بدنبال سخنان تهدید آمیز محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه (بلبل قضائی) درباره اعتراض مهدی هاشمی به حکمی که علیه وی صادر شده، علی مطهری نامه ای خطاب به وی نوشت که می خوانید:
«در جمع خبرنگاران فرمودهاید «اگر مهدی هاشمی مدعی است که در حق وی ظلم شده است، به کار بردن این حرف نیز جرم و مصداق افتراست.»
به نظر میرسد که این سخن، صواب نیست. چه مانعی دارد که متهم یا مجرمی که بر پرونده خود تسلط کافی دارد یا وکیل او، معتقد باشد که حکم عادلانهای درباره او صادر نشده است، خواه ادعای او درست و مطابق واقع باشد یا نباشد. حداکثر این است که قوه قضائیه پاسخ دهد که خیر، این حکم منطبق بر قانون و عادلانه بوده است، نه این که صرف اظهارنظر فردی که صلاحیت اظهارنظر در آن موضوع را داشته است منجر به اعلام جرم از سوی مقام قضایی گردد. نتیجه منطقی این روش این است که باید برای قوه قضائیه نوعی عصمت قائل باشیم که طبعاً هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد.
شبیه همین است موضوع انتقاد یکی از مقامات قضایی به قطعه فیلم وداعی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد. اینجانب چون از پرونده آقای مهدی هاشمی اطلاع کافی ندارم، هیچ قضاوت و نظری درباره حکم صادر شده درباره وی ندارم و معتقدم امثال بنده که تسلط بر پرونده نداریم قاعدتاً باید به قوه قضائیه اعتماد داشته باشیم و اساساً فرصت این که وارد همه پروندهها بشویم وجود ندارد، اما بحث در این است که وداع یک خانواده با یکی از اعضای خود و بدرقه او تا زندان و تمکین به قانون و در عین حال اعلام آنها که حکم عادلانه نبوده است که یک اظهارنظر از سوی افرادی است که به جزئیات پرونده و سیر دادرسی آن واقف هستند چرا باید مورد انتقاد باشد و تخریب نهاد قضائی نامیده شود. این کار، معمول همه خانوادههاست اما این که آن اعتراض وارد است یا نه، نیاز به توضیح قوه قضائیه دارد و حتی میتواند درخواست آن خانواده مبنی بر پخش جلسات دادگاه اجابت گردد.
|
No comments:
Post a Comment