران نیروی انتظامی را در شرق کشور به گلوله می بندند بجنگند. ایشان در پایان استدلال خود کسانی را که مانند ایشان نمی اندیشند دارای سطح تحلیل پائین و بی ذوق در طنز پردازی دانسته اند! (متن کامل پست ایشان و لینک به آن در کامنت ها)
آنقدر مغالطه های این گزاره واضح است که شاید نیازی به واشکافی آن نباشد. ولی از آنجا که تا این لحظه سیصد نفر و از جمله برخی دوستان مشترک من و ایشان آن پست را دوست داشته اند لازم دیدم که برخی از مغالطه های ایشان را تشریح کنم.
مغالطه اول: آمریکا یک ابرقدرت جهانی است. به زحمت هم بتوان در میان 200 کشور دیگر دنیا رقیبی برای این ابرقدرت بودن پیدا کرد. سابقه نفوذ در منطقه خاور میانه دارد. 60-70 سال پیش در همین کشور خودمان کودتا کرده و نخست وزیر عوض کرده است. پول فراوان دارد. اسلحه فراوان دارد. سیاستمدار فراوان دارد. با تبلیغات یا با دروغ یا هر چیز دیگر کاری کرده که مردمش حکومتشان را دوست دارند و پشتیبان آن هستند. هفتاد سال پیش هیتلر و موسیلینی و هیروهیتو را در جنگی خونین شکست داده. سی سال پیش شوروی را پس از دهه ها جنگ سرد از نقشه جهان حذف کرده. ما کجایمان با آمریکا قابل قیاس است؟ (قیاس مع الفارق)
مغالطه دوم: هزینه راه اندازی و نگهداری اغلب پایگاه های نظامی آمریکا در جهان را کشور میزبان می پردازد! یعنی این پایگاه ها برای آمریکا سود مالی دارد. منبع درآمد است. ما تا به حال از بشار اسد چند ریال بابت دفاع از حرم (!) گرفته ایم؟ تا جایی که من می دانم سالانه نزدیک به هشت میلیارد دلار هم پول دستی به حکومت قاتل و خونخوار و ورشکسته اسد می پردازیم! (قیاس مع الفارغ)
مغالطه سوم: خانم سلطانپور بدون ارائه هیچ مستند یا دلیلی اشرار شرق کشور را با مخالفان بشار اسد یکی دانسته اند. بر اساس کدام اطلاعات؟ الله اعلم! وقتی به همین سادگی می شود گروه جندالله را با داعش یا ارتش آزاد یا جبهه نصرت یکی دانست، چرا نشود با خود بشار اسد و گروه های حامی وی یکی دانست؟ آیا اگر من ادعا کنم که گروه جندالله همگی پسر عموهای تنی بشار اسد هستند کسی از من دلیل و مدرک مطالبه نمی کند؟ (مغالطه های دروغ و تعمیم ناروا وتحریف و توسل به جهل)
مغالطه چهارم: وقتی حرفی منطقی برای گفتن نداریم، بهترین راه انهدام مخالف نیست! البته بشار اسد در سال 2009 چنین کرد و هزاران نفر از منتقدین خود را که تظاهرات آرام می کردند، به گلوله بست تا کشور سوریه هفت سال گرفتار جنگ داخلی شود و پای داعش به سوریه باز شود. انتظار داشتم حامیان این دیکتاتور دست کم از اشتباه وی درس بگیرند و برای استدلال در یک پست فیسبوکی به ذوق طنزپردازی کم مخالفانشان یا به سطح تحلیل پائین متهم نکنند (مغالطه توسل به شخص و حمله شخصی و استدلال از راه سنگ)
مغالطه پنجم: ایشان تلاش کردند تا نشان دهند که مخالفین حضور نظامی ایران در سوریه استدلالی ندارند جز این که این حضور را به آرمان آزادی قدس و شعار انهدام اسرائیل احمدی نژاد نسبت دهند و یا مدافعان حرم را مدافعان اسد بخوانند! بسیار روشن است که استدلال مخالفان حضور نظامی ایران در سوریه گسترده و متنوع است و می توان یک فهرست بلند بالا از این استدلال ها را نوشت، ولی در این فهرست، آنچه ایشان گفته اند، یعنی ارتباط دادن حضور نظامی ایران در سوریه به انهدام اسرائیل و آزادی قدس جای ندارد. درواقع ایشان به جای اینکه استدلال های واقعی مخالفانشان را بازگو کرده و آن ها را نقد کند و با توجه به اینکه این توان را در خود نمی دیده است، ابتدا تعدادی استدلال پوشالی را به مخالفانشان نسبت داده و سپس در حرکتی پهلوان پنبه مابانه، همه این استدلال های پوشالین را به یکباره شکست داده شکلک ‏‎smile‎‏ انگلیسی زبانان به این مغالطه آخر مغالطه مرد پوشالی می گویند (مغالطه پهلوان پنبه)

موجود خونخواری به نام اسد

صرفنظر از سرنوشت کشور سوریه، موجودی به نام داعش، منافع ایران و قدرتهای بزرگ در منطقه، و هر پارامتر دیگر، فراموش نکنیم که موجود کثیف و خونخواری به نام بشار اسد، تاکنون صدها هزارنفر را کشته است. این آدم لیاقت حکومت که هیچ لیاقت آزاد بودن را هم ندارد. دیکتاتورهای بسیاری برای کمتر از اینها جانشان را از دست داده اند