راشد نیوز،«احمدینژاد در جلسهای گفته است که ظرفیت اجتماعی من به مراتب بیشتر از آقای روحانی است.
او به طور مفصل درباره ناکارآمدی دولت روحانی حرف زده و گفته که ما تحقیق کردیم و موارد خلاف عملکرد این دولت را با سند کنار هم گذاشتهایم و در آینده رو میکنیم.» وقتی احمدینژاد از سند سخن میگوید اذهان به یک سو میرود و آن هم جیب احمدینژاد که لیست متخلفان و مفسدان اقتصادی در آن است و قرار بود که روزی رو کند؛ مثل همین ادعای اخیرش که سایت جهاننیوز مدعی آن شده است. جالب است رئیس دولتی که تخلفات زیادی از آن «رو» شده اکنون میخواهد که «رو» کند؛ آن هم تخلفات دولت یازدهم را! درباره این اظهارات احمدینژاد چند سوال مطرح میشود. نخست اینکه اسناد یافته شده از سوی او در چه حوزهای است؟ آیا اطمینان دارد سرنخ تخلفاتی که مدعی آن است در دولت قبل پیدا نمیشود و بارزتر از اینها اگر تخلفی در دولت یازدهم مشاهده کرده است چرا برای رفع آن تلاش نمیکند و از حربه افشاگری میخواهد استفاده کند؟ چرا تا به امروز که بیش از دو سال از عمر دولت یازدهم گذشته است او اقدام به افشای تخلفاتی نکرده که مدعی است دولت یازدهم مرتکب آنها شده است؟
گمانههایی برای سکوت تخلفاتی
برای این سوالات میتوان چند پاسخ مشترک مطرح کرد: نخست اینکه یک راه دور کردن اذهان عمومی از تخلفات دولت احمدینژاد، متوجه کردن آنها به تخلفات دولت مستقر است که البته این تخلفات تا به امروز تنها ادعای یک رئیسجمهوری سابق است! موضوع دوم به انتخابات زمستانی مجلس بازمیگردد که شاید با طرح این تخلفات تاثیری در اذهان عمومی ایجاد شده و آنها یا رای به یاران احمدینژاد بدهند که بعید است این اتفاق رخ دهد یا آرای لیست حامیان اعتدال و دولت کاسته شود که مشیای غیراخلاقی است. یک گمانه که بیش از همه به واقعیت نزدیک است اینکه افشاگری به منزله فراخوان اصولگرایان از سوی احمدینژاد باشد. پرواضح است که بار دیگر انتخاباتی در پیش است و احمدینژادیها هم میخواهند در انتخابات حضور پیدا کنند اما ظاهرا با این اوصاف شانسی برای پیروزی ندارند و نیاز دارند تحت حمایت اصولگرایان قرار گیرند که در ادامه روایتی از وضعیت این روزهای حامیان گذشته احمدینژاد را میخوانید.
حامیان دیروز، برائتجویان امروز
پربیراه نیست که حسین شریعتمداری و محمدحسین صفار هرندی در سال84 از جدیترین حامیان ریاست جمهوری احمدینژاد بودند و از تعابیری برای حمایت او استفاده میکردند که چندان رواج و مرسوم نبود اما به تدریج یک موضوع برای آنها نمایان شد و آن هم فاصله داشتن افکار احمدینژاد با مشی اصولگرایانه بود و به نوعی آنها احساس کردند رو دست خوردهاند. صفار هرندی بیش از شریعتمداری احساس ناخرسندی داشت چون او وزارت ارشاد دولت نهم را پذیرفته و به نوعی اعلام کرده بود قرار است خودش را با سیاستهای احمدینژاد هماهنگ کند. شریعتمداری تنها در ستون سرمقاله روزنامه کیهان محلی برای اعلام رضایت و حمایت از احمدینژاد داشت که بعدها این ستون تغییر ماهیت داد و به منتقد احمدینژاد تبدیل شد. سایر اصولگرایان هم وضعیتی مشابه این دو را داشتند و هر یک مشیای را برای برائت از حمایتهای خود از احمدینژاد و دولت او انتخاب کردند. «برخی» مانند محمدرضا باهنر که گفتند اصلا تمایلی به رای دادن به احمدینژاد نداشتند، «برخی» گفتند بر روی برگه خود نام قالیباف را نوشته بودند و «اندکی» ماندند که پذیرفتند حامی او بودند و البته تاکید کردند تنها در یک مقطع این حمایت را میپذیرند و لاغیر! بالاخره احمدینژاد با رای اصولگرایان در سالهای 84 و 88 بر کرسی ریاست جمهوری نشست و نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد. اما اصولگرایان از احمدینژاد جدا شدند و امروز تنها به دنبال آن هستند که علاوه بر اقناع افکار عمومی در جهت اشتباه بودن حمایتشان از احمدینژاد، یک نمونه دیگر بیابند تا جایگزین احمدینژاد کنند که یک نمونه این تلاشها در ادامه میآید.
ورود ممنوع یاران سابق به احمدینژاد
سایت جهاننیوز از سایتهای حامی احمدینژاد در سال 84 بود که آن هم همراستا با سایر اصولگرایان به صورت پنهان خط حمایتی خود را کمرنگ و به صف منتقدان پیوست. این سایت دیروز نوشت: «محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق، درصدد ارتباط با برخی چهرههای شاخص اصولگرا برآمده اما تلاشهای وی تاكنون ناموفق بوده است. رئیسجمهور سابق در تماسهای مكرر با برخی اصولگرایان گفته است حاضر به جبران اشتباهات گذشته هستم. این در حالی است كه احمدینژاد تاكنون پاسخ مثبتی از سوی اصولگرایان دریافت نكرده است. گفته میشود احمدینژاد در هفتههای اخیر با حسین شریعتمداری و حسین صفار هرندی تماس گرفته است تا با آنان ملاقات کند اما پاسخ این دو نفر به وی قاطعانه و منفی بوده است. از سویی این دو فعال سیاسی به نزدیکان رئیسجمهور سابق گفتهاند که مدتهاست به اظهارات وی اعتماد نداشته و سخنان تازه او را باور نمیکنند. اصرار احمدینژاد برای نزدیك شدن به جریان اصولگرا در حالی است كه وی پیشتر و در دوران ریاست جمهوریاش اعلام كرده بود كه اصولگرا نیست.» پاسخ منفی اصولگرایان به رئیسجمهور سابق موجب شد تا وی از این رفتار اصولگرایان ناراحت شده و در جلسهای نسبت به این موضوع انتقاد كند.
در اردوگاه احمدینژادیها چه خبر است؟
همان 22شهریور تکلیف خیلی از مسایل مشخص شد؛ ترازو هم که قرار بود یک کفهاش خیلی به پایین بیاید تنها اندکی به سمت پایین آمد. کفهای که از آن یاد میشود نام حامیان دولت قبل را بر روی خود دارد. تبلیغات و در بوق و کرنا کردن برگزاری مراسم چیذر که اعلام شده بود با حضور محمود احمدینژاد برگزار خواهد شد چنین به ذهن متبادر کرده بود که قرار است جمعیت هواداران دولت قبل در این مکان به گرد هم بیایند و حتی برخی بیم آن داشتند که جمعیت احتمالی چطور در محل برگزاری مراسم اسکان داده خواهند شد. اما تنها 46 نفر رفتند و دیگر هیچ! البته این رقم آماری بود که از سوی رسانهها اعلام شد. از سوی دیگر خبری چند روز پیش در سایتها مبنی بر تمایل احمدینژاد به کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 منتشر شد که وقتی این دو موضوع را در کنار هم قرار میدهیم، تناقض بزرگی پدید میآید یعنی از یک سو احمدینژاد اعتقاد به موفقیت در انتخابات ریاستجمهوری 96 دارد و از سوی دیگر بیرونق بودن مراسمهایی که گفته میشود او حضور خواهد داشت نشان از افول محبوبیت او نزد هوادارانش دارد اما یک موضوع مهمتری هم وجود دارد؛ یاران دیروز ورود ممنوع به درخواستهای احمدینژاد میزنند.
No comments:
Post a Comment