November 8, 2015
ظریف، سخنگوی جدید را چگونه خطاب کرد؟
بین الملل > دیپلماسی - سخنگوی جدید وزارت خارجه در جوانی اش یک بسیجی بود؛ همان دورانی که خودش آنرا بهترین دوران زندگی اش می خواند و آن را با دیگر دوره های زندگیش قابل مقایسه نمی داند.
زهرا خدایی- حسین جابری انصاري ديپلمات کارکشته ای است كه ذهن نوآور و خلاقش كوله باری از تجربه ديپلماتيك را با سياست ورزی مبتنی بر منافع ملی و آرمانگرا در هم آميخته و به سياستمداری مشهور است كه ويژگي خاصش انديشه پردازی است.
سخنگوي جديد وزارت خارجه در جواني اش يك بسيجي بود كه داوطلبانه راهي جبهه های نبرد با متجاوزين بعثي شد و در دفاع از عزت و شرف ميهن و هم ميهنانش با از دست دادن يك چشم و تحمل آسيب های فراوان ديگر به افتخار جانبازی نائل گشت؛
همان دورانی كه خود آن را بهترين دوران زندگي اش مي خواند كه نفس كشيدن و زندگي با خوبترين خوبان عالم مي خواندش و آن را با ديگر دوره های زندگيش قابل مقايسه نميداند.
جابر انصاری همچنان خود را يك بسيجي مي داند كه در جبهه ديپلماسي از آرمانهای انقلاب، عزت ايران و ايرانی و آموزه های امام خميني(ره) در دفاع از مقاومت ملتهای مظلوم به ويژه ملت مظلوم فلسطين و ديگر ملت های تحت ظلم و اشغال به خدمت مشغول است.
جابر انصاري ویژگی مهم دیگری هم دارد؛ او واقع بيني و بهره گيری از ابزار گفتگو و تفاهم را ابزار ارزشمندی مي داند كه بايد برای تحقق اهداف عاليه انقلاب آن را به نيكي آموخت و به كار بست.
جابر انصاري ویژگی مهم دیگری هم دارد؛ او واقع بيني و بهره گيری از ابزار گفتگو و تفاهم را ابزار ارزشمندی مي داند كه بايد برای تحقق اهداف عاليه انقلاب آن را به نيكي آموخت و به كار بست.
این نکات از دید تیزبین دکتر ظریف پنهان نماند تا جایی که امروز در مراسم معارفه جابر انصاری، ایشان را برادر عزیز، "همکار ارزشی"، توانمند و صاحب تحلیل خواند.
در حاشيه گفتگوهايي كه با ايشان داشته ام، كوشيدم تا گرايشات داخلي ايشان را كشف كنم؛ آنچه حاصل اين تلاش بود گرايش ملي و فراجناحي اوست كه به تعبير خودش بايد فراتر از اين درگيريهای حيدری - نعمتی و قبيله ای باشد تا بیشتر به آرمانهاي انقلاب و منافع ملي انديشيد و براي تحقق آن کوشید.
اين چند خط در حين استماع سخنان جابر انصاری در مراسم معارفه اش قلمی شد؛ سخنگوی جدید وزارت خارجه، به عنوان نهمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان ساعتي پيش کلید دفتر سخنگویی را از خانم افخم گرفت؛ براي ايشان و رسالتی که در پیش دارند، آرزوي توفيق داريم.
افشای جزئیات جدید از مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان از زبان ویلیام برنز
بین الملل > دیپلماسی - معاون پشین وزیر امور خارجه آمریکا گفت که مبنای برنامه جامع اقدام مشترک راستی آزمایی است نه اعتماد.
ایسنا نوشت: ویلیام برنز، معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا که گفته میشود نقشی کلیدی در آغاز مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 داشته در گفتوگو با روزنامه فایننشیال تایمز به مسائل مختلف منطقهای شامل سوریه و به علاوه توافق هستهای پرداخت.
برنز در پاسخ به سوالی درباره مذاکرات دو جانبهاش با ایران که در عمان برگزار شد، گفت که در آن زمان چند روزی صحبت کردیم و این که توانستیم در این عصر و دوره برای چنین مدتی طولانی گفتوگوها را محرمانه نگه داریم تعجب آور است.
وی در ادامه در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا میتوانست به طرف ایرانی اعتماد کند، گفت: هیچ گاه این مساله برای من مطرح نبود که میشود به آنها (ایرانیها ) اعتماد کرد یا نه. مساله دیگری در این میان مطرح است، این که آیا آنها میتوانند ( به تعهداتشان ) عمل کنند یا نه.
این معاون پشین وزیر امور خارجه آمریکا همچنین تاکید کرد که برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام ) بر مبنای راستی آزمایی است ، نه اعتماد.
وی در بخش دیگری از این گفت و گو با بیان این که آغاز جنگ عراق از سوی آمریکا و انگلیس اشتباه بوده است، اذعان کرد که واشنگتن در سوریه نیز اشتباهاتی داشته است.
دشمن اصلی ایرانیان کیست؟
نام نویسنده: هادی سیاسی
سخنان اخیر آیت الله خامنهای و تاکید چندباره ایشان بر عدم مذاکره ایران با آمریکا بر سر مسایل غیر مربوط به هستهای ، نگرانیهای مهمی را در نوع نگرش و منطق ایشان در ارتباط با بحرانهای موجود در خاور میانه ایجاد میکند. ایران به عنوان یکی آز مهمترین کشورهای با نفوذ در منطقه برای اولین بار در نشست سوریه در وین دعوت شده است تا در کنار کشورهای دیگری چون لبنان، عراق، روسیه، آمریکا، فرانسه عربستان اردن، عمان ترکیه و مصر و چین و نمیندگانی آز اتحادیه اروپا و سازمان ملل برای نجات سوریهٔ در حال نابودی کامل، راه حل اضطراری پیدا کنند. و در زمانیکه افکار عمومی جهان هم، پایان مذاکرات هستهای ایران و ۵+۱ در تابستان امسال را، به آغاز مشارکت ایران به عنوان کشوری مستقل در تصمیمهای بزرگ منطقهای و حتی جهانی تعبیر میکنند.
آیت الله خامنهای در صحبتهای خود راه حل هایی را برای مشکلات منطقه ارایه دادند که عملی کردن آنها مستلزم ماهها و شاید سالها تلاش دیپلماتیک و نظامی باشد. اما یکی از لازمههای اصلی عملی شدن این راه حلها امکان مذاکره مستقیم با آمریکاست. در جائی دیگر باید به جزئیات راه حلهای ایشان و امکان عملیاتی شدن آنها پرداخت.
اما بزرگترین غایب در سخنان اخیر ایشان " داعش" است که به مساله اصلی جهان اسلام و بلکه همه جهان تبدیل شده است. تروریستهای جنگ جویی که ترس و خشونت را در کمتر آز یکسال بر نیمی آز سوریه و نیمی آز کشور عراق، به بزرگی کشور انگلستان مسلط کرده اند. این بزرگترین اشغال زمینی بعد آز جنگ جهانی دوم، پایان جاه طلبیهای این ائتلاف شوم تکفیریهای سلفی و بازماندگان حزب بعث نیست. اینان صراحتا آز خلافت اسلامی خود بر کلیه کشورهای شمال آفریقا و غرب آسیا آز الجزایر تا پاکستان دم میزند. تا کنون صدها هزار کشته و میلیونها نفر در اثر جنگهای این گروه در عراق و سوریه آواره شده اند. ابعاد فاجعه داعش آز لحاظ وحشیگری و تجاوز به تمامیت ارضی کشورهای منطقه و تعداد قربانیان در یکسال به مراتب بیشتر آز فاجعه اسرائیل و فلسطین در ۶۷ سال گذشته ( ۱۹۴۸) بوده است. جریانی که سوریه را به سیاهچال فضایی تبدیل کرده است, در حال درگیرکردن بسیاری آز کشورهای منطقه و فرا منطقهای به درون آشوبیست که توانایی تخریب همه دستاوردهای فرهنگی و مدنی و دینی و انسانی تمدن کهن شرقی-اسلامی را دارا میباشد. داعش یک واقعه بزرگ و مصیبت عظیمی است که به جان مردم منطقه افتاده است. بستن منابع مالی آن البته گسترش آن را کند خواهد کرد اما آنچه به آن توانایی بسیج نیرو میدهد بنیادگرأیی ایدیولوژیکی است که وهابیان ناراضی را به جهادیهای قسی القلب تبدیل میکند که به راحتی آز هولوکاست شیعه سخن به میان میآورند. استفاده آز تشبیهاتی چون فریب خورده، ضعیف النفس یا دست نشانده، معارض یا گروه تروریستی که رهبری در سخنرانیهای اخیر خود آز آن استفاده کردند هرگز عمق فاجعه را تبیین نمیکند.
افزون بر آن داعش را نمیتوان در حال حاضر به سیستمهای جاسوسی اسرائیل یا آمریکا یا غرب نسبت داد. گرچه اسرائیل در سوریه در کنار کشورهایی چون عربستان و ترکیه آز ترویستهای وابسته به القاعده همچون جبهت النصره حمایت میکنند اما هیچ ارتباطی بین داعش و کشورهای فوق پیدا نشده است. آنچه روشن است این است که داعش همچون بسیاری آز کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (به رهبری عربستان) ایران را خطری بزرگتر آز اسرائیل میدانند.
آز طرفی دیگر حسن نصرالله رهبر حزب الله شیعه و نزدیکترین دوست ایدیولوژیک و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به مناسبت روز موسوم به نکبت ( روز تاسیس حاکمیت اسرائیل در فلسطین ) برای اولین بار آز دشمنانی خطرناکتر آز اسرائیل همچون داعش سخن گفت. حتی جنایات عربستان در یمن را آز جنایت اسرائیل نسبت فلسطینیها خشونت آمیز تر دانست.
بدون شک حمله نظامی آمریکا و انگلیس به عراق در سال ۲۰۰۳ آغازگر زنجیرهای آز تحولات بود که نهایتا به شکلگیری داعش انجامید (۱). این ارتباط به معنی سازماندهی این نیروها توسط آمریکا نیست بلکه به بی برنامگی آمریکا بعد آز تصرف عراق در زمان جرج بوش و خلا ناشی آز خروج نیروهای آمریکا در زمان اوباما مربوط میشود. استراتژی آمریکا بعد آز اوباما به روشنی در جهت عدم دخالت مستقیم و مدیریت آز راه دور و تامین خواستههای دوستان منطقهای خود همچون عربستان، قطر و ترکیه بود. حتی در طول تحولات خونین موسوم به " بهار عربی " دولت اوباما تا آنجا که توانست خود را آز گردباد حوادث دور نگاه داشت حتی در لیبی هم تحت یک ائتلاف جهانی همکاری کرد. البته این سیاست در سوریه به همان اندازه حمله مستقیم جرج بوش به عراق فاجعه آفرین بود. و این خود تناقض بزرگی در سیاست خارجی آمریکا بوده است. شاید صریحترین اشاره به خطای آشکار سیاست خارجی اوباما در سوریه در اظهارات آقای بایدن معاون ایشان در دانشگاه هاروارد آمریکا نمود پیدا کند وقتی که گفت: "دوستان ما در منطقه بدون هیچ ملاحظهای میلیونها دلار و هزاران تن اسلحه در اختیار تکفیریهای سنی وابسته به القاعده گذاشته اند".
این تناقض در جنگی بین عربستان و یمن هم ادامه پیدا کرده است. وقتی در اثر این جنگ نا برابر القاعده و داعش در یمن تقویت شده اند. باید توجه داشت که این جنگ به سفارش آمریکا انجام نشده است بلکه این شاهزادگان جوان تازه به قدرت رسیده سعودی بودند که آمریکا را به حمایت نا خواسته آز خود وا داشته اند.
آیت الله خامنهای در ۴ سال پیش و با آغاز تحولات کشورهای عربی و در یک سخنرانی دیگر برای مسئولان وزارت خارجه چنین گفتند: " برخی تصور میکنند آمریکا در پشت صحنه در حال مدیریت این تحولات است. اما این تحلیل توهّم محض است". اما در سخنرانی چند روز پیش خود، ۱۰ آبان ۱۳۹۴، در دیدار با مدیران وزارت خارجه گفت: " بر خلاف نظر برخی افراد آمریکا بخش عمده مشکلات منطقه است نه بخشی آز راه حل مشکلات"
اینکه ایشان میگویند: " عامل اصلی همه نا امنیهای چند سال اخیر منطقه حمایت آمریکا آز رژیم صهیونیستی و گروههای تروریستی است و این سیاستها با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه متفاوت است" حرف دقیقی نیست چرا که اهمیت پدیده فوقالعاده خطرناک و خودجوش داعش را دست کم میگیرد. داعشی که در حال حاضر خود را دشمن سرسخت آمریکا و اسرائیل و اکثریت کشورهای دنیا میداند. در عین حال تلاشهای مثبت تیم اوباما برای دستیابی به توافق هستهای را کم رنگ میکند. مقاومت آقای اوباما و تیمش در برابر جمهوری خواهان تندرو در داخل آمریکا و لابیهای اسرائیلی تعجب بسیاری آز ناظران سیاسی در سراسر جهان را برانگیخت. آیت الله خامنهای چنان به بزرگنمایی دشمنی آمریکا و اسرائیل چنگ زده است که گویی دشمنان خطرناک تر برای منافع ملی را در نظر نمیآورند. استدلالهای اخیر ایشان برای اثبات غیر قابل اتکا بودن آمریکا، کودتأیست که این کشور در مرداد ۱۳۳۲ طراحی کرد تا مصدق را سرنگون کند.. گرچه این حرف درستیست اما روابط بین الملل در ۶۳ سال گذشته بسیار تغییر کرده است. نمونه آنکه آمریکا میتوانست زمانیکه سفارتش در آبان ۱۳۵۸ توسط انقلابیون اشغال شد با باز گرداندن شاه در ازای گروگانها تنشهای کمتری را با انقلاب اسلامی ایران داشته باشد اما اینکار آمریکا را در چشم جهانیان بسیار غیر قابل اعتماد مینمود.
یکی آز پیامدهای بد قهر سیاسی با آمریکا و غرب این است که کشورهای غربی را به اطلاعات دستگاههای امنیتی عربستان سعودی متکی تر میکند.(۲)
همان کشوری که در کنار اسرائیل بزرگترین مانع بر سر راه توافق هستهای بود و به دنبال فرصتی برای تضعیف محور مقاومت ضدّ اسرائیلی ایران و لبنان و سوریه.
کشوری که مفتیان وهابی حکومتیش آز روی تحقیر شیعیان را رافضی و ایرانیان را مجوس مینامند. کشوری که حاکمانش در حادثه منا نزدیک به ۵۰۰ نفر آز حجاج ایرانی را در اثر سهل انگاری و تفاخر به کام مرگ فرستادند و حتی آز پرداختن دیه آنها هم خوداری میکنند. این است تفاوت ۱۸۰ درجه ای، این است بی حرمتی در سه جنبه دینی، ملی و انسانی. چنین کشوری مستحق قطع روابط دیپلماتیک است نه امریکائی که فرق شیعه و سنی را درست نمیداند ولی برای هویت ملی ایرانیان احترام میگذارد.
جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار در موقعیت ویژهای در جهان قرار گرفته که قدرت چانه زنی با قدرتهای بزرگ همچون آمریکا، اروپا، چین و روسیه را به دست آورده است.
آمریکا و روسیه که به دنبال نا آرامیهای اوکراین وارد نوعی جنگ سرد جدیدی شده اند در صورت تضمین نسبی منافع ملی خود در سوریه حتما با یکدیگر توافق و تعامل خواهند کرد. عدم شرکت ایران در این مذاکرات چه نفعی برای ما خواهد داشت؟ آیا آز کشته شدن و آواره شدن بیشتر مردم بیگناه جلوگیری خواهد کرد؟
آقای خامنهای آز یک طرف خواهان پایان جنگ در سوریه است و آز طرف دیگر با پر رنگ کردن دائم نماد "شیطان بزرگ" و قطع رابطه دیپلماتیک همان منفعتهای نسبی مذاکره با آمریکا را هم منتفی میکند و صلح نسبی در منطقه را غیر ممکن میکند. در عراقی که نصف تمامیت ارزی کشور از بین رفته است و حاکمان آن بسیار به کمکهای آمریکا وابسته هستند ایشان باز هم با کنار کشیدن از مذاکره، ایران را از ایفای نقش مثبت و سازنده در عقب راندن داعش در عراق محروم میکند. و صرفا آنرا به دفاع از عتبات عالیات تقلیل میدهد.
استکبار ستیزی در زمانیکه نظام یک قطبی امریکائی فرو ریخته است و نظام چند قطبی متشکل آز قدرتها و ائتلافات منطقه ای، قارهای و فرا قارهای در حال شکل گیریست, قدرت بسیج نسلهای جدید را نخواهد داشت. استعمار به معنایی که بر بریتانیای کبیر در قبل آز جنگ جهانی اول یا آمریکا آز بعد آز جنگ جهانی دوم اطلاق میشود به پایان رسیده است. پایانی که انقلاب اسلامی ایران هم در تحقق آن در خاور میانه نقشی به سزا داشته است.
اما ادامه سیاست آمریکا ستیزی کور, ایران را در غرب آسیا به بازنده بزرگ ائتلافهای منطقهای تبدیل خواهد کرد. ترکیه و شورای همکاری خلیج فارس یاران مناسبی برای ایران برای مبارزه با تروریسم تکفیریها نخواهد بود. و ایران به تنهایی در شرایطی نیست که وارد جنگی تمام عیار شود. آیت الله خامنهای هنوز حفظ روحیه جهادی را معطوف به استکبار کهن میدانند و نه جهادیهای سنی قرن ۲۱ .
تنها راه گذار آز این چشم انداز تاریک حرکتی آگاهانه به سمت یافتن راه حلهای جهانی برای مشکلاتیست که بسیار فراتر آز مرزهای جغرافیایی کشورهاست. دیپلماسی خارجی ایران باید روی غدهای متمرکز باشد که در بیخ گوش ایران توسط بنیادگرای مرتجع و دولتهای حامی آنها در منطقه در حال رشد است.
صلاح ایران در آن است که در سایه استقلال کنونی خود و تغییرات چشمگیر جغرافیای سیاسی جهان, نمادهای گذشته خود را بر اساس منافع ملی و دینی و جهانی بازسازی کند.
کاری که خوشبختانه آقای رئیس جمهور و وزیر خارجه محترم در جهت آن گام برداشته اند با آنکه رهبری دائما نقش مثبت نسبی که آمریکا تا پایان ریاست جمهوری اوباما میتواند در منطقه ایفا کند را انکار میکنند.
هادی سیاسی
۱۵ آبان ۱۳۹۳
۰۶ نوامبر ۲۰۱۵
دستور روحانی برای پرواز دختران فوتسالیست
این اولین بار نیست که «لقمه فوتبال» را دور سرش میچرخانند و بعد وارد دهاناش میکنند. شاید این از دید دیپلماسی، برای حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهوری که سعی کرده بود تا امروز در مقوله ورزش، نگاهی کاملاً پوپولیستی داشته باشد، یک برگ برنده محسوب میشد، اما حالا در مورد تیم دخترانی که قرار است به گواتمالا سفر کنند داستان کمی متفاوت است. فقط کمی!
درست وقتی تمام رسانههای داخل ایران و شبکههای اجتماعی لبریز شده بودند از انتقاد به فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش، محمدرضا تابش، نایبرییس اول فراکسیون ورزش مجلس در گفتوگو با ایسنا گفت: «به دلیل مشکل ویزای گواتمالا تاکنون اعزام این تیم به رقابتها منتفی اعلامشده بود، اما با پیگیریهای انجامشده و تأکید شخص رییسجمهور و دستور ویژهای که به وزارت خارجه جهت تسهیل در اخذ روادید صادرشده است شرایط برای اعزام تیم فوتسال بانوان به جام جهانی فراهمشده است.»
این یعنی بار دیگر پای رئیسجمهور به داستان فدراسیون فوتبال و تیمهایش باز شده است. این دومین مرتبه است که «حسن روحانی» بهصورت مستقیم در مورد تیمهای ملی وارد عمل میشود. او پیش از این هم در مورد انتخاب کارلوس کی روش بهعنوان سرمربی تیم ملی، یک بار بهصورت غیر شفاف در جمع ورزشکارانی که عازم بازیهای آسیایی بودند و یک بار در محفلی خصوصی، از سرمربی پرتغالی حمایت کرد تا علی کفاشیان برای انتخاب کی روش از سد مشکلی مانند وزیر ورزش بهسادگی عبور کند. در مورد کی روش، مشکل اصلی شخص محمود گودرزی و وزارت ورزش بود و این بار هم انگار حسن روحانی باید مشکلی که از داخل وزارت ورزش به وجود آمده بود را حل میکرد. البته این بار در مورد تیم فوتسال بانوان.
مسئله اصلی در مورد اعزام تیم فوتسال بانوان، نه فقط ویزای گواتمالا و یا مشکلات مالی، که مخالفت حراست وزارت ورزش بود. وگرنه فدراسیون فوتبال از ماهها قبل، موفق شده بود ویزای سفر به گوام (که نیاز به ویزای امریکا دارد را) از طریق سفارت گوام در امارات اخذ کند. بهاینترتیب بعید به نظر میرسید فدراسیون فوتبال صرفاً با مشکلات اخذ ویزا یا هزینه یک میلیارد تومانی روبرو باشد.
درحالیکه ساعاتی بعد از مسجل شدن لغو سفر دختران فوتسالیست به رقابتهای جهانی، خبرگزاری ایسنا (مهمترین بخش رسانهای وزارت ورزش و جوانان) در گزارشی، این رقابتها را بیاهمیت خوانده بود، ناگهان ورق برگشت. ایسنا ابتدا در گزارش ظهر یکشنبه خود نوشت که این رقابتها هیچ ارتباطی با جام جهانی فوتسال زنان ندارد و بعد از زبان «الهه عرب عامری» که به عنوان یکی از بازوهای وزارت ورزش در بدنه فدراسیون فوتبال شناخته میشود نوشت: «مسابقات گواتمالا جام جهانی نیست بلکه جام جهانی کوچک است که در کشورهای آمریکای لاتین و مرکزی برگزار میشود. این مسابقات زیر نظر فیفا نیست!»
ایسنا البته در جملات نایب رئیس بانوان فدراسیون فوتبال هم این تأمل را نداشت که این رقابتها با حضور نمایندگان قهرمان تمامی قارهها برگزار میشود و نه فقط با حضور کشورهای آمریکای لاتیم و همچنین این بازیها بهصورت رسمی در تقویم فدراسیون جهانی فوتبال گنجاندهشده است! دعوتنامه این بازیها حتی پیشازاین در بخش «مدیا فیفا» برای اصحاب رسانه ارسالشده بود.
اما دستور مستقیم رئیسجمهوری ایران، معادلهها را بهصورت کلی تغییر داد. این بار هم این «حسن روحانی» بود که با دستور مستقیم به «جواد ظریف» و «محمود گودرزی» دو وزیر خود در وزارتخانههای امورخارجه و همینطور وزارت ورزش، مسئولیت اخذ ویزا و سفر دختران به گواتمالا را صادر کرد.
بر اساس قوانین موجود در وزارت امور خارجه، «یادداشت ویزا» که به معنی صدور درخواستی مکتوب از سوی این وزارت امور خارجه برای یک سفارت نوشته میشود، بدون دستور بالاترین مقام دولتی صادر نخواهد شد.
بهاینترتیب حتی ادعای ابوذر ندیمی، عضو فراکسیون ورزش مجلس هم قابل تأمل است. او در گفتوگو با خانه ملت گفته بود: «اگر مسئولان ورزشی در حوزه مدیریت ورزش به مشکلی برخورد کردند میتوانستند به فراکسیون ورزش مجلس مراجعه کنند که در اسرع وقت به علت ارتباطاتی که دارند بتوانند مسائل مربوط به حضور ورزشکاران در عرصههای بینالمللی را برطرف کنند که متأسفانه این همکاری نیز کمرنگ است.» این در حالی است که پیش از این رئیس فدراسیون فوتبال بارها و بارها برای اخذ مجوز خروج بازیکنان مشمول سربازی به فراکسیونهای مختلف ورزشی رفته و با دستخالی برگشته بود!
حالا به نظر میرسد با دستور رئیس جمهور، مشکلات سفر دختران فوتسالیست ایران نیز حل خواهد شد. اما سؤال اینجاست که «حسن روحانی» تا چه زمانی باید دستوراتی برخلاف مسیر منویات وزارت ورزش صادر کند؟
پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
گفتگوی کیهان لندن با عضو شاغل در سپاه: داوطلبین اعزام به سوریه ماهانه مبلغ ۱۵۰۰ دلار دریافت میکنند
همکاری ارتش اسد و ارتش آزاد تنها راه پایان جنگ است.
گرچه طی چهار سالی که از آغاز جنگ در سوریه میگذرد جمهوری اسلامی همیشه منکر حضور نظامی در سوریه میشده و حضور فرماندهان سپاه پاسداران در مناطق جنگی را صرفاً مشاوره و حمایتهای مستشاری از بشار اسد اعلام کرده، اما طی یک ماه گذشته چندین تن از فرماندهان و کادرهای سپاه در سوریه زیر عنوان مدافعان حرم کشته شدند.
در میان اجساد نظامیان کشته شده در جنگ سوریه که به ایران منتقل شدند جوانانی نیز حضور داشتند که درجه نظامی و سنشان مشخص میکرد که در سطح مستشار نبودند و به طور رسمی پیادهنظامهایی بودند که برای پشتیبانی زمینی از ارتش طرفدار اسد به شهرهای مختلف این کشور اعزام شدند. از طرفی همزمان با افزایش عملیات هوایی روسیه در خاک سوریه تلفات نظامیان ایران به شدت افزایش یافت.
علت افزایش تلفات نظامی ایران در سوریه، اختلاف بین دولت و سپاه برای ادامه حمایت رژیم ایران از بشار اسد و بسیاری از ناگفتههای دیگر موضوع گفتگوی کیهان لندن با یکی از اعضای شاغل در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
-چرا در یک ماه گذشته به خصوص پس از کشته شدن سردار همدانی آمار تلفات سپاه در جبهه سوریه تا این اندازه بالا رفت، آیا سپاه در درگیریها فعالتر شده یا تعداد نیروهای آن افزایش پیدا کرده؟
-اگر خاطرتان باشد قاسم سلیمانی حدود سه چهار ماه پیش برای دیدار با فرماندهان نظامی و تعدادی از مسئولان سیاسی روسیه به آن کشور سفر کرد، هم روسیه و هم ایران دنبال این هستند که بشار اسد در قدرت بماند، اما طولانی شدن جنگ سبب کاهش منابع مالی دولت اسد شد. از طرفی تلفات ارتش سوریه خیلی بالاتر از آن شده که به تنهایی قادر به ادامه جنگ باشد. خبرهای زیادی میرسید مبنی بر اینکه ارتش آنها با ریزش شدید نیرو روبرو شده است. از طرفی مشکل بزرگتر آنجاست که نیروهای داعش و ارتش آزاد و همین طور جبهه النصره تجربه کافی را به دست آوردند و دیگر خود را وارد جنگهای کلاسیک و مستقیم نمیکردند و به صورت چریکی به نظامیان حامی اسد ضربه میزدند. به این ترتیب ارتش اسد دست و پایش بسته بود چون میدان عمل برای ارتش درگیری مستقیم است نه چریکی. بسیاری از نظامیان به همراه خانوادههایشان از سوریه خارج شدند. دستهای دیگر هم خانوادههای خود را از سوریه خارج کردند و به تنهایی در کشور ماندهاند و میجنگند. کمبود توان نظامی باعث شد که روسیه از هوا و با استفاده از جنگنده و موشکهای دوربرد از اسد حمایت کند و ایران با افزایش نیروهای زمینی از ارتش تحت امر بشار اسد پشتیبانی کند. از این رو علاوه بر فرماندهان رده بالا، نیروهای میانی و درجهداران هم به سوریه اعزام میشوند.
-آیا میدانید شرایط و نحوه اعزام این نیروها به چه ترتیب است؟
-ببینید، سپاه اعلام می کند فقط حضور مستشاری دارد، اما این طور نیست. شما اگر سری به پادگانهای اصلی سپاه بزنید میبینید به طور علنی روی تابلوها نصب شده که از تمام ردههای سازمانی و سنی به طور داوطلب برای پیوستن به نیروهای مدافع حرم ثبت نام میشود.
-در مقابل چقدر حقوق؟
-ماهیانه ۱۵۰۰ دلار که بسته به شرایط پاداش هم میدهند.
-سیستم اعزام به چه شکلی است؟
-اول این را بگویم که مثلاً در بعضی مراسم و مجالس مذهبی اعلامیههایی توزیع میشود که برای دفاع از حرم ثبت نام میکنند و در بعضی مساجد داوطلب میپذیرند. اینها فقط سمبلیک است. سپاه از بین نیروهای داوطلب آنها را که دوره دیده هستند با گزینش و شرایط خاص به سوریه اعزام میکند. چون باید حدود ۴۵ روز در بعضی پادگانهای داخل تهران مثل پادگان امیرالمومنین و همین طور پادگانهایی در لبنان و سوریه دوره خاص ببینند. بعضی کلاسهای تئوری از جمله کلاس زبان عربی، آشنایی با جغرافیای سوریه و مناطقی که در انها درگیری است برگزار میشود. لیست تمامی افراد اعزامی و حتی داوطلبان به تایید فرمانده کل سپاه میرسد و آنها هم با بیت رهبری هماهنگ هستند.
-پس در واقع فقط نیروهای خاص به سوریه اعزام میشوند؟
-بله، البته این را هم بگویم افرادی که از طریق سپاه اعزام میشوند گرچه در آنجا با اسم مستعار فعالیت دارند، اما در داخل کشور، پرونده کامل و اسم و مشخصات تاریخ اعزام و برگه حقوق وبرگه ماموریت دارند. افراد زیادی هم بدون اینکه در استخدام سپاه باشند از طریق زمینی خود را به سوریه رساندهاند و آنجا میجنگند، که سپاه از بعضی از آنها خبر دارد و از بعضی دیگر نه.
-آنها چه کسانی هستند؟ از کدام ارگان؟
-بسیجیانی هستند که به لحاظ مذهبی اعتقاد دارند باید آنجا به لشکر اسلام خدمت کنند. خیلی از آنها برای ثبت نام و اعزام داوطلبی مراجعه کردند، اما ما اعزام عمومی نداریم، بعضی قبول کردند دنبال کارشان رفتند بعضیها هم زمینی خود را از ترکیه و لبنان به سوریه رساندند. البته پیوستن از این طریق به نیروهایی که با داعش و النصره میجنگند تقریباً سخت است و بعضی از آنها پذیرفته نمیشوند و مجبورند برگردند.
-آنها که داوطلب آزاد هستند از جایی حقوق میگیرند؟
-خیر، فقط سپاه به مدافعان حرم حقوق و حق ماموریت میدهد، بقیه کاملا بر اساس باورهای اعتقادیشان به آنجا میروند. خیلی از آنها جانشان را از دست دادند و خانوادههایشان از سرنوشتشان خبری ندارند. خیلیها با خانوادههایشان و با نیروهای ایرانی شاغال در سوریه در تماس هستند و تعدادی از آنها هم رفتند و برگشتند.
-منع قانونی ندارند؟
-اکثرشان بچه حزباللهیهایی هستند که در سوریه و لبنان دوست و رفیق دارند و توسط یک واسطه جذب میشوند و ترددشان در خاک سوریه در محدوده گردانهایشان است، بعد هم اوضاع آن قدر سر و سامان ندارد که کسی از آنها پاسپورت و برگه هویت بخواهد. وقتی هم که بخواهند به ایران برگردند، با پاسپورت ایرانی یا پاسپورت جعلی از فرودگاه دمشق برمیگردند. از شهرستانهای مختلف هم خود را به سوریه میرسانند. بعضی از اینها که پایشان به سوریه میرسد راه را برای رفقایشان باز میکنند.
-نیروهای افغانی و پاکستانی چطور؟
-ترجیح طرفداران بشار اسد، البته نه نظامیان ارتشی، منظورم طرفداران اسد از بین غیرنظامیان است که اسلحه دارند و به نفع او میجنگند، این است که نیروهای کمکی از پاکستان، لبنان و اعراب باشند. حتی بعضی از یرانیهای داوطلب خود را به زینبیه سوریه رساندند، اما به خاطر اختلاف و رقابت درونی پذیرفته نشدند.
-مسیر خروج آنها از ایران برای رسیدن به سوریه چگونه است؟
-تا وقتی داعش کمتر در اطراف مرزها نفوذ داشت از طریق ترکیه و لبنان میرفتند، اما در ماههای اخیر افرادی که میخواهند برای جنگ به سوریه بروند به بهانه زیارت به نجف و کربلا میروند و آنجا از کاروانهایشان جدا میشوند و به قاچاقچیهای عراقی مبلغی میدهند تا به خاک سوریه برسند که مسیری به شدت خطرناک است چون شمال عراق رسما دست نیروهای داعش است.
-مرزهای کردستان چطور؟
-کردزبانها بیشتر برای دفاع و کمک به کردهای عراق و سوریه به نیروهای آنها میپیوندند. کلاً رابطه سپاه و بسیج با کردها آنقدر دوستانه نیست که داوطلبین خود را به آن مناطق برسانند. ترجیحشان این است که با حزبالله همکاری کنند.
-وضعیت آنها در گردانها چطور است؟
-علاوه بر سپاه انصار، نیروهای قدس، لشکر فاطمیون که افغانی و پاکستانیهای اعزامی از ایران هستند، بعضی گروههای مسلح هم وجود دارند که ایرانیها خودشان تشکیل دادند، بچههایی هم که به سوریه میروند خود را به این گروهها میرسانند، خوراک و پوشاک و تسلیحات هم از راههای مختلف دریافت میکنند. هم سپاه و هم بعضی گروههای شیعه به آنها کمک میکنند، اما در مجموع گاهی بینشان هماهنگی هست گاهی نه. خیلی از آنها که داوطلب شدند در سپاه یا بسیج فردی را داشتند که کمکشان کرده، حتی بعضی کارت پایان خدمت هم نداشتند اما با وثیقه خود را به سوریه رساندند. تعدادی از این افراد که شانس پیدا میکنند مستقیم به سوریه پرواز کنند در فرودگاه دمشق با تاکسی به بهانه زیارت به محله سیده زینب میروند و وارد حرم میشوند و آنجا برای پیوستن به نیروهای مدافع حرم باید رضایت مسئولان گزینش آنها را جذب کنند.
-محل ثبت نام برای اعزام در داخل کشور کجاست؟
-عرض کردم، یا از طریق سپاه که عمومی نیست و یا به صورت آزاد که باید به نجف بروند یا خود را به سوریه برسانند. اما آنها که مستقیم میروند حتما باید پاسپورت و ویزای سوریه داشته باشند که البته تعدادشان انگشتشمار است چون آنقدر درگیریها زیاد شده که پرواز مسافری به سوریه کم است.
-تسلیحات چطور منتقل میشود؟
-تسلیحات زیادی از تهران منتقل نمیشود، سلاحهای نیمه سنگین هم با هواپیما فرستاده میشود. تقریبا به صورت زمینی چیزی ارسال نمیشود. معدود دفعاتی با کشتی از طریق خلیج فارس، بقیه هم با پروازها.
-پروازهای نظامی؟
-نه، اکثر نقل و انتقالات از طریق فرودگاه امام خمینی انجام میشود، هواپیمایی ماهان…
-مگر ماهان شرکت خصوصی نیست؟
-بله، اما برای آنها فرقی نمیکند، اگر پرواز عادی به سوریه باشد و مسافر داخل پرواز باشد که ادوات نظامی حمل نمیکنند، اما گاهی سپاه هواپیما را چارتر میکند.
-از ابتدای ماه محرم سپاه به همراه ارتش اسد عملیات آزادسازی برخی مناطق را آغاز کرد و آن طور که اعلام شد نیروهای ایرانی در سوریه افزایش پیدا کرده، قرار بود ظرف مدت کوتاهی این مناطق آزاد یا از محاصره خارج شوند، اما با وجود پشتیبانی روسیه این عملیات نتیجه زیادی نداشت. فکر میکنید همین مسئله باعث نشد تا روسیه و ایران مجبور شوند با ارتش آزاد سوریه به مذاکره بپردازند؟
-درست است که روسیه پشتیبانی هوایی دارد و موثر هم بوده اما آنچه برای پیشروی و آزادسازی مناطق لازم است باید توسط نیروی زمینی انجام شود و بعد مناطق آزاد شده توسط گروههای امنیتی پاکسازی شود. بخشی از نیروهای اسد در داخل شهرها مستقر هستند و حفاظت از مراکز اداری و سازمانها و پادگانها را برعهده دارند، برخی برای حفاظت از مراکز حساس مثل فرودگاهها، پالایشگاهها و نیروگاههای برق و سدها استفاده میشوند. از طرفی برای پیشروی و آزادسازی مناطق، نیروی زمینی باید توان کافی داشته باشد، اما آنها در چند جبهه درگیر هستند. به خاطر همین است که پیشروی یا آزادسازی مناطق کند انجام میشود و تمرکز نیروها روی چند محور باعث میشود درگیریها طولانی شوند و یا مناطق دوباره به اشغال داعش یا النصره در آید.
-اخباری که از اختلاف دولت و سپاه برسر ادامه حمایت از اسد به گوش میرسد چقدر به واقعیت نزدیک است؟
-ببینید، من آشنایی زیادی با مسائل سیاسی ندارم، اما حضور ایران در سوریه روی دست کشور هزینههای زیادی گذاشته، به طور متوسط هفت تا هشت هزار نیروی ایرانی در سوریه در جنگ هستند که حداقل ماهانه هر کدامشان با حقوق، حدود پنج تا شش میلیون تومان هزینه دارند. کمکهای دارویی، غذایی، پشتیبانی لجستیکی، نقل و انتقال و خیلی خرجهای دیگر را به این لیست اضافه کنید. هر کدام از نیروهای مدافع حرم که جانشان را از دست میدهند نزدیک ۴۵ تا ۹۰ میلیون، بسته به درجه و رتبهای که دارد، یا اینکه در گردان فاطمیون (افغانیها و پاکستانیها) یا سپاه قدس و انصار باشند به خانوادههایشان پول داده میشود. هزینه انتقال اجساد و مصدومان هم مخارجی هستند که جنگ در سوریه برای ما دارد. بنا بر این فکر میکنم مخالفت دولت روحانی با ادامه حمایت از اسد زیاد هم بیدلیل نیست. اما اعزام نیرو به سوریه به سوژه تبدیل شده، حتی بین بچههای سپاه یک شوخی شده که هرکسی پول کم میآورد و از وضعیت حقوق مینالد به شوخی میگویند «بسمالله حرم»!
-آنها که اعزام میشوند، چقدر در ماموریت هستند؟
-حدود سه تا چهار ماه در منطقه و نزدیک یک ماه مرخصی.
-فکر میکنید آنهایی که برای جنگ در سوریه داوطلب میشوند چقدر به دلیل مسائل مالی و چقدر به خاطر زمینههای اعتقادی است؟
-اینکه بشود سنجید که افراد با چه هدفی برای دفاع از حرم میروند ممکن نیست؛ اما شخصاً فکر نمیکنم آنها که برای مسائل مالی به جنگ بروند زیاد باشد، شاید حدودی موثر باشد، اما واقعا آنها که میروند از روی عقیده و اعتقاد میروند.
-پیشبینی شما یا دوستانتان از آینده سوریه چیست؟ فکر میکنید اسد در حکومت میماند یا نه؟ آیا احتمال تجزیه شدن این کشور هست؟
-عرض کردم چندان در خصوص مسائل سیاسی و اینکه چانهزنیها در کنفرانسهایی مثل وین و اینها چه نتیجهای بدهد مطلع نیستم، اما سوالی که گاهی از خودم و دیگران میپرسم این است که اگر همین امروز جنگ سوریه تمام شود چه خواهد شد. اسد رئیس جمهوری است که اصلیترین عامل این اتفاقات است. حتی اگر قبول کنیم که او هیچ نقشی نداشته و مسبب همه این جنایات تروریستها هستند باید جواب داد که چرا این اتفاقات افتاده؟ چه کمبودهایی وجود داشته که چنین جنگی به پا شده! عاقبت داعش چه خواهد شد؟ آیا میشود تک تک آنها را کشت؟ همه اینها سوالاتی است که باید برای آنها پاسخ پیدا کرد، اما به نظرم این بحران ماههای آینده هم ادامه خواهد یافت تا مذاکرات سیاسی به نتیجه برسد و با ارتش آزاد توافق شود. چون همکاری ارتش اسد و ارتش آزاد تنها راه پایان جنگ است.
شمخانی: دستگیریهای اخیر به قصد «تسویه حساب سیاسی» است
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی، در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» گفت که دستگیریهای اخیر در ایران با قصد «تسویه حساب سیاسی» صورت گرفته و «بزرگنمایی» بوده است.
به گزارش دویچه وله، شمخانی «تنزل موضوع نفوذ به یک مسئله جناحی برای حذف رقیب که در این ایام برخی اوقات رخ داده» را «بدترین راه مقابله با نفوذ» برشمرد.
اشارهی شمخانی به بازداشت چند فعال رسانهای در هفتهی گذشته است. عیسی سحرخیز، روزنامهنگار پیشکسوت، احسان مازندرانی، مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان، سامان صفرزایی، از نشریه اندیشه پویا، و آفرین چیتساز، یادداشتنویس روزنامه ایران در هفته گذشته بازداشت شدند.
شمخانی افزود: «میگویند خوش و بش پسرخاله فلانی با عروس فلانی، یا نقشه صبحانه فلانی؛ اینها نفوذ نیست، اینها در حقیقت دق و دلی شخصی خالی کردن است و درست نیست. من اینها را میگویم که اشتباه است».
انتقاد علی لاریجانی از «تخریب و کمتحملی»
روز یکشنبه (۸ نوامبر/ ۱۷ آبان) رئیس مجلس شورای اسلامی نیز به صورت تلویحی به رخدادهای اخیر اشاره کرد. علی لاریجانی از “حرف زدن علیه یکدیگر در جلسات پنهانی و پخش شبنامه” انتقاد کرد.
او افزود: «ممکن است عدهای نظرات متفاوت برای ادارهی کشور داشته و حتی با دولت مخالف باشند اما باید اجازه دهند مخالفان نیز نظرشان را بیان کنند نه این که به دلیل مخالفت آنها را منحرف بدانند».
علی خامنهای پس از توافق ایران و قدرتهای جهانی بر سر «برنامه جامع مشترک» (برجام) در پرونده هستهای، بارها بر «لزوم مقابله با نفوذ» تأکید کرده است. رهبر جمهوری اسلامی هشدار میدهد که پس از توافق یادشده نباید «شرایط نفوذ» قدرتهای خارجی در ایران فراهم شود.
پس از آنکه «مقابله با نفوذ» به یکی از محورهای اصلی راهپیمایی سالانه ۱۳ آبان سال جاری (۱۳۹۴) تبدیل شد، حسن روحانی در جلسه هیئت دولت نسبت به ” بازی با کلمه نفوذ ” هشدار داد.
افزون بر این اکبر ترکان، مشاور روحانی، نیز «بازی» با واژه «نفوذ» را مقطعی و حرفهای مدعیان «نفوذ در کشور» را فاقد منطق میداند .
علی مطهری، نماینده تهران در مجلس، هم اخیرا گفته است که واژه «نفوذ» همچون واژه «فتنه» ابزاری برای سرکوب منتقدان و محدودسازی آزادی بیان است.
دفاع از دستگیریها
همزمان با انتقادها از دستگیریهای روزهای اخیر، چهرهها و رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی از این اقدام دفاع میکنند. سخنگوی نیروهای مسلح و رئیس ستاد تبلیغات دفاعی جمهوری اسلامی «توهم خواندن نفوذ علیه نظام» را مایه تأسف خواند.
سرتیپ مسعود جزایری روز شنبه خواست کسانی که نسبت به «مسئله نفوذ» تردید دارند به لحاظ فکری، اندیشهای و اطلاعاتی و امنیتی مورد بررسی مجدد قرار گیرند تا واقعیت مسئله روشن شود.
روز شنبه روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران هم از بازداشت روزنامهنگاران دفاع و آنها را «تعدادی از عوامل نفوذی دشمن در رسانهها» معرفی کرده بود. به نوشتهی این روزنامه، دستگیری این افراد «بخشی از ابعاد پنهان پروژه پیچیده نفوذ را آشکار ساخت».
بهانهای برای مهندسی انتخابات
روزنامه جوان انتقادها به دستگیریهای یادشده را دلیلی بر «واقعیت انکارناپذیر نفوذ» برشمرده و نسبت به ارتباط این افراد با «پروژه نفوذ» ابراز اطمینان کرده بود.
منتقدان جمهوری اسلامی «مقابله با نفوذ» را «اسم رمز دور جدید سرکوبها» میدانند. مصطفی تاجزاده، معاون وزیر کشور در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی، در یادداشتی در مهرماه «جلوگیری از نفوذ» را در خدمت «مهندسی انتخابات» و «مبارزه با آزادی» ارزیابی کرده بود.
به گزارش دویچه وله، شمخانی «تنزل موضوع نفوذ به یک مسئله جناحی برای حذف رقیب که در این ایام برخی اوقات رخ داده» را «بدترین راه مقابله با نفوذ» برشمرد.
اشارهی شمخانی به بازداشت چند فعال رسانهای در هفتهی گذشته است. عیسی سحرخیز، روزنامهنگار پیشکسوت، احسان مازندرانی، مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان، سامان صفرزایی، از نشریه اندیشه پویا، و آفرین چیتساز، یادداشتنویس روزنامه ایران در هفته گذشته بازداشت شدند.
شمخانی افزود: «میگویند خوش و بش پسرخاله فلانی با عروس فلانی، یا نقشه صبحانه فلانی؛ اینها نفوذ نیست، اینها در حقیقت دق و دلی شخصی خالی کردن است و درست نیست. من اینها را میگویم که اشتباه است».
انتقاد علی لاریجانی از «تخریب و کمتحملی»
روز یکشنبه (۸ نوامبر/ ۱۷ آبان) رئیس مجلس شورای اسلامی نیز به صورت تلویحی به رخدادهای اخیر اشاره کرد. علی لاریجانی از “حرف زدن علیه یکدیگر در جلسات پنهانی و پخش شبنامه” انتقاد کرد.
او افزود: «ممکن است عدهای نظرات متفاوت برای ادارهی کشور داشته و حتی با دولت مخالف باشند اما باید اجازه دهند مخالفان نیز نظرشان را بیان کنند نه این که به دلیل مخالفت آنها را منحرف بدانند».
علی خامنهای پس از توافق ایران و قدرتهای جهانی بر سر «برنامه جامع مشترک» (برجام) در پرونده هستهای، بارها بر «لزوم مقابله با نفوذ» تأکید کرده است. رهبر جمهوری اسلامی هشدار میدهد که پس از توافق یادشده نباید «شرایط نفوذ» قدرتهای خارجی در ایران فراهم شود.
پس از آنکه «مقابله با نفوذ» به یکی از محورهای اصلی راهپیمایی سالانه ۱۳ آبان سال جاری (۱۳۹۴) تبدیل شد، حسن روحانی در جلسه هیئت دولت نسبت به ” بازی با کلمه نفوذ ” هشدار داد.
افزون بر این اکبر ترکان، مشاور روحانی، نیز «بازی» با واژه «نفوذ» را مقطعی و حرفهای مدعیان «نفوذ در کشور» را فاقد منطق میداند .
علی مطهری، نماینده تهران در مجلس، هم اخیرا گفته است که واژه «نفوذ» همچون واژه «فتنه» ابزاری برای سرکوب منتقدان و محدودسازی آزادی بیان است.
دفاع از دستگیریها
همزمان با انتقادها از دستگیریهای روزهای اخیر، چهرهها و رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی از این اقدام دفاع میکنند. سخنگوی نیروهای مسلح و رئیس ستاد تبلیغات دفاعی جمهوری اسلامی «توهم خواندن نفوذ علیه نظام» را مایه تأسف خواند.
سرتیپ مسعود جزایری روز شنبه خواست کسانی که نسبت به «مسئله نفوذ» تردید دارند به لحاظ فکری، اندیشهای و اطلاعاتی و امنیتی مورد بررسی مجدد قرار گیرند تا واقعیت مسئله روشن شود.
روز شنبه روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران هم از بازداشت روزنامهنگاران دفاع و آنها را «تعدادی از عوامل نفوذی دشمن در رسانهها» معرفی کرده بود. به نوشتهی این روزنامه، دستگیری این افراد «بخشی از ابعاد پنهان پروژه پیچیده نفوذ را آشکار ساخت».
بهانهای برای مهندسی انتخابات
روزنامه جوان انتقادها به دستگیریهای یادشده را دلیلی بر «واقعیت انکارناپذیر نفوذ» برشمرده و نسبت به ارتباط این افراد با «پروژه نفوذ» ابراز اطمینان کرده بود.
منتقدان جمهوری اسلامی «مقابله با نفوذ» را «اسم رمز دور جدید سرکوبها» میدانند. مصطفی تاجزاده، معاون وزیر کشور در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی، در یادداشتی در مهرماه «جلوگیری از نفوذ» را در خدمت «مهندسی انتخابات» و «مبارزه با آزادی» ارزیابی کرده بود.
یک وبلاگ یارسان مسدود شد
خودنویس : وبلاگ «یاران بی یار ایران»که در زمینه موضوعات حقوق بشری پیروان کرد آیین یارسان در ایران فعال بود مسدود شده است.
نویسنده این وبلاگ، آرش قادری، از بلاگرهای کرد یارسان است که نظرات و اخبار جامعه یارسان را بهطور محدود منتشار میکرد. این وبلاگ از معدود سایتهایی بود که به مسائل مرتبط به جامعه یارسان میپرداخت. برخی از قسمتهای وبلاگ او هنوز در وب آرشیو قابل مشاهده است، اما متاسفانه اعظم نوشتهها و مطالب او از بین رفته است و قابل بازیابی نیست.
در همین رابطه پیشتر نیز وبلاگهای دیگری از پیروان آیین یارسان مسدود شده و نویسندگان آنان بازداشت شده بودند. به گزارش هرانا، وبلاگ صوفی جم خانه نیز مسدود شده و نویسندگان آن، مژگان عباس باشی و امین ایهاوند که از حامیان آیین یارسان بودند بازداشت شدهاند. همچنین یک بلاگر یارسان ساکن کرمانشاه، به نام امیرعلی (مهرداد) مهران نیا نویسنده وبلاگ یاری، نیز باز داشت شده و وبلاگش مسدود گشته است.
بر اساس آمار غیر رسمی گفته میشود پیروان آیین یارسان در ایران جمعیتی حدود ۲ میلیون نفر، یعنی در حدود جمعیت کشور ارمنستان یا اسلوونی را تشکیل میدهند. اما پیروان این اقلیت دینی هیچ گونه رسانهای را در اختیار نداشته و معدود وبلاگهای آن مسدود شده و وبلاگ نویسان یارسان زندانی میشوند.
=============================
لینک صفحات «خودنویس» در شبکههای اجتماعی (تلگرام، فیسبوک، توییتر، گوگلپلاس):
«خودنویس»، رسانه خود شما و «رسانه صداهای خاموش» است؛ در شبکههای اجتماعی با افتخار، میزبان شما هستیم؛ همراهی شما گامی است در جهت آزادی و گسترش آگاهی:
تلگرام:
https://telegram.me/khodnevis1
https://telegram.me/khodnevis1
فیسبوک:
https://www.facebook.com/khodnevis1
https://www.facebook.com/khodnevis1
توییتر:
https://twitter.com/khodnevis_org
https://twitter.com/khodnevis_org
گوگلپلاس:
https://plus.google.com/+KhodnevisTechnevis
https://plus.google.com/+KhodnevisTechnevis
گشتهای ارشاد ۴۰ برابر شده است
معاون اجتماعی نیروی انتظامی گفت: در کمتر از یک هفته میتوانیم همه معتادان را جمعآوری کنیم اما همه جوانب انسانی را باید در نظر بگیریم.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از روابط عمومی هیئت و کانون خادم الرضا(ع)، محمد سعید منتظر المهدی در دیدار با اعضای هیئت خادم الرضا(ع) قم که در دفتر این هیئت برگزار شد با بیان اینکه امروز تنها راه بیرون رفت از آسیبها و پدیدههای اجتماعی تشکلهای مردم نهاد اسلامی و دینی هستند، تصریح کرد: هیئات مذهبی همچون هیئت خادم الرضا(ع) سابقه خوبی در این زمینهها دارند.
وی با بیان اینکه جوانانی که از اهل بیت(ع) فاصله میگیرند، دارای آیندهای مبهم و نامعلوم خواهند بود و هیئات در این زمینه بسیار میتوانند اثرگذار باشند، افزود: هیئات نیازی به تشکر ندارند اما به دلیل آنکه بخشی از فعالیتهای ما را انجام میدهند از آنها تشکر میکنیم.
معاون اجتماعی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ادامه داد: امروز در تمام دنیا، امنیت پلیس محور و دولت محور نبوده و مردم محور است و هیئات که از دل مردم هستند میتوانند پلیس درونی انسانها را بیدار کنند.
وی با بیان اینکه جوانانی که شور حسینی دارند، سرمایه اجتماعی هرجامعهای هستند گفت: این جوانان امام حسین(ع) را با هیچ چیز عوض نمیکنند و ادامه دهنده راه همان جوانانی هستند که از قشرهای مختلف با خدا معامله کردند و آرامش و امنیت امروز حاصل خون این عزیزان است.
منتظرالمهدی اظهار کرد: وقتی به کشورهای اطراف نگاه کنیم، ارزش رهبری، شهدا و کشورمان را میدانیم و این آرامش و امنیت به سبب شور و شعور است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه امروز، پلیس در جامعه مظلوم است تصریح کرد: در کمتر از یک هفته میتوانیم همه معتادان را جمعآوری کنیم اما همه جوانب انسانی را باید در نظر گرفت.
سخنگوی ناجا با اشاره به تعداد شهدا و مجروحین این نهاد گفت: هیچ کوتاهی از سوی پلیس جمهوری اسلامی در هیچ عرصهای صورت نمیگیرد اما حجم کارها بسیار زیاد است.
وی با بیان اینکه اگر جوانان در هیئات و خانوادهها واکسینه شوند برنده خواهیم بود، یادآور شد: در این صورت اگر مواد هم باشد جوان به سراغش نخواهد رفت و نخستین ایستگاه در بحث اعتیاد خانوادهها هستند و از هیئت خادم الرضا میخواهیم که در این عرصه جدیتر وارد شود.
منتظرالمهدی بیان کرد: مردم باید مطالبه کنند که مواظبت از جوانان کار چه دستگاههایی است و به عنوان مثال عفاف و حجاب دغدغه اصلی ماست اما در بحث عفاف و حجاب ۲۶ دستگاه مسئولیت دارند و پلیس آخرین ایستگاه است.
وی گفت: در همین قم گزارشهایی برایمان میآید که حجاب و عفاف رعایت نمیشود اما در حوزه اجتماعی و فرهنگی باید از سازوکار خودش استفاده کرده و کار اساسی انجام داد.
معاون اجتماعی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی با بیان اینکه گشتهای ارشاد ۴۰ برابر شده است، اظهار کرد: جامعهسازی مستلزم خودسازی است و همه ما باید از خودمان شروع کنیم تا جامعهای سالم داشته باشیم.
وی با تقدیر از فعالیتهای هیئت خادم الرضا(ع) در همه عرصهها از جمله فضای مجازی بیان کرد: باید این حوزه را مثل حوزههای دیگر تصرف کنیم و میتوان با ارائه کارهای اثرگذار دو دقیقهای در موضوعات اجتماعی، آثار آن را در جامعه مشاهده کرد.
منتظرالمهدی خاطرنشان کرد: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی به امر به معروف و نهی از منکر توجه ویژهای دارد و انتظار داریم که اعضای هیئات نیز به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند اما از هرگونه درگیری خودداری کنند زیرا برخورد وظیفه نیروی انتظامی است و نیروی انتظامی همواره با متخلفان برخورد خواهد کرد.
در ابتدای این دیدار حمید ناطقی مسئول هیئت و کانون خادمالرضا قم گزارشی را از فعالیتهای این هیئت در عرصههای مختلف ارائه کرد.
وی با اشاره به فعالیتهای این هیئت در خصوص عفاف و حجاب و اعتیاد تصریح کرد: همایشهای زیادی در خصوص عفاف و حجاب با حضور علما و مراجع عظام تقلید برگزار شده است و در زمینه اعتیاد نیز دورههای زیادی با حضور کارشناسان برگزار شده و عده زیادی با حمایت و برنامههای این کانون از اعتیاد رهایی یافتهاند.
فروش دبهای آب در پایتخت؛ هر دبه ۵۰۰ تومان
به گزارش مشرق ، قیامدشت یکی از نقاط جمعیتی استان تهران و شهرکی در منطقه ۱۵ شهر تهران است که در کیلومتر ۱۸ جاده خاوران در منتهی الیه جنوب شرقی شهر تهران واقع شده است.
در سالهای گذشته همواره یکی از این مشکلات ساکنان قیامدشت مربوط به آب آشامیدنی بود به طوری که آب آشامیدنی جمعیت حدودا ۵۰ هزار نفری قیامدشت که حالا دارای دانشگاه آزاد واحد تهران شرق با جمعیت سیال حدودا ۱۵ هزار نفری هم هست از چاههایی که اطراف این شهر حفر شده، تأمین شده که به دلیل وجود املاح زیاد و سختی آب، این آب غیرقابل شرب بوده و معمولا جهت شست و شوی ظروف و دیگر کارها مورد استفاده قرار می گرفت.
در سال جاری با بهره برداری از تأسیسات انتقال آب از سد ماملو و بخشی از تصفیه خانه هفتم آب تهران، ۹۰ لیتر در ثانیه آب سد ماملو جایگزین آب چاهها در تأمین آب شرب این شهرک شده است که به اذعان ساکنان این منطقه، آبرسانی از سد ماملو توانسته تا حد زیادی مشکل کیفیت آب در شهرک قیامدشت را برطرف کند.
در طی سالهای گذشته که مشکل کیفیت آب لوله کشی این شهرک وجود داشت، برخی با خرید دستگاههای تصفیه آب بزرگ و یا با آبرسانی از دیگر نقاط پایتخت با تانکر های سیار، اقدام به فروش دبه ای آب به مردم این منطقه می کردند.
*برخی از مردم به کیفیت آب لوله کشی اعتماد ندارند
نکته جالب اینجاست که در حال حاضر نیز با وجود آبرسانی از سد ماملو و افزایش کیفیت آب لوله کشی منازل مسکونی در این شهرک، هنوز فروش دبه ای آب متوقف نشده است و هم اکنون هر دبه ۲۰ لیتری آب شرب ۵۰۰ تومان به متقاضیان فروخته می شود.
«حسین فتحی» عضو شورایاری شهرک قیامدشت در این خصوص گفت: با وجود آنکه با آبرسانی از سد ماملو مشکل کیفیت آب شرب لوله کشی این شهرک برطرف شده اما هنوز فروش دبه ای آب ادامه دارد.
وی افزود: علت این مسئله بیشتر به عدم اطلاع رسانی کافی در خصوص فعالیت های انجام شده مربوط است چرا که هنوز مردم منطقه به سلامت آب لوله کشی اعتماد نکرده اند؛ اگر به طور مطلوب و به اندازه کافی اطلاع رسانی می شد، مردم دیکر اقدام به خرید آب دبه ای نمی کردند.
آب فروشی دبه ای بدون مجوز است
این عضو شورایاری شهرک قیامدشت که خود یکی از ساکنان این شهرک است در خصوص تفاوت آب لوله کشی قیامدشت پس از انتقال آب از سد ماملو گفت: پیش از این که آب از چاهها تأمین می شد، آب لوله کشی کدر و گرم بود؛ اما اکنون آب شفاف تر از گذشته و بسیار سرد است؛ کیفیت آب به طور محسوس تغییر کرده است و فروش دبه ای آب نیز کمتر از گذشته شده اما هنوز به دلیل همان بی اعتمادی مردم و عدم آگاهی آنها، فروش دبه ای آب هم ادامه دارد.
در حالی برخی از ساکنان قیامدشت آب شرب خود را از فروشندگانی می خرند که آب را تصفیه کرده و به صورت دبه ای و با قیمت های خودساخته به آنها می فروشند، «علیرضا نوذری پور» قائم مقام مدیرعامل شرکت آبفای استان تهران از عدم صدور مجوز این شرکت به فروشندگان آب دبه ای خبر می دهد. نوذری پور در این زمینه گفت: هیچ گونه مجوزی از سوی شرکت آب و فاضلاب استان تهران به فروشندگان خصوصی آب که اقدام به فروش تانکری، دبه ای یا فله ای آب کنند داده نشده و اگر در نقطه ای از پایتخت یا استان تهران اشخاصی اقدام به فروش فله ای آب می کنند، اینکار بدون مجوزهای مربوطه انجام می شود و سلامت آبی که می فروشند مورد تأیید آبفای استان تهران نیست.
گاز گرفتگی در ایران روزی دو قربانی می گیرد!
| |||
|
اعتراف شیخ کاظم صدیقی در اصفهان کار به جائی رسیده که مردم به شعارهای مذهبی رای نمیدهند!
|
حمله بی سابقه خامنه ای به رفسنجانی و روحانی
سایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی در اقدامی بی سابقه، رفسنجانی، روحانی و جواد ظریف را مصداق خیانتکارانی دانست که در پی بزک کردن چهره آمریکا هستند.
خامنهای در آستانه روز ۱۳ آبان، سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران، گفته بود: عده ای مغرضانه و عده ای از روی ساده لوحی به بزک کردن چهره آمریکا مشغولند و باعث میشوند چهره دشمن برای مردم ایران پنهان شود تا او خنجر را فرو کند.نشریه ’خط حزبالله’ که از سوی ’دفتر حفظ و نشر آثار خامنهای’ منتشر میشود، در ششمین شماره خود که روز جمعه در نمازهای جمعه توزیع شد، این سخنان را به خیانت بزک تعبیر کرده و بدون نام بردن از فرد خاصی تعدادی جمله را بهعنوان مصداق این خیانت معرفی کرده است.
نکته قابلتوجه در انتخاب این جملات این است که تعداد قابل توجهی از آنها پیش از این توسط روحانی و رفسنجانی عنوان شدهاند.
عبارت ’امام موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا’ که دوبار در این نشریه تکرار شده و همچنین جمله ’اوباما به درک تاریخی ملت ایران رسید’ متعلق به هاشمی رفسنجانی است که به ترتیب در سال ۹۲ و ۹۴ عنوان شده است.
’آمریکاییها کدخدای ده هستند و با کدخدا نشستن راحتتر است’ هم جملهای از حسن روحانی است که دو بار تکرار شده است.
دیگر جمله انتخاب شده از سخنان روحانی توصیف او از رئیسجمهوری آمریکا است که گفته بود اوباما ’فردی مؤدب و هوشمند’ است.
’ تهدید مشترک ما رشد سریع افراط گرایی خشن و بربریت افسارگسیخته است’ نیز از پیام تصویری جواد ظریف انتخاب شده، که در تیر ماه و در آستانه مذاکرات هسته ای وین منتشر شد.
بگیرو ببندهای اخیر؛ هشدار جدی روحانی به رهبر
روحانی امروز در نمایشگاه بین المللی مطبوعات که در مصلای تهران برگزار شده است، نسبت به بگیر و ببند های اخیر و تشدید فضای امنیتی هشدار داد و گفت: مگر قابل تحمل است که در یک کشوری برخی از رسانه ها برای همیشه از تنبیه، توقیف و تعطیل و تهدید مصون باشند و یک حاشیه امن امنیتی دائمی برای آن ها مقرر باشد که نه تنها هر چه می خواهد بگویند بلکه گاهی هم به عنوان پلیس مخفی عمل کنند؟
روحانی بدون اسم بردن از رسانه ای افزود: شما از برخی از نشریات می فهمید که فردا چه کسی دستگیر می شود، فردا کجا تعطیل می شود، آبروی چه کسانی باید رفته شود، بعد هم عده ای ادعای انقلابی گری دارند.روحانی گفت: آیا از پایگاه یک بخش از حکومت به بخش دیگری از حکومت حمله کنیم، انقلاب و انقلابی گری است؟ یک وقتی می خواندیم در بعضی نوشته ها، هماهنگی راهبردی به عنوان یک اصل بسیار مهم برای وحدت جامعه و حکمرانی سالم، حالا گاهی معکوس این جمله را مشاهده می کنیم، ناهماهنگی راهبردی؛ این بزرگترین خطری است که می تواند جامعه و کشور را تهدید کند.
Subscribe to:
Posts (Atom)