داستان "سه خردمند ایرانی که از طریق ستاره شناسی و مطالعۀ متون کهن و پیش گویی های انبیای پیشین دریافتند که در زمانی معیّن و مقدّر شهریاری عظیم از میان بنی اسرائیل ظهور خواهد کرد که ملکوتش جهان را خواهد گرفت، و به دیدار آن نوزاد که از آغاز تولد پادشاه بود شتافتند و برای او هدیه هایی از طلا و مورد و کندر بردند" در فرهنگ مسیحیّت بسیار معروف است.
این سه خردمند را گاه مغان یا مجوسان سه گانه و گاه پادشاهان سه گانه خوانده اند. از آنجا که پادشاهان حقیقی خردمندان عالمند و مقصود افلاطون از آن که گفته است «حکیم باید حاکم باشد یا پادشاه باشد»، همین است که حکومت باید در دست خردمندانی قرار گیرد که به ذات خویش پادشاهند، بی هیچ نیاز به رعایا و خدم و حشم و تاج و تخت.
داستان این سه پادشاه خردمند در آثار هنری و مکتوبات مقدّس مسیحی همه جا مشاهده می شود و نقّاشان و مجسّمه سازان بزرگ به تصویر کردن این داستان اهتمام وافر داشته اند…
این سه خردمند را گاه مغان یا مجوسان سه گانه و گاه پادشاهان سه گانه خوانده اند. از آنجا که پادشاهان حقیقی خردمندان عالمند و مقصود افلاطون از آن که گفته است «حکیم باید حاکم باشد یا پادشاه باشد»، همین است که حکومت باید در دست خردمندانی قرار گیرد که به ذات خویش پادشاهند، بی هیچ نیاز به رعایا و خدم و حشم و تاج و تخت.
داستان این سه پادشاه خردمند در آثار هنری و مکتوبات مقدّس مسیحی همه جا مشاهده می شود و نقّاشان و مجسّمه سازان بزرگ به تصویر کردن این داستان اهتمام وافر داشته اند…
برگرفته از مقدمه کتاب «آن خردمند دیگر» به قلم دکتر الهی قمشه ای
تصویر - مجسمه پادشاهان سه گانه - کلیسای جامع استراسبورگ فرانسه
تصویر - مجسمه پادشاهان سه گانه - کلیسای جامع استراسبورگ فرانسه
No comments:
Post a Comment