چهل درصد فعالیت های اقتصادی ایران به اقتصاد غیر رسمی (سیاه) تعلق دارد. (خبرگزاری مهر به نقل از مرکز آمار ایران).
نیمی از اقتصاد رسمی و غیررسمی (سیاه) در دست نظامیان و نهادهای وابسته به بیت رهبری است که دولت بر آنها کنترل و نظارتی ندارد. حتی گمرکات و گلوگاه های ورود و خروج کالا از کشور (اسکله ها و فرودگاهها) در موارد متعددی خارج از حیطه کنترل دولت و در دست رانت خواران نظامی و امنیتی است. سود کالاهایی که از این گلوگاههای پنهانی به داخل و خارج قاچاق می شود به جیب چه نهادها و افرادی می رود؟ و نقش آن در تعیین سیاست در ایران چیست؟
مرکز آمار ایران می گوید جمعیت شاغلان ایران 24 میلیون نفر است. اگر این ارقام ملاک محاسبه بیکاران قرار گیرد جمعیت بیکاران کشور ده برابر بیش از رقمی است که وزارت کار اعلام کرده است.اکثر جمعیت بیکار متقاضی کار نیستند و به همین دلیل نامشان در لیست بیکاران ذکر نمی شود. نابغه ای بنام احمدی نژاد که رهبر جمهوری اسلامی نظرات اقتصادی او را به خود نزدیک تر میدانست و در نماز جمعه پس از کودتای 88 آن را اعلام کرد، درآمد نجومی و بی سابقه 700 میلیارد دلار از محل صادرات نفت را چه کرد؟ و بیکاری، تورم و فقر بی سابقه امروز حاصل کدام سیاست و مدیریت است؟
رهبر جمهوری اسلامی، که شاهد بر باد رفتن آن 700 میلیارد دلار بود، حالا ساز را به گونه ای دیگر کوک کرده و طرفدار اقتصاد مقاومتی شده است تا از این طریق بتواند سپاه و نهادهای امنیتی و بیت رهبری را همچنان حاکم بر اقتصاد کشور نگهدارد و در این مسیر جلوی سرمایه گذاری ملی داخلی و کنترل شده خارجی را بگیرد. بخشی از مخالفت با عادی شدن مناسبات دیپلماتیک با امریکا در همین نکات نهفته است و نه در انگیزه مبارزه هوشیارانه با امریکا. هوشیاری از آن ویتنام و چین و کوبا و روسیه و برزیل و ... است که بی شعار مسیر استقلال را طی می کنند و برای کشور و مردمشان بحران نمی افرینند. آزادی ها را محدود و کنترل نمی کنند زیرا اعتقاد دارند آنچه فساد و اختلاس و دزدی حکومتی را کنترل می کند و بر آن نظارت دارد افکار عمومی است و رسانه ها پایگاه افکار عمومی!
|
No comments:
Post a Comment