همکاری ارتش اسد و ارتش آزاد تنها راه پایان جنگ است.
گرچه طی چهار سالی که از آغاز جنگ در سوریه میگذرد جمهوری اسلامی همیشه منکر حضور نظامی در سوریه میشده و حضور فرماندهان سپاه پاسداران در مناطق جنگی را صرفاً مشاوره و حمایتهای مستشاری از بشار اسد اعلام کرده، اما طی یک ماه گذشته چندین تن از فرماندهان و کادرهای سپاه در سوریه زیر عنوان مدافعان حرم کشته شدند.
در میان اجساد نظامیان کشته شده در جنگ سوریه که به ایران منتقل شدند جوانانی نیز حضور داشتند که درجه نظامی و سنشان مشخص میکرد که در سطح مستشار نبودند و به طور رسمی پیادهنظامهایی بودند که برای پشتیبانی زمینی از ارتش طرفدار اسد به شهرهای مختلف این کشور اعزام شدند. از طرفی همزمان با افزایش عملیات هوایی روسیه در خاک سوریه تلفات نظامیان ایران به شدت افزایش یافت.
علت افزایش تلفات نظامی ایران در سوریه، اختلاف بین دولت و سپاه برای ادامه حمایت رژیم ایران از بشار اسد و بسیاری از ناگفتههای دیگر موضوع گفتگوی کیهان لندن با یکی از اعضای شاغل در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
-چرا در یک ماه گذشته به خصوص پس از کشته شدن سردار همدانی آمار تلفات سپاه در جبهه سوریه تا این اندازه بالا رفت، آیا سپاه در درگیریها فعالتر شده یا تعداد نیروهای آن افزایش پیدا کرده؟
-اگر خاطرتان باشد قاسم سلیمانی حدود سه چهار ماه پیش برای دیدار با فرماندهان نظامی و تعدادی از مسئولان سیاسی روسیه به آن کشور سفر کرد، هم روسیه و هم ایران دنبال این هستند که بشار اسد در قدرت بماند، اما طولانی شدن جنگ سبب کاهش منابع مالی دولت اسد شد. از طرفی تلفات ارتش سوریه خیلی بالاتر از آن شده که به تنهایی قادر به ادامه جنگ باشد. خبرهای زیادی میرسید مبنی بر اینکه ارتش آنها با ریزش شدید نیرو روبرو شده است. از طرفی مشکل بزرگتر آنجاست که نیروهای داعش و ارتش آزاد و همین طور جبهه النصره تجربه کافی را به دست آوردند و دیگر خود را وارد جنگهای کلاسیک و مستقیم نمیکردند و به صورت چریکی به نظامیان حامی اسد ضربه میزدند. به این ترتیب ارتش اسد دست و پایش بسته بود چون میدان عمل برای ارتش درگیری مستقیم است نه چریکی. بسیاری از نظامیان به همراه خانوادههایشان از سوریه خارج شدند. دستهای دیگر هم خانوادههای خود را از سوریه خارج کردند و به تنهایی در کشور ماندهاند و میجنگند. کمبود توان نظامی باعث شد که روسیه از هوا و با استفاده از جنگنده و موشکهای دوربرد از اسد حمایت کند و ایران با افزایش نیروهای زمینی از ارتش تحت امر بشار اسد پشتیبانی کند. از این رو علاوه بر فرماندهان رده بالا، نیروهای میانی و درجهداران هم به سوریه اعزام میشوند.
-آیا میدانید شرایط و نحوه اعزام این نیروها به چه ترتیب است؟
-ببینید، سپاه اعلام می کند فقط حضور مستشاری دارد، اما این طور نیست. شما اگر سری به پادگانهای اصلی سپاه بزنید میبینید به طور علنی روی تابلوها نصب شده که از تمام ردههای سازمانی و سنی به طور داوطلب برای پیوستن به نیروهای مدافع حرم ثبت نام میشود.
-در مقابل چقدر حقوق؟
-ماهیانه ۱۵۰۰ دلار که بسته به شرایط پاداش هم میدهند.
-سیستم اعزام به چه شکلی است؟
-اول این را بگویم که مثلاً در بعضی مراسم و مجالس مذهبی اعلامیههایی توزیع میشود که برای دفاع از حرم ثبت نام میکنند و در بعضی مساجد داوطلب میپذیرند. اینها فقط سمبلیک است. سپاه از بین نیروهای داوطلب آنها را که دوره دیده هستند با گزینش و شرایط خاص به سوریه اعزام میکند. چون باید حدود ۴۵ روز در بعضی پادگانهای داخل تهران مثل پادگان امیرالمومنین و همین طور پادگانهایی در لبنان و سوریه دوره خاص ببینند. بعضی کلاسهای تئوری از جمله کلاس زبان عربی، آشنایی با جغرافیای سوریه و مناطقی که در انها درگیری است برگزار میشود. لیست تمامی افراد اعزامی و حتی داوطلبان به تایید فرمانده کل سپاه میرسد و آنها هم با بیت رهبری هماهنگ هستند.
-پس در واقع فقط نیروهای خاص به سوریه اعزام میشوند؟
-بله، البته این را هم بگویم افرادی که از طریق سپاه اعزام میشوند گرچه در آنجا با اسم مستعار فعالیت دارند، اما در داخل کشور، پرونده کامل و اسم و مشخصات تاریخ اعزام و برگه حقوق وبرگه ماموریت دارند. افراد زیادی هم بدون اینکه در استخدام سپاه باشند از طریق زمینی خود را به سوریه رساندهاند و آنجا میجنگند، که سپاه از بعضی از آنها خبر دارد و از بعضی دیگر نه.
-آنها چه کسانی هستند؟ از کدام ارگان؟
-بسیجیانی هستند که به لحاظ مذهبی اعتقاد دارند باید آنجا به لشکر اسلام خدمت کنند. خیلی از آنها برای ثبت نام و اعزام داوطلبی مراجعه کردند، اما ما اعزام عمومی نداریم، بعضی قبول کردند دنبال کارشان رفتند بعضیها هم زمینی خود را از ترکیه و لبنان به سوریه رساندند. البته پیوستن از این طریق به نیروهایی که با داعش و النصره میجنگند تقریباً سخت است و بعضی از آنها پذیرفته نمیشوند و مجبورند برگردند.
-آنها که داوطلب آزاد هستند از جایی حقوق میگیرند؟
-خیر، فقط سپاه به مدافعان حرم حقوق و حق ماموریت میدهد، بقیه کاملا بر اساس باورهای اعتقادیشان به آنجا میروند. خیلی از آنها جانشان را از دست دادند و خانوادههایشان از سرنوشتشان خبری ندارند. خیلیها با خانوادههایشان و با نیروهای ایرانی شاغال در سوریه در تماس هستند و تعدادی از آنها هم رفتند و برگشتند.
-منع قانونی ندارند؟
-اکثرشان بچه حزباللهیهایی هستند که در سوریه و لبنان دوست و رفیق دارند و توسط یک واسطه جذب میشوند و ترددشان در خاک سوریه در محدوده گردانهایشان است، بعد هم اوضاع آن قدر سر و سامان ندارد که کسی از آنها پاسپورت و برگه هویت بخواهد. وقتی هم که بخواهند به ایران برگردند، با پاسپورت ایرانی یا پاسپورت جعلی از فرودگاه دمشق برمیگردند. از شهرستانهای مختلف هم خود را به سوریه میرسانند. بعضی از اینها که پایشان به سوریه میرسد راه را برای رفقایشان باز میکنند.
-نیروهای افغانی و پاکستانی چطور؟
-ترجیح طرفداران بشار اسد، البته نه نظامیان ارتشی، منظورم طرفداران اسد از بین غیرنظامیان است که اسلحه دارند و به نفع او میجنگند، این است که نیروهای کمکی از پاکستان، لبنان و اعراب باشند. حتی بعضی از یرانیهای داوطلب خود را به زینبیه سوریه رساندند، اما به خاطر اختلاف و رقابت درونی پذیرفته نشدند.
-مسیر خروج آنها از ایران برای رسیدن به سوریه چگونه است؟
-تا وقتی داعش کمتر در اطراف مرزها نفوذ داشت از طریق ترکیه و لبنان میرفتند، اما در ماههای اخیر افرادی که میخواهند برای جنگ به سوریه بروند به بهانه زیارت به نجف و کربلا میروند و آنجا از کاروانهایشان جدا میشوند و به قاچاقچیهای عراقی مبلغی میدهند تا به خاک سوریه برسند که مسیری به شدت خطرناک است چون شمال عراق رسما دست نیروهای داعش است.
-مرزهای کردستان چطور؟
-کردزبانها بیشتر برای دفاع و کمک به کردهای عراق و سوریه به نیروهای آنها میپیوندند. کلاً رابطه سپاه و بسیج با کردها آنقدر دوستانه نیست که داوطلبین خود را به آن مناطق برسانند. ترجیحشان این است که با حزبالله همکاری کنند.
-وضعیت آنها در گردانها چطور است؟
-علاوه بر سپاه انصار، نیروهای قدس، لشکر فاطمیون که افغانی و پاکستانیهای اعزامی از ایران هستند، بعضی گروههای مسلح هم وجود دارند که ایرانیها خودشان تشکیل دادند، بچههایی هم که به سوریه میروند خود را به این گروهها میرسانند، خوراک و پوشاک و تسلیحات هم از راههای مختلف دریافت میکنند. هم سپاه و هم بعضی گروههای شیعه به آنها کمک میکنند، اما در مجموع گاهی بینشان هماهنگی هست گاهی نه. خیلی از آنها که داوطلب شدند در سپاه یا بسیج فردی را داشتند که کمکشان کرده، حتی بعضی کارت پایان خدمت هم نداشتند اما با وثیقه خود را به سوریه رساندند. تعدادی از این افراد که شانس پیدا میکنند مستقیم به سوریه پرواز کنند در فرودگاه دمشق با تاکسی به بهانه زیارت به محله سیده زینب میروند و وارد حرم میشوند و آنجا برای پیوستن به نیروهای مدافع حرم باید رضایت مسئولان گزینش آنها را جذب کنند.
-محل ثبت نام برای اعزام در داخل کشور کجاست؟
-عرض کردم، یا از طریق سپاه که عمومی نیست و یا به صورت آزاد که باید به نجف بروند یا خود را به سوریه برسانند. اما آنها که مستقیم میروند حتما باید پاسپورت و ویزای سوریه داشته باشند که البته تعدادشان انگشتشمار است چون آنقدر درگیریها زیاد شده که پرواز مسافری به سوریه کم است.
-تسلیحات چطور منتقل میشود؟
-تسلیحات زیادی از تهران منتقل نمیشود، سلاحهای نیمه سنگین هم با هواپیما فرستاده میشود. تقریبا به صورت زمینی چیزی ارسال نمیشود. معدود دفعاتی با کشتی از طریق خلیج فارس، بقیه هم با پروازها.
-پروازهای نظامی؟
-نه، اکثر نقل و انتقالات از طریق فرودگاه امام خمینی انجام میشود، هواپیمایی ماهان…
-مگر ماهان شرکت خصوصی نیست؟
-بله، اما برای آنها فرقی نمیکند، اگر پرواز عادی به سوریه باشد و مسافر داخل پرواز باشد که ادوات نظامی حمل نمیکنند، اما گاهی سپاه هواپیما را چارتر میکند.
-از ابتدای ماه محرم سپاه به همراه ارتش اسد عملیات آزادسازی برخی مناطق را آغاز کرد و آن طور که اعلام شد نیروهای ایرانی در سوریه افزایش پیدا کرده، قرار بود ظرف مدت کوتاهی این مناطق آزاد یا از محاصره خارج شوند، اما با وجود پشتیبانی روسیه این عملیات نتیجه زیادی نداشت. فکر میکنید همین مسئله باعث نشد تا روسیه و ایران مجبور شوند با ارتش آزاد سوریه به مذاکره بپردازند؟
-درست است که روسیه پشتیبانی هوایی دارد و موثر هم بوده اما آنچه برای پیشروی و آزادسازی مناطق لازم است باید توسط نیروی زمینی انجام شود و بعد مناطق آزاد شده توسط گروههای امنیتی پاکسازی شود. بخشی از نیروهای اسد در داخل شهرها مستقر هستند و حفاظت از مراکز اداری و سازمانها و پادگانها را برعهده دارند، برخی برای حفاظت از مراکز حساس مثل فرودگاهها، پالایشگاهها و نیروگاههای برق و سدها استفاده میشوند. از طرفی برای پیشروی و آزادسازی مناطق، نیروی زمینی باید توان کافی داشته باشد، اما آنها در چند جبهه درگیر هستند. به خاطر همین است که پیشروی یا آزادسازی مناطق کند انجام میشود و تمرکز نیروها روی چند محور باعث میشود درگیریها طولانی شوند و یا مناطق دوباره به اشغال داعش یا النصره در آید.
-اخباری که از اختلاف دولت و سپاه برسر ادامه حمایت از اسد به گوش میرسد چقدر به واقعیت نزدیک است؟
-ببینید، من آشنایی زیادی با مسائل سیاسی ندارم، اما حضور ایران در سوریه روی دست کشور هزینههای زیادی گذاشته، به طور متوسط هفت تا هشت هزار نیروی ایرانی در سوریه در جنگ هستند که حداقل ماهانه هر کدامشان با حقوق، حدود پنج تا شش میلیون تومان هزینه دارند. کمکهای دارویی، غذایی، پشتیبانی لجستیکی، نقل و انتقال و خیلی خرجهای دیگر را به این لیست اضافه کنید. هر کدام از نیروهای مدافع حرم که جانشان را از دست میدهند نزدیک ۴۵ تا ۹۰ میلیون، بسته به درجه و رتبهای که دارد، یا اینکه در گردان فاطمیون (افغانیها و پاکستانیها) یا سپاه قدس و انصار باشند به خانوادههایشان پول داده میشود. هزینه انتقال اجساد و مصدومان هم مخارجی هستند که جنگ در سوریه برای ما دارد. بنا بر این فکر میکنم مخالفت دولت روحانی با ادامه حمایت از اسد زیاد هم بیدلیل نیست. اما اعزام نیرو به سوریه به سوژه تبدیل شده، حتی بین بچههای سپاه یک شوخی شده که هرکسی پول کم میآورد و از وضعیت حقوق مینالد به شوخی میگویند «بسمالله حرم»!
-آنها که اعزام میشوند، چقدر در ماموریت هستند؟
-حدود سه تا چهار ماه در منطقه و نزدیک یک ماه مرخصی.
-فکر میکنید آنهایی که برای جنگ در سوریه داوطلب میشوند چقدر به دلیل مسائل مالی و چقدر به خاطر زمینههای اعتقادی است؟
-اینکه بشود سنجید که افراد با چه هدفی برای دفاع از حرم میروند ممکن نیست؛ اما شخصاً فکر نمیکنم آنها که برای مسائل مالی به جنگ بروند زیاد باشد، شاید حدودی موثر باشد، اما واقعا آنها که میروند از روی عقیده و اعتقاد میروند.
-پیشبینی شما یا دوستانتان از آینده سوریه چیست؟ فکر میکنید اسد در حکومت میماند یا نه؟ آیا احتمال تجزیه شدن این کشور هست؟
-عرض کردم چندان در خصوص مسائل سیاسی و اینکه چانهزنیها در کنفرانسهایی مثل وین و اینها چه نتیجهای بدهد مطلع نیستم، اما سوالی که گاهی از خودم و دیگران میپرسم این است که اگر همین امروز جنگ سوریه تمام شود چه خواهد شد. اسد رئیس جمهوری است که اصلیترین عامل این اتفاقات است. حتی اگر قبول کنیم که او هیچ نقشی نداشته و مسبب همه این جنایات تروریستها هستند باید جواب داد که چرا این اتفاقات افتاده؟ چه کمبودهایی وجود داشته که چنین جنگی به پا شده! عاقبت داعش چه خواهد شد؟ آیا میشود تک تک آنها را کشت؟ همه اینها سوالاتی است که باید برای آنها پاسخ پیدا کرد، اما به نظرم این بحران ماههای آینده هم ادامه خواهد یافت تا مذاکرات سیاسی به نتیجه برسد و با ارتش آزاد توافق شود. چون همکاری ارتش اسد و ارتش آزاد تنها راه پایان جنگ است.
No comments:
Post a Comment