من خودم آدم سیاسی نیستم و کاری به سیاست ندارم امّا هیچ گاه نخواهم گذاشت که خون همسرم هدر برود. در تاریخ ایران تاکنون چنین مسئلهای سابقه نداشته كه ۶۴ نفر شهادت بدهند كه نخبه اين مملكت را در زندان ضرب و شتم كرده اند و كشته اند. صابر یکی از نخبه های ایران بود. اگر به این سادگی نخبه کشی مى كنند که واقعا بايد تاسف خورد به حالِ اين جماعت!
روز به روز غم از دست دادن او را بیشتر احساس می کنیم و هر چه زمان می گذرد داغمان تازه تر می شود، آن هم با این مظلومیتی که از دست رفت. واقعا ناجوانمردانه بود بعد هم جسد چنین مردی را ۲۴ ساعت بگذارند آنجا و به ما اطلاع ندهند، به بیمارستان ببرند به ما اطلاع ندهند... واقعا ما چنین انتظاری را نداشتیم...من و فرزندانم یک لحظه هم نمی توانیم یاد او و مظلومیتش و ستمى كه به خانواده من رفت را فراموش كنيم. خود من مریض هستم، این غم چنان برای من سنگین است که با وجودی که آدم ورزشکاری هستم دارم توانم را از دست می دهم و فلج می شوم. به زور خودم را می کِشم و سعى ميكنم استوار باشم، سعی می کنم بچه ها ناراحت نباشند اما نمی شود! امّا زندگى ما با تمام مشكلاتش هنوز جاريست و ما هم سرپا، چراكه زندگى من و آقاى صابر از اول هم بر روى ساده زيستى و بدون وابستگى صِرف به شخص يا نهادى پايه گذارى شد و الان هم خدا را شكر مراحل درمان بيمارى ام و زندگى بچه ها هم گواه اين مطلب است. اگرچه كماكان در لحظه لحظه زندگى مان كمبود آقاى صابر حس ميشود و طريقه رفتنشان ما را عذاب مى دهد، ولى با لطف خداىِ پاىِ كار بچه ها در اين چهار سال اخير در زندگى شخصى شان به موفقيت هاى علمى و تحصيلى دست پيدا كردند و اين باعث افتخار من و شاد شدن روح پدرشان است. من در اين چهار سال تنها هدفى كه دنبال مى كردم اين بود كه بچه ها به دور از غوغا و مسائل زايد سياسى بتوانند در آرامش به زندگى شان ادامه دهند.
چهار سال هم گذشته دستگاه عدلّیه کشور به جای رسیدگی به فاجعه شهادت هدى و برخورد با عاملان این جنایت، مدام در صدد عادی جلوه دادن قتل او و مختومه کردن پرونده است. ما انتظار داشتیم که هر چه زودتر او از زندان آزاد شود اما به این شکل اسف بار جسد صابر را به من تحویل دادند! آقای صابر هيچ کار خطايى نکرده بود و فقط دغدغه دار مردم اين مَرز و بوم بود! اين واقعا دردناک و ناجوانمردانه است...
روز به روز غم از دست دادن او را بیشتر احساس می کنیم و هر چه زمان می گذرد داغمان تازه تر می شود، آن هم با این مظلومیتی که از دست رفت. واقعا ناجوانمردانه بود بعد هم جسد چنین مردی را ۲۴ ساعت بگذارند آنجا و به ما اطلاع ندهند، به بیمارستان ببرند به ما اطلاع ندهند... واقعا ما چنین انتظاری را نداشتیم...من و فرزندانم یک لحظه هم نمی توانیم یاد او و مظلومیتش و ستمى كه به خانواده من رفت را فراموش كنيم. خود من مریض هستم، این غم چنان برای من سنگین است که با وجودی که آدم ورزشکاری هستم دارم توانم را از دست می دهم و فلج می شوم. به زور خودم را می کِشم و سعى ميكنم استوار باشم، سعی می کنم بچه ها ناراحت نباشند اما نمی شود! امّا زندگى ما با تمام مشكلاتش هنوز جاريست و ما هم سرپا، چراكه زندگى من و آقاى صابر از اول هم بر روى ساده زيستى و بدون وابستگى صِرف به شخص يا نهادى پايه گذارى شد و الان هم خدا را شكر مراحل درمان بيمارى ام و زندگى بچه ها هم گواه اين مطلب است. اگرچه كماكان در لحظه لحظه زندگى مان كمبود آقاى صابر حس ميشود و طريقه رفتنشان ما را عذاب مى دهد، ولى با لطف خداىِ پاىِ كار بچه ها در اين چهار سال اخير در زندگى شخصى شان به موفقيت هاى علمى و تحصيلى دست پيدا كردند و اين باعث افتخار من و شاد شدن روح پدرشان است. من در اين چهار سال تنها هدفى كه دنبال مى كردم اين بود كه بچه ها به دور از غوغا و مسائل زايد سياسى بتوانند در آرامش به زندگى شان ادامه دهند.
چهار سال هم گذشته دستگاه عدلّیه کشور به جای رسیدگی به فاجعه شهادت هدى و برخورد با عاملان این جنایت، مدام در صدد عادی جلوه دادن قتل او و مختومه کردن پرونده است. ما انتظار داشتیم که هر چه زودتر او از زندان آزاد شود اما به این شکل اسف بار جسد صابر را به من تحویل دادند! آقای صابر هيچ کار خطايى نکرده بود و فقط دغدغه دار مردم اين مَرز و بوم بود! اين واقعا دردناک و ناجوانمردانه است...
مصاحبه صريح و غم انگيز خانم فريده جمشيدى، همسر شهید هدی صابر، خرداد ١٣٩٤
http://www.hodasaber.com/…/…/555-yadnameh-mosahebe-fjamshidi
http://www.hodasaber.com/…/…/555-yadnameh-mosahebe-fjamshidi
No comments:
Post a Comment