September 11, 2015

برخورد شاپور، شاه ساسانی با ناموس ارتش شکست خورده


برخورد شاپور، شاه ساسانی با ناموس ارتش شکست خورده

آمیانوس تاریخ نگار رومی روایت می کند که شاپور، شاه ساسانی دارای صفات جوانمردانه ای بود.
شاپور زمانی که دو شهر قدرتمند از روم را فتح میکند عده ای از زنان شهر به اسارت ارتش ایران در می آیند که در بین آنها زنی بسیار زیبا حضور داشت که همسر کرگاسیوس یکی از بزرگان رومی بود. او را در حالی که از ترس تجاوز به خود میلرزید به نزد شاپور بردند.
شاپور شاه بزرگ و مقتدر ساسانی به او نگاه می کند و می گوید: ای بانو نگران نباشید چرا که شما به زودی شوهر خود را ملاقات خواهید کرد و هیچ کس حق تعدی و دست درازی به شما را ندارد.
در نهایت آن دو زوج که عاشقانه هم دیگر را دوست داشتند به وصالی مجدد رسیده و کرگاسیوس بدون دست درازی به همسر زیبایش از جانب سپاهیان ایران در کمال امانت داری او را بازپس گرفت.
(( می‌توان این حرکت را با باور اعرابی که به ایران حمله کردند و تمام زنان شوهر دار را غنیمت جنگی خویش دانستند مقایسه کرد))
(تصویر تزئینی است )
رفرنس: کتاب ایران در زمان ساسانی نوشته پرفسور کریستین سن ، ترجمه رشید یاسمی

تاریخ در تصویر

نماد و سمبل هلال ماه و ستاره که در سده های اخیر به اشتباه و بر اثر تحریف ، ساخته و محصول تمدن اسلامی محسوب گردیده است در حقیقت نشان و سمبلیست کاملا ایرانی که به صورت گسترده در آثار تاریخی و فرهنگی ایران باستان قابل مشاهده است .

نماد ماه و ستاره در آثار امپراطوری اشکانیان و بعد از آن امپراطوری ساسانیان بسیار بکار رفته است

عکسی که بعد از سی و یک سال اجازه انتشار یافت!

هاشم بیگ زاده مدافع استقلال در صفحه اجتماعی خود تصویر زیر را منتشر کرد و در توضیح آن نوشت:
«شب عملیات رمضان پشت میدان مین، نیرو های ایران زمین گیر می شود. از ۱۵۰ نفر داوطلب ۲۰ نفر انتخاب می شوند با گذشتن از میدان مین راه برای عبور بقیه باز شود. بیست نفر نوبتی روی زمین غلط می زنن تا راه باز شود. این عکس صبح همان شب است. امروز اگه امنیت داریم و اونور مرزامون گله ای سر می برن، واسه شیر جوونای دیروزه که چنین حماسه هایی خلق کردند.»

مرغ فروشی در دوران خیلی‌ خیلی‌ قدیم


برای ثبت در تاریخ از بی عدالتی های روزگار!

مرگ مردی در آغوش همسر به علت نداشتن هزینه دارو و درمان
... و نصب ۸۰۰ خشــــت‌ طـــــــلا روی مناره‌هــای حـرم امامیـن! 

رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات از اجرای عملیات مطلاکاری مناره‌های حرم مطهر امامین جوادین خبر داد و افزود تعداد خشت‌های مورد نیاز برای اجرای این بخش از تفاهم‌نامه که شامل مطلاکاری ۴ مناره حرم مطهر است حدود ۱۶۰۰۰ خشت است

تاریخ در تصویر


خواجه نصیرالدین طوسی را پرسیدند عیب اخلاق مسلمانی چیست ای شیخ ؟
خواجه نصیرالدین طوسی : در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند , آن فرمان » اما » و » اگر » دارد ….
در اسلام تو را می گویند :
دروغ نگو … اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست .
غیبت مکن … اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست .
قتل مکن … اما قتل نامسلمان را باکی نیست .
تجاوز مکن … اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست .
و این » اماها » مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند .
و راز نابخردی و پستی مسلمانان در همین است ای شیخ کسلان ….

« از اسرار اللطیفه و الکسیله »
**********************

خواجه نصیرالدین طوسی ملقب به استاد بشر، شاعر، فیلسوف، دانشمند، ریاضیدان، منجم، متکلم و فقیه ایرانی سده هفتم است. یک دهانه آتشفشانی ۶۰ کیلومتری در نیم کره جنوبی ماه به نام خواجه نصیر الدین طوسی نام گذاری شده است. یک خرده سیاره که توسط ستاره‌شناس روسی نیکلای استفانویچ چرنیخ در ۱۹۷۹ کشف شد نیز به نام وی نامیده شده است.

تاریخ در تصویر

تصور زیر قسمتی‌ از پروژه نجات اودلاجان یکی‌ از محله‌هایِ قدیم تهران است این پروژه توسط آقایِ کیوان خسروانی یکی‌ از معماران مشهور دوران محمد رضا شاه انجام شد.
متأسفانه پس از انقلاب اسلامی بسیاری از محلات قدیمی‌، بناهایِ قدیمی‌ در سراسر ایران به بهانه‌هایِ واهی، بزرگ کردن امام زاده‌ها و .. تخریب شدند و از بین رفتند.

شروع سال تحصیلی و دغدغه های خانواده های کارگری

۵۰ درصد کارگران کشور دستمزد ۷۱۲ هزارتومانی را دریافت می کنند در حالی که هزینه سبد معیشت بالای ۳ میلیون تومان در ماه است. بازگشایی مدارس فشار هزینه ای مضاعفی بر دوش اقشار کارگری است ...
در حالی که۵۰درصد مشمولان قانون کار ماهیانه تنها ۷۱۲هزارتومان دریافتی دارند،واردشدن شوک‌های یکباره هزینه‌ای، معیشت آنها را دچار چالش کرده و در۱۰سال گذشته آنها دوسوم قدرت خریدشان را هم از دست داده‌اند.

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از مهمترین دغدغه های خانوارهای کم درآمد کشور و به ویژه کارگران، هزینه های تامین معیشت و چگونگی برقراری تعادل بین درآمد پایین و هزینه هایی است که آنها باید برای تامین زندگی خود و خانواده بپردازند.
هزینه ها بخش‌های مختلفی دارد و اولویت بندی‌های فراوانی نیز برای آن وجود دارد. در واقع می توان گفت در مواقعی از سال بنا به دلایل و شرایط، اولویت بندی هزینه کرد خانواده های کارگری نیز تغییر می کند. معاون روابط کار وزارت کار اعلام کرده است که از سال ۸۴ تاکنون قدرت خرید کارگران دو سوم کاهش پیدا کرده است.
حال این روزها و در روزهای آینده، کارگران باید هزینه های مربوط به آماده شدن فرزندان برای آغاز سال تحصیلی جدید، ثبت نام در مدارس و دانشگاه ها، خرید ملزومات و موارد مرتبط با آن را تامین و بپردازند که خود این مسئله می تواند فشار دوباره ای را به معیشت خانوار کارگری در آستانه فصل پاییز وارد کند.

ورود هزینه‌های جدید به سبد خانوار
کارشناسان می گویند مدرسه رفتن دیگر مانند دهه ۶۰ نیست که افراد می‌توانستند به صورت رایگان تحصیل کنند و فشار چندانی نیز از سوی مدارس به خانواده ها برای پرداخت هزینه وارد نمی شد، همچنین مدارس در انواع گوناگون و درجه بندی های مختلف نبود و همه به مدارس دولتی می رفتند.
خانواده ها در آن زمان، به ویژه خانوارهای کم درآمد کارگری آسان‌تر می توانستند هزینه های تحصیل و مخارج فرزندان محصل خود را فراهم کنند و از این بابت دغدغه های کمتری وجود داشت. حالا این روزها رواج دریافت هزینه های مختلف از سوی مدارس تحت عناوین ثبت نام و کمک به مدرسه، باعث وارد شدن فشار هزینه های به اقشار ضعیف در آستانه فصل پاییز و بازگشایی مدارس شده است.
غلامرضا عباسی در گفتگو با مهر با بیان اینکه هزینه های تامین معیشت و امکان کسب درآمد بیشتر برای کارگران در زمان‌هایی مانند بازگشایی مدارس دشوارتر می شود، گفت: در حال حاضر کارگران با دریافتی هایی که دارند، با مشکلات فراوانی نیز روبرو هستند.
دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران اظهارداشت: دریافتی های فعلی کارگران، امکان پوشش هزینه ها بیشتر از ۱۰ روز ماه را نیز نمی دهد و متاسفانه در طول دو سال گذشته با وجود اینکه دولت در مهار رشد یکباره قیمت‌ها و کنترل تورم موفق بوده اما اتفاق خاصی برای تقویت قدرت خرید و معیشت کارگران نیفتاده است.

نصف کارگران کشور حداقل بگیرند
عباسی ادامه داد: هم اکنون حدود ۵۰ درصد کل کارگران کشور حداقل دستمزد ۷۱۲ هزارتومانی را دریافت می کنند در حالی که هزینه سبد معیشت بالای ۳ میلیون تومان در ماه است. بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی یک فشار هزینه ای مضاعفی است که به اقشار کارگری وارد می شود.
در پاییز بسیاری از خانواده های کارگری به جای اینکه خوشحال باشند، نگران مدرسه رفتن فرزندانشان هستند، چون باید به دنبال تامین هزینه های آنها باشند. حقوق بگیران یک میلیون تومانی حتی توان تامین هزینه ثبت نام در مدارس را نیز ندارند.

اعتراض حوزویان به ایفای نقش بازیگران روحانی

خبرگزاری هرانا ـ مدیر حوزه‌های علمیه کشور با اشاره به اینکه بزرگان حوزه نسبت به ایفای نقش بازیگران مختلف به جای روحانیون در فیلم‌ها و سریال‌ها اعتراض دارند، گفت که نامه‌های زیادی در این زمینه به مسئولان ارسال کرده‌ایم ولی ترتیب اثری نمی‌دهند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، سید هاشم حسینی بوشهری به ایفای نقش برخی بازیگران به جای روحانیون در فیلم‌ها سریال‌ها اشاره و گفت: “اخیرا در این زمینه نامه‌ای به رئیس سازمان صدا و سیما نوشته‌ام زیرا گاهی اوقات برخی بازیگران که مخاطبان پیشینه آنها را می‌دانند به جای نقش‌های روحانی قرار می‌گیرند که این مسئله نه‌تنها تاثیرگذاری لازم را ندارد بلکه تلقی جامعه از جایگاه روحانیت هم با آثاری منفی روبه‌رو می‌شود”.
حسینی بوشهری افزود: بزرگان حوزوی و طلاب همیشه این اعتراض را به ما داشته‌اند که چرا در این زمینه اقدامی صورت نمی‌گیرد تا جلوی این رویه گرفته شود ولی حقیقت آن است که نامه‌های زیادی در این زمینه به مسئولان ارسال کرده‌ایم ولی ترتیب اثری نمی‌دهند”.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: “البته شورای عالی حوزه نامه‌ای به رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال کرده تا ساز و کاری مناسب برای این در نظر گرفته شود”.

رد ناامنی در شمال غرب کشور

باراک اوباما: رای سنا پیروزی دیپلماسی بود

باراک اوباما: رای سنا پیروزی دیپلماسی بود

عروسک باربی؛ کادوی غربی ها برای علم الهدی!

دیگربان: احمد علم‌الهدی٬ امام جمعه مشهد گفته که «سفر هیات‌های اروپایی به ایران٬ مردم را به وحشت می‌اندازد چرا که ما دو قرن جز جنایت از اروپا و آمریکا هیچ ندیده‌ایم.»
علم‌الهدی افزوده «این که یک وزیر بخندد و بگوید این‌ها چون در دوران تحریم‌ها ما را اذیت می‌کردند، آمده‌اند از ما عذرخواهی کنند. آیا عروسک دست کودک سه ساله می‌دهید. این خارج کردن نظام از خط انقلاب است.»
وی با انتقاد از عملکرد دولت حسن روحانی گفته «بین مشی اعتدالی با نرمالیزاسیون تفاوت است و از بین رفتن تدریجی قبایح یعنی نرمالیزاسیون.»
به گفته وی «نرمالیزاسیون یعنی مسایل را عادی کنیم و اقدامات استکبار را به صورت بزک‌ کرده به مردم نشان داده و نیز مسایل را عادی‌سازی کنیم.»
امام جمعه مشهد اضافه کرده رهبر جمهوری اسلامی «بزرگ‌ترین حرکت ضدنرمالیزاسیون را انجام دادند. چنین نیست که شما یک عده از نیروهای سینه‌چاک انقلاب را به اسم افراطی از مبانی قدرت در عرصه سیاست کنار بزنید.»

علم‌الهدی گفته «افرادی خواب این را می‌بینند که یک روزی دست آمریکا به این مملکت باز می‌شود تا به راحتی بتوانند بخورند و بخوابند و بچاپند و جفتک‌پرانی کنند، خیال خامی است.»

عکس: با ترازویم وجدان حکومت را کشیدم صفر بود


عکس:دردناک


دوستان عزیز لطفا شر کنید تا این گوسفند بی همه چیز بفهمه مردم اگه بخوان میشه هر کاری کرد.


فتنه از دخالت شورای نگهبان و سپاه در انتخابات آغاز شد

جان محمدعلی طاهری در دستان سه مرجع تقلید است

مرگ ۶۵۷ کارگر تنها در ۱۲۴ روز


بر اساس آمار رسمی سازمان پزشکی قانونی ایران، ۶۵۷ نفر تنها در چهار ماه نخست سال ۱۳۹۴ در اثر حوادث حین کار جان خود را از دست داده‌اند. رقمی که نسبت به مدت مشابه سال قبل چهار درصد افزایش داشته است. بر اساس این آمار که خبرگزاری ایلنا به نقل از سازمان پزشکی قانونی منتشر کرده دراین مدت ۱۰ هزار و ۱۰۹ نفر مصدوم حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کرده اند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۲.۴ درصد رشد داشته است.بر اساس آمار رسمی سازمان پزشکی قانونی ایران، ۶۵۷ نفر تنها در چهار ماه نخست سال ۱۳۹۴ در اثر حوادث حین کار جان خود را از دست داده‌اند. رقمی که نسبت به مدت مشابه سال قبل چهار درصد افزایش داشته است. بر اساس این آمار که خبرگزاری ایلنا به نقل از سازمان پزشکی قانونی منتشر کرده دراین مدت ۱۰ هزار و ۱۰۹ نفر مصدوم حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کرده اند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۲.۴ درصد رشد داشته است.

مهدی کوهستانی‌نژاد، کارشناس مسائل کارگری در این رابطه به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفت: “این آمار می‌تواند بسیار بیش از این باشد، خیلی از کارگران از ترس اخراج، پس از مصدومیت به پزشک قانونی مراجعه نمی‌کنند و همچنین بسیاری از آمارهای مربوط به حوادث کارگری از سوی مسئولان و پزشکی‌قانونی رسانه‌ای نمی‌شود.” این فعال کارگری نبود آموزش ایمنی کافی به کارگران، کمبود امکانات ایمنی و بهداشتی در کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، ساعات طولانی کار، تضعیف تشکل‌های صنفی که وظیفه  پیگیری مطالبات کارگران را به عهده دارند، از جمله دلایل بالا بودن حوادث حین کار در ایران دانست: “ما هیچ گونه آموزش ایمنی اجباری برای کارگران نداریم، در حالی که در جوامع دیگر اولین نکته آموزش ایمنی است. از سوی دیگر وقتی کارگران برای تامین معاش مجبورند ساعات طولانی کار کنند و یا بعضا در چند جای مختلف کار می‌کنند، دقت و تمرکزشان مخدوش می‌شود و چنین حوادثی بروز پیدا می‌کند.”
‌ کوهستانی‌نژاد، همچنین با اشاره به قوانین کار در کشورهای پیشرفته به کمپین گفت: “قانونی وجود دارد  که به کارگر می‌گوید اگر حس می‌کنی انجام کاری برای تو خطرناک است؛ انجام نده. کارفرما حق ندارد شما را اخراج یا جریمه کند. ما به هیچ وجه در ایران قوانینی نداریم که به کارگر اجازه بدهد اگر خطری احساس می‌کند آن کار را انجام ندهد. اگر احساس می کند دستگاه خراب است، نمی‌تواند با آن کار نکند . اگر اطاعت نکند، امکان توبیخ، جریمه و اخراج  وجود دارد.”
این فعال کارگری در ادامه با تاکید بر اهمیت تشکل‌های صنفی و کارگری ادامه داد:”در جامعه ما ابزاری برای سوال کردن از کارفرما وجود ندارد، کسی به کارفرما جواب پس نمی‌دهد. همچنین اگر کارگری در محل کار بمیرد پیگرد ویژه‌ای برای کارفرما وجود ندارد. تمام قوانین به نفع کارفرماست. اولین و پایه‌ای‌ترین دلیل تشکیل سندیکای کارگری ایمنی کار بوده است، اما حالا همین اندک تشکلاتی که باقی مانده‌اند هم آن‌قدر با  مشکلات دیگر مشغول‌اند که وقتی برای  رسیدگی به وضع ایمنی در کار باقی نمی‌ماند.”
به گفته او “این تشکلات کارگری هستند که مطالبات کارگران را پیگیری می‌کنند،  به دنبال گرفتن امتیاز به نفع کارگران هستند و صدای آن‌ها را به مسئولان می‌رسانند، در ایران اما تشکلات کارگری نداریم و وزارت کار هم حامی صاحب کار است.”
بر اساس آمارهای رسمی روزانه بیش از ۵ کارگر در اثر حوادث حین کار جان خود را از دست می‌دهند و بسیاری هم نقص عضو می‌شوند. در اردیبهشت ماه سال جاری روابط عمومی پزشکی قانونی اعلام کرد که‌ تلفات حوادث کار در سال ۱۳۹۳ معادل یک‌هزار و ۸۹۱ نفر بوده که ۱۳ نفر آنها از کارگران زن بوده‌اند.
در سال ۱۳۹۲ هم  یک‌هزار و۹۹۴  نفر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست داده‌اند که این رقم در مقایسه با سال ۹۱ که تعداد تلفات حوادث کار یک‌هزار و۷۹۶ نفر بود، ۱۱ درصد افزایش نشان می‌دهد.
بر اساس آمارهای رسمی در حوادث کار سال گذشته(۱۳۹۴) سقوط از بلندی با ۴۵.۶ درصد بیشترین علت مرگ در حوادث کار را به خود اختصاص می‌دهد. پس از آن اصابت جسم سخت با ۲۲.۱ و برق‌گرفتگی با ۱۵.۱ درصد بیشترین دلایل مرگ در حوادث کار را در برمی‌گیرند. همچینین از کل تلفات حوادث کار سال گذشته ۸۶۲  نفر به دلیل سقوط از بلندی، ۴۱۸ نفر بر اثر برخورد جسم سخت، ۲۸۶ نفر به دلیل برق‌گرفتگی، ۹۸ نفر به دلیل کمبود اکسیژن، ۷۲ نفر بر اثر سوختگی و ۱۵۵ نفر به دلیل سایر موارد جان خود را از دست داده‌اند.
پزشکی قانونی پیش از این با هشدار در خصوص افزایش تلفات در حوادث ناشی از کار و تأکید بر رعایت نکات ایمنی به ویژه در موارد کار در ارتفاعات، متذکر این نکته شد که در ۱۰ سال گذشته، ۱۲ هزار و ۴۳۶ نفر در حوادث کار جان خود را از دست داده‌اند که این آمار، از رعایت نشدن نکات ایمنی حکایت دارد.
روزنامه ایران پیش از این نوشته بود که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده: “۷۰ درصد کل حوادث ناشی از کار کشور در بخش ساختمان اتفاق می‌افتد و لازم است در این خصوص اقدامات حمایتی مانند تشدید بازرسی‌ها، افزایش سطح مهارت کارگران و ایجاد پوشش بیمه‌ای انجام شود.”
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و رییس کانون مدافعان حقوق بشر نیز آذر ماه  در ۱۳۹۱ نامه ای به احمد شهید، گزارش‌گر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشری ایران، با انتقاد از افزایش مرگ‌ ومیر کارگران به دلیل حوادث ضمن کار نوشت:‌ “علت این امر را می‌توان در فقدان امکانات و وسایل ایمنی، نبودن برنامه‌های آموزشی لازم و ساعات کار طولانی که منجر به پایین آمدن تمرکز کارگران می‌شود، ذکر کرد.”


ردپای بیت رهبری و وزارت اطلاعات در پرونده دکل گمشده


611698192056_fu7360
ایران وایر :  هفته گذشته، ساعاتی پس از آنکه مصاحبه جنجالی طاهری مطلق مدیر عامل سابق تاسیسات دریایی در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد، رسانه های ایران خبر از دستگیری مراد شیرانی دادند که در کنار رضا طباطبایی، به واسطه گری برای خرید “دکل مفقوده” پرداخته بود.
مراد شیرانی، مشاور ارشد علی طاهری مطلق و معتمد وی در شرکت تاسیسات دریایی بود و دستگیری وی، که توسط اطلاعات سپاه انجام شد، پرونده دکل ها را وارد مرحله جدیدی کرد. پرونده‌ای که رسانه های ایران، تاکنون بر سر آن تنها نام طاهری، طباطبایی و شیرانی را مطرح کرده اند، در حالی که افراد مهم تری نیز درگیر در این پرونده بوده اند.
رضا طباطبایی در ابتدا کارمند ساده بخش خصوصی و مشغول به کار در شهرک غرب بوده است. او به دلیل آشنایی با زبان انگلیسی و فضای کسب و کار بین المللی، به عنوان کارمند علی ترقی جاه، وارد بازار نفت می شود. ترقی جاه یکی از اعضای قدیمی حزب موتلفه، در ماجرای کرسنت به عنوان واسطه به ایفای نقش می پردازد. قرارداد کرسنت، در دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی بین شرکت اماراتی کرسنت پترولیوم و شرکت ملی نفت ایران منعقد و بعد از سه سال لغو شد که بعدها، افرادی در هر دوجناح سیاسی ایران یکدیگر را تخلفات مالی در ارتباط با این قرارداد متهم کردند.
سال ۸۵، با مصمم شدن علی کردان و محمدرضا رحیمی برای استفاده از پرونده کرسنت برای زدن رقبای سیاسی، رضا یوسفی، مدیر کل وقت انرژی وزارت اطلاعات و  محراب، معاون اقتصادی وقت وزارت اطلاعات، کار بر روی این پرونده را آغاز می کنند.
در پی ورود وزارت اطلاعات به ماجرا، رضا طباطبایی به همکاری با این وزارتخانه در مورد پرونده می پردازد و علی ترقی جاه، عضو قدیمی حزب موتلفه و دلال ایرانی کرسنت دستگیر می شود.
بعد از این دستگیری، طباطبایی به کار در خرید و فروش تجهیزات دریایی و نفتی ادامه دهد و شرکت سپنتا اینترنشنال را با همکاری مراد شیرانی راه اندازی می کند. سپس، با رد صلاحیت شدن تمام شرکت های متقاضی در مزایده حفاری شمال، شرکت سپنتا در سال ۸۶ برنده این مناقصه شده و قرارداد خرید و نصب دکل سحر با این شرکت بسته می شود. قراردادی که سازمان بازرسی کشور، به نحوه برنده شدن شرکت سپنتا در آن حساس می شود.
درواقع، پیش از مزایده، با دستور رضا یوسفی فردی به نام بهرام  طاهریان که از دلال های اصلی حفاری شمال بود، از طرف وزارت اطلاعات دستگیر می شود که زمینه را برای برنده شدن شرکت سپنتا فراهم می کند.
طاهریان از نزدیکان رحمانی فضلی، رئیس وقت دیوان محاسبات و وزیر کشور کنونی است، اما این مقام نظارتی نمی تواند برای او کار چندانی بکند.
در سال ۸۸ تغییراتی در بدنه وزارت اطلاعات داده می شود. محراب به عنوان مسئول پروژه فتنه مامور به سرپرستی تمام پرونده های دستگیری در این سال شده و حتی در بسیاری از بازجوهای مقامات ارشد اصلاح طلب به عنوان سربازجو ظاهر می شود. رضا یوسفی که پیش از این مدیر کل انرژی وزارت اطلاعات بود، جایگزین محراب شده و به عنوان معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات مشغول به فعالیت می شود.
به دنبال این تغییرات، ولایتی، برادر همسر محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبری، به عنوان مدیر کل انرژی وزارت اطلاعات، جایگیزین رضا یوسفی می شود.
در چنین شرایطی است که رضا طباطبایی و مراد شیرانی، با حمایت رضا یوسفی که حال معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات است، وارد پروژه های خرید دکل های لازم برای تاسیسات دریایی می شوند.
در سال ۸۹، سازمان بازرسی کل کشور گزارشی را در مورد دریافت رشوه از سوی ولایتی تقدیم نهادهای عالی کشوری می کند. بر همین اساس بار دیگر مدیر کل انرژی وزارت اطلاعات در کمتر از دو سال دست خوش تغییر شده و قاسم محمودی جایگزین ولایتی می شود.
در سال ۸۹ همزمان، محراب از وزارت اطلاعات به دلیل اختلافاتش با حیدر مصلحی اخراج شده و به عنوان مسئول اقتصادی اطلاعات سپاه و مشاور رییس قوه قضائیه در مبارزه با فساد اقتصادی مشغول به کار می شود. رضا یوسفی هم از سمت معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات برکنار و در جایگاه قائم مقام ضد جاسوسی، ادامه کار داد.
در همین سال اتفاق مهم دیگری در این دست جا به جایی های مهم امنیتی – اقتصادی رخ می دهد. طاهری مطلق که از نزدیکان محراب به حساب می آید، به عنوان رییس شرکت تاسیسات دریایی منسوب می شود. طاهری در اولین اقدام خود به سفارش و توصیه محراب، شیرانی را به عنوان مشاور اجاره و خرید دکل های نفتی منصوب می کند. در حالی که پیش از این شیرانی به دلیل فساد در دلالی، ممنوع المعامله با تاسیسات دریایی شده بود. اما طاهری از وی نه به عنوان دلال، که با ارتقای سطح به عنوان مشاور خرید یا اجاره دکل های نفتی استفاده می کند.
تا سال ۹۱ فعالیت شیرانی فقط در حوزه اجاره دکل بود. وی به عنوان دلال اجاره دکل هزینه دلالی خود را که معادل روزانه ۱۰ درصد ارزش اجاره دکل بود، دریافت می کرد که معادل ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار دلار بوده است. اما در سال ۹۱ با حمایت محراب و طاهری ، وی وارد خرید دکل شده و در مقام مشاور تاسیسات دریایی، رضا طباطبایی (شریک خود در شرکت سپنتا ) را به عنوان واسطه برای خرید دکل ها معرفی می کند.
در هفته های اخیر، در مورد جزئیات معامله آن و نقش طباطبایی، شیرانی و طاهری در این معامله مطالب زیادی در نشریات ایران منتشر شده که تکرار آنها، احتمالا فاقد اطلاعات جدید است: آنچه در این معامله در نهایت اتفاق افتاده این است که ۸۷ میلیون دلار از حساب های دولتی ایران خارج شده بدون آنکه دکلی به کشور رسیده یا معلوم باشد که پول پرداخت شده، نزد چه فرد یا افرادی است.
طاهری مطلق، فردی که به عنوان رییس شرکت تاسیسات دریایی دکل نفتی خبرساز را خریده است، پیش از این عضو نیروی دریایی سپاه بوده است. دختر باجناق او به نام نفیسه محمودی، که طباطبایی در مصاحبه روزنامه شرق از او به عنوان خانم “ن.م” یاد می کند، و برادرش محمود از کودکی در منزل طاهری در هلند بزرگ شده اند. چون طاهری مطلق پیش از پیوستن به نیروی دریایی سپاه در هلند تحصیل می کرده است. نفیسه محمودی دختر باجناق طاهری در هلند شرکتی به نام WISE  را تاسیس کرده که خود، در زمینه تامین دکل های نفتی با شرکت تاسیسات دریایی همکاری داشته است.
از سوی دیگر در خانواده محمودی یکی از دخترها نیز با سیدعلی مقدم معاون ارتباطات مردمی دفتر رهبری ازدواج کرده است. همین امر سبب می شود که طاهری همیشه خود را منسوب به بیت رهبری معرفی کند.
وضعیت فعلی افراد درگیر در پرونده 
سرنوشت مدیرانی امنیتی که معامله گران دکل را تحت حمایت داشته اند، هم اکنون به این صورت است:
محراب، همچنان مسئول اقتصادی اطلاعات سپاه و همچنین مشاور رییس قوه قضائیه در مبارزه با مفاسد اقتصادی است.
ولایتی و قاسم محمودی که پس از رضا یوسفی مدیر کل انرژی وزات اطلاعات شدند هم، دیگر در این وزارتخانه نیستند. قاسم محمودی بازنشسته شده  و ولایتی چندی پیش به خاطر دریافت رشوه از وزارت اطلاعات اخراج شد و هم اکنون در یکی از شرکتهای زیرمجموعه نیکو مشغول فعالیت است.
پس از گذشت ۸ سال از آن آغاز شراکت و اختلافات ایجاد شده در ماجرای دکل نفتی ، مراد شیرانی که امروز حامیانش یعنی ولایتی و قاسم محمودی سمتی در نهادهای امنیتی ندارند، از سوی اطلاعات سپاه دستگیر شده است.
رضا طباطبایی اما در اروپاست. وی تا هفته پیش در دوبی بود تا اینکه خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه، در اقدامی نامتعارف خبر از احتمال دستگیری وی در آنجا و انتقالش به ایران داد که طباطبایی پس از انتشار این خبر، خود را به اروپا رسانده است.
نهایت آنکه طاهری مطلق، با وجود تمام اسنادی که مبنی بر تخلف وی در خرید این دکل وجود داشته، تنها مورد بازجویی قرار گرفته و دستگیر نشده است.
به نظر می رسد که در ارتباط با وضعیت پرونده این دکل ها، افشاگری های بیشتری در راه باشند. افراد درگیر در این پرونده، قاعدتا دارای اطلاعاتی راجع به این پرونده و پرونده های مشابه هستند، که هنوز در رسانه های ایران منتشر نشده اند.
حداقل یکی از این پرونده های مشابه، پرونده خرید حداقل ۲۰ دکل دریایی دیگر است که برای آنها هم پول پرداخت شده اما، همچون “دکل مفقوده ۸۷ میلیون دلاری”، به ایران نرسیده اند.
Balatarin

یادداشتی از اکبر گنجی :خامنه ای حذف افراد را عقلانی، منطقی و حق خود می داند

اکبر گنجی ( روزنامه نگار و پژوهشگر)
قرار است در هفتم اسفند ماه انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی برگزار شود.
به همین مناسبت، آیت الله خامنه‌ای بخش مهم سخنرانی ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ خود را به این رویداد اختصاص داد. مدعیات او به شرح زیر بود:

-   نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردم‌سالار به معنای واقعی است.
-    انتخابات «حق الناس» است و هیچ کس مجاز نیست کوچک‌ترین کار خلافی- از جمله تقلب و تغییر رأی مردم - در آن صورت دهد.
-    انتخابات‌هایی که طی ۳۷ سال گذشته به وسیله جمهوری اسلامی برگزار شده، «برطبقِ معیارهای متعارف بین‌المللی، یکی از بهترین و سالم‌ترین انتخابات بوده است».
-    عده‌ای با دروغ، از ماه‌ها پیش از برگزاری هر انتخاباتی، از وقوع تقلب سخن می‌گویند و بدین وسیله می‌کوشند تا اعتماد مردم به نظام و انتخابات را مخدوش سازند.
-    تقلب در انتخابات ایران فاقد معناست، برای اینکه مراقبت‌های شدیدی توسط شورای نگهبان- که وجودش «یکی از بزرگ‌ترین برکات است» - صورت می‌گیرد.
-    پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ عده‌ای قصد داشتند رأی چهل میلیونی مردم را باطل کنند و من در دفاع از «حق الناس» در برابر آنان ایستادم و از حق و رأی مردم دفاع کردم.
صدق و کذب این مدعیات خارج از موضوع نوشتار کنونی است.

شورای نگهبان و انتخابات
آیت الله خامنه‌ای پس از این مقدمات به سراغ نظارت استصوابی رفت تا به سخنان حسن روحانی در این مورد پاسخ بگوید. «نظارت استصوابی» شورای نگهبان همیشه مورد حمایت اصول گرایان سنتی و افراطی بوده و دیگران نیز همیشه با آن مخالفت کرده‌اند.
اعضای شورای نگهبان که همیشه به دو گروه اصول گرایان سنتی و افراطی تعلق داشته‌اند، در تمامی انتخاباتی که تاکنون برگزار شده است، رسما از کاندیداهای اصول گرایان حمایت به عمل آورده‌اند. فقهای شورای نگهبان، علاوه بر این عمل، همیشه جزو تعیین کنندگان لیست انتخاباتی اصول گرایان بوده‌اند. از جمله در همین دوره که آیت الله محمد یزدی- عضو شورای نگهبان- به همراه آیت الله مصباح یزدی و آیت الله موحدی کرمانی، شورای حکم انتخاباتی اصول گرایان هستند.
نکته دیگر این است که اعضای شورای نگهبان عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بوده و هستند. آیت الله محمد یزدی اینک ریاست جامعه مدرسین را بر عهده دارد. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همیشه لیست انتخاباتی داده و از اصول گرایان حمایت کرده است.
نظارت استصوابی شورای نگهبان
شورای نگهبان بهترین ابزار حذف مخالفان، منتقدان و رقبا است. آیت الله خامنه‌ای نیز از این ابزار به بهترین نحو ممکن برای تحکیم قدرت خود استفاده کرده و می‌کند. شورای نگهبان که مفسر قانون اساسی است، لفظ «نظارت» را، نظارت استصوابی تفسیر کرد و بعد‌ها اصول گرایان حاکم بر مجلس، آن را به قانون نیز تبدیل کردند.
با استناد به همین حیله و ترفند، شورای نگهبان در برخی از انتخابات مجلس شورای اسلامی در گذشته، بین ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰ نفر را رد صلاحیت کرده است. رد صلاحیت اصلاح طلبان هم امری عادی بوده و این بار با حربه «فتنه گران» به سراغ مخالفان و منتقدان و رقبا خواهند رفت. رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، شاید جالب توجه‌ترین رد صلاحیت‌های شورای نگهبان باشد.
آیت الله خامنه‌ای همیشه در برابر مخالفان «نظارت استصوابی» ایستاده و از آن دفاع کرده است. به چهار نمونه زیر بنگرید:

الف- در ۱۳۷۸/۰۲/۲۸ در دیدار جمعی از ناشران خطاب به آنان گفت:
 «این بحث» نظارت استصوابی «و این چیزهایی که باز هم رویش جنجال می‌کنند، از آن جنجال‌های بسیار بی‌مبنا و بی‌ریشه‌ای است که هدفش تضعیف شورای نگهبان و در واقع نفوذ دادن عناصر مخالف با اسلام و مخالف با امام و مخالف با نظام جمهوری اسلامی در ارکان قانونگذاری است. مانعشان شورای نگهبان است.
فکر می‌کنند‌‌ همان بلایی که یک روز [در دوران مشروطه] سر آن هیأت علمای طراز اول آوردند، به این وسیله می‌توانند بر سر شورای نگهبان هم بیاورند، که البته نخواهند توانست و مطمئناً چنین چیزی تحقق پیدا نخواهد کرد. هدف این است؛ این قدم بعدی است. طراحان سیاسی و امنیتی و جنگ روانی دشمن، پیش خودشان چنین محاسبه می‌کنند که اگر این کار هم به نتیجه برسد، آن وقت قدم بعدی نفوذ در مجلس است و این به معنای نفوذ در دولت و نفوذ در ارکان نظام است. این‌گونه می‌خواهند وارد شوند».

ب- در ۱۳۷۸/۰۹/۰۱ در دانشگاه صنعتی شریف، در پاسخ پرسش: «آیا محروم شدن شهروندان از حق طبیعی انتخاب شدن به‌وسیله نظارت استصوابی، باعث بی‌اعتماد شدن مردم به پایه‌های نظام نمی‌شود؟» گفت:
 «جواب من این است که نه، نمی‌شود؛ چون نظارت استصوابی یک قانون است و نبایستی کسی از عمل به قانون گله‌ای داشته باشد. این نظارت شورای نگهبان، طبق قانون و متکی به قانون اساسی است. پایه‌ها و ریشه‌هایش در قانون اساسی است و در قانون عادی هم‌‌ همان تأیید شده است و وجود دارد. این نظارت هم برای شهروندان عادی و معمولی نیست؛ این برای آن است که یک آدم ناباب، یک آدم مضر و یک آدم بد، به این مرکزِ حساس وارد نشود. این نظارت استصوابی مخصوص مجلس که نیست؛ در مورد ریاست جمهوری هم هست.
حالا شما ببینید یک آدم حرافِ پشت‌هم‌اندازی که از خارج هم حمایت شود و پول فراوانی هم داشته باشد و خودش را به شکلهای گوناگونی بیاراید و این‌جا بیاید و کاندیدا شود و اکثریتی را هم ببرد و رئیس جمهور شود، تکلیف مملکت چه می‌شود؟! نظارت استصوابی برای همین است که جلوِ آدمهایی که بر طبق قوانین کشور، صلاحیت آمدن به این منصبِ حساس را ندارند - چه مجلس، چه ریاست جمهوری و چه در بقیه جاهایی که این نظارت وجود دارد؛ مثل مجلس خبرگان و دیگر جا‌ها - گرفته شود و این‌ها نتوانند وارد این مراکز حساس شوند. نظارت استصوابی چیز خوبی است؛ چیز بدی نیست».

سپس به یکی از اشکال‌های منتقدان نظارت استصوابی پرداخت و بدان پاسخ گفت: «آنهایی که انتقاد می‌کنند و ایراد می‌گیرند، ادعایشان این است که شورای نگهبان رد و قبولش بر اساس گرایش‌های سیاسی است. البته این واقعیت ندارد. خودِ آقایان شورای نگهبان هم همیشه انکار کرده‌اند؛ بنده هم تا آن‌جا که از نزدیک شاهد کار آن‌ها بوده‌ام، چنین احساسی نکرده‌ام».

پ- در ۱۳۸۴/۰۳/۰۵ در دیدار جمعی از دانشجویان بسیجی گفت:
 «امریکایی‌ها - مثل یاوه‌گویی‌های همیشگیشان - باز شروع کرده‌اند که فلانی باید بیاید، فلانی باید نیاید؛ به شما چه نادان‌ها؟! نمی‌دانند که هرچه بگویند، مردم عکس‌اش عمل می‌کنند. می‌گویند: چرا نظارت هست؟ چرا فلان دسته نتوانسته‌اند بیایند؟ چرا فلان‌کس نتوانست بیاید؟ در کشورهای خودشان انواع و اقسام نظارت‌های استصوابىِ غلیظ به شکل‌های پیچیده وجود دارد. در کشورهای غربی همه‌جا موانع حذفىِ فراوان وجود دارد. الان در امریکا یک نفر را نشان بدهند که در طول دویست سال گذشته بیرون از دو حزب معروف امریکا سر کار آمده و رئیس‌جمهور شده. این معنایش چیست؟».

آنگاه برای توجیه نظارت استصوابی این مدعا را مطرح کرد که اساساً همه کشورهای اروپایی فاقد اپوزیسیون قانونی هستند. نزاع احزاب اروپایی بر سر مسائل کوچکی چون مالیات، شرکت یا عدم شرکت در جنگ و مسائلی از این قبیل است. همه رسانه‌ها و احزاب و قدرت دست خودشان است و به مخالفان- «که با نظام و قانون اساسی و حرکت کلی و سیاست‌های کلی نظام مخالف باشند» - اصلاً حق هیچ گونه فعالیتی نمی‌دهند. در عین حال، همین آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به شورای نگهبان اشکال می‌گیرند.
سپس از منظر دیگری به دفاع از نظارت استصوابی پرداخت و گفت: «یقیناً ورودی‌های میدان سیاست باید کنترل شود. می‌دانِ اداره کشور و مدیریت کشور است؛ مگر شوخی است؟ یک کشور را می‌خواهند دست یک نفر بسپرند؛ لذا باید ورودی‌های این میدان کنترل شود و معلوم گردد کسی که دارد می‌آید، کیست؛ اصلاً عُرضه این کار را دارد یا ندارد؛ بعد، اعتقاد به این کار دارد یا ندارد؛ بعد، اصلاً می‌فهمد در کشور چه کار باید کرد یا نه».

ت- آخرین مورد سخنان وی در ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ است که مخاطب اصلی آن حسن روحانی بود. اتفاقاً از تشبیهات حسن روحانی هم در پاسخش سود جست. او گفت:
 «شورای نگهبان، چشم بینای نظام برای انتخابات است؛ در همه‌ دنیا هم یک چنین چیزی وجود دارد -حالا اسمش چیز دیگر است؛ اینجا اسمش شورای نگهبان است- مراقبند، ببینند آن کسی که وارد میدان انتخابات می‌شود، نامزد انتخابات می‌شود، آیا صلاحیت دارد یا نه؛ و باید احراز کنند صلاحیت را؛ اگر دیدند که کوتاهی شده است و آدمی که صلاحیت ندارد وارد شده، جلویش را می‌گیرند؛ این حق آن‌ها است، حق قانونی آن‌ها است، حق عقلی و منطقی آن‌ها است؛ بعض بی‌خود ایراد می‌کنند. بخشی از این حق‌الناس، همین حق رأی شورای نگهبان است؛ همین حق نظارت استصوابی و مؤثر شورای نگهبان است؛ این جزو حق‌الناس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد».

درباره این سخنان چند نکته قابل ذکر است:
یکم- آیت الله خامنه‌ای مدعی است که نظارت استصوابی و رد صلاحیت، «حق عقلی و منطقی» شورای نگهبان و نظام است. او از سه مفهوم مهم «حق»، «عقل» و «منطق» استفاده کرده است. «حق محروم کردن» مخالفان و منتقدان و رقبا از نامزدی در انتخابات توسط حاکمان، چگونه حقی است؟
برابری اساس حقوق بشر و دموکراسی است. بر این مبنا هر کس حق دارد در انتخابات نامزد شود. محروم کردن نامزد‌ها و حذف آنان، پایمال کردن حق است، نه احقاق حق. در چارچوب‌های پذیرفته شده و رایج جمهوری اسلامی، آیا رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی حق بود؟

دوم- اگر استدلالی به سود نظارت استصوابی وجود داشت، تاکنون عرضه شده بود. نه اینکه پس از سخنان حسن روحانی، فرمانده کل سپاه پاسداران و فرمانده کل بسیج و... او را تهدید کنند. عقل و منطق ایجاب می‌کند تا همه از حق نامزدی برخوردار شوند و مردم خود از میان نامزد‌ها دست به انتخاب بزنند. نه اینکه ولی فقیه و منصوبانش به جای مردم تصمیم بگیرند و آن را حق عقلی و منطقی قلمداد کنند.

سوم- با اندکی همدلی فرض می‌کنیم که «حق الناس»‌‌ همان «حقوق بشر» است. آیت الله خامنه‌ای انتخابات را حق الناس می‌خواند و در عین حال آن را از محتوا خالی می‌سازد. انتخابات، یعنی انتخاب از میان شقوق متفاوت و متعارض. وقتی مخالفان و منتقدان و رقبا توسط شورای نگهبان حذف شدند، حق الناس پایمال شده است، نه اینکه این فرایند، فرایند اعمال حق الناس نام گیرد. این نکته میزان درک آیت الله خامنه‌ای از حقوق بشر و حق الناس را نشان می‌دهد.

چهارم- آیت الله خامنه‌ای در تمامی سخنانی که در این خصوص ایراد کرده، دائما گوشزد می‌کند که نگران «نفوذ» در ارکان نظام است. او مخالفان و منتقدان و رقبا را نیروهای «نفوذی» به شمار می‌آورد که قصد دارند از طریق انتخابات وارد قدرت شوند. این همه امری است که پیروان او پس از انتخابات خرداد ۸۸، آن را «کودتای نرم» نامیدند. در کودتا نرم، گروه‌های رقیب، کودتاگر نانیده می‌شوند تا حذفشان آسان شود. آیت الله خامنه‌ای نیز آنان را «فتنه گر» نامیده است.

پنجم- زندانی کردن رقبایی که در انتخابات شرکت کردند- از جمله موسوی و رهنورد و کروبی- بخش دیگری از حق الناس به روایت آیت الله خامنه‌ای است.

حقوق بشر به معنای به رسمیت شناختن حقوق تک تک افراد جامعه است. رهبر خودکامه جمهوری اسلامی، حذف بخش اعظم جامعه از انتخابات را حقوق بشر می‌نامد. چنین رویکردی از فردی که مطابق میل خودسرانه حکومت می‌کند، امری طبیعی است، اما دموکراتیک و عقلانی و منطقی قلمداد کردن آن غیر طبیعی است.

تبلیغ مسیحیت با چمدان حجاج!

پایگاه خبری تحلیلی صراط :چند روز مانده به اعزام زائران بیت‌الله‌الاحرام به حج تمتع، مدیران کاروان‌ها به زائران اعلام کردند در اسرع وقت باید آستر چمدان‌های مسافراتی خود را پاره کرده و پارچه آن را جدا کنند.
 
درست در روزهای منتهی به اعزام زائران بیت‌الله الحرام اتفاقی عجیب برای حجاج افتاد. سه قلم ساک مسافرتی از جمله تجهیزاتی بود که حج و زیارت در ازای دریافت مبلغ در اختیار حجاج قرار داد. زائران هم بار سفر بسته و چمدان‌های خورد را برای مسافرت پر کردند.
 
اما چند روز مانده به اعزام زائران بیت‌الله‌الحرام به حج تمتع، مدیران کاروان‌ها به زائران اعلام کردند در اسرع وقت باید آستر چمدان‌ها را پاره کرده و پارچه آن را جدا کنند.
 
ظاهراً آستری چمدان‌های زائران حاوی مطالبی به زبان انگلیسی و در تبلیغ مسیحیت بود!
 
فرصت باقیمانده برای بعضی از حجاج آن قدر کم بود که یک روز قبل از اعزام این موضوع را به آنها اعلام کرده و برخی با مشقت بارها را مجدد باز کرده و آستری‌ها را بیرون آوردند.
خبرگزاری فارس برای پیگیری این موضوع با رئیس حج و زیارت استان تماس گرفت به علت سفر وی محقق نشد.
در اداره کل حج و زیارت هم مسئولی پاسخگوی این موضوع نشده یا اجازه انتشار مطالبش را نداد.
چندتن از مدیران دفاتر زیارتی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس این موضوع را تأیید کردند اما اعلام کردند این موضوع به آنها ابلاغ شده است.
یکی از مدیران کاروان‌ها با بیان اینکه دفاتر زیارتی اعزام کاروان‌ها مسئول این کار نیستند، افزود: حج و زیارت از طریق شرکت مرکزی قراردادی با دوزنده این ساک‍‌ها بسته و این دوزنده نیز آستری چمدان‌ها را از یک تاجر خریداری کرده است.
وی بیان کرد: این نوع آستری ساک تنها در کاروان‌های همدان نیست و این مسئله کشوری است.
این مدیر کاروان یادآور شد: خوشبختانه چند روز پیش از اعزام زائران، متوجه این موضوع شدند و چاره‌ای جز این نبود که این آسترها را پاره کنند.
وی اضافه کرد: کاروان‌هایی که اطلاع دارم، آسترها را پاره کردند زیرا اعزام با چنین ساک‌هایی درست نبود.
این مدیر کاروان با تأکید بر اینکه در این رابطه مدیران کاروان‌ها مقصر نبودند، افزود: ظاهراً کسی متوجه مطالب نوشته شده بر روی آستری این چمدان‌ها نشده بود.
یکی دیگر از مدیران کاروان زیارتی در گفت‌وگو با فارس، با بیان اینکه چند کارگاه آستری این ساک‌ها را از چین و یا کشور دیگری وارد می‌کنند، افزود: این مسئله باید از سوی حج و زیارت مطرح شده و علت آن اعلام شود.
وی تصریح کرد: به ما زمانی اعلام شد آستری چمدان‌ها پاره شود که دیگر آنها را تحویل فرودگاه داده بودیم و امکان جابه‌جایی نبود.
یکی دیگر از مدیران کاروان زیارتی با بیان اینکه حجاج آستری چمدان‌ها را پاره کردند، افزود: این اقدام از سوی سازمان حج و زیارت اعلام شد.
نکته قابل اهمیت این هست که آیا نظارتی بر تهیه ساک‌ها و اقلام حجاج مگر نبوده که در روزهای آخر یاد ترجمه متون درج شده در آستر چمدان‌ها افتادند.

گفت و گو با مادر بهنود رمضانی: پرونده قتل فرزندم را به خدا واگذار کردم

ایران وایر : «بهنود رمضانی»، دانشجوی ۱۹ ساله ای بود که اسفند ۸۹ در محله «نارمک» تهران در اثر ضرب و شتم سه بسیجی جان باخت. ضاربان بهنود در کیفرخواست اولیه، به «مشارکت در قتل عمد» متهم شده بودند اما هفته قبل اتهام آن ها به «قتل شبه عمد» تغییر پیدا کرد و هر سه متهم با قرار وثیقه آزاد شدند.
والدین بهنود که تا به حال پی گیر پرونده فرزند خود بودند، تصمیم گرفتند که در نامه ای سرگشاده، از پی گیری پرونده به نشانه اعتراض اعلام انصراف کنند.
«ایران وایر» در مورد تغییر کیفرخواست و اتهام مطرح شده از «حوری گلستانی»، مادر بهنود رمضانی پرسیده است:
پی گیری شکایت را از چه زمانی آغاز کردید؟
  همان شب حادثه به کلانتری رفتیم. پرونده را از کلانتری به آگاهی و از آن جا به «دادسرای جنایی آذری» فرستادند. به دلیل این که ضاربان بهنود از افراد بسیج بودند، پرونده را از دادسرای جنایی آذری به «مجتمع قضایی نیروهای مسلح» انتقال دادند. براساس نظریه پزشکی قانونی، مرگ بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم سخت اعلام و اجازه دفن داده شد. موقع حادثه، ضاربین فرار کرده بودند. سرانجام پس از گذشت یک سال و اندی، شعبه 10 آگاهی مرکز از طریق شماره ماشینی که ضاربان را فراری داده بود، آن ها را شناسایی کرد.
    چون مشخص شد ضاربان بهنود همگی بسیجی و حفاظت اطلاعاتی بودند، پرونده از دادسرای جنایی به مجتمع قضایی نیروهای مسلح ارجاع و در شعبه یازدهم بازپرسی مجتمع، توسط بازپرس «مرادی» تحقیقات آغاز شد. پس از یک سال تحقیقات قضایی و شنیدن اظهارات شهود و اقاریر صریح متهمان و نیز فرستادن مجدد پرونده به شورای عالی پزشکی قانونی، همان نظریه اولیه مرگ بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم سخت تایید و به صراحت بر آن تاکید شد. سرانجام بازپرس شعبه یازدهم کیفرخواست را تهیه و مشارکت در قتل عمد متهمان «محمد علی رسولی»، «سالار نادی» و «افشین کوهی» را صادر کرد و پرونده به شعبه هشت دادگاه نظامی یک مجتمع، برای آقای «ادیب» جهت محاکمه متهمان فرستاده شد. از آن به بعد ریاست دادگاه (آقای ادیب) پرونده ای که در مراحل بازپرسی با تحقیقات جامع از شهود و اقاریر صریح متهمان کامل شده بود را به دور تسلسل باطل کشاند. یک سال اطاله دادرسی با کارشناسی های بی مورد سه نفره، پنج نفره، هفت نفره و نه نفره ادامه یافت. سرانجام پرونده را به شعبه پنجم دادگاه نظامی همان مجتمع به ریاست آقای «عزیزاله نظری» ارجاع دادند. در مجموع، برای این پرونده پنج بار شعبه عوض کردند. سرانجام رییس شعبه ۵، آقای عزیزاله نظری به صورت یک جانبه و بدون حضور ما و وکیل، با صورت‎جلسه ای کیفرخواست را تغییر داد. او اتهام مشارکت در قتل عمد متهمان را به قتل شبه عمد تبدیل و قرار آزادی با وثیقه تا روز دادگاه را صادر کرد.
وکیل پرونده چه کسی بود؟ شیوه برخورد با وکلای پرونده چه گونه بود؟
 در ابتدا آقای «عبد الفتاح سلطانی» بودند اما دو هفته بعد از این که پرونده را قبول کردند، ایشان بازداشت شدند. بعد از آن، پرونده را به آقای «بهزادی» سپردیم. هر دو وکیل پرونده خیلی اذیت شدند. آقای بهزادی را هم خیلی اذیت کردند. حتی اخیرا هم تهدید به مرگ شدند ولی با وجدان بیدار هم‎چنان پی‎گیر پرونده بودند.
یک بار هم شما، همسر و خواهر همسرتان بازداشت شدید.
  ما شمالی هستیم و اکثر اعضای خانواده آن جا دفن شده اند. ما هم تصمیم گرفتیم بهنود را آن جا به خاک بسپاریم. برای اولین سالگرد درگذشت پسرم نیروهای اطلاعات «قائم شهر» ما را خواستند و مراسم را هم به هم زدند. من و همسرم و خواهر همسرم یک هفته را در انفرادی به سر گذراندیم. شب سال تحویل ما را با وثیقه ۱۵۰ ملیون تومانی آزاد کردند و من و همسرم به هشت ماه حبس تعلیقی و خواهر همسرم به چهار ماه حبس تعلیقی به مدت سه سال محکوم شدیم.
به چه جرمی شما را بازداشت کردند؟
  می گفتند اطلاع رسانی کرده اید؛ باید سکوت می کردید؛ نباید با رسانه ها ارتباط برقرار می کردید؛ شما ضد انقلاب هستید؛ با سلطنت طلب ها و منافقین و ... ارتباط دارید. خلاصه هر اتهامی بود به ما نسبت دادند.
از آن سال به بعد دیگر نتوانستید برای پسرتان مراسمی بگیرید؟
    نه؛ ما مراسم را خیلی مختصر سر مزار بهنود می گیریم.
خانواده متهمان پرونده هیچ گاه با شما تماسی گرفتند؟
  بعد از حدود سه سال از حادثه، مادر یکی از متهمان نامه ای در خانه ما انداختند و در آن طلب بخشش کردند و نوشتند پسر ما گول خورده بود. نوشته بودند ما فکر کردیم اگر در این مسیر قرار بگیرد، از فساد دور می شود لیکن اشتباه کردیم. شما اگر قرار است از کسی شکایت کنید، باید از فرمانده های آن ها و کسانی که دستور قتل پسرتان را داده اند، شکایت کنید و آن ها را به محاکمه بکشانید نه فرزندان ما را.
به غیر از بازداشت در سال بعد از فوت بهنود، باز هم تهدید شده اید؟
  هر سال کمی قبل از سالگرد فوت بهنود همسرم به وزارت اطلاعات احضار می شود و هر دفعه یک سری سؤالات تکراری از وی می پرسند؛ سوالاتی از قبیل این که برای امسال چه برنامه ای دارید و... . بعد هم تعهد می گیرند که کاری انجام ندهیم.
آیا فرزند دیگری هم دارید؟
  یک پسر دارم که کوچک تر از بهنود است اما هر روز و هر لحظه دلم برای بهنود تنگ می شود؛ مخصوصا وقتی به تولدتش نزدیک می شویم. ۲۸ شهریور تولدش است و ما هم هر سال برایش کیک می گیرم و به یادش سر خاک می رویم.
آیا با مادران عزاداری که فرزندان‌شان در جریان وقایع بعد از انتخابات سال ۸۸ کشته شدند ارتباطی دارید؟بله گاهی هم‌دیگر را می بینیم و بالاخره کمی تسکین پیدا می کنیم.
الان چه تصمیمی دارید؟ما به تغییر کیفرخواست اعتراض داریم. همین جا می خواهم اعلام کنم که در محاکمه شرکت نخواهیم کرد و می خواهیم به این نحو اعتراض خودمان را نشان دهیم. هیچ وقت حکومت نیروهای خودش را قربانی نمی کند. از رسانه ها می خواهیم صدای ما را منعکس کنند تا این اتفاق برای دیگران رخ ندهد. ما از دستگاه قضایی که به راحتی حق را ناحق کرده و بدون توجه به شواهد و مدارکی که در پرونده وجود دارد، حکم مشارکت در قتل عمد را به شبه عمد تبدیل کرده است، هیچ انتظاری نداریم، فقط می توانم بگویم برای این دستگاه متاسفیم. من قضاوت نهایی را به خداوند واگذار می کنم. ما دنبال قصاص نبودیم و نیستیم  چرا که در آن صورت، خودمان هم می شدیم مانند این افراد. فقط می خواستیم که یک محاکمه عادلانه انجام شود تا درس عبرتی برای دیگران باشد که فرزندان بی گناه جامعه را به جرم شادی کردن و نشاط از بین نبرند.
 

در ستایش صحنه های انسانی استقبال از مهاجران در آلمان

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «من برای مهاجران احترام قایل هستم. آنها ازسرزمین هایی که به مشکلاتی مبتلا هستند مهاجرت می‌کنند تا ببینند پشت کوه‌ها چه خبراست؟ آنها در پی تغییر هستند. من به این تکاپوی تغییر و تن ندادن به هر وضعیت محیطی احترام می‌گذارم.
                                                                                             
 کوستا گابراس/ کارگردان مشهور سینما»
 
  به راه افتادن موج پناه جویان در اروپا - که غالبا نیز سوری هستند-  یکی از مهم‌ترین اخبار در هفته‌های اخیر است که در سراسر دنیا به آن توجه و درباره آن گزارش تهیه می‌شود.
  تقاضای پناهندگی البته همیشه وجود داشته اما آنچه موج اخیر را بسیار متفاوت جلوه می‌دهد چند سبب دارد:
  نخست، جمعیت انبوهی است که تصمیم گرفته‌اند به جای ماندن و مردن حرکت کنند و جای جدیدی برای زندگی پیدا کنند. خاصه این که در سوریه اوضاع آشفته شده و معلوم نیست کی با کی می جنگد. اگر برای دموکراسی است داعشِ دشمن دموکراسی چه می کند؟ اگر جنگ علیه داعش است چرا همه متحد نیستند؟ و اگرهای دیگری که مجال بحث درباره آن جای دیگری است.
  وجه دوم این است که پناه جویان حاضر نیستند در کشورهایی چون صربستان و مجارستان اسکان داده شوند و هدف آنان صرف نجات از جنگ و خون‌ریزی و زنده ماندن نیست تا در اردوگاه‌ها استقرار یابند. بلکه می‌خواهند از این فرصت استفاده کنند و زندگی بهتری را برای خود رقم بزنند. از این روست که مقصد اصلی خود را آلمان ذکر می‌کنند یا با قدری تخفیف به اتریش هم رضایت می‌دهند.

  تا اینجا صحبت ازخواست‌های پناه جویان است اما این موضوع وجه سومی هم دارد که کمتر سابقه داشته و آن استقبال پر از عاطفه مردم  در آلمان است.
 
  صحنه های انسانی استقبال از پناه جویان همه مردم دنیا را تحت تاثیر قرار داده و چون با تبلیغات قبلی درباره دور شدن جوامع غربی از انسانیت و معنویت سازگار نیست برخی از رسانه ها و محافل در ایران دست‌در‌کار شده اند تا انگیزه های انسانی مردمی را با اهداف صرفا اقتصادی توضیح دهند و جنبه انسانی و شوق آمیز ماجرا را که انسان آلمانی به انسان سوری - فارغ ازتعلقات سرزمینی و مذهبی و قومی - پناه می دهد یک پروژه تعریف شده توصیف کنند.
 
  از جمله این که 20 درصد جمعیت آلمان بیش از ۶۵ سال سن دارد و با ادامه روند فعلی در سال ۲۰۴۰ این میزان به 30 درصد می رسد. جمعیت پیری که مولد نیست و چون در سن بازنشستگی است حقوق آنها را باید جمعیت مولد تامین کنند. یا این که  آلمان با رقم بیشتر از ٦ درصد، پائین ترین سطح بیکاری را از هنگام اتحاد با آلمان شرقی سابق دارد اما در همین حال  به بیش از ١۴٠ هزار مهندس، برنامه ریز و کارگر فنی، نیاز‌مند است و پیش‌بینی می شود در صورت دوام وضعیت موجود، آلمان تا سال ٢٠٢٠ یک ملیون و هشتصد هزار نفر و تا افق سال ٢٠۴٠  نزدیک به چهار میلیون نفر در بازار کار کمبود داشته باشد.
صف استقبال و ارائه هدیه و غذا توسط شماری از مردم آلمان در ایستگاه راه آهن در استقبال از پناهجویان
  منظور از این تحلیل ها این است که آلمان به دلایل انسانی به روی سوری ها آغوش نگشوده و انگیزه های اقتصادی و اجتماعی دارند و چه بسا سیاسی.
  درباره انگیزه‌های سیاسی این پرسش هم مطرح می‌شود که اگر تا این اندازه مهربان هستند و قصد اعطای پناهندگی دارند چرا این لطف را از فلسطینی ها دریغ می‌کردند و می‌کنند و حالا در قبال سوری ها دست و دل باز شده اند؟
  یا این که می خواهند نزد افکار عمومی  در دنیا گذشته آلمان را که با نازیسم و فاشیسم شناخته می‌شد ترمیم و تلطیف کنند. یا شخص خانم آنگلا مرکل به خاطر نوع مواجهه‌ای که قبلا با پناه جویانی از فلسطین داشته عذاب وجدان دارد.
  به لحاظ اقتصادی اما تاکید بر بازار کار است و در واقع به پناه جویان به چشم نیروی کار می نگرند.
این تحلیل ها شاید درباره پاره‌ای انگیزه های سیاست‌مداران درست باشد اما آیا مردمی که پناه جویان را در آغوش می‌گرفتند و می گریستند و صحنه های با‌شکوهی ازانسانیت و معنویت را به تصویر می‌کشیدند در اندیشه پیری جمعیت کشورشان و تامین نیروی بازار کار و صحنه سازی بودند؟
  انسانیت محدود به جغرافیا نیست. همچنین محدودیت منحصر به جوامعی نیست که اتفاقا بعضا مبتلا به پول‌زدگی و حاکمیت ارزش‌های مادی شده اند.
  صحنه هایی که این روزها در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی شکل گرفته انسانی است. انسانیت نیز مرزو جغرافیا نمی‌شناسد. این تصور که می توان دنیا را به شرق و غرب تقسیم کرد و هر چه صفت مذموم را به مغرب زمینی‌ها نسبت داد و هر چه انسانی است منحصر به شرق باشد.
  جالب این که این شرقی/ غربی کردن‌ها حتی در حوزه علومی که منشا آنها غرب بوده نیز دیده می‌شود. کما این که در شماره جدید مجله گفتمان الگو با دکتر رضا منصوری این استاد سرشناس فیزیک دانشگاه شهید بهشتی و معاون پیشین وزیر علوم به صراحت می‌گوید یک استاد آلمانی هم انسان است و چرا نظر او را به همه فرهنگ غرب نسبت می‌دهید؟ هرانسان غربی را همان فرهنگ غرب ندانید.
  چگونه می توان باور کرد مردمی که با اتومبیل خودشان پناه‌جویان را به شهر آورده یا به آنها آب و غذا داده‌اند و می‌دهند و بین آنها میوه توزیع می‌کنند، نیز انگیزه های اقتصادی و مادی داشته اند؟
  آری ،ممکن است ملاحظات سیاسی و اقتصادی موجب آسان گیری صدراعظم و دولت آلمان شده باشد. این که اقتصاد آلمان بستر مناسب تری برای جذب نیروی کار است یا جمعیت آلمان رو به پیری می رود نیز همه واقعیت دارد.اما تصاویر استقبال انسانی نیز واقعی است و پیش چشم ماست و چه صحنه شور انگیزی هم هست.
  از دوستی که به کشور فنلاند سفر کرده بود و جراح مغز و اعصاب هم هست و برای گذراندن دوره تخصصی رفته بود پرسیدم کدام ویژگی در آن جامعه جالب تر بود؟ پاسخ تکان دهنده ای داد: معنویت!
  برای ما که همه جوامع غربی را غرق در مادیات می دانیم و غوطه ور در فساد، این توصیف شوک آور است. اما آیا این همه بانک که در گوشه گوشه شهر سر برآورده اند نماد مادیت اند یا معنویت؟ این همه تکاپو برای برخورداری بیشتر مادی است یا معنوی؟
   کافی است اندکی در مکالمات و گفت وگوهای روزانه مردم یعنی خودمان دقت کنیم. بیش از هر واژه ای کلمه «پول» را می شنویم!
  به تعبیر شازده کوچولو آن قدر که درباره «چند»‌ها می شنویم از «چون» ها و « چگونگی» ها نمی نشنویم. این که دولت‌های غربی و خصوصا آلمان بخواهند از موج پناه جویان منافع اقتصادی کسب کنند یا جامعه احساس کند اینها سربار نیستند یک موضوع است و این که چشم خود را به روی صحنه های زیبای استقبال مردم از آنان ببندیم موضوعی دیگر و البته کج سلیقگی.
  این واقعیت را هم نمی توان نادیده انگاشت که چرا از میان این همه کشور که در اطراف‌شان بوده رنج سفری چنین دشوار و پر مخاطره را به جان خریده اند تا به آلمان برسند؟ 

"طرح پنهان" روسیه و ایران برای سوریه

حضور نظامی روسیه در سوریه در روزهای اخیر به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. روسیه و ایران در حال آماده کردن طرحی برای آینده سوریه هستند. طرحی که بر تقسیم سوریه به مناطق نفوذ میان جبهه‌ها و گروه‌های درگیر استوار است.
ولید معلم، وزیر خارجه سوریه در گفت‌وگو با رهبران روسیه در مسکو
ولید معلم، وزیر خارجه سوریه در گفت‌وگو با رهبران روسیه در مسکو
از روزهای نخست ماه سپتامبر تا کنون خبرها درباره افرایش فعالیت نظامی روسیه در سوریه افزایش یافته است. خبرهایی درباره ارسال تجهیزات جنگی تازه روسی به سوریه مانند تحویل جنگنده‌های مدرن میگ ۳۱ به ارتش بشار اسد، انتقال یک پایگاه سیار کنترل پروازهای هوایی به فرودگاهی در جنوب لاذقیه، انتقال صدها نظامی روس و ایجاد اقامت‌گاه‌های پیش‌ساخته برای آنها در لاذقیه و طرطوس.
برخی منابع عربی حتی خبر داده‌اند که کارشناسان روسیه کنترل فرودگاهی در جنوب لاذقیه در غرب سوریه را به دست گرفته‌اند. روزنامه «الحیات» چاپ بیروت روز چهارشنبه (۹ سپتامبر) نوشت روسیه علاوه بر اعزام افسران عالی‌رتبه،‌ به زودی تعدادی خلبان نیز به سوریه اعزام خواهد کرد تا هدایت جنگنده‌های پیشرفته میگ ۳۱ و هواپیماهای جاسوسی را بر عهده بگیرند.
به نوشته این روزنامه لبنانی واحدهایی از سربازان روس نیز به زودی وارد سوریه می‌شوند تا مسئولیت فرماندهی جنگ در برابر مخالفان بشار اسد به ویژه در مناطق پیرامون لاذقیه را بر عهده بگیرند. منایع آمریکا حتی پا را فراتر گذاشته و می‌گویند نیروهای نظامی روسیه با هواپیما و کشتی‌های جنگی به‌طور مستقیم در جنگ داخلی سوریه درگیر شده‌اند.
پاسخ الکساندر پسکوف، سخنگوی ولادیمیر پوتین به همه این خبرها انکار کامل است. او می‌گوید حتی نمی‌تواند ارسال کمک‌های نظامی به بشار اسد را تایید نماید،‌ چه رسد به شایعات مربوط به اعزام نیروی زمینی به سوریه. ماریا زاخارووا ، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه البته مانند سخنگوی پوتین این گزارش‌ها را انکار نمی‌کند، اما آن‌ها را کم‌اهمیت می‌داند؛ چیزی در حد "ارسال تجهیزات فنی" به سوریه با هدف "مبارزه علیه تروریسم".
اما به‌رغم انکار مسکو، شواهد در این باره که روسیه حضور نظامی خود در سوریه را به طرز چشم‌گیری افزایش داده روز به روز بیشتر می‌شوند. تصاویر منتشر شده از مناطق درگیری در سوریه نشان می‌دهند که نفربرهای مدرن روسی از نوع BTR-82A در مناطق عملیاتی جنگ حضور دارند. هم‌چنین شبه‌نطامیان مخالف اسد تصاویری از هواپیماهای بدون سرنشین را منتشر کرده‌اند که شباهت بسیار به پهپادهای روسی "پچلا" (Ptschela) دارند.
به‌نظر می‌رسد که مسکو هم‌چنین واحد نظامی زمینی به سوریه اعزام کرده است. به گزارش "اشپیگل آنلاین"، در شبکه‌های اجتماعی یادداشت‌ها و تصاویر نظامیان روس منتشر شده که در ماه اوت به سوریه اعزام شده‌اند. در میان این نظامیان، ملوانان روس از پایگاه دریایی ارتش روسیه در سواستوپول نیز حضور دارند. یک سرباز روس به نام "آناتولی گ." در سایت «vk.com» نوشته که او به سوریه اعزام شده است. او از نفرات تیپ ۸۱۰ نیروی دریایی روسیه در سواستوپول است.
این اطلاعات با شواهد موجود در باره انتقال واحدهای نظامی روسیه از طریق تنگه بسفر به سوریه مطابقت دارند. از واحدهای نظامی موسوم به "نیکلای فیلچنکوف" هنگام عبور از تنگه بسفر عکس‌برداری شده‌ است. در این تصاویر شمار زیادی از کامیون‌های نظامی بر عرشه کشتی قابل تشخیص هستند و می‌توان تعلق این خودروهای نظامی به تیپ ۸۱۰ نیروی دریایی روسیه را شناسایی کرد.
به‌نظر می‌رسد که ماموریت روسیه در سوریه بسیار فراتر از کمک‌های نظامی و فنی روس‌ها به رژیم بشار اسد است. تصاویر زیادی "ماکسیم م." سرباز روس و جزو نفرات تیپ ۸۱۰ را در خاک سوریه نشان می‌دهند. لوی‌یف،‌ یک وبلاگ‌نویس روس از گفته‌های همسر یک نظامی روس نقل کرده که شوهرش ماموریت پیدا کرده که از یک پایگاه هوایی در سوریه پشتیبانی کند و یا فردی را همراهی کند. همسر این خانم به او گفته که موضوع بر سر "یک ماموریت جنگی" است.
شواهدی که دولت آمریکا دارد
دولت آمریکا هنوز به‌طور رسمی درباره جزئیات تحرکات تازه نظامی روسیه در سوریه اظهارنظر نکرده است، اما در پشت صحنه برخی نمایندگان دولت آمریکا از وجود شواهدی دال بر دخالت نظامی مستقیم روسیه در جنگ داخلی سوریه خبر می‌دهند.
ناو هواپیمابر روسی کوزنیتسف در بندر طرطوس
ناو هواپیمابر روسی کوزنیتسف در بندر طرطوس
خبرگزاری رویترز به نقل از مقام‌های آمریکا نوشته است، در روزهای اخیر دست‌کم سه هواپیمای نظامی در فرودگاه لاذقیه فرود آمده‌اند. دو فروند از این هواپیماها آنتونوف۱۲۴ و دیگری مسافری بوده است. علاوه بر این گزارش‌هایی از لنگر گرفتن دو کشتی نظامی روسیه در ساحل سوریه منتشر شده است.
یک نماینده دولت آمریکا به خبرگزاری فرانسه گفته است، همه شواهد نشان می‌دهند که روسیه در نظر دارد این فرودگاه را به عنوان مرکزی برای عملیات‌های هوایی آماده سازد.
سخنگوی کاخ سفید هفته گذشته گفته بود، ما از گزارش‌هایی پیرامون انتقال نیروهای نظامی از سوی روسیه و به‌کارگیری احتمالی هواپیما در سوریه آگاه هستیم و با دقت این خبرها را دنبال می‌کنیم.
نقشه پنهان روسیه
موضوع مورد بحث ظاهراً شهر ساحلی لاذقیه در غرب سوریه است. در جنوب لاذقیه فرودگاهی است به نام "باسل الاسد" که در کنترل نیروهای اسد است. این فرودگاه هم کاربری نظامی و هم غیرنظامی دارد. براساس گزارش رسانه‌های آمریکایی روسیه اخیرا کانتینرهای قابل‌ سکونت برای اسکان صدها نفر به این فرودگاه حمل کرده است. روسیه هم‌چنین یک پایگاه کنترل پروازها و ترافیک هوایی و در این فرودگاه مستقر کرده‌ است. علاوه بر این از کشورهای همسایه سوریه برای تمام ماه سپتامبر مجوز عبور هواپیما درخواست شده است.
ظاهرا روسیه درصدد است به رژیم اسد کمک کند تا لاذقیه را در کنترل خود نگاه دارد. از هفته‌های اخیر ائتلافی از شورشیان مخالف اسد پیشروی به سوی لاذقیه را شروع کرده‌اند. رهبری این ائتلاف را گروه "جبهه نصرت" بر عهده دارد؛ گروهی که با شبکه القاعده در ارتباط است.
افزایش حضور نظامی روسیه در سوریه، به آینده‌ی این کشور جنگ‌زده نظر دارد؛ آینده‌ای که گویا دیگر در آن از سوریه یکپارچه خبری نخواهد بود. به نوشته اشپیگل آنلاین، روسیه و ایران در حال آماده کردن طرحی برای آینده سوریه هستند. جزئیات این طرح هنوز مشخص نیست، اما براساس زمزمه‌هایی که میان دیپلمات‌های خارجی در جریان است، به‌نظر می‌رسد این طرح بر تقسیم سوریه به مناطق نفوذ میان جبهه‌ها و گروه‌های درگیر استوار باشد.
بنابر گزارش‌ها در آنچه روسیه و ایران برای آینده سوریه طراحی کرده‌اند، منطقه ساحلی میان لاذقیه و طرطوس نقش کلیدی بازی می‌کند. روسیه می‌خواهد این منطقه را به عنوان پلی برای ارتباط با جهان خارج در کنترل رژیم اسد نگاه دارد. بخش بزرگی از بیابان‌های مرکزی سوریه نیز سهم مخالفان اسد خواهد بود. شمال سوریه به استثنای حلب، می‌تواند در کنترلِ هنوز تعریف‌نشده بین‌المللی قرار گیرد.
محاسبه پوتین و اسد بر روی بحران پناهجویان
روسیه دور تازه عملیات خود در سوریه را با لفاظی درباره مبارزه با تروریسم آغاز کرد. پوتین هفته گذشته گفت با باراک اوباما تلفنی گفت‌وگو کرده و به او پیشنهاد داده که برای مقابله با تروریسم و افراط‌گرایی، یک ائتلاف جهانی تشکیل شود. رئیس جمهور روسیه هم‌چنین گفت، بشار اسد با برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی، تماس و مذاکره با "مخالفان سالم" و شریک‌کردن آن‌ها در قدرت موافق است.اما سیاست غرب در مورد سوریه تاکنون این بوده که برای یک آغاز تازه و واقعی در سوریه، اسد باید از قدرت کنار برود. به گزارش اشپیگل آنلاین، دیپلمات‌های اروپایی به این نتیجه رسیده‌اند که کرملین روی این موضوع حساب باز کرده که مواضع اروپا در اثر بحران پناهجویان متزلزل خواهد شد و اروپاییان در برابر خطر داعش، دیر یا زود از خواست کناره‌گیری اسد دست خواهند کشید.
خود بشار اسد نیز چنین تصوری دارد. او تاکنون برای کاستن از بحران پناهجویان نه تنها به هیچ اقدامی دست نزده،‌ بلکه برعکس با بمباران هر روزه و بی‌امان مناطقی که در کنترل نیروهای او قرار ندارد، مردم را به فرار از خانه و کاشانه خود و جستن پناه در خارج از سوریه زیر فشار قرار می‌دهد.
این روزها رسانه‌های نزدیک به کرملین با توجه به بحران پناهجویان در اروپا فریاد "پایان مغرب‌زمین" را سرمی‌دهند. روزنامه "کامسامولسکایا پراودا" در سلسله مقالاتی از "سقوط آلمان" خبر داده است. این روزنامه در زمان موجودیت اتحاد جماهیر شوروی و تسلط حزب کمونیست بر ارکان قدرت در این کشور، ارگان جوانان حزب کمونیست بود. اکنون در خدمت رویاهای پوتین برای احیای اتحاد شوری فروپاشیده در قالب "اتحادیه ارواسیا" است.
پوتین در عین‌حال بحران پناهجویان را برای مطرح کردن خواست تازه‌ای از اتحادیه اروپا مستمسک قرار داده است. او از کشورهای عضو اتحادیه اروپا می‌خواهد که خود را از سایه و نفوذ ایالات متحده آمریکا رها سازند. او می‌گوید این تنها آمریکا بود که خاورمیانه را بی‌ثبات کرده و حالا اروپایی‌ها باید هزینه آن را بپردازند.
پیام پوتین به آمریکا نیز چنین است: «شما بهتر است در مبارزه با تروریسم با اسد همراه شوید؛ اسد موثرترین نیرو در جنگ علیه داعش است.» در پیام پوتین هیچ اشاره‌ای به این واقعیت نمی‌شود که رژیم اسد سال‌هاست که به‌طور خشونت‌آمیزی علیه نیروهای میانه‌رو و لیبرال می‌جنگند، آنهم با سلاح‌های روسی.
نگرانی ناتو و آلمان
افزایش حضور نظامی روس‌ها در سوریه نگرانی ایالات متحده، آلمان و ناتو را برانگیخته است. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو روز چهارشنبه (۹ سپتامبر) در پراگ گفت: «گزارش‌ها درباره افزایش حضور نظامی روسیه در سوریه مرا نگران کرده است.» به اعتقاد دبیرکل ناتو، تحرکات روسیه به حل و فصل بحران سوریه کمکی نخواهد کرد.
شناورهای روسی در بندر طرطوس سوریه
شناورهای روسی در بندر طرطوس سوریه
لورن فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه نیز گفت، افزایش حضور نظامی روس‌ها در سوریه جستجو برای یافتن راه‌حلی سیاسی در این کشور را مشکل و پیچیده خواهد کرد.
فرانک والتر اشتان‌مایر،‌ وزیر امور خارجه آلمان نیز درباره مداخله نظامی روس‌ها در سوریه هشدار داد و از مسکو خواست که از مداخله نظامی در سوریه پرهیز کند. وزیر خارجه آلمان گفت، توافق هسته‌ای با ایران و نیز ابتکار جدید سازمان ملل در مورد سوریه نقطه آغازی برای یافتن یک راه‌حل سیاسی در بحران سوریه هستند.
اشتان‌مایر در عین‌حال تاکید کرد: «این غیرممکن است که شرکای مهم که ما به آنها نیاز داریم، اساس را بر بازی با کارت نظامی قرار دهند.» اشاره وزیر خارجه آلمان به فرانسه و بریتانیا بود که در نظر دارند در حملات هوایی در سوریه شرکت کنند.
پیشتر جان کری،‌ وزیر امور خارجه ایالات متخده آمریکا گفته بود که اگر گزارش‌ها پیرامون توسعه فعالیت‌های نظامی روسیه در سوریه صحت داشته باشد٬ این مساله موجب گسترده‌تر شدن دامنه جنگ در این کشور خواهد شد. به اعتقاد وزیر خارحه آمریکا، در این صورت احتمال مقابله روسیه با ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریکا که مشغول بمباران مواضع دولت اسلامی در سوریه است٬ افزایش خواهد یافت.
شکست نیروهای اسد در ادلب
افزایش حضور نیروهای روسیه ظاهرا هنوز اثرات خود را در تقویت نیروهای اسد نشان نداده است. آخرین گزارش‌ها حاکی است که نظامیان وابسته به اسد آخرین پایگاه خود در استان ادلب در شمال سوریه را از دست داده‌اند. بنابر گزارش تلویزیون دولتی سوریه، فرودگاه نظامی "ابو الظهور" در استان ادلب به دست شورشیان افتاده است.
پایگاه "ابو الظهور" در طول دو سال گذشته در محاصره شورشیان مخالف اسد بود و نیروهای اسد روز گذشته ناگزیر به تخلیه این پایگاه و واگذاری آن به مخالفان شدند. در وبسایت‌های خبری و شبکه‌های مجازی تصاویری منتشر شده که شورشیان را در کنار ردیف هواپیماهای نظامی ارتش دولتی سوریه در پایگاه ابوالظهور نشان می‌دهند. گفته می‌شود مناطق تخلیه شده به تصرف نیروهای جبهه النصره درآمده است.
استان ادلب از زمان تشدید بحران سوریه و آغاز جنگ داخلی در این کشور مرکز شدیدترین درگیری‌ها و یکی از میدان‌های اصلی نبرد میان شورشیان مسلح و واحدهای وفادار به بشار اسد بود. دیده‌بان حقوق بشر سوریه که مرکز آن در لندن است می‌گوید نیروهای دولتی اکنون دیگر به‌طور کامل از استان ادلب عقب‌نشینی کرده‌اند.