، بیش از آنکه به زیان محمود باشد به زیان رهبر است. فقط فرض کنید که همه منابعی که این ادعا را مطرح کرده اند و این داستان را ساخته اند دروغ بگویند. با انتشار این داستان محمود نفع زیادی خواهد کرد. چگونه؟
آزادیخواهان خواهند پرسید که چرا رهبری دیکتاتور مابانه در انتخابات دخالت مستقیم می کند و به کاندیداها امر و نهی می کند؟ آنان به درستی تاکید خواهند کرد که این مردم هستند که در پای صندوق باید به محمود «نه» بگویند و نه رهبر!
لذا رهبری برای اینکه هزینه بیشتری ندهند احتمالا طی مدت باقی مانده تا انتخابات، ناچار خواهند بود تا این دیدار و این داستان را تکذیب کنند. تکذیب این داستان پیروزی آزادیخواهی در برابر استبداد است. در واقع کاندید شدن محمود می شود نماد آزادیخواهی!
از سوی دیگر بگذارید اعتراف کنم که به اخباری که از منابع اصولگرا می آید اصلا اعتماد ندارم. اصولگرایان در دوره محمود نشان دادند که به خاطر پول حاضرند خودفروشی هم بکنند. و محمود هم چیزی که کم ندارد پول است! این خبر هم فقط از منابع اصولگرای خاص نشات گرفته است.
به گمان من محمود را باید خودمان به زباله دان فکرمان بفرستیم. او با تک تک این داستان ها ارضای شخصیتی می شود. او را رها کنیم. دست کم در زمین بازی او برای انتخابات بازی نکنیم. یادمان باشد که او موجود بی پدر مادر و بی شرفی است که از روش های مختلفی برای ادامه اختلاسش استفاده خواهد کرد.
No comments:
Post a Comment