راستی آنست که اسلام با حال امروزی جهان نه شایندۀ ( شایسته ، لایق ) آنست که خود دارای کشور بزرگ آزادی بنام جهان اسلام باشد ، و نه شایندۀ اینکه مسلمانان در کشورهایی که امروز می دارند آن دین را نگه دارند و کشور خود را به آیین آن آزادانه راه برند . بنیادگزاری های سیاسی اسلام ( یا تشکیلات حکومتی آن ) برای امروز نمی بوده و اکنون کشوری را با آن راه نتوان برد . از اینجاست که جدایی به میان می آید . کسانی که معنی آزادی و جداسری ( استقلال ) یک کشور و ارج آن را می دانند و غیرت و مردانگی از گَردن گزاردن به یوغ بیگانگان بازشان می دارد ، خواه و ناخواه از دین روی می گردانند ، و از آنسوی ملایان و دیگران که از دین روگردانی نمی توانند یا نمی خواهند ، ناچار می شوند که از آزادی و جداسری ( استقلال ) و میهن پرستی و اینگونه چیزها چشم پوشند ، برای آنکه دین خود را نگه دارند به زیردستی بیگانگان خرسندی می نمایند .
No comments:
Post a Comment