December 8, 2015

وحیدفرخنده خوی فرد: دلیل قهر مردم ایران با اپوزیسیون خارج ازکشور چیست!؟


farkhondehKhoifar-Vahidرضا پهلوی ،فرزند ارشد محمدرضا پهلوی در چندین سال گذشته فعالیت خود را در نقش اپوزسیون بیشتر کرده است. او که در سال های دور موضعی محکم در رابطه با پادشاهی بودن ایران می داشت، اکنون به این باور است که هرگز قصد پادشاه شدن در ایران را ندارد و تمام صحبتهای خود را درچهارچوب انتخابات آزاد و وقوع دموکراسی در کشور ایراد می کند.
ایشان که مدتی ست شورای ملی ایرانیان را تاسیس و به عنوان لیدر در این شبکه فعالیت دارد، مانند سابق حتی دیگر پیشوند شاهزاده را در عناوین اسمی خود استفاده نمی کند. بااین حال اکثریت سلطنت طلب ها همچنان اصرار به خطاب کردن او بنام شاهزاده دارند. ازسویی عملکرد خمینی و سران نظام بعداز انقلاب پنجاه وهفت ، کاری با وطن کرد که اکثر جوانان ایران زمین درحال حاظر از پدران خودبه علت برآورده نشدنِ دموکراسی وآزادی دربعدانقلاب ، ناراضی می باشند این دل چرکین بودن جوانان از نظام ولایت فقیه نه تنها افسوس سالهای قبل از انقلاب را درپی دارد،بلکه تمام ارزشهای اخلاقی و انسانی دربین جوانان جامعه ازبین رفته است. خمینی که به محض ورود کردن به ایران وعده مقام انسانیت را به ملت داد،در عملکرد خود چیزی جز کشتارواعدام،فقروفحشا، زندان ، تجاوز ، تبعید وآوارگی برای مردم ایران به ارمغان نیاورد.حکایتِ انقلاب و روی کار آمدن ولایت فقیه مانند قصه خاتمی و احمدی نژاد در  چندین سال اخیر است. عملکرد محمدخاتمی وبرآورده نکردن خواسته های مردم، باعث شد محمود احمدی نژاد روی کار بیاید و پس از روییت عملکرد این موجود عجیب الخلقه ، اکثر مردم در کوچه وخیابان سخن به زبان می آوردند که خدا پدر خاتمی را بیامرزد. حکایت پهلوی و جمهوری اسلامی مصداق همین مثال می باشد. زیرا پهلوی ها هم توسط نیروی خارجی وارد شدند  و بادست همان ها به اتمام رسیدند. درآن زمان هیچگاه استقلال ، آزادی وهمچنین دموکراسی جایگاهی در کشور نداشت، زیرا اگر وجود داشت مردم به نشانه اعتراض به پا نمیخواستند. باوجود اینکه سران آنها افرادی اغلب باسواد و کارآمد بودند و در آبادانی کشور نقش بسزایی را ایفا کردند اما وابستگی آنها به  غربی ها را نمیتوان در تاریخ انکار کرد. برای نمونه می توان به فشار آمریکا و انگلیس در جدا شدن بحرین از ایران و کاپیتولاسیون و... اشاره کرد.  بیش از سی سال است که باوجود مخالفتهای مردم واغلب جوانان بارژیم ولایت فقیه ، فعالیت های سیاسی ، مدنی و... اکثرا با شکست مواجه شده است. مهمترین اعتراضاتی که بدون نتیجه باقی ماند ، اعتراضات بعد انتخابات سال هشتاد وهشت بود. حال باید پرسید چگونه با وجود بیش از دو دهه مبارزه با این رژیم فاشیسم ،حاصلی جز اصلاح طلبان و اعتدال گران نداشته است!؟ 
بعد از افشاگری دکتر رزم آرا در رابطه با ارتباط هاشمی رفسنجانی و رضا پهلوی ، مدارک دیگری هم دراین خصوص افشاشدکه نزدیک به ادعاهای دکتر رزم آرا بود.
دکتر نیما فرمین در مطلبی به این مورد پرداخته است. او در بخش هایی به این رابطه بین دو خاندان اشاره  می کند. دراین افشاگری آمده است:  یک بار دیگر نام رضا پهلوی، به عنوان محورسرگردانی اپوزیسیون و عامل اصلی بروز اختلاف میان مخالفین حکومت اسلامی در رسانه های فارسی زبان مطرح شد. نقش کلیدی وی در اغلب  شکست ها و ناکامی های اپوزیسیون در برابر حکومت اسلامی بر آگاهان روشن است، تا جایی که برخی از ایرانیان بر این باورند که پس از ملاقات مدعی سلطنت با سید حسین، نوه خمینی، که چند سال پیش در واشینگتن پایتخت آمریکا، رخداد ، توافقی محرمانه میان خاندان پهلوی و خاندان شیخ اکبرهاشمی رفسنجانی، به دلالی سید حسین خمینی صورت گرفته است.
گفته می شود؛ سید حسین خمینی، حامل پیشنهاد مهمی برای خاندان پهلوی بود، در این پیشنهاد؛ رفسنجانی متعهد شد که با نفوذی که درحکومت اسلامی دارد، امنیت جانی و مالی مدعی سلطنت و بستگان وی را تاًمین کند و در ازای این خدمت! مدعی سلطنت دست از ادعای تاج و تخت بر باد رفته بردارد و به سرگرم کردن مردم و چوب گذاشتن لای چرخ اپوزیسیون بپردازد.
چند سال پیش، یک خبرنگار فرانسوی، از ملاقات فرستاده  ویژه فائزه هاشمی، دختر شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی و خانم فرح دیبا در پاریس پرده برداشت. دراین گزارش آمده بود که چند ماه پس از این ملاقات، فائزه شخصاً به قاهره رفت و در حاشیه مراسم سالگرد در گذشت محمد رضا شاه با فرح دیدار کرد. گفته شد که فائزه، هدایای ارزنده ای برای فرح به ارمغان آورده بود. در پی همین دیدار، فرح دیبا، در گفتگویی از کوشش های فائزه هاشمی، در باره بهبودی وضعیت زنان در ایران، تجلیل کرد و فائزه نیز در سوم آوریل سال نودونه در روزنامه زن که به مدیریت خودش در ایران به چاپ می رسید، پیام نوروزی فرح دیبا را منتشر کرد.
نماینده ویژه خاندان رفسنجانی و فائزه ، در ملاقات با فرح دیبا، کاملیا انتخابی فرد خبرنگار سابق روزنامه‌های همشهری، آفتابگردان و « زن » به مدیریت فائژه بود، وی پس از خروج از ایران، برای رادیو فردا و پایگاه اطلاع  آمریكایی « واشینگتن‌پریزم » كار می‌كرد. کاملیا انتخابی فرد، در ادامه خاطرات روزانه اش که به عنوان پاورقی در روزنامه کویتی القبس می نوشت، با ادعای انجام مصاحبه ای با  فرح پهلوی به درخواست فائزه هاشمی، نوشت: :« باتوجه به اینکه موافقت خانواده رفسنجانی برای ملاقات با خانواده سلطنتی در خارج از ایران کار ناپسندیده و غیر عادی به نظر می رسید اما این امر با موافقت و حمایت کامل فائزه رفسنجانی انجام شد. مصاحبه ای که نوار کاست آن نزد یک از دوستان آمریکایی ام پنهان شد و هیچ وقت در روزنامه زن منتشر نشد.
همچنین ایرنا مصاحبه ای را منتشرکرد: رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران در مصاحبه ای با نشریه "اشپیگل" آلمان گفت:خوشحالم که هاشمی رفسنجانی و خاتمی در مسیر درست حرکت میکنند. 
طبق این گزارش، رضا پهلوی ضمن اظهار این مطلب درباره نقش هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در این جریانات وتاثیر انتقادات آنان گفت: مهم این نیست که آنها چه تاثیری دارند ، بلکه این مهم است که آنها تحت تاثیر نارضایتی مردم قرار گیرند. آنها می بینند که باید طرف ملت باشند و خوشحالم که آنان در مسیر درست حرکت می کنند. 
وی ادامه داد: من امیدوارم که انها به شکل صریح تری انتقادات خود را نه تنها نسبت به تصمیمات رهبری ، بلکه به تمام نظام ابراز کنند. 
رضا پهلوی افزود: به عنوان مخالف سیاسی رژیم روحانیون در ایران فعال بوده و با اصلاح طلبان و معترضین در تماس هستم. 
البته شهلا ممتاز هم در فیس بوک شخصی خود دست به چنین افشاگری زد و این ملاقات ها و ارتباط بین دو خانواده را تایید کرد. ضعف اپوزسیون خارج از کشور، سالها مانع از   تحرکات سیاسی، اجتماعی درداخل شده است.دربخشی از حضوربنده در اعتراضات جنبش سبز  و در تجمع هایی که در تهران برگزار میکردیم، بارها جوانان عکس هایی از دکتر محمد مصدق را در دست داشتند.
در بخشی دیگر این اعتراضات جنبش سبز وطبق مشاهدات عینی خود، اکثریت جوانان به دنبال استقلال ، آزادی ایران و جمهوریتی که سالها از آن محروم بوده ایم . همه ما آگاهی داشتیم که میرحسین موسوی و کروبی از جنس نظام هستند اما  چاره ای نداشتیم زیرا برای به پا خواستن بهانه ای لازم بود . امااز هجده تیر هفتادوهشت تا اعتراضات جنبش سبز، هربار رسانه های خارج با عواملی که سالهاست دستشان دربین جوانان روشده  ، در تحرکهای داخل کشور مداخله میکنند و رهبران وابسته آنها هم سریعا وارد عمل می شوند. دراین باب ودرهمه حال پای رضا پهلوی ها و رجوی ها به این میدان باز می شود.
مردم ایران از ترس به قدرت رسیدن پهلوی چی ها به سرکردگی رضا پهلوی و مجاهدین خلق به سرکردگی مریم رجوی تروریست اسلامگرای سرخ و ، در براندازی حکومت اسلامی تردید می کنند. مردم ایران نه خواهان بازگشت پهلوی چی ها می باشند و نه مجاهدین بنیادگرای اسلامی. 
مشکل ما اتحاد نیروهای سیاسی با سلطنت طلبان پهلوی چی و فرقه مجاهدین خلق نیست. مشکل ما این است که اتحاد با این دو نیرو، جلوی اتحاد ملت ایران را می گیرد، که مردم از این دو نیرو همانقدر منزجرند که از حکومت اسلامی هستند.
پهلوی چی ها و فرقه مجاهدین خلق دررسانه های خود با فحش و ناسزا حمله می کنند. زمانی که رهبرانشان، رضا پهلوی و مریم رجوی، در تلویزیون زیبا و متین حرف می زنند، همانگونه است که حزب اللهی ها به روشنفکران حمله می کنند و خامنه ای در تلویزیون اظهار بی اطلاعی کرده و زیبا و با لبخند مصاحبه می کند.
البته بسیاری از کسانی که به این دو نیرو پیوستند، برای مبارزه جهت پایان دادن به حکومت اسلامی و ایجاد دموکراسی در ایران بوده است و انحلال این دو گروه، افراد صادق را آزاد می کند تا که به جنبش براندازی بپیوندند. بجای آنکه وقت خود و دیگران را با افسانه سلطنت دوباره پهلوی تلف کنند و یا انرژی شان را در فعالیتهای مجاهدین بر ضد جنبش براندازی به هدر دهند.
و تا زمانی که این دو گروه به نام اپوزیسیون فعالیت می کنند ، جنبش آزادی خواهی مردم ایران هیچگاه به نتیجه نخواهد رسید. به طوری که این روزها شاهد هستیم که چطور ملت ایران از فقر اپوزسیون دست به دامن امثالی مانند حسن روحانی می شوند تا اندکی تغییر در زندگی خود بوجود آورند. عده ای دیگر هم بعداز این بازیهای مسخره ای که به اصطلاح اپوزیسیون راه انداختند،سیاست را رها کرده ومشغول به تماشای سریالهای شبکه های ماهواره ای شده اند. واین هدفی است که دشمنان ایران به دنبال آن می باشند.

No comments:

Post a Comment